۰
پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۷

تفاوت دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در جنگ‌افروزی

تفاوت دمکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در جنگ‌افروزی
درباره اظهارات نامزدهای ریاست جمهوری جمهوریخواه در جریان مناظره اخیر آنها و دیگر موارد، مطالب بسیاری در رسانه ها منعکس شده است. به نظر می رسد که برخی از این نامزدها از کشتن گسترده غیرنظامیان از طریق بمباران هوایی، به عنوان شیوه ای مشروع برای شکست به اصطلاح «دولت اسلامی» حمایت می کنند.

این اظهارات به هیچ وجه در توجیه آن دسته از اقدامات نظامی مطرح نمی شوند که به کشته شدن شمار انبوه غیرنظامیان منجر می شوند و سیاستمدارانی از هر دو حزب چندین دهه است که از آن حمایت می کنند، بلکه مقصود آنها کشتن غیرنظامیان، به عنوان تاکتیکی مشروع در مبارزه علیه تروریسم است.

اجازه دهید فعلا از جنبه کنایی کشتن افراد بی گناه به عنوان روشی برای مبارزه با یک گروه تروریستی که انسان های بی گناه را می کشد و این واقعیت که این کار به واکنشی منتج می شود که به ظن قریب به یقین تهدید حملات تروریستی علیه ایالات متحده را تشدید می کند، صرف نظر کنیم. چنین عملیات هایی تخطی حتمی از کنوانسیون چهارم ژنو و دیگر مبانی قوانین بین المللی است که ایالات متحده نیز همچون تمام دولت ها و گروه های مسلح دیگر، قانونا ملزم به اجرای آن است.

با این حال سه نامزد پیشتاز جمهوریخواه برای کسب سمت ریاست جمهوری از این بابت مشکلی ندارند. دونالد ترامپ خواستار کشتن خانواده های مظنونین تروریست شده است. تد کروز خواهان «بمباران فرشی» شهرهای سوریه که در کنترل داعش قرار دارند شده تا معلوم شود آیا «سنگریزه می تواند در تاریکی بدرخشد یا نه.» وقتی که هیو ویت میانه رو از بن کارسون پرسید: «پس با این حساب با مرگ هزاران کودک و غیرنظامی بی گناه مشکلی ندارید؟» او پاسخ داد: «درست فهمیدی، درست فهمیدی.»

فرماندار جب بوش که ظاهرا در این مناظره صدایی میانه رو داشت، در انتقادات خود از ناکامی دولت اوباما برای اتخاذ اقدامی تهاجمی تر در مناطقی که غیرنظامیان در آنها ساکنند، بر خصومت جمهوریخواهان با قوانین بین المللی مهر تاکید گذاشت و گفت که «آنها باید دست وکلا را از پشت نیروهای رزمی شان بردارند.»

هرچند که مفسران لیبرال تر خشم و انزجار لازم را نسبت به این قبیل اظهارات از خود نشان داده اند، اما از اشاره به این واقعیت قصور کرده اند که اکنون چند سالی می شود که دمکرات های برجسته نیز از این ایده های به شدت خطرناک طرفداری کرده اند و بوده اند رهبران دمکراتی که از کشتن غیرنظامیان در مقیاس گسترده به اسم «مبارزه با تروریسم» دفاع کرده اند.

تو هم هیلاری؟


در میان شاخص ترین دمکرات هایی که از کشتن غیرنظامیان در مناطق تحت کنترل گروه های تروریستی حمایت کرده اند، این اقدامات را خارج از مسئولیت جنایات جنگی خاص دانسته اند و از بازنویسی مؤثر قوانین بشردوستانه بین المللی به منظور مشروعیت بخشیدن به کشتن شهروندان دفاع کرده اند. هیلاری کلینتون سناتور و وزیر امورخارجه پیشین و نامزد پیشتاز حزب دمکرات برای ریاست جمهوری سال 2016 بوده است.

برای مثال او در پاسخ به نگرانی های مطرح شده از سوی گروه های حقوق بشری اسرائیلی و بین المللی درباره کشته شدن نزدیک به 1500 غیرنظامی به دست نیروهای اسرائیلی در طول جنگ سال 2014 در نوار غزه، اصرار داشت که «به نظر من اسرائیل کاری را انجام داد که باید در پاسخ به راکت های حماس انجام می داد.» وقتی که او در رابطه با موضوع تلفات غیرنظامیان بیشتر زیرفشار قرار گرفت، جواب داد: «اسرائیل حق دفاع از خود را دارد» و تلویحا گفت که معتقد است حملات به غیرنظامیان، به شکلی مشمول دفاع مشروع ِاز خود می شود.

در سال 2014 وقتی نیروهای اسرائیلی به یک مدرسه سازمان ملل که ساکنان آواره نوار غزه در آن ساکن بودند حمله کردند و ده ها غیرنظامی را به قتل رساندند، سناتور برنی سندرز این حرکت را محکوم کرد و وزارت امورخارجه آمریکا بیانیه ای صادر کرد که در آن آمده بود این حادثه ای «انزجار آور» در نتیجه بمبارانی شرم آور بوده است. برعکس، هیلاری کلینتون – وقتی در گفتگوی خود با آتلانتیک مورد سئوال قرار گرفت- از انتقاد نسبت به این کشتار دسته جمعی سرباز زد و گفت: «دانستن اینکه در گرد و غبار جنگ چه اتفاقی می افتد غیرممکن است.» هرچند که تحقیقات هیچ گونه شواهدی را دال بر وجود تجهیزات یا فعالیت های نظامی حماس در هیچ جایی در نزدیکی این مدرسه نشان ندادند، کلینتون به دروغ مدعی شد که حماس از مکانی چسبیده به این مدرسه راکت هایی را شلیک کرده بود.

در موردی آشکارتر، او گفت که چون حماس راکت هایی را به سمت مناطق دارای سکنه غیرنظامی در اسرائیل شلیک کرده بود، دولت اسرائیل قانونا یا اخلاقا به خاطر کشتن غیرنظامیان فلسطینی درخور سرزنش نیست و مدعی شد که «مسئولیت نهایی» کشته شدگان در این مدرسه را باید متوجه حماس و تصمیاتی دانست که اتخاذ کرده است.

در واقعیت هر چند که به اشتباه حماس راکت هایی را به سمت اسرائیل شلیک کرده، اما بر اساس قوانین بشردوستانه بین المللی، چنین اعمالی اصلا نافی مسئولیت اسرائیل در کشتار شمار زیاد غیرنظامیان فلسطینی در غزه به دست نیروهای مسلح اش نمی شود. در واقع مدت هاست که این یکی از ارکان رویه قضایی غربی بوده که کسی که عامل مستقیم یک جرم است، نمی تواند صرفا به این دلیل که طرف مقابل بر او اثرگذار بوده، ادعای بی گناهی کند.

با این حال این نامزد پیشتاز حزب دمکرات، ظاهرا از کارزارهای نظامی اسرائیلی ها که منجر به کشته شدن 4 هزار تن از غیرنظامیان لبنانی و فلسطینی به اسم «دفاع از خود» علیه «تروریسم» شده، از یافته های ناظران حقوق بشری، داوران بین المللی و روزنامه نگاران محقق – همچنین سازمان های حقوق بشری و کهنه سربازان اسرائیلی- انتقاد می کند و این یافته ها را «ناقص» یا «جانبدارانه» می داند.

بازتعریف قوانین بشردوستانه بین المللی


در عین حال در کنگره از سوی هر دو حزب تلاشی برای بازتعریف قوانین بشردوستانه بین المللی به منظور توجیه کشتار گسترده غیرنظامیان صورت گرفته است. برای مثال در سال های اخیر یک رشته قطعنامه از سوی اکثریتی از هر دوحزب در حمایت از حملات اسرائیل به مناطق غیرنظامی در نوار غزه و کرانه غربی و لبنان به تصویب رسیده و کوشیده اند نیروهای مسلح اسرائیلی تحت حمایت آمریکا را از مسئولیت کشتن هزاران غیرنظامی – با این ادعا که گروه های شبه نظامی عربی از آنها به عنوان «سپر انسانی» استفاده کرده اند- تبرئه کنند.

قوانین بشردوستانه بین المللی «سپرانسانی» را استفاده عامدانه از غیرنظامیان با هدف پیشگیری از حمله به یک نیرو یا هدف نظامی تعریف می کنند. تحقیقات انجام شده از سوی سازمان دیدبان حقوق بشر، عفو بین المللی، شورای حقوق بشر سازمان ملل، کالج جنگ نیروی زمینی آمریکا و دیگران، از یافتن حتی یک مورد مستند شده از چنین اقدامی ناکام ماند که هیچ یک از کشته شدگان غیرنظامی از سوی حماس، حزب الله یا دیگر گروه های شبه نظامی عربی در حال جنگ با نیروهای اسرائیلی، به عنوان سپر انسانی مورد استفاده قرار گرفته باشند. این تحقیقات جرایم جنگی دیگری را از سوی این گروه ها مستند کرده اند، از جمله برنداشتن کلیه گام های ضروری که باید برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان در مواضع جنگجویان برداشته شود و وجود مهمات در فاصله بسیار نزدیک به غیرنظامیان.

در نتیجه در قطعنامه ای که در سال 2009 از طرف نانسی پلوسی رهبر دمکرات ها ارائه شد، با بازتعریف مشخصه هایی که مفهوم سپرانسانی را شکل می دهند، تلاش شد اسرائیل از مسئولیت مرگ صدها غیرنظامی به دست نیروهای مسلح این کشور تبرئه شود. این قطعنامه از جامعه بین المللی می خواست «حماس را به خاطر جای دادن جنگجویان، رهبران و تسلیحات خود در خانه های شخصی، مدارس، مساجد و بیمارستان ها و استفاده از غیرنظامیان فلسطینی به عنوان سپر انسانی محکوم کنند.»

اما این واقعیت که یک رهبر حماس در خانه شخصی خودش زندگی می کند، به مسجدی در آن نزدیکی می رود و به یک بیمارستان محلی سر می زند، به معنای «جای دادن» آنها با هدف استفاده از فلسطینیان به عنوان سپر انسانی نیست. در واقع بیشتر رهبران دولت ها و احزاب سیاسی در خانه های شخصی خود در محلات غیرنظامی زندگی می کنند و به همراه غیرنظامیان معمولی، به عبادتگاه های محلی می روند و وقتی بیمار یا مجروح می شوند، به بیمارستان مراجعه می کنند. بعلاوه با توجه به اینکه شاخه نظامی حماس بیشتر یک گروه شبه نظامی است تا ارتشی منظم و همیشگی، عملا تمامی جنگجویان آن در خانه های شخصی خود زندگی می کنند و به مساجد و بیمارستان های محلی شان رفت و آمد دارند.

به طور خلاصه این قطعنامه – که با اکثریت قاطع 390 رای موافق به تصویب رسید- احزاب سیاسی را تشویق به بازتفسیر خطرناک و رادیکال قوانین بشردوستانه بین المللی می کرد که عملا به هر کشور دارای برتری نیروی هوایی یا توپخانه دوربرد اجازه خواهد داد تا از زیر بار مسئولیت جنایات جنگی شانه خالی کنند. از منظر جمهوریخواهان و دمکرات های حاضر در کنگره، نواز غزه تحت کنترل حماس، شهر رقه تحت کنترل داعش و دیگر مناطق شهری تحت کنترل سازمان های تروریستی شناخته شده، باید یک منطقه جنگی آزاد قلمداد شوند.

اما چیزی که نه رهبران جمهوریخواه و نه دمکرات تصدیق کرده اند، این است که حتی اگر یک گروه تروریستی بر اساس تعریف ضیق قانونی از این عبارت از ترفند سپر انسانی استفاده کرد، این اقدام آنها نافی مسئولیت و تعهد نیروهای نظامی برای اجتناب از به بار آوردن تلفات غیرنظامی نمی شود. پروتکل اول کنوانسیون چهارم ژنو روشن می کند که حتی اگر یک طرف خود را پشت غیرنظامیان پنهان کرد، این تخلف، طرف مقابل درگیری را از تعهدات قانونی خود برای رعایت جمعیت های غیرنظامی و غیرنظامیان معاف نخواهد کرد.»

تلاش های صورت گرفته از سوی هیلاری کلینتون و رهبران کنگره برای بسط دادن تعریف سپر انسانی و مشروعیت بخشیدن به کشتن غیرنظامیان به عنوان یک پاسخ نظامی، به شدت مشکل آفرین است، به خصوص با توجه به نظامی شدن فزاینده نیروی پلیس در داخل آمریکا و نگرانی های فزاینده در مورد استفاده از نیروی قاهره علیه غیرنظامیان غیرمسلح در سال های اخیر. این مسئله همچنین به عنوان یک یادآور دردسرساز عمل می کند که اظهاراتی از آن دست که در مناظره جمهوریخوان و در موارد دیگر به گوش رسید، در میان رهبران هر دو حزب در حال پذیرش بیشتری است.

در واقع در جولای 2014 قطعنامه ای در مجلس نمایندگان به تصویب رسید که اسرائیل را از مسئولیت تلفات غیرنظامی گسترده مبرا می دانست؛ تلفاتی که ادعا شده بود چون از سوی حماس به عنوان سپر انسانی مورد استفاده قرار گرفته بوده اند، به دست نیروهای نظامی اسرائیل کشته شده اند. همچنین اعلام می کرد که (هرچند که این ادعا در این مورد صحت دارد) «القاعده، الشباب، دولت اسلامی عراق و شام و دیگر سازمان های تروریستی خارجی، نوعا از شهروندان بی گناه به عنوان سپر انسانی استفاده می کنند.» انضمام این ماده به قطعنامه ای که از کشتن غیرنظامیان تحت چنین شرایطی دفاع می کند، به نظر می رسد به این منظور طراحی شده باشد که راه را برای سلاخی غیرنظامیان از نوعی که نامزدهای جمهوریخواه در ذهن دارند، در مناطق غیرنظامی سوریه و عراق هموار کند.



نوشته: استفن زونس[1]
ترجمه: حسین گلزاری

منبع: http://fpif.org/republican-candidates-defend-killing-civilians-fight-terrorism-democrats/

[1] . Stephen Zunes استاد سیاست و هماهنگ کننده مطالعات خاورمیانه ای در دانشگاه سان فرانسیسکو
کد مطلب : ۵۱۲۳۹۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما