۰
يکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۰

ادعای هسته ای شدن عربستان و فقدان دکترین امنیت ملی منسجم

ادعای هسته ای شدن عربستان و فقدان دکترین امنیت ملی منسجم
مقامات سعودی در سال های اخیر به مناسبت های مختلف از تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای سخن گفته اند. این مسئله در آستانه مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۵+ ۱ تشدید شد و پس از توافق هسته ای نیز همچنان از سوی عربستان مطرح می شود. در روزهای گذشته نیز اخباری مبنی بر تلاش عربستان برای کسب تسلیحات هسته ای انتشار یافته است. در یکی از این اخبار دیمیتری مدودف می گوید که برخی کشورها به دنبال تولید تسلیحات هسته ای پس از حوادث خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. او به یاد می آورد که یکی از همکاران سعودی او طی نشستی در چارچوب اتحادیه عرب گفته بود که عربستان سعودی در شرایط معینی به تسلیحات هسته ای می اندیشد. این نخستین بار نیست که ریاض در مظان پیگیری تسلیحات اتمی قرار می گیرد. مطابق با اسناد افشا شده توسط محمد الخلیوی، دیپلمات سابق سعودی، عربستان از ۱۹۷۵ به دنبال تملک تسلیحات هسته ای بوده است. در این مطلب سعی می شود در ابتدا پیشینه تلاش های عربستان برای دستیابی به تسلیحات هسته ای بررسی و در ادامه اهداف و موانع عربستان در این مسیر تحلیل شود.

پیشینه تلاش های عربستان برای دستیابی به سلاح هسته ای


از اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی گزارش های متعددی در رسانه های غربی به چاپ رسیده اند که از تلاش عربستان سعودی برای دستیابی به سلاح هسته ای خبر می دهند. ثروت نفتی عظیم این کشور در کنار روابط گسترده و رو به رشد آن با پاکستان و چین از یک سو و ترس بیهوده از هسته ای شدن ایران و ضعف استراتژیک عربستان از سوی دیگر، از دلایل اصلی روی آوردن ریاض به پیشبرد یک برنامه هسته ای مخفی ذکر شده است. گفته می شود که ریاض به واسطه این برنامه به دنبال دستیابی به بازدارندگی به شکل مستقل است.

اولین زمزمه ها درباره حرکت عربستان به سمت دستیابی به سلاح هسته ای با فرار محمد خیلوی، دیپلمات سابق عربستانی در سازمان ملل، در سال ۱۹۹۴ به آمریکا شنیده شد. خیلوی با انتشار اسنادی اعلام کرد که عربستان از سال ۱۹۷۵ و به دنبال شکست اعراب در جنگ ۶ روزه با اسرائیل، برنامه ای تحقیقاتی را برای ساخت بمب هسته ای و مقابله با اسرائیل آغاز کرده است. به گفته خیلوی برنامه هسته ای مذکور تحت مدیریت و نظارت شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز آل سعود، وزیر دفاع وقت و برادر ملک فهد، شکل گرفت و در مرکز تحقیقات هسته ای "الخرج" واقع در مجتمع نظامی السلیل به اجرا درآمد.

بنا به اظهارات خیلوی، عربستان در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کمک های مالی بسیاری به برنامه های ساخت بمب هسته ای پاکستان و عراق نمود به این امید که آنها پس از ساخت تسلیحات هسته ای آن را در اختیار ریاض هم قرار دهند یا چتر هسته ای خود را بر سر عربستان نیز بگسترانند. عربستان یکی از امضاکنندگان معاهده منع گسترش هسته ای NPT و پروتکل الحاقی است. البته ریاض این کار را داوطلبانه انجام نداد و درواقع مجبور به امضایNPT و پروتکل الحاقی شد.

مقامات سعودی تا مدت ها اعلام می کردند که ممکن است روزی معاهده فوق را بپذیرند، اما در سال ۱۹۸۸ به دنبال فشار شدید آمریکا مجبور به امضای معاهده شدند. اگرچه ریاض شریک استراتژیک قدیمی آمریکا به حساب می آمد و در طول جنگ سرد در کنار آن بود، اما خرید مخفیانه ۳۶ فروند موشک میانبرد CSSاز چین فرصت مناسبی در اختیار مقامات واشنگتن قرار داد تا سران سعودی را به خاطر بی خبر گذاشتن آمریکا از چنین معامله ای تحت فشار قرار دهند. در دهه ۹۰ نیز عربستان۶۰ فروند موشک بالستیک با قدرت حمل کلاهک هسته ای از چین خرید. در سال ۲۰۱۲ نیز رئیس جمهور چین با ملک عبدالله توافقنامه ای در زمینه هسته ای امضا کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز عربستان با کره جنوبی قراردادی برای ساخت دو راکتور هسته ای به ارزش دو میلیارد دلار منعقد کرد که مدت زمان ساخت آن ۲۰ سال پیش بینی شده است. در سال ۲۰۱۵ عربستان همچنین با روسیه قراردادی برای ساخت۱۶ راکتور هسته ای منعقد کرد. گری سیمور که تا مارس ۲۰۱۳ مشاور باراک اوباما بود اعلام کرد که عربستان با پاکستان تفاهمی دارد که در شرایط اضطراری پاکستان در تحویل سلاح هسته ای به عربستان تردید نخواهد کرد. در ۳۰ مارس ۲۰۱۵ نیز عادل الجبیر، وزیر خارجه کنونی عربستان که سفیر این کشور در آمریکا بود اعلام کرد که عربستان ساخت راکتورهای پیشرفته هسته ای و همچنین بمب هسته ای را در دستور کار خود جهت مقابله با ایران دارد. محمد بن نواف بن عبدالعزیز، سفیر عربستان در انگلیس نیز از امکان دستیابی عربستان به سلاح هسته ای در جهت مواجهه با ایران خبر داده است.

عربستان دو نوع موشک استراتژیک در اختیار دارد که گروه اول «ریاح الشرق» هستند که شامل دو نوع می باشند، موشک های دی اف-۳ آی که میانبرد هستند و قادر به حمل کلاهک با قدرت انفجاری بالا است که در سال ۱۹۷۱ تولید شده است و تنها دو کشور عربستان و چین از آن استفاده می کنند. نوع دیگر موشک های دی اف- ۲۱ که میانبرد هستند و قادر به حمل کلاهک هسته ای می باشند و در سال ۲۰۰۸ مورد بازنگری قرار گرفتند و تنها چین و عربستان از آن ها استفاده می کنند. گروه دوم موشک های عربستان موشک های «شاهین» هستند که قادر به حمل انواع کلاهک ها از جمله هسته ای هستند که برد آن ها به ۹۰۰ کیلومتر می رسد و در پاکستان توسعه داده شده اند.

آیا عربستان توان هسته ای شدن دارد؟


اگر عربستان سعودی تصمیم به تملک تسلیحات هسته ای بگیرد مانند هر کشور دیگری تنها از دو راه یعنی تولید آن در داخل و یا تهیه آن به واسطه سایر کشورهای دارنده تسلیحات می تواند به مقصود برسد. عربستان فاقد معادن اورانیوم و همین طور فاقد راکتور تحقیقاتی و چرخه سوخت هسته ای است. مرکز تحقیقات و تکنولوژی ملک عبدالعزیز در بیش از ۲۰ سال گذشته، فعالیت هایی را در تولید ایزوتوپ، تحلیل اورانیوم و سایر شاخه های تحقیقاتی تحت نظارت متخصصان خارجی آغاز کرده، اما اهداف و ساختار آن با روند تولید تسلیحات فاصله زیادی دارد. ممکن است عربستان سعودی جهش هایی را برای سال های آتی در نظر گرفته باشد. به لحاظ فنی عربستان در ۱۰ الی ۱۵ سال آینده قادر خواهد بود، گام های غافلگیر کننده ای در پیشرفت تکنولوژی هسته ای بردارد. حتی اگر عربستان چنین موفقیت هایی بدست آورد، حرکت به سمت تولید تسلیحات هسته ای بسیار دشوار و هزینه بر خواهد بود.

به محض افشا شدن نیات نظامی عربستان در فعالیت های هسته ای، ایالات متحده چتر حمایتی خود را از شبه جزیره عرب برخواهد چید و در همراهی با سایر قدرت های بزرگ، تحریم های مالی و اقتصادی گسترده ای را وضع خواهد کرد تا عربستان را وادار به کنار گذاشتن فعالیت های نظامی اش کند. در این میان کشورهای عرب خلیج فارس به منظور دورماندن از آسیب و اتهام به همکاری با عربستان، احتمال بیشتری دارد که با قدرت های بزرگ علیه عربستان همکاری کنند و یا با اتخاذ بی طرفی و فاصله گرفتن از ریاض، رهبران اتمی سعودی را تنها بگذارند. با این وجود به نظر نمی رسد، سعودی ها این سطح بالا از خطر را با هدف تولید داخلی تسلیحات هسته ای بپذیرند.

مسیر بعدی عربستان این که کسب تسلیحات اتمی را از طریق خرید آن از کشورهای دارنده جستجو کند. پاکستان و کره شمالی احتمالاً تنها نامزدهای موجود در لیست عربستان هستند. روابط ویژه عربستان و پاکستان موجب شده که نوک پیکان سوظن ها این رابطه دوطرفه را هدف بگیرد. عربستان سعودی مهمترین حامی مالی پروژه هسته ای پاکستان از دهه ۱۹۸۰ بوده است. بازدید سلطان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع وقت عربستان از یک آزمایشگاه تحقیقاتی در پاکستان به سال ۱۹۹۹، که به نوبه خود اولین بازدید یک مقام خارجی از یک آزمایشگاه سری در زمینه تسلیحات هسته ای بود، زنگ خطری برای جهان به حساب آمد.

در سال ۲۰۰۳ یک مقام ارشد اطلاعاتی رژیم اسرائیل در گزارش به کمیته دفاع و روابط خارجی کنست خبر داد که در سفر عبدالله ولیعهد وقت عربستان سعودی به اسلام آباد، موافقتنامه ای میان دو کشور مبنی بر خرید کلاهک های اتمی پاکستان در صورت دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای منعقد شده است. به همین ترتیب لفاظی های فراوان دیگری را هم در این رابطه می توان شنید اما با تمام این احوال، امکان انتقال تسلیحات اتمی پاکستان به عربستان سعودی بسیار ناچیز است. بر اساس گزارش نشریه نشنال ژورنال، پنتاگون برنامه های سرّی برای تامین امنیت هسته ای پاکستان در اختیار دارد که می تواند در برگیرنده طرح هایی برای نظارت و جلوگیری از انتقال این تسلیحات بدون مجوز ایالات متحده باشد.

یکی از روش های تامین امنیت در زرادخانه های هسته ای پاکستان توزیع قطعات تسلیحاتی در بیش از ۱۵ پایگاه مختلف است که جابه جایی کامل را نمی تواند دور از دید و نظارت قرار دهد. پاکستان همچنان متحد آمریکاست و امیدوار است که در آینده نیز در این مقام بماند. اتحاد با آمریکا تضمینی برای حفظ تعادل ژئواستراتژیک میان هند و پاکستان است و البته به همراه سرازیر شدن سالانه ۲ میلیارد دلار به خزانه دولت پاکستان. درصورتی که افشا شود پاکستان تسلیحات هسته ای را در اختیار عربستان و یا هر کشور دیگری نهاده، باید انتظار سخت ترین واکنش ها شامل قطع کمک های مالی و همکاری های نظامی را از سوی نزدیک ترین متحدانش یعنی چین و ایالات متحده داشته باشد.

فرصت های سیاسی خرید تسلیحات هسته ای از کره شمالی برای عربستان سعودی مهیاتر است، اما ربودن آنها آسان تر نیست. سرکشی، انزوای سیاسی و سرگشتگی اقتصادی کره شمالی انگیزه لازم را برای انتقال تکنولوژی و یا تسلیحات هسته ای به کشورهای متقاضی فراهم کند. برخلاف پاکستان، ایالات متحده نظارتی بر زرادخانه های هسته ای کره شمالی ندارد؛ هرچند که ممکن است چین اطلاعات بیشتری در اختیار داشته باشد، اما جامعه بسته کره شمالی، این امکان را فراهم ساخته که تصمیمات و اقدامات بیشتری از سوی پیونگ یانگ دور از رصد قدرت های بزرگ صورت بگیرد. در این مورد نیز گذشته از اینکه خرید تسلیحات هسته ای از هر کشوری نقض تعهدات عربستان در پیمان جامع منع گسترش تسلیحات هسته ای است و اقدامات تنبیهی ایالات متحده و شرکای بین المللی اش را به دنبال خواهد داشت، مسافت جغرافیایی دو کشور و عبور محموله ای شامل کلاهک های اتمی از گذرگاه های تحت نظارت قدرت های بزرگ، در عمل امکان وصول تسلیحات به عربستان را کاهش می دهد و حتی پس از ورود به خاک عربستان سعودی نیز به سختی می تواند آن را از دیدگان اطلاعاتی و نظامی سایرین مخفی نگه دارد.

بنابراین عربستان بیش از آن که امکان عملی هسته ای شدن را داشته باشد، در توهم این هدف گرفتار است و البته هر از چندی ادعاهایی را در این زمینه مطرح می کند.


به طور مشخص حرکت عربستان در مسیر دستیابی به سلاح هسته ای معضلات متعدد و پیچیده ای دارد که می توان آنها را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
در لایه نخست بحث روابط با آمریکا مطرح است. هرچند روابط ریاض و واشنگتن فراز و نشیب هایی را در سال های گذشته تجربه کرده اما ماهیت روابط همچنان استراتژیک است و گمان نمی رود که در آینده ای نزدیک این ماهیت تغییر یابد. حرکت ریاض به سمت دستیابی به سلاح هسته ای چه ازطریق ساخت و چه ازطریق خرید آن بدون شک تا حد زیادی روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار می دهد و به شدت متشنج می سازد؛ چراکه آمریکا به خاطر منافع ملی خود و حمایت از رژیم صهیونیستی آشکارا نشان داده که تحمل هسته ای شدن هیچ کشور واقع در منطقه حتی عربستان را ندارد. از سویی به نظر نمی رسد که عربستان حاضر باشد بزرگ ترین تأمین کننده تسلیحات متعارف خود یعنی غرب و در رأس آن آمریکا را از دست بدهد و از تضمین های نسبی امنیتی آن در شرایط کنونی چشم پوشی کند. علاوه بر این همپوشانی منافع حیاتی دو طرف در حوزه هایی چون امنیت منطقه ای و جهانی و ثبات اقتصادی، خود عامل دیگری است که عربستان را از هسته ای شدن بازمی دارد.

نکته دوم این که عربستان سعودی امضاکننده سه رژیم مهم منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی در جهان یعنی معاهده منع گسترش هسته ای NPT، کنوانسیون تسلیحات شیمیایی CWC و کنوانسیون تسلیحات بیولوژیک BWC است و علاوه بر آنها پروتکل الحاقی را پذیرفته و پروتکل مقادیر کم SQP را امضاء کرده است. طبق پروتکل مقادیر کم، عربستان اعلام کرده که هیچ طرحی برای ساخت تسلیحات، تأسیسات یا انبارهای هسته ای ندارد و خود موظف است تا هرگونه فعالیت در زمینه ساخت تسلیحات را به آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش نماید. لازم به ذکر است که عربستان به خاطر این پروتکل از بازرسی تسلیحاتی آژانس معاف شده است.

مانع مهم دیگر این که عربستان سعودی تجربه بسیار کمی در زمینه فناوری و انرژی هسته ای دارد و فاقد بنیان های صنعتی و فنی برای رسیدن به چرخه سوخت هسته ای است. علاوه بر کمبود نیروی متخصص، منابع طبیعی مورد نیاز، توانایی فنی و تجربه علمی، سرعت انتقال فناوری هسته ای به عربستان کم بوده و بسیاری بر این باورند که عربستان برای انتقال فناوری مذکور همانند لیبی به زمانی بیش از دو دهه نیازمند است. این کمبود علمی و فنی و بازه زمانی طولانی برای رسیدن به فناوری هسته ای ، ساخت بمب داخلی را تا حد زیادی غیرممکن ساخته و چاره ای جز خرید بمب از خارج و از کشورهایی چون چین یا پاکستان باقی نگذاشته است. اگر چنین خریدی آشکارا انجام شود تحمل پیامدهای آن برای ریاض غیرممکن است و درصورت پنهان کاری، داشتن بمب به خودی خود هیچ نوع بازدارندگی ای برای عربستان ایجاد نخواهد کرد.

چرایی طرح ادعاهای هسته ای شدن


با وجود موانعی که پیش روی عربستان جهت هسته ای شدن است، چرا مقامات سعودی هر از چندی این ادعاها را مطرح می کنند؟ در این زمینه یک علت مهم وجود دارد و آن ضعف نیروهای متعارف نظامی عربستان است.

اگرچه عربستان هر ساله میلیاردها دلار خرج خرید ادوات و تسلیحات نظامی می کند، اما ارتش این کشور به لحاظ کمبود پرسنل و تجربه از کارایی موثر برخوردار نیست. کاستی های عمق استراتژیک نیز بیش از پیش به این ناکارآمدی کمک می کند. نشانه هایی از نگرانی مقامات سعودی از چنین ناکارآمدی ای را می توان در خرید ادوات نظامی سیار و متحرک بسیار توسط ریاض بعد از اشغال کویت مشاهده کرد به امید اینکه هرچه بیشتر از ضعف های نظامی متعارف آن کاسته شود. جنگ یمن نیز به صورت کامل این ضعف عربستان را نشان داد. چرا که ارتش عربستان، ارتشی بسیار ضعیف است و قادر نخواهد بود از عربستان در برابر کوچکترین حمله ای دفاع کند یا در حملات عربستان به کشورهای دیگر چندان موثر باشد. از این رو مقامات عربستان برای برطرف کردن این ضعف میل دارند به سمت بمب اتم حرکت کنند.

نتیجه گیری

به باور اکثر کارشناسان، عربستان فاقد یک دکترین امنیت ملی منسجم است که بتواند بنیانی اساسی برای به دست آوردن و استفاده از تسلیحات هسته ای فراهم کند.

عربستان در جنگ یمن نشان داد که از کمترین تجربه نظامی برخوردار است و چشم بسته، بدون هدف و با عدم محاسبه نسبتا دقیق دست به عملیاتی زده که همچون باتلاقی سرمایه های ملی و ذخایر ارزی سعودی ها را می بلعد و هنوز به راه حلی برای خروج از آن دست نیافته اند.

چند روز قبل پایگاه خبر العالم گزارش داد که فرماندهان ارشد سعودی در نامۀ فوق محرمانه که از طریق شبکه‌های اجتماعی افشا شده است، به "محمد بن نایف" ولیعهد سعودی تأکید کرده‌اند، اهداف اعلام شدۀ عملیات "طوفان قاطعیت" علیه یمن، به دلیل ناتوانی و کوتاهی نیروهای زمینی در انجام مأموریتهایشان عملی نشده است. این فرماندهان نظامی سعودی در نامه خود هشدار داده‌اند که اعزام نیروی زمینی به سوریه، ثبات و امنیت ملی سعودی را متزلزل خواهد کرد و پیامدهای بسیار خطرناکی را در پی خواهد داشت.

بر این اساس آرزوهای عربستان برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی هسته ای، که از هر نظر محکوم است، در شرایط عدم برخورداری از کمترین راهبردها و بینش های نظامی، یک فریاد توخالی است. به عبارت دیگر ادعاهایی که هر از چندی سعودی ها در زمینه برخورداری از سلاح هسته ای منتشر می کنند، قبل از هر چیز از عدم برخورداری آنان از راهبرد منسجم نظامی و امنیتی خبر می دهد.

تاکنون هیچ سند رسمی ای که نشان دهد عربستان به دنبال ساخت تسلیحات هسته ای است به دست نیامده و مقامات سعودی اظهارات افرادی چون خیلوی را به شدت تکذیب کرده اند. بر اساس اطلاعات موجود، تأسیسات و توانایی های شناخته شده عربستان به خوبی نشان می دهند که برای یک برنامه هسته ای نظامی مناسب و کافی نیستند. هرچند گمانه زنی های مبنی بر علاقه عربستان به دستیابی به سلاح هسته ای به خصوص بعد از سال ۲۰۰۳ یعنی اشغال عراق توسط آمریکا به چشم می خورد، اما عربستان فاقد یک سیاست هسته ای منسجم است و به نظر می رسد که حتی تصمیمی جدی برای راه اندازی یک برنامه هسته ای ملی ندارد. با در نظر گرفتن شرایط امنیتی عربستان بعید است که این کشور در کوتاه مدت به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای باشد چرا که دستیابی به سلاح هسته ای بیش از آنکه تأمین کننده منافع سیاسی و اقتصادی استراتژیک عربستان باشد، معضلات و دشواری های بسیاری برای آن ایجاد می کند که رفع آنها فراتر از توان دولتمردان سعودی است. عربستان فاقد ظرفیت و توانایی داخلی برای ساخت زرادخانه هسته ای است و به دلیل پیامدهای ناگوار خرید سلاح هسته ای از یک کشور خارجی بسیار بعید است که به دنبال چنین گزینه ای باشد. به نظر می رسد که در میان مدت هم دستیابی به سلاح هسته ای جایی در استراتژی امنیت ملی عربستان نداشته باشد و حرکت به سوی آن در درازمدت و با درنظرگرفتن شرایط امنیتی، اقتصادی و سیاسی و پس از مهیاشدن زیرساخت های لازم مورد توجه قرار گیرد. فرید زکریا "در یادداشتی در روزنامه واشینگتن پست نوشت: «عربستان سلاح هسته ای نخواهد ساخت؛ زیرا عربستان نمی تواند سلاح هسته ای بسازد. عربستان حتی یک خودرو نیز تولید نکرده است. عربستان فقط می تواند چاه حفر کند و نفت استخراج کند.» عربستان از کجا می خواهد دانشمندان خود را برای کار بر روی برنامه مخفی خود آموزش بدهد؟ سیستم آموزشی این کشور عقب مانده و ناکارآمد است .بنابراین ادعاهای عربستان در مورد تسلیحات هسته ای بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و نمی توان آن را در قالب دکترینی منسجم قرار داد.

یوسف شفیعی
مرجع : پایگاه بصیرت
کد مطلب : ۵۲۴۱۲۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما