۰
سه شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۸
19 فروردین؛ سالروز شهادت آیت‌الله سید محمدباقر صدر

گفتاری پیرامون شهید آیت الله صدر؛ مغز متفکر اسلام

گفتاری پیرامون شهید آیت الله صدر؛ مغز متفکر اسلام
علّامه شهید، آیت‌الله سید محمدباقر صدر، یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان مسلمان ـ و به تعبیر امام خمینی(ره): «مغز متفکر اسلامی» ـ در تاریخ اسلام به‌ویژه در قرن چهاردهم هجری است. فقیهی جامع‌الشرایط، فیلسوفی اجتماعی، مفسّری بزرگ، متفکری آگاه به فرهنگ و علوم زمانش‌ نویسنده‌ای توانمند و پرکار و سیاستمداری هوشمند و شجاع و دردمند. دیدبان به مناسبت سالروز شهادت ایشان به بررسی ابعاد زندگی این عالم بزرگ می‌پردازد.


محمدباقر فرزند سید حیدر صدر و نوه سید اسماعیل صدر و از خاندان معروف صدر بود؛ و در 10 اسفند 1313 / 25 ذی‌القعده 1353ق در شهر کاظمین، به دنیا آمد. در سه‌سالگی پدرش را از دست داد و مادرش سرپرستی او را بر عهده گرفت و برادر بزرگش سید اسماعیل او را تعلیم داد.

سید محمدباقر، از پنج‌سالگی به مدرسه رفت و تا یازده‌سالگی دوره ابتدایی را به اتمام رساند. در این دوران، نبوغ شگفت‌انگیز و استعداد سرشار خدادادی در او درخشید و تعجّب آموزگاران و همکلاس‌های خود را برانگیخت، به‌طوری‌که اولیای مدرسه تصمیم گرفتند او را به مدرسه کودکان تیزهوش و نابغه بگذارند تا به هزینه دولت درس بخواند و پس از طی مراحل لازم و قانونی، به دانشگاه‌های اروپا یا آمریکا اعزام کنند و در رشته‌های علوم جدید تحصیل کند و به کشور خود بازگردد؛ اما او به سفارش دایی‌های خود شیخ محمدرضا آل یاسین و شیخ مرتضی آل یاسین، ترجیح داد به تحصیل حوزوی روی آورد.

تحصیلات حوزوی


سید محمدباقر منطق و معالم را در دوازده‌سالگی نزد برادرش خواند و بسیاری از کتب درسی دوره عالی فقه و اصول را بدون استاد مطالعه کرد. دروس دوره سطح را در مدت کوتاهی گذراند. در 1365 ق برای ادامه تحصیلات، از کاظمین به نجف اشرف رفت و در درس دایی خود شیخ محمدرضا آل یاسین و ‌آیت‌الله خویی، حاضر شد و موردتوجه خاطر وی قرار گرفت.

گفته‌اند از هنگام بلوغ شرعی، خود مجتهد شده بود و از مجتهد دیگری تقلید نکرده است. آیت‌الله سید ابوالقاسم خوئی هنگامی‌که ایشان تنها 21 سال داشت، به وی اجازه‌ی کتبی اجتهاد دادند. درحالی‌که پیش از آن بارها شاگردان آیت‌الله خوئی شفاها از ایشان شنیده بودند وی مجتهد است.

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی


ارتباط با امام موسی صدر


امام موسی صدر در فروردین سال 1333 به نجف رفت. ارتباط علمی وی با شهید صدر از همان بدو ورود آغاز شد. این دو، در فاصله سال‌های 1333 تا 1337 ش، تقریباً شب و روز را در نجف اشرف در کنار یکدیگر به سر بردند. آن‌ها هم بحث بوده و رفت‌وآمد خانوادگی‌ داشتند و به‌ علاوه، همفکری‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فراوانی باهم داشتند. طبیعتاً این فضا باعث شد که آن دو، از یکدیگر شناخت عینی و دقیق پیدا کنند و درعین‌حال دریابند که تا چه اندازه در آینده برای تحقق اهدافشان به همکاری با یکدیگر نیاز دارند.

حزب الدعوة الاسلامیة


بعضی از عالمان آن زمان عراق ازجمله شهید سید محمد مهدی حکیم، سید طالب رفاعی، شیخ مهدی سماوی، پس از مطالعه اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق، به این نتیجه رسیده بودند که باید حزبی را مبتنی بر اندیشه و ایدئولوژی اسلامی تأسیس کنند تا بتوانند مبارزات مسلمانان آن سامان را سر و سامان بدهند و به اهداف خود نائل آیند. پس از مطرح کردن این اندیشه با شهید صدر، حزب الدعوة الاسلامیة (حزب دعوت اسلامی) را در سال ۱۳۷۷ تأسیس کردند.

آیت‌ الله صدر برنامه و اساسنامه آن را نیز تدوین کرد اما اعتقاد داشت که شأن روحانیت ایجاب می‌کند که در تشکیلات و سازمان‌های سیاسی وارد نشوند و از جایگاه والای معنوی روحانیت ایفای نقش‌نمایند و خود نیز به توصیه آیت‌الله حکیم، از حزب کناره گرفت

جماعة العلماء


در 1337-ق که ژنرال عبدالکریم قاسم رژیم سلطنتی عراق را برانداخت و حکومت جمهوری در آن کشور اعلام نمود، کمونیست‌ها با استفاده از آزادی عمل سیاسی که قاسم برای آن‌ها به وجود آورده بود موجی از تبلیغات الحادی و ضد اسلامی در عراق به راه انداختند. ازاین‌رو گروهی از علمای شیعه عراق برای رویارویی با این هجوم تبلیغاتی، «جماعه العلماء نجف» را تأسیس کردند که هرچند سید محمد‌باقر صدر عضو ‌آن نبود لکن نقش رهبری اصلی جمعیت را بر عهده داشت.

یاری امام خمینی(ره)


بعد از تبعید امام خمینی ره در تاریخ ۹ جمادی‌الثانی ۱۳۵۸، از ترکیه به نجف اشرف ، شهید صدر به همراه عده‌ای از علمای دیگر، در مراسم استقبال از امام شرکت و شاگردان همفکرانش را نیز به آن دعوت کرد. در تمام چهارده سال اقامت امام در نجف، سید محمدباقر با ایشان ارتباط نزدیکی داشت. جمله «ذوبوا فی الخمینی کا هو ذاب فی الاسلام» (در خمینی ذوب شوید چنانکه او در اسلام ذوب‌شده است)، نشانه اعتقاد او به امام خمینی است.

از دیگر کارهای آیت الله صدر در جهت حمایت از انقلاب اسلامی ایران، تألیف سلسله کتاب‌های الاسلام یقود الحیاة در شش جلد بود که شامل بحث‌هایی نظیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، منابع قدرت دولت اسلامی اقتصاد جامعه اسلامی و... می‌شود.

حکومت اسلامی و ولایت‌فقیه


وی کوشید تا اهداف و سازمان مناسب و شایسته‌ای متناسب با تحولات فکری و اجتماعی جامعه ایجاد کند و جلسات منظمی نیز بدان منظور تشکیل داد. ازنظر او حکومت آرمانی در عصر غیبت، حکومت اسلامی بود که بر دوپایه ولایت‌فقیه و شورا قرار داشت.

سید صادق طباطبائی، خواهرزاده‌ی همسر وی، در جلد دوم خاطرات خود می‌گوید اولین بار ایده تأسیس حکومت اسلامی را از وی شنیده؛ و این در حالی است که سید صادق طباطبائی با خانواده امام خمینی(ره) نیز رابطه نزدیک و رفت‌وآمد داشته و از افکار و اندیشه‌های ایشان بی‌خبر نبوده است.

انقلاب اسلامی ایران


در 1979-م به امام خمینی(ره) که در پاریس حضور داشتند نامه‌ای نوشت و از قیام شکوهمند و شجاعانه مردم مسلمان ایران تجلیل کرد و آمادگی خود را برای همکاری با رهبر انقلاب و امت ایران اعلام داشت. پس‌ازآن نیز نامه‌هایی نیز به شاگردان و مریدانش در ایران نوشت و به آنان دستور داد که با مردم انقلابی ایران همگام شوند و از فداکاری درراه پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نورزند.

ایشان در فتوایی نیز شهدای انقلاب اسلامی ایران را همچون شهدای قیام امام حسین(ع) دانست. این فتوای مهم، تبلیغات سوء و مغرضانه رژیم بعثی را بر ضد انقلاب اسلامی خنثی کرد و موجب اظهار همدردی مردم مسلمان عراق با مردم ایران گردید.

وی در 1358-ش رساله «الاسلام یقود الحیاه» را به عنوان مقدمه‌ای برای قانون اساسی جمهوری اسلامی نوشت و نماینده‌ای به عنوان رابط میان خود و امام خمینی تعیین و روانه ایران کرد.

با قرآن درصحنه


از کارهای شگفت‌انگیز آیت‌الله صدر برای بیداری مردم عراق و آماده کردن آن‌ها برای قیام و حرکت در مقابل حکومت جائر آن کشور، برگزاری تفسیر موضوعی قرآن بود. آن‌هم بعد از تعطیل کردن درس خارج فقه!
در حوزه علمیه نجف کمتر دیده‌شده بود که یک مرجع تقلید تفسیر قرآنبگوید آن‌هم به‌جای درس خارج فقه که این بیشتر مایـه تعجب دیگران می‌شد. به‌طوری‌که برخی از شاگردان او، دراین‌باره از وی سؤال کردند او جواب داد‌:
»برای من تدریس و تألیف و تحقیق، صورت حرفه و هدف در زندگی ندارد، بلکه ادای وظیفه شرعی به هر نحو ممکن برای من از همه‌چیز مهم‌تر است. امروز در این برهه از تاریخ اسلام و مسلمین که انقلاب اسلامی ایرانبه رهبری امام خمینی پیروز شده و پوزه قدرت‌های شیطانی شرق و غرب را به خاک مالیده و امت اسلام را در سرتاسر دنیا بیدار کرده است، من وظیفه خود می‌دانم که با تفسیر قرآن، افکار مردم مسلمان عراق را آگاه و آرمان‌های انقلابی اسلام را مطرح نمایم و بابیان مفاهیم شورآفرین، حماسی و اجتماعی قرآن کریم، دل‌ها را برای پیوستن به انقلاب اسلامی ایران آماده کنم ... از طرفی، درس خارج فقه و اصول، بیش از حد لازم در حوزه گفته می‌شود، امّا جای تفسیر قرآن سخت خالی است«

مبارزات با حزب بعث


شهید صدر پس از رسیدن به مقام مرجعیت، در فتوای تاریخی خود، حزب بعث را تکفیر کرد. متن این فتوا چنین است: «به اطلاع عموم مسلمانان می‌رساند که پیوستن به حزب بعث، تحت هر عنوان، شرعاً حرام است و هرگونه همکاری با آن به‌منزله یاری ظالم و کافر و دشمنی با اسلام و مسلمین است.»

در رجب 1392-ق حزب بعث سید محمدباقر صدر را که در بیمارستان نجف اشرف بستری بود دستگیر نمود و به بیمارستان کوفه منتقل کرد اما به علت اعتراض گسترده علما و مردم ناگزیر شد که او را آزاد کند. رژیم عراق برای ارعاب آیت‌الله صدر و دیگر مجاهدان در 1394 ق، پنج‌تن از شاگردان وی را دستگیر و اعدام کرد. در اربعین 1397-ق به دستور آیت‌الله صدر، تظاهرات ده‌ها هزارنفری عزاداران حسینی در شهرهای کربلا و نجف، به تظاهراتی بر ضد رژیم بعثی تبدیل شد. روز بعد مأموران امنیتی رژیم عراق، تعداد زیادی از تظاهرکنندگان را دستگیر، زندانی و شکنجه نمودند و آیت‌الله صدر نیز برای دومین بار دستگیر شد و پس از چند ساعت شکنجه آزاد گردید.

رژیم بعثی عراق برای خنثی کردن فعالیت‌های آیت‌الله صدر، گروهی از روحانی‌نمایان را به عنوان امام جماعت و واعظ به مساجد شهرها فرستاد، اما این بار نیز آیت‌الله صدر طی فتوایی این حرکت رژیم را ناکام گذارد و اعلام داشت: «به اطلاع عموم مسلمانان عراقی می‌رساند که شرکت در نماز جماعت کسانی که از سوی مراجع مسلمین تعیین نشده‌اند، ازنظر شرع مقدس اسلام، حرام است.»

در سال 1400-ق طی فتوای مشهور و تکان‌دهنده‌ای، مردم عراق را به براندازی رژیم بعثی عراق دعوت نمود و نوشت: «بر همه ملت مبارز و مسلمان عراق، واجب کفایی است که به قیام مسلحانه بر ضد حزب بعث و سردمداران آن، اقدام کنند و مسئولان این حزب کافر را ترور نمایند تا خود را از چنگال این دژخیمان خون‌خوار نجات دهند.»

به دنبال این فتوا خانه وی به محاصره مأموران امنیتی عراق درآمد و رفت‌ و آمد به خانه وی ممنوع شد، حتی از ورود سفیر ایران به منزل وی جلوگیری به عمل آمد.

نهایتاً آیت‌الله صدر دستگیر و به بغداد انتقال یافت، در پی این دستگیری خواهر ایشان شهید بنت‌الهدی صدر نقش رهبری را بر عهده گرفتند. براثر این تظاهرات که در نجف،‌ کاظمین و دیگر شهرها به طرفداری از او برپا شد، رژیم بعث به‌ناچار او را آزاد کرد و روز 18 رجب مردم نجف گروه‌گروه برای دیدار و بیعت با وی به منزل او رفتند.

شهادت


رژیم بعث عراق که پایه‌های قدرتش را درخطر می‌دید، خانه‌ آیت‌الله صدر را در نجف بار دیگر و این بار به مدت نه ماه محاصره کرد. در این مدت، نمایندگان حزب بعث با او ملاقات کردند و تصمیم رژیم را مبنی بر همکاری با آن و یا شهادت وی، به اطلاعش رساندند. رژیم از او خواست تا از تأیید انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی دست بردارد، با صدور بیانیه‌ای از مواضع حزب بعث حمایت کند، عضوت در حزب الدعوه را تحریم نماید و فتوای تحریم حزب بعث را پس بگیرد، اما او شهادت را ترجیح داد.

در 19 جمادی‌الاول 1400 ق / 16 فروردین 1359 بار دیگر آیت‌الله صدر در شهر نجف اشرف دستگیر شد و به بغداد منتقل گردید. در بغداد از او خواستند تا چندکلمه‌ای بر ضد انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی بنویسد تا از مرگ حتمی نجات یابد اما او این پیشنهاد را رد کرد. درنتیجه پس از سه روز شکنجه‌های وحشیانه، در 22 جمادی‌الاول 1400 به شهادت رسید و مخفیانه در آرامگاه خانوادگی شرف‌الدین در نجف اشرف به خاک سپرده شد؛ و تا سال‌ها قبر وی سنگ‌قبر نداشت. پس از مدتی مردم از ترس دزدیده شدن جسد ایشان مکان قبر وی را تغییر دادند. آرامگاه ایشان اکنون زیارتگاه مردم عراق است.

سند مظلومیت شهید


هنگامی‌که سید محمدباقر صدر در سال 140۰ اعدام شد، پیکرش را در قبرستان وادی السلام به‌صورت مخفیانه دفن کردند، پس از انتفاضه شعبانیه در سال 1411 ق، یکی از دستیاران صدام حسین به او پیشنهاد کرد چنانچه بخواهید از شیعیان انتقام بگیرید قبرهای آنان را نابود کنید! در پی این پیشنهاد، رژیم عراق عملاً اقدام به احداث جاده‌های زیادی در این قبرستان کرد و این خیابان‌ها باعث تغییر نشانه‌های مجموعه زیادی از قبرها ازجمله قبر شهید صدر شد و قبر او در وسط یکی از این خیابان‌ها افتاد.

در این اثنا کسانی که از محل دفن پیکر شهید صدر اطلاع داشتند، به تکاپو افتادند که مکان دقیق قبر که در اتوبان قرارگرفته بود، مشخص بماند، به همین منظور مخفیانه در سال 1414 با اجازه از مراجع و همسر سید صدر عملیات انتقال پیکر وی انجام می‌شود و پس از بیرون آوردن پیکر شهید صدر، آن را برای طواف به حرم امیرالمومنین(ع) منتقل کردند و بعدازآنکه سه بار پیکر شهید صدر را دور حرم شریف طواف دادند، پس‌ از آن جنازه را به وادی‌السلام برگرداندند و در قطعه‌ای که برای او خریداری کرده بودند به خاک سپردند.

اما بعد از مدتی که برخی افراد از جای دفن شهید صدر اطلاع یافتند، موجب نگرانی مریدان شهید را فراهم کردند و به همین جهت به‌صورت مخفیانه برای بار دوم پیکر شهید -با گذشت 17 سال پس از شهادت و سالم ماندن جنازه- در سال 1417 به مکانی دیگر حدود یک یا نیم ‌متر دورتر منتقل می‌شود.

این بار مجدداً پیکر را کفن کردند و کفنی را بر روی کفن قبلی گذاشتند و هنگامی‌که به دستانش نگاه کردند؛ یک انگشتر عقیق در انگشت کوچک دست راست ایشان مشاهده کردند که بر روی آن تعداد شش گل و نام محمد (ص) نقش بسته بود.

درنهایت در ماه رمضان 1427 هجری قمری جسدش به دروازه ورودی شهر نجف اشرف منتقل شد تا نهادهای علمی و اجتماعی در کنار آن ایجاد شود، در این مورد تمامی قطعه زمین پیرامون قبر، بدون باز کردن قبر به محل جدید انتقال داده شد. بعدازسقوط صدام این مکان زیارتگاه مریدان و محبین اهل البیت(ع) می‌باشد.

منابع:

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/298818

http://rasekhoon.net/article/show/196489
مرجع : دیدبان
کد مطلب : ۵۳۴۱۶۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما