به گزارش
اسلام تایمز، همزمان با فرا رسیدن روزهای پایانی سال میلادی، و با توجه به وقوع رخدادهای متعدد در عرصه سیاست و روابط بینالمللی در سال 2015، خبرگزاری فارس با کارشناسان، تحلیلگران، اساتید دانشگاه، مقامات و اندیشمندان این حوزه به گفتوگو پرداخته و نظرات آنان را در خصوص رخدادها و جریانات روی داده، جویا شده است. علاوه بر این، طی این مصاحبهها از کارشناسان خواسته شده تا پیشبینیهایشان را در خصوص روندهای پیشرو در سال 2016 میلادی بیان کنند.
در شماره دوازدهم از ویژهنامه فارس برای بررسی مهمترین رویدادهای عرصه سیاست و روابط بینالملل در سال 2015 میلادی، به گفتوگو با «مایک ویتنی»، خبرنگار تحقیقی مستقر در واشنگتن که برای نشریات متعددی از جمله «کانترپانچ» مطلب مینوبسد پرداختهایم. این روزنامهنگار در سال 2010 به دلیل گزارش افشاگرنهاش در خصوص «عملیات فالکون»، تلاش دولت آمریکا برای بازداشت منتقدان و دگراندیشان، برنده جایزه Project Censored شده است. این تحلیلگر مسائل سیاسی، تشکیل جبهه مقاومت را مهمترین تحول سال 2015 میخواند و میگوید که
این امر منجر به شکست طرحهای آمریکا در منطقه شد. وی خاطر نشان میکند که بدون حذف اسد از قدرت، آمریکا قادر به ایجاد نظم جهانی مورد نظرش نخواهد بود که این مسئله در نتیجه مداخله روسیه، نقش بر آب شد. این خبرنگار شناخته شده آمریکایی، میگوید که تا زمانی که حاکمیت دلار ادامه دارد، نظام چند قطبی شکل نخواهد گرفت. وی معتقد است که سال 2016، سال برداشتن اولین قدم ها برای جایگزین کردن دلار با ارزی دیگر در مبادلات جهانی خواهد بود. او تأکید میکند که آمریکا مجدداً از گروههای نیابتی و جنگهای نامتقارن بهره خواهد گرفت تا به مقابله با نفوذ مسکو بپردازد. از همین رو، وی بر این باور است که تقابل مستقیم و شدید میان واشنگتن و مسکو برای همه جهان خطر آفرین خواهد بود. وی تصریح میکند که در صورت ادامه دوروییها و فریبکاریها و حمایتها از داعش، نابودی این گروه غیر ممکن است. مشروح گفتوگوی خبرنگار بینالملل فارس با این روزنامهنگار تحقیقی پیشروی شماست.
فارس: از دید شما، بزرگترین و مهمترین تحول بینالمللی در سال 2015 چه بود؟ چه عاملی باعث میشود که این رخداد دارای چنین اهمیتی باشد؟مشخصاً میتوان گفت، تشکیل جبهه واحد میان روسیه، ایران، سوریه، حزب الله را میتوان به عنوان مهمترین تحول بینالمللی یاد کرد. ائتلافی که هماکنون در حال مبارزه با گروههای تروریستی فعال در سوریه که مورد حمایت کشورهای خارجی هستند، میباشد.
این مسئله که آمریکا، ترکیه، قطر، عربستان سعودی به تجهیز تسلیحاتی و لجستیکی و حتی آموزش نیروهای افراطی تکفیری پرداختهاند، بر کسی پوشیده نیست. متأسفانه به دلیل جنایتهای این گروههای تندرو تکفیری نزدیک به 250 هزار تن از سوریها جان خود را از دست دادهاند و تقریباً نیمی از جمعیت این کشور بیخانمان شدهاند.
پس از نزدیک به 15 سال تقلاهای مشابه از سوی آمریکا برای تأسیس پایگاههای نظامی عملیاتی پیشرو در آسیا، و علاوه بر اینها، تلاش برای بازترسیم نقشه منطقه، که منجر به ناآرامی و بیثباتی در شمال آفریقا، خاورمیانه، آسیای مرکزی گردیده است، شکست آمریکا در سوریه، به منزلۀ شکست این طرحها بود. این مسئله بسیار مهم و قابلتوجه است.
آمریکا هرگز قادر نخواهد بود که بدون حذف بشار اسد از قدرت و نیز چند پاره کردن سوریه، به اهداف خود که همانا تسلط بر جهان است، دست پیدا کند. خوشبختانه، مداخله مسکو در سوریه، این راهبرد آمریکا را از عملیاتی شدن خارج کرد و آینده سوریه به عنوان یک کشور مستقل را تضمین کرد. این امر، به حفظ ساختار چند قطبی در نظام بینالمللی متشکل از کشورهای مستقل، کمک خواهد نمود.
فارس: پیامدهای این تحول در کوتاه مدت و بلند مدت چه خواهد بود؟در کوتاه مدت، آمریکا مجبور خواهد شد تا رویکردش را تغییر دهد و استراتژی عقبنشینی، که به حفظ مجال و جای پایی در سوریه کمک میکند، را در پیش بگیرد. اما در بلند مدت، واشنگتن مجبور است تا تکلیف خودش را روشن کند که آیا قصد مقابله مستقیم با ائتلاف روسی-ایرانی را دارد یا اینکه باز هم راهبرد شکستخورده استفاده از نیروهای نیابتی برای پیشبرد اهدافش، را در پیش خواهد گرفت. تصمیمسازان و سیاستمداران آمریکایی، تا کنون این مسئله را مشخص نکردهاند که به کدام راهبرد روی خواهند آورد. اما این که واشنگتن به مقابله مستقیم با روسیه بپردازد، کمی دور از ذهن است. در عوض به نظر میرسد که آمریکا به بازیگران غیر-دولتی و مزدوران و گروههای تندرو اسلامگرا روی خواهد آورد تا به عملیاتشان در سوریه ادامه دهند و در همین ضمن، آمریکا تحریمهایش بر ضد مسکو را افزایش خواهد داد. همچنین تلاشهای مجددی صورت خواهد گرفت تا روابط تجاری مسکو و اتحادیه اروپا را مختل کند؛ به ویژه در زمینه صادرات گاز روسیه به اروپا که منبع درآمدی مهم و حیاتی برای این کشور است. روابط مسکو-واشنگتن در سال 2016 میلادی رو به وخامت خواهد گذاشت و همین امر منجر به عواقب بسیار ناخوشایندی برای همه جهان خواهد شد.
فارس: پیشبینی شما از روند تحولات در سال 2016 میلادی چیست؟به باور من، در سال 2016 واشنگتن جبهه نبرد نامتقارنش علیه مسکو را تقویت خواهد کرد و در مقابل روسیه نیز دست به گسترش ائتلافش خوهد زد و مناسبات اقتصادی با متحدانش را تقویت خواهد نمود و به دنبال راههایی خواهد بود که خودش را از بلوک غرب جدا کند. رهبران روسیه و ایران به خوبی متوجه این امر شدهاند که پیروزی در تقابل کنونی، منحصراً در میدان نبرد به دست نخواهد آمد بلکه نیازمند مؤلفههای اقتصادی-مالی است تا از این طریق به نقاط آسیبپذیر آمریکا، به ویژه دلار و خزانهداری، ضربه وارد کند. اینها اساس بنیانهای قدرت جهانی آمریکا هستند.
من معتقدم که رهبران مسکو، تهران، پکن تا کنون متوجه شدهاند که نظم جهانی چند قطبی، که در آن حق حاکمیت همه کشورها به طور برابر محترم شمرده میشود، تا زمانی که دلار ارز رایج بینالمللی است، غیر ممکن است.
در سال 2016 میلادی، ما شاهد برداشته شدن اولین گامها برای جایگزینی ارز بینالمللی به جای دلار در مبادلات جهانی خواهیم بود. این امر ضربهای به اقتصاد آمریکا خواهد بود، چرا که میزان بدهی واشنگتن به رقمی بیش از 17 تریلیون دلار میرسد.
تغییر رژیم برای [حفظ جایگاه] دلار، واشنگتن را مجبور خواهد ساخت تا اولویتهایش را دوباره مورد بررسی قرار دهد و جاهطلبیهای امپرایالیستیاش را محدودتر کند، و به دنبال راههایی برای همکاری و تعامل با همسایگانش و دیگر کشورها باشد. یک آمریکای متواضعتر رویکرد تهاجمی و جنگطلبانه کمتری در سیاستخارجی خواهد داشت که این امر ممکن است به حلوفصل مسالمتآمیز بحرانها در جهان منجر شود.
از همین رو میتوان گفت که مداخله کنونی مسکو در سوریه ممکن است که آمریکا را به جمع کشورهای «جامعه ملل» برگرداند. مسئلهای که تقویت و بهبود امنیت جهانی و بازگشت و تثبیت صلح در جهان را در پی خواهد داشت. اما برای این امر، اول از همه، طرحهای واشنگتن برای تسلط بر سوریه و نابودی این کشور، باید متوقف شود. این چیزی است که میبایست در سال 2016 میلادی رخ دهد [امیدواریم رخ دهد.]
فارس: راه مقابله با گروه تروریستی داعش چیست؟ آیا رهبران جهان قادر خواهند بود که جبهه واحدی علیه این گروه تشکیل دهند؟تا زمانی که گروه تروریستی افراطی داعش در جهت رسیدن به اهداف راهبردی آمریکا و متحدانش –ترکیه، عربستان، قطر- عمل میکند نابودی داعش مسئلهای تقریباً غیر ممکن است. اگر چه که مستندات و مدارک مستدلی از اینکه کشورهای مذکور به حمایت مستقیم از داعش میپردازند، وجود ندارد، اما شواهد و قراین متعدد حکایت از این دارد که داعش کمکهای مالی هنگفتی هم از حامیانش و هم از آژانسهای اطلاعاتی و جاسوسی دریافت میکند.
عوض اینکه داعش را تحت عنوان گروهی از تندروهای دلخور و ناراضی که در تلاش برای نابودی جهان هستند، ببینیم، باید این سازمان را به عنوان ابزار آمریکا برای رسیدن به اهداف سیاست خارجیاش در نظر بگیریم. این بدان معنا نیست که واشنگتن کنترل داعش را در دست دارد، بلکه به این معناست که اقدامات داعش در سوریه حکومت بشار اسد را تضعیف کرده که همین مسئله، به آمریکا در رسیدن به اهدافش کمک میکند. درست به همین دلیل است که دولت اوباما، تا کنون تصمیم قاطعی برای نابودی و از بین بردن داعش اتخاذ نکرده است.
در دورانی که چند قدرت هستهای میتوانند بخشهای بزرگی از زمین را تخریب و نابود، و در عمل غیر قابل سکونت کنند، ما باید انتظار چنین جنگافزارهای هیبریدی را داشته باشیم. متأسفانه، پدیده جنگ پنهان داعش، از سوی مزدوران در سایهای ([گروههای پشت پردهای]) هدایت میشود که منشأ و انگیزههای آنان نامعین و نامشخص است.