۰
دوشنبه ۷ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۸
خطرناک ترین شاخه های داعش (۱)

مصر و لیبی جدیدترین و خطرناکترین محل استقرار داعش

گروه تروریستی ای که در حال بلعیدن جهان است
مصر و لیبی جدیدترین و خطرناکترین محل استقرار داعش
 این شاخه ها می توانند دسترسی داعش به مناطق مختلف جهان را تسهیل کنند، جابجایی جنگجویان را در مناطق مختلف زیادتر کنند، و اماکن امنی را برای رهبران داعش تدارک ببینند. اینها روابط محکمی را با شبکه داعش نگاه داشته اند و از زمان اعلام وابستگی شان به داعش، نشان داده اند که توان نظامی شان بیشتر شده است. برای شکست داعش در بلند مدت، باید نخست این وابستگان را تضعیف نمود

 مقاله زیر که به قلم "هارلین گامبهیر"، رهبر تیم ضد تروریستی موسسه مطالعات جنگ آمریکا نوشته شده؛ حاوی اطلاعات قابل توجهی از گسترش شاخه های گوناگون داعش در نقاط مختلف جهان و میزان توانمندی های آنها است و به نوبه خود می تواند در تحلیل مسائل مربوط به داعش در سطح کلان یاری رسان باشد اما نکته ای که در مطالعه این مقاله باید بدان توجه داشت نگرش نویسنده است که کاملا نگرشی آمریکایی و مبتنی بر سیاست های کلی واشنگتن بوده و اساسا این مطالب به جهت فراهم آوردن توصیه هایی برای مسئولان آمریکایی در کنش های بین المللی شان نوشته شده است و به همین دلیل شاهد استفاده از عباراتی نظیر «نقش غیر سازنده روسیه» هستیم. "جهان نیوز" به جهت وفاداری در امر ترجمه عین عبارات نویسنده را انتقال داده اما متذکر می شود که وجه هنجاری حاکم بر مقاله، از هنجارهای حاکم بر ذهنیت آمریکایی اتخاذ شده است که یقینا با هنجارهای ما در فهم مسائل بین الملل متفاوت خواهد بود.

***
سازمان تروریستی خاورمیانه ای که به نام داعش شناخته می شود با سرعتی خیره کننده در صدر اخبار کشورهای غربی قرار گرفته است، به دنبال حملات پاریس، گلوله باران کردنِ مردم در سن برناردینو در کالیفرنیا اتفاق افتاد، گر چه این حمله مستقیما از طرف داعش نبود.

شاید این وقایع، آمریکا و پاریسی ها را که تا قبل از آن، این تهدیدات را مربوط به سرزمین های دوردست می پنداشتند، شوکه کرده باشد، ولی برای کسانی که این سازمان را به دقت زیر نظر داشتند، فعالیت های داعش در سطح جهان آنقدر هم تعجب آور نبوده است. درحقیقت داعش از همان لحظه اعلام خلافت در ماه ژوئن ۲۰۱۴ ، مبارزه برای توسعه در سطح جهانی را آغاز کرد. درحالی که این گروه، نمونه ای از دولت خود را در قسمت هایی از عراق و سوریه مستحکم می کند، همزمان در حال بسط خلافت های محلی اش در مناطق دیگر بوده و در حال آماده شدن برای جنگ آخرالزمانی اش با غرب است.

داستان به ترتیب زیر ادامه پیدا کرده است:
برای این منظور، در حال پرورش دادن شاخه های خود در مناطقی که اکثریت آن مسلمانند میباشد تا حملات تروریستی در سطح جهانی را الهام بخشی و مدیریت کند. برای ایالات متحده هدف نباید فقط شکست داعش در عراق و سوریه و جلوگیری از پخش پیام های آن و بکارگیری جنگجوهای خارجی باشد، بلکه باید توجه جدی به رشد شاخه های آن در دیگر کشورها داشته باشد.

سوال این است که این شاخه ها در چه حدی در دنیا پخش هستند؟ این سوالی است که گرچه دست کم گرفته شده ولی بسیار مهم می باشد. گروه تحقیقاتی ضد تروریستی ما، فعالیت های داعش را رصد می کند، از رسانه های جمعی گرفته تا تصاویر ماهواره ای، و اطلاعات کاملی از وابستگان رسمی داعش در مصر، لیبی، افغانستان، پاکستان، یمن، عربستان سعودی، الجزایر، روسیه و نیجریه جمع کرده است. این طور به نظر می رسد که داعش در حال آماده شدن برای برقراری شعباتی در بنگلادش و تونس هم هست، و چندین حمله در آن کشورها انجام داده است، همین طور در سومالی، جایی که جنگجویان آنجا اعلام وابستگی به داعش کرده اند.

استراتژی داعش در توسعه دادن، پیچیده و سیستماتیک است و مانند شرکت های چند ملیتی که دارائی هایشان را بسط و توسعه می دهند عمل می کند. به جای آنکه از صفر اقدام به ایجاد شعبه ای کند، با جنگجویان یا شبکه هایی که از قبل فعال هستند یا با جداشدگان از القاعده همکاری کرده و آنها را به خودش جذب می کند. شاخه های بالقوه باید دسته های مختلف را با یکدیگر به وحدت رسانده، رهبری برای خودشان انتخاب و طرح نظامی ای را بر اساس استانداردهای خود داعش، برای تائید به رهبری داعش ارائه دهند. سپس تصمیم با داعش است که در منطقه این شاخه ها، اعلام به تاسیس ولایتی جدید کند. رهبران داعش با آموزش نظامی و تخصصی به این شاخه ها، برای اجرای اعمال بی رحمانه و موثر کمک می کنند. داعش برای تقویت نزدیکترین شرکا، اقدام به اعلام به کارگیری داوطلبین بین المللی می کند، همین طور کمک مالی و آموزش نظامی به بعضی از این شرکا.

این رابطه به نفع دو طرف است. داعش کنترل شبکه ای جهانی را که به او پاسخگو هستند به دست می آورد، و آن شاخه هم توانایی ها و پول نقد زیادی را به دست می آورد.
این شاخه ها خسارات بسیار زیادی را به ملت هایی که در آنجا ریشه می گیرند، می زنند؛ یا مانند مورد عراق ثبات نسبی موجود در کشور را مختل می کنند و یا از خلاء قدرت در جایی استفاده می کنند مثل سوریه. عملیات نظامی آنها، بی نظمی ناحیه ای را شدت می دهد و باعث بوجود آمدن خلاء های امنیتی می گردند که به رشد داعش در جاهایی ورای عراق و سوریه کمک می کند. فرماندهان این شاخه ها، اَشکال بی رحمانه ای از قانون شریعت را بر مردم محل تحمیل می کنند تا داعش را قادر به اعلام ادعایش برای اجرای قولش مبنی بر إعمال خلافت بر همه مناطق کند. داعش بدون دخالت کردن در عملیات روزمره شاخه هایش، بهره خودش را از آنها می برد.

البته اینطور نیست که همه این شاخه ها با یکدیگر برابر باشند. بعضی از آنها خطرات استراتژیک جدی دارند، در حالی که تعدادی از آنها اصلا هنوز شکل نگرفته اند. درحالی که ایالات متحده مراحل بعدی سیاست خود را علیه داعش و شاخه های آن برنامه ریزی می کند، باید با تحلیل درست خطراتی را که هر کدام از این ها دارند، الاهم فی الاهم کند. تحقیقات ما نشان می دهد که این ها را میتوان در سه گروه کلی دسته بندی کرد، [البته] به اضافه عواملی غیر قابل پیش بینی.

خطرناک ترین گروه : مصر و لیبی
خطرناک ترین شاخه های داعش آنهایی هستند که انعطافی استراتژیک به داعش می دهند؛ آنها به اندازه کافی قوی هستند تا اگر روزی داعش از قلمرو اصلی، یعنی عراق و سوریه به کلی محو شود، بتوانند برای زنده ماندن آن کمک کنند. این شاخه ها می توانند دسترسی داعش به مناطق مختلف جهان را تسهیل کنند، جابجایی جنگجویان را در مناطق مختلف زیادتر کنند، و اماکن امنی را برای رهبران داعش تدارک ببینند. اینها روابط محکمی را با شبکه داعش نگاه داشته اند و از زمان اعلام وابستگی شان به داعش، نشان داده اند که توان نظامی شان بیشتر شده است. برای شکست داعش در بلند مدت، باید نخست این وابستگان را تضعیف نمود.

شاخه داعش در مصر، یا همان ولایت سینا، تاکنون یک عملیات مهم در زمینه تروریسم بین المللی انجام داده است. ولایت سینا مسئولیت سرنگونی هواپیمای روسی در آسمان شبهه جزیره سینا در ۳۱ اکتبر که منجر به کشته شدن ۲۲۴ نفر گردید را بعهده گرفته است.

نباید از توانایی های این گروه تعجب کرد. داعش از ماه جولای ۲۰۱۴ درست کمی بعد از اعلام خلافت، آموزش و تجربیات خودش را به این شاخه اش انتقال داده است، و این زمانی بود که جهادی های مصری که تا قبل از آن به نام انصار بیت المقدس شناخته می شدند، ظاهرا نماینده ای را به مقر داعش در رقه، در سوریه فرستادند. این فرستاده، اعلام بیعت با داعش نموده و موافقت نمود که اعضای گروه را برای آموزش نظامی به سوریه بفرستد. بعد از این اعلام بیعت بود که انصار بیت المقدس رشد چشمگیری از توانایی های خود را به نمایش گذارد. این گروه در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۴ یکی از مهلک ترین حملات در طی دهه های گذشته را انجام داد که در آن ۳۳ نفر از نیروهای امنیتی را کشت. سه هفته بعد بود که انصار بیت المقدس رسما نام خود را به ولایت سینا، یا استان سینای داعش تغییر داد. [البته عده ای که با داعش بیعت کردند این نام را برگزیدند و سایر اعضا با همان نام سابق انصار بیت المقدس در بیعت القاعده به کار خود ادامه می دهند.]

حالا دیگر داعش توانایی های خاص خودش را به ولایت سینا منتقل کرده است که در اثر آن، حملات علیه نیروهای امنیتی مصری از نظر تعداد، وسعت و تاثیر به طور مداومی زیاد شد. ولایت سینا بطور بارزی استفاده از وسائل نقلیه بمب گذاری شده را در سینای شمالی در تابستان ۲۰۱۵ وسعت داد، یعنی همان تاکتیک خاص داعش. انجام حمله موفق با وسیله نقلیه بمب گذاری شده، احتیاج به مهارت های خاصی دارد، به نظر می رسد، رهبری داعش هر گونه منابع و آموزش لازم را در اختیار ولایت سینا قرار داده است. ولایت سینا، همچنین، عملیات بمب گذاری تله ای در ساختمان ها را علیه نیروهای امنیتی مصری در تابستان ۲۰۱۵ انجام داد، شبیه همان عملیات «دروی سربازان» که داعش در مبارزه اش با نیروهای امنیتی عراقی در ۲۰۱۳ انجام داده بود. از تابستان گذشته این گروه به طور روبه تزایدی مسئولیت حملات در خاک اصلی مصر را به عهده گرفته، که نشان از قصدش درمورد حمله به کل حاکمیت در مصر را دارد و نه فقط نیروهای امنیتی مستقر در شبه جزیره سینا.

در این هنگام و در لیبی، شاخه داعش که قلمرو کنترل خود در قسمت میانی منطقه ساحلی است، احکام شریعت [برداشت داعش از شریعت] را جاری کرده و قرارگاه های آموزش نظامی را اداره می کند. این شاخه ها از جنگ داخلی در لیبی بهره برداری کرده و اقدام به یارگیری و توسعه خود کرده اند. داعش عملیات های انتحاری خود را در لیبی، از طریق تیپ البتار شروع نمود، گروهی جهادی که همراه داعش در شرق سوریه در حال جنگ است.

جنگجویان آموزش دیده به وسیله داعش، به لیبی بازگشتند و در اکتبر ۲۰۱۴ اعلام بیعت با ابوبکر البغدادی کردند. داعش متعاقبا چند تن از رهبران ارشد را جهت سامان دهی آنها به لیبی فرستاد، ازجمله ابونبیل الانباری عراقی، که اخیرا در اثر حمله هوایی امریکا کشته شد.

شاخه های داعش در لیبی به سرعت اصول سازمان در بی رحمی ها و روش های کنترل جامعه را به کار گرفت. آنها قوانین شریعت را در شهر ساحلی درنا تحمیل کردند، شلاق زدن دزدها و آتش زدن سیگارها، تاآنکه در ژوئن ۲۰۱۵ بوسیله میلیشیای محلی از آنجا اخراج شدند. شاخه های داعش، همچنین رشد سریعی را در توانمندی های نظامی نشان دادند که علت آن در درجه اول به استخدام درآوردن گروه های تروریستی دیگر بود. این شاخه ها بیش از ۱۶۰ کیلومتر از نوار ساحلی را تسخیر کردند، ازجمله شهر مهم سرت. این گروه دست به حمله های تروریستی و چریکی در شهرهای طرابلس و بنغازی زدند. همچنین مخازن نفتی لیبی را مورد تهدید قرار دادند.

نگرانی بیشتر آن است که شاخه های داعش، لیبی را به عنوان مرکزی برای جنگجویان خارجی درست کرده اند، همان وضعی که اکنون سوریه دارد. گفته میشود رهبران عراقی و جنگجویان سوری برای کمک به وابسته های لیبیایی داعش باید به آنجا بروند. این وابسته ها افرادی از تونس، مصر، سودان، نیجریه و جاهای دیگر را جذب کرده اند. جنگجویان تونسی که در لیبی به وسیله داعش آموزش دیدند، چندین حمله تروریستی مهم انجام داده و خارجی های زیادی را در تونس در ماه های مارس و ژوئن کشتند. سیل ورود جنگجویان خارجی به لیبی باعث قدرتمندتر شدن داعش برای دسترسی بیشتر به شمال و غرب آفریقا می گردد. داعش همچنین، ممکن است از این سیل پناهندگان از لیبی بعنوان وسیله ای برای ورود به اروپا، سواستفاده کند.



نویسنده: هارلین گامبهیر، رهبر تیم ضد تروریستی در موسسه مطالعات جنگ
مترجم : مرتضی زاهدی
منبع : سایت مجله پلیتیکو http://www.politico.com
کد مطلب : ۵۰۸۴۸۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما