ژن معيوب دشمني با ايرانساعتهاي پاياني روز شنبه، شاخصهاي توافق شده براي رسيدن به «روز اجرا» در توافق هستهاي كامل شد و آمانو با گزارش خود اقدامات ايران را تأييد كرد و طرفهاي اروپايي و امريكايي هم ناچار به اجراي تعهدات خود براي تعليق تحريمهاي ايران شدند. اين رخداد بازتاب مهمي داشته و نوع رفتار هر يك از بازيگران اصلي جهاني يا بازيگران منطقهاي بيانگر ماهيت اصلي ديدگاههاي آنها بود كه اثبات كنند واقعاً نگران امنيت جهاني و توليد بمب هستهاي بودند يا مواضع آنها حكايت از دشمني ژنتيك و بنيادين با جمهوري اسلامي دارد كه پشت سر بهانههاي هستهاي يا ديگر عناوين پنهان شدهاند. با اينكه محتواي توافق هستهاي و روشهاي مذاكره و نوع نگاه به امريكا و غرب و گفتمان چگونگي حل مشكل با آنها و پيامدهاي اقتصادي تبليغ شده براي برجام، از چنان شاخصهاي شاديآفرين برخوردار نيست و كفه محتوايي برجام، به زيان غرب نيست و اهرمهاي زيادي را براي دبه كردن و زيادهخواهي و شيطنت در مسير اجرايي آن در اختيار دارند، با اين حال مقامات و مؤسسات امريكايي دست به واكنشهايي زدند كه براي بسياري از مخاطبان جهاني و خصوصاً ايراني معنادار و عبرتآموز است. اگرچه از مدتها قبل در كنگره امريكا پيشنويسهاي زيادي براي بر هم زدن توافق و سپس براي كاستن از امتيازهاي ايراني يا پيامدهاي ناشي از تعليق تحريمها مهيا و برخي را نيز مصوب كردند ولي از نگاه برخي از سياستمداران و ناظران سياسي اينگونه تحليل شد كه كاخ سفيد به دليل نياز به حفظ توافق هستهاي و ممانعت از تخريب آن، مسيرهاي موازي براي تحريمهاي جديد را نخواهد گشود يا حداقل در كوتاهمدت اقدام به اين كار نميكند ولي در فاصله زماني بسيار محدود و تقريباً بلافاصله پس از اعلام تعليق تحريمها، ليست جديدي از افراد و شركتهاي ايراني و غيرايراني، به بهانه همكاري در حوزه موشكي تحريم شدند و نكته جالب و مهم اينكه حتي دموكراتهاي همحزبي اوباما يا چهرههايي مانند خانم كلينتون از آغاز اجراي برجام نه تنها خوشحال نشدند بلكه با كينهتوزي آشكار بر ضرورت تكرار و استمرار راهبرد تحريم و فشار در ديگر حوزهها تأكيد كردند. اگر فقط جريانهاي افراطي امريكا چنين موضعي را داشتند، تعجببرانگيز نبود ولي امروز كاخ سفيد در يك پروژه بزرگ منطقهاي، همه توان خود را عليه ايران و شيعه در جهان متمركز كرده و ابزار اجرايي آن را تروريسم تكفيري – وهابي و آلسعود قرار داده و ديگر شركاي جهاني و منطقهاي را در اين چارچوب به كار گرفته است. آنچه روشن است اينكه برجام، كمترين اثري بر شدت دشمني امريكا در قبال ايران بهجا نگذاشته و درواقع نشان ميدهد اين دشمني با مباني منفعتي امريكا هم همخواني ندارد و بيشتر به ژن معيوب دشمني با ايران مرتبط است چراكه حتي در موضوعات مذاكره شده و توافق شده هم اين دشمني حفظ شده و اينطور نيست كه دشمني آنها محصور و محدود به حوزههاي توافق نشده باشد. اگر برخي با خودشيفتگي از مذاكرات برجام، به دنبال تكرار شبيهسازي آن در موضوعات ديگر با امريكا يا اجراي آن در تعامل با عربستان و موضوعات منطقهاي هستند، در خطاي راهبردي و برداشتي غيرواقعي از رفتار و رويكردهاي امريكا به سر ميبرند. اين دشمني ژنتيك است.
هادي محمدي