ایالات متحده آمریکا در دوره جنگ سرد به بهانه مقابله با تهدیدات موشکی و اتمی شوروی سابق اقدام به استقرار سامانههای دفاع ضد موشکی در چارچوب سرزمین خود کرد. با پایان جنگ سرد و کاهش تهدیدات شوروی، واشنگتن نیز از تهدید کشورهای نوظهور موشکی سخن به میان آورد و هدف از استقرار سامانهها را خنثیسازی تهدیدات این کشورها اعلام کرد. بسیاری از تحقیقاتی نیز که در مورد اهداف سامانههای دفاع ضد موشکی به نگارش درآمدهاند؛ ادعا میکنند که هدف آمریکا مقابله با کشورهای نوظهور مسلح به موشک است. با وجود این، برخی کشورها و از جمله روسیه این ادعا را نپذیرفته و هدف رهبران آمریکا از استقرار دفاع ضد موشکی را تلاش برای تفوق استراتژیک از طریق ناکارآمدکردن موازنه راهبردی میدانند. مقاله توصیفی ـ تحلیلی حاضر ضمن پذیرش این واقعیت که یکی از اهداف آمریکا مقابله با کشورهای نوظهور است؛ اما این سامانهها را در چارچوبی استراتژیکتر تفسیر کرده و از میان بردن موازنه راهبردی را یکی از مهمترین اهداف سامانهها میداند. بنابراین، سؤال اصلی این است که سامانههای دفاع ضد موشکی چگونه بر موازنه راهبردی تأثیر میگذارند. فرضیه این است که سامانههای تدافعی با ایجاد چالش برای توان تهاجمی روسیه، تعمیق شکاف تسلیحاتی، فراهم آوردن امکان تفوق فضایی، ارتقای سامانهها و رهگیری موشکهای دوربرد و تأثیر بر آستانه نارضایتی رقیب در نهایت موازنه راهبردی هستهای را با چالش مواجه میسازند.
برای مشاهده کامل مقاله
اینجا کلیک کنید.
نویسندگان:
محمد حسین زاده: دکتری روابط بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران
اقدس صابری: کارشناسی ارشد روابط بینالملل، دانشکده ادبیات، دانشگاه خوارزمی
فصلنامه مجلس و راهبرد - دوره 22، شماره 84، زمستان 1394.