۰
چهارشنبه ۹ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۰۹

نقش امام خميني (ره) در بيداري جهان اسلام و اتحاد مسلمين

نقش امام خميني (ره) در بيداري جهان اسلام و اتحاد مسلمين
بيداري اسلامي مقوله‌اي است که همزمان با تهاجم همه‌جانبه غرب در جهان اسلام و عصر استعمار، شروع شد و از آغاز تا عصر حضرت امام خميني(ره) مراحل گوناگوني را پيمود. اين حرکت که مشخصاً با انديشه‌هاي کساني چون سيد جمال الدين اسدآبادي شروع شده بود، همواره در ميان حلقه‌هاي محدود و معين تبارز يافت و هيچ‌گاه نتوانست به مثابه‌ي يک گفتمان مسلط عمل کند. حتي در زماني که اين جريان توسط کساني چون حسن البنا و سيد قطب در مصر، ابعاد گسترده‌تري يافت، باز هم نتوانست وارد زندگي همه توده‌هاي مسلمان شود و طرحي نو دراندازد.

حضرت امام خميني (ره) براي نخستين بار توانست گفتمان بيداري اسلامي را تبديل به "عمل سياسي " کرده و نه تنها آن را وارد حوزه‌ي عمل همه توده‌هاي مسلمان، بلکه وارد خاطر جمعي همه‌ي مستضعفان جهان کند. عجين نمودن حافظه جمعي با گفتمان بيداري اسلامي که از ضمير روشن و آگاه و نفَس مسيحايي حضرت امام خميني (ره) سرچشمه مي‌گرفت، توانست در مدتي بسيار کم دستاوردهاي کلاني براي جامعه اسلامي و جامعه بشري به بار آورد. نخستين و مهم‌ترين دست‌آورد آن بود که گفتمان بيداري اسلامي از يک خرده گفتمان، تبديل به گفتمان مسلط شد.

بـررسي مـفـاهـيـم

تعريف واژه بيداري اسلامي


"بيداري"، ضد خواب است، پس بيداري به معناي حيات و زندگي است و نيز، به معناي فعال شدن هوش به کار مي‌رود و"اسلامي"، به مفهوم تبعيت و پيروي از آموزه‌هاي برترين دين الهي است در نتيجه، بيداري اسلامي به معني حيات برتر (برين) و يا تلاش براي دست‌يابي به آن است و اين حيات، تنها از دين قابل دريافت است؛ زيرا خدا به انسان و جهان حيات بخشيده و پيامبرش ما را به آنچه زنده مي‌کند، فرا مي‌خواند.

بيداري يا احياگري اسلامي نوعي اصلاح‌گري ديني است، البته نه آن اصلاح ديني اتفاق افتاده در غرب. در اصلاح ديني به معناي غربي، دين به گونه‌اي دستخوش تغيير و تبديل مي‌شود و در پي آن، جامعه‌ي ديني نمي‌شود، بلکه دين به قلمرو شخصي رانده مي‌شود و در اين صورت دين از عرصه‌ي حيات اجتماعي بيرون مي‌رود، اما بيداري و احياگري اسلامي، زنده داشتن انسان و حيات اجتماعي بر مبناي دين و به شيوه‌ي ديني است و به همين دليل بايد غبار از سيماي دين زدوده شود و صورت و سيرت دين هويدا گردد که در نتيجه‌ي اين اقدام، دين به عرصه حيــات آدمي باز مي‌گردد و بيداري اسلامي مهجوريت‌زدايي از دين يا باز پيرايي و واخواني گزاره‌ها و آموزه‌هاي اسلامي از اجمال و ابهاماتي است که بر سيماي دين نشسته است.

نقش امام خميني (ره) در ظهور بيداري اسلامي


بيداري اسلامي به عنوان يک پديده‌ي متاثر از نهضت فکري امام خميني (ره) در عصر امروز در قالب يک جنبش اجتماعي و سازماني رخ نموده است. اين جريان در عرصه‌ي منازعات سياسي و امنيتي علاوه بر اينکه موجوديت و نفوذ خود را به اثبات رسانيده است، مي رود تا به قدرت بلامنازع نقش‌آفرين در سطح جهاني تبديل شود.

بدون ترديد امام خميني (ره) عامل عمده بيداري اسلامي است و نقش ويژه‌اي در روند بيداري ملل مسلمان ايفا کرده است. پديده انقلاب اسلامي پس از چند سده به شکل عملي و عيني، اسلام و جوامع اسلامي را از انزوا و سکــون خارج کرد و انرژي آزاد شده از آن به عنوان موتور محـــرکه همه‌ي تحرکات و خيزش جريان‌ها و جنبش‌هاي اسلامي از يک سو مردم مسلمان منطقه را نسبت به حق و حقوق و توانايي‌هاي خود آگاه کرد و از سوي ديگر طلسم شکست‌ناپذير بودن غول استبداد و اختاپوس استعمار و امپرياليسم را ابطال کرد و اين مسأله خود «جسارت و اعتماد به نفس» را به ملت‌هاي مسلمان بازگرداند. در چنين وضعيتي بود که به تعبير اقبال لاهوري تهران قرارگاه مسلمانان شد و جمهوري اسلامي در فرآيند ظهور، توسعه و تثبيت خود در داخل به عامل منحصربه فردي در احيا، پايداري و توسعه بيداري اسلامي و در شرايط کنوني به مرکز سازماندهي تمدن نوين اسلامي تبديل شد.

بيداري اسلامي به عنوان يک آگاهي جمعي با تکيه بر اراده عمومي و متأثر از اسـلام اصيل تحت مديريت امام خميني (ره) ايران در شرايط کنوني تبديل به رفتار سياسي شده و در شکل يک ايده سياسي، سامان داده شده است. تئوريزه شدن اين نهضت فکري مرحله فرموليته‌اي را پشت سر گذاشته و به عنوان يک مدل سياسي رخ نموده است. وضعيت معادلات منطقه‌اي در حرکت رو به جلوي خود همسو با منـافع و مصالح اسلام و جنبش‌هاي اسلامي و کاملا در تضاد با برنامه‌ها و آرمان‌هاي غرب در حال رقم خوردن است.

قرن حاضر قرن بيداري جهان اسلام

پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني (ره) سرآغاز تحولات نوين در جهان اسلام بوده و اين خود نويدبخش اين مـــهم مي‌باشد که قرن حاضر قرن بيـــداري جهان اسلام است. به برکت قيام حضرت امام خميني(ره) و پيروزي انقلاب اسلامي بود که مسلمانان در اقصي نقاط جهان به اين باور دست يافتند که دوران تسليم و خودباختگي عالم اسلام در برابر غرب به پايان رسيده و افق فراروي جهان اسلام بسيار روشن و اميدوار‌کننده است.

بيداري‌ اسلامي گر چه‌ ادواري‌ را پشت‌ سر نهاده،‌ اما امروز دور جديدي‌ از اين جنبش‌ در سراسر جهان‌ به ‌چشم‌ مي‌خورد.

تحولات افغانستان، عراق، لبنان و وقايع اخير فلسطين اشغالي همه حکايت از بيداري عالم اسلام دارد. کشورهاي اسلامي بايستي ضمن هوشياري بيش از پيش با تقويت اتحاد و همبستگي ميان خود استقلال جهان اسلام را در برابر غرب حفظ کنند.

با گسترش روح بيداري اسلامي در اقصي نقاط جهان، در لبنان - ملتي که در محروميت نگه داشته شده بودند- عده‌اي جوان با ايمان اسرائيل را به زانو درآوردند و بدون دادن کوچک‌ترين امتيازي آنها را وادار به فرار کردند. در افغانستان که معروف به گورستان امپراطوري‌هاست، بعد از آنکه دولت‌هاي انگليس و روسيه را به زانو درآورده، اينک مي‌رود تا امپراطوري آمريکا را هم به زانو درآورد.

در ترکيه، الجزاير و ساير کشورهاي اسلامي تنها بانگي که امروز بلند مي‌شود، نداي اسلام است. در فلسطين اشغالي نيز انتفاضه امان را از صهيونيزم و امپرياليزم گرفته و اگر آمريکا امروز به فکر اشغال عراق است، در واقع براي ضربه زدن به اين بيداري و آگاهي است که مسلمانان پيدا کرده‌اند.

مسلمانان بيدار شده‌اند و بر پايه سه اصل مهم کار خويش را آغاز نموده‌اند: يکي «بازگشت به اسلام ناب» که در صدر اسلام توانست بر قدرت‌هاي بزرگ آن زمان غلبه کند، دوم «وحدت جهان اسلام» است که امپرياليزم و استعمار، ساليان دراز سعي مي‌کردند با تکيه بر اصل تفرقه بينداز و حکومت کن بين فرقه‌هاي مختلف اسلامي، فاصله بيشتر بيندازند و سومين اصل اين بيداري «استکبار ستيزي» و مقابله با کفر و الحاد و طاغوت و طاغوتيان زمان است.

دليل تاثير گذاري امام خميني (ره) بر بيداري اسلامي


آن گاه که معمار انقلاب اسلامي مي‌کوشيد بر بيداري مستضعفان و مسلمانان تاثير بگذارد، شايد اين سئوال به ذهن مي‌آمد که دليل يا دلايل اين تاثيرگذاري چيست؟ بخشي از پاسخ‌هايي که مي‌توان به اين پرسش داد عبارتند از :

تاثير حضرت امام خميني (ره) از جنبه ديني و اسلامي بر مسلمانان کم نظير است .در واقع، از قرن پانزدهم در دنياي غرب و شايد کمي پس از صدر اسلام، شخصيتي را نمي‌بينيم که اين همه نهضت، افکار و عملکرد و راهبردهايش در سطح جهان اعم از جهان غرب ( ليبراليسم )، جهان شرق (کمونيسم) و جهان اسلام تاثير گذاشته باشد.

حضرت امام خميني (ره) مفهوم و معناي قدرت را در سطح جهاني و نيز، در جهان اسلام، تغيير داد. معناي قدرت قبل از او بر منابع مادي تکيه داشت، ولي پس از انقلاب و تاثير گفتمان ايشان برجهان، معنا و تعريف قدرت از تکيه بر منابع ملموس (مادي ) به غير ملموس (معنوي ) از قبيل عقايد ، پرورش افکار و اطلاع رساني ، تغيير پيدا کرد .

در شش و هفت قرن گذشته، يک شخصيت ديني و علمي که انقلابي کند، ملتي را رهبري نمايد، همه و حتي مخالفينش، مشروعيت و مقبوليت او را کاملاً تصديق کنند، پيدا نمي شود. به واقع، مي‌توان گفت: مشروعيت سياسي و ديني امام در سطح جهان و در قرون اخير بي‌نظير بود.

با مطالعه‌ي زندگي رهبران انقلاب‌هاي گذشته در مي‌يابيم، هيچ يک از آنها به توانايي امام در برقراري ارتباط صميمانه و مردمي با طبقات مختلف اجتماعي در ايران نمي‌رسند.

زندگي بي‌تجمل وي، صلاحيت رهبري مستضعفان و توده‌هاي مسلمانان را به او عطا کرد. در واقع، زندگي او همواره بي‌تجمل بود، چه موقعي که يک طلبه‌ي ساده بود و چه زماني که مرجع تقليد قرار گرفت و چه هنگامي که خود را در رأس هرم قدرت يافت.

امام خميني (ره)، تنها به امت و تمدن اسلامي و نجات آن از گمراهي و عقب‌ماندگي مادي و معنوي نمي‌انديشيد بلکه در فکر نجات همه ملت‌ها و تمدن‌ها بود. پيام او به گورباچف و پاپ، گوياي دغدغه انساني و الهي وي در نجات انسان‌ها و فرهنگ‌هايي بود که از جاده هدايت انسان‌‌ها به سوي سعادت دنيا خارج شده بودند. اين دلسوزي، ارتباط و تاثير انقلاب اسلامي با ساير بخش‌هاي جهان برقرار کرد.

امام خميني (ره) هم بر جهان‌شمولي نهضت اسلامي مردم ايران تاکيد مي‌کرد و هم جهان‌شمولي الگوهاي غربي را رد مي‌نمود و توانايي الگوهاي غربي را براي هدايت و نجات انسانها نمي‌پذيرفت.

امام خميني (ره) تنها متفکري است که در 5 يا 6 قرن گذشته، هم به نظريه‌پردازي انقلاب پرداخته و هم خود آن را به عرصه عمل آورد. در تاريخ، کمتر مي‌يابيم انسان‌هايي را که هم بنويسند که چرا بايد انقلاب کرد و هم خودشان، به ميدان آيند و انقلاب را پديد آورند. در حقيقت، پيوند نظر و عمل، از دلايل مهم موفقيت ايشان است.

بهره‌گيري از دين در ايجاد تحول اجتماعي مطلوب، مهمترين تاثير امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي بر جنبش مسلمانان و بيداري اسلامي است. در حالي که قبل از آن و در فضاي جهاني آلوده ليبراليسم و کمونيسم، کمتر کسي به توانايي دين در پديد آوردن انقلاب ايمان داشته. برپايه تکيه بر دين، مفاهيم قدرت دگرگون شد و مسلمانان دريافتند، قدرت واقعي تکيه بر قدرت الهي است و به کمک چنين قــدرتي مي‌توان به حقوق از دست رفته خويش اقدام نمود. امام خميني (ره) به همه‌ي مسلمانان و مستضصعفان نشان داد، تنها راه دست‌يابي به مشروعيت و مقبوليت، زندگي ساده و بي‌آلايش، نجات انسان‌ها و تمدن‌ها و ترکيب‌سازي نظر و عمل برپايه آخرين دين الهي يعني اسلام است، ديني که براي همه‌ي جهان برنامه و سخن دارد.

امام خميني (ره) و گفتمان بيداري اسلامي


در مورد گفتمان بيداري اسلامي مفهوم ضديت و غيريت‌سازي بسيار واضح و شفاف است. جهان استکبار به عنوان مهم‌ترين دشمن بيداري اسلامي مسبب همه گرفتاري‌هاي جهان اسلام و مسلمانان شناخته مي‌شود. بعد از آن جريان‌هاي ريز و درشت برآمده از اراده‌ي خارجي و امپرياليسم قرار دارند که حضرت امام هيچ‌گاه در برابر هيچ يک از آنها کوتاه نيامد و همواره بر خطر آنها تاکيد مي‌کرد.

اين نکته در مورد گفتمان بيداري اسلامي به رهبري حضرت امام به اين معنا مي‌تواند باشد که ايشان آگاهانه به اين مسأله پي برد که بيداري اسلامي بدون عمل سياسي امکان‌پذير نيست و عمل سياسي نيز بدون تاسيس يک حکومت صد در صد اسلامي ممکن نيست.

لذا حضرت امام خميني(ره)براي نخستين بار براي تاسيس يک حکومت اسلامي به معناي خاص و ويژه اقدام کرد و موفق هم شد. اگر ايشان دست به اين اقدام نمي‌زدند شايد هيچ‌گاه شاهد تسلط گفتمان بيداري اسلامي بر ديگر گفتمان‌ها نبوديم.

نــتـيـجــه:

انقلاب اسلامي موجب تغيير و دگرگوني معادلات سياسي و موازنه قوا در مقياس جهاني به سود ملت‌هاي اسلامي شده و اکنون با گذشت سه دهه از عمر پر برکت آن، راهبرد تفکر اسلامي به مثابه الگويي نجات‌بخش براي تمام ملت‌هاي اسلامي و بشريت محسوب مي‌شود.

بدون ترديد موارد مشترك فراواني بين انقلاب اسلامي ايران و آرمان‌هاي جهان اسلام وجود دارد که اهم آنها عبارتند از: ايده‌ي واحد، آرمان مشترك، دشمن يكسان، وحدت‏گرايي، مردم مداري و...

انقلاب اسلامي تحت رهبري حضرت امام خميني(ره) با برشمردن نقاط اشتراک مسلمانان سراسر جهان و با زنده کردن روح بيداري و خيزش اسلامي، توانست اعتماد به نفس را در بين توده‌هاي مسلمانان بازگرداند و مي‌رود تا بيدار نمودن مسلمانان از خواب غفلت، آنها را از زير يوغ استعمار و استبداد خارج نمايد.

ملت‌هاي مسلمان سراسر جهان با تأسي از آرمان‌هاي والاي انقلاب اسلامي و با تکيه بر قرآن و شعائر اسلامي، سرنوشت خود را از دست حاکمان وابسته به امريکاي سلطه‌گر جدا کرده و زير پرچم انقلاب اسلامي در مسير استقلال و آزادي گام برمي‌دارند.


نوريه شادالويي، دانش آموخته دکتري مديريت و برنامه ريزي امور فرهنگي



مــنــابــع و مــآخــذ:

امام خميني (ره) ، صحيفه نور ، وزارت فرهنگ و ارشساد اسلامي ، تهران .
انور ابوطه، تأثير امام خميني رحمه‏الله و انقلاب اسلامي در انديشه و عملكرد جنبش جهاد اسلامي
احمدي، حميد . انقلاب اسلامي ايران و جنبش‏هاي اسلامي در خاورميانه عربي، تهران، انتشارات سفير
اکبرزاده، فريدون . نقش رهبري در نهضت مشروطه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي
پلنگي ، محبوبه . زنان ايراني از نگاه زنان غير ايراني ، ماهنامه پيام زن ، تهران 1384.
جمشيدي ، محمدحسين . ارتباط انقلاب اسلامي ايران و جنبش شيعيان عراق ، مجموعه مقالات ، جلد2،قم،1374.
حسينيان، روح ا.. . چهارده قرن تلاش براي شيعه ماندن و توسعه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي
حسينيان، روح ا.. . بيست سال تکاپوي اسلام شيعي، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي
حکيمي ، محمد. جهاني سازي اسلامي و جهاني سازي غربي ، فصلنامه کتاب نقد شماره 24 و 25 ، تهران ، 1381.
خلجي، عباس . اصلاحات آمريکايي و قيام 15خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي
درگاهي، علي عمران . انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي در جهان، نيروي مقاومت بسيج، تهران
دلال ، عباس . زن در جامعه معاصرايراني ، " ويژه نامه ماهنامه پيام زن " دفتر سوم ،تهران، 1384.
دهکردي ، حسين. انتفاضه مفلسطين مولود اصول گرايي اسلامي معاصر ، فصلنامه علوم سياسي ، شماره 14 ، 1380.
راغبي ، معصومه . چهره زن ايراني در مطبوعات بيگانه ، ويژه نامه ماهنامه پيام زن ، دفتر سوم ، تهران ، 1384.
رفيع پور ، فرامرز . توسعه و تضاد ، دانشگاه شهيد بهشتي ، تهران ،1376.
عميد زنجاني ،عباسعلي . ،انقلاب اسلامي ايران،تهران، دفتر نشر معارف
مقصود فراستخواه، سيدجمال الدين اسدآبادي و نوانديشي ديني، انتشارات تاريخ و فرهنگ معاصر
فراتي ، عبدالوهاب . ره يافت هاي نظري برانقلاب اسلامي ، قم ، 1377.
کپل، ژيل. اراده خداوند ، ترجمه عباس آگاهي ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، تهران ، 1380.
کارگر ، رحيم . آينده جهان ، بنياد فرهنگي حضرت مهدي (ص )، قم ، 1383.
لاريجاني ، محمد جواد ، مقولاتي در استراتژي ملي، ترجمه و نشر كتاب، تهران
لطيف پور، يدا.. هنري . فرهنگي سياسي شيعه و انقلاب اسلامي،تهران،مرکز اسناد انقلاب اسلامي
نجاتي، غلامرضا . تاريخ سياسي 20 ساله ايران،جلد1 تهران، موسسه خدمات فرهنگي رسا.
مرجع : سراج
کد مطلب : ۵۰۸۹۶۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما