۰
شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۱
مبانی قدرت نرم حزب الله؛

حزب‌الله چگونه افکار عمومی شهروندان لبنانی‌ را مدیریت کرد

حزب‌الله چگونه افکار عمومی شهروندان لبنانی‌ را مدیریت کرد
مدت زیادی است که نام حزب الله لبنان با شاخصه‌هایی نظیر موشک‌ها و توپخانه‌ها و عملیات جنگی که به طور کلی با عنوان قدرت سخت افزاری خوانده می‌شود، مرتبط شده است. این شرایطی است که روند تقابل در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی به حزب الله لبنان داده است. مقاومت از ابتدای تاسیس به نماد حزب الله تبدیل شده و درادامه نیز این حزب به دنبال آزاد سازی جنوب لبنان در سال 2000 بر آمده است.

حزب الله جنگ‌های دفاعی زیادی در برابر اشغالگران اسرائیلی در سالهای 1993 و 1996 و 2006 داشته است. این در حالی است که عناصر این حزب تنها متکی به قدرت خشن سخت افزاری و مبارزاتی نیستند، بلکه عناصر قدرت بسیار با اهمیتی را در اختیار دارند که در تاثیر گذاری و نتایج سیاسی و اجتماعی هم طراز توان نظامی است. این قدرت همان عنصر قدرت نرم است.

حزب الله لبنان از همان ابتدا اوضاع و تجربه مقاومت فلسطین را در برابر چشمان خود قرار داد، زمانی که آنها به سرباری برای جامعه لبنان تبدیل شدند و برخی از مردم این کشور برای رهایی از اقدامات و جنایت های عناصر مقاومت فلسطین از سوی برخی گروه ها، با وجود بر حق بودن آرمان آنها، از ادامه اشغالگری اسرائیلی نیز استقبال می کردند. حزب الله خیلی زود متوجه شد که نیازمند کسب محبوبیت مردمی و سیاسی است که بتواند پوشش لازم مردمی و قانونی را برای تثبیت ارکان این حزب و ترویج برنامه سیاسی و مقاومتی آن در جامعه لبنان به صورت عام و محافل شیعی به صورت خاص به دست آورد.

با پایان جنگ داخلی نحوه تعامل حزب الله لبنان با مردم لبنان دستخوش تغییراتی عمیق شد، به گونه ای که حزب الله موفق شد بیش از هر زمان دیگری برنامه کاری و ماموریت سیاسی خود را برای بسیاری از مردم لبنان توضیح دهد. بویژه در جامعه شیعی لبنان، این حزب از حمایت بی رقیبی برخوردار شده بود، چرا که آمیخته ای از فعالیت های دینی و اجتماعی و سیاسی را بعلاوه ارائه خدمات اجتماعی به مردم در دستور کار خود داشت.

حزب الله با گذشت زمان رفتارهای موسساتی خود را متناسب با قوانین و معیارهای بین المللی بویژه در ابعاد ارائه خدمات اجتماعی به شهروندان لبنانی دنبال می کرد. این حزب به قوانین جنگی اذعان داشت و همواره در فعالیت ها و اهداف داخلی خود با شفافیت رفتار می کرد. به این ترتیب حزب الله تنها یک قدرت سخت افزاری نبود و بسیاری از منابع قدرت نرم افزاری را در ابعاد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و تبلیغاتی و مردمی که همگی با عنوان قدرت نرم شناخته می شدند، به دست آورده بود.

قدرت نرم اصطلاحی است که در دهه 90 قرن گذشته میلادی به عنوان یکی از ارکان «آکادمی کندی برای مطالعات دولتی» در دانشگاه هاروارد آمریکا پدید آمد. این اصطلاح از سوی «جوزف نای» رئیس شورای اطلاعات ملی و معاون وزیر دفاع آمریکا شکل گرفت. وی این قدرت را در نحوه دستیابی به اهداف یک موسسه از طریق ایجاد جاذبه به جای استفاده از زور یا پرداخت پول تعریف کرد. قدرت نرم فعالیت متفاوت کاری را می‌طلبید که تنها در قدرت سخت افزاری یا پرداخت پول برای ایجاد همکاری خلاصه نمی‌شود، بلکه شامل ارائه جذابیت در ارزش‌های مشترک و عدالت است. حزب الله لبنان به مرور زمان موفق شد بسیاری از فاکتورهای قدرت نرم را برای خود در زمینه های مختلف به دست آورد.

قدرت نرم حزب الله بر منابع اساسی متمرکز است، این بخش به محورهای اصلی و برخی دیگر از محورهای فرعی تقسیم می شوند، منابع اصلی این قدرت شامل موارد زیر است: فرهنگ حزب الله که در مناطق مختلف عامل جذابی برای دیگران می شود. ارزش های سیاسی این حزب و اخلاص آن در داخل و خارج و سیاست های خارجی آن که از سوی بسیاری از مردم مشروع است و همچنین قدرت معنوی این حزب از جمله ارکان قدرت نرم حزب الله است.

منابع فرعی این قدرت شامل موارد زیر است: دستاوردهای این حزب، مقایسه با تجربه های گذشته، فرهنگ، ارزش های سیاسی که متاثر از تصمیم سازی های طرف های بین المللی نمی شود.

در مطالعاتی که اوزا سزیکلی استاد مشاور در بخش علوم سیاسی در دانشگاه کلارک در وور سیستر ماساچوست انجام داد، به موضوع رفتار و ادبیات و گفتمان و عملکرد حزب الله لبنان پرداخته و تاکید می کند: پیشرفت این حزب سوالات زیادی را در مورد عناصر تاثیرگذار غیر دولتی در خاورمیانه و مناطق دیگر مطرح کرده است. با این مضمون که چرا موسسات نظامی غیر دولتی از تلاش ها برای ریشه کنی در مناطق مختلف نجات پیدا می کنند، اما سایر موسسات از چنین اقبالی برخوردار نمی شوند؟ درس هایی که این سازمان ها از درگیری های سابق به دست آورده اند، چیست که آن ها می توانند به صورت بهتری نسبت به درگیری های خود امکان بقا داشته باشند؟

در جنگ جولای 2006 نمونه‌ای مقایسه‌ای از سوی این نویسنده ارائه شده که نشان دهنده تحولاتی است که حزب الله بین پایان جنگ داخلی و جنگ جولای با آن مواجه بوده است. در دهه 80 قرن گذشته میلادی حزب الله لبنان از دیدگاه برخی لبنانی ها و دولت ها، گروهی رادیکال و مسلح بود که به سمت تاکتیک های قابل توجهی گرایش داشت.

برخی تلاش دارند این تحول را به منابع مالی و تجهیزات نظامی مرتبط کنند، اما این تفسیر از دیدگاه سزیکلی قانع کننده نیست، وی بدون اعلام منابع مالی حزب الله به استراتژی‌هایی اشاره می‌کند که حزب الله لبنان در درجه اول برای دستیابی به منابع مالی از آن بهره می‌برد. استراتژی‌هایی که بین سال‌های 1990 تا 2006 تغییر کرده است.

بعد از جنگ داخلی، حزب الله لبنان به دنبال توسعه استراتژی خود مبتنی بر جذب حداکثری بر آمد، به گونه ای که شبکه ای خدماتی را شکل داد که در آینده به صورت قابل توجهی توسعه پیدا کرد.

در مقابل این حزب تا حد زیادی از گفتمان واگرایانه کاست و سیاست اعتدال و روی باز در قبال دیگران را در پیش گرفت. حزب الله لبنان نیز مانند هر حزب دیگری به مجموعه ای از منابع مالی برای تامین مالی و تسلیحاتی عناصر خود نیاز داشت. همچنین نیازهای دیگری در ابعاد اطلاعاتی و شرعی و آموزشی نیز وجود داشت. بیشتر جنبش ها و سازمان های نظامی از جمله حزب الله این نیازها را از خارج تامین می کنند. این به معنای دستیابی به منابع مذکور از طریق ساکنان محلی یا دولت های پشتیبان می شود. از اینجا می توان گفت که فعالان غیر دولتی سه گزینه گسترده در پیش روی خود دارند: خشونت و اجبار، ارائه خدمات و بازاریابی.

بسیاری از جنبش ها از هر سه این موارد به صورت همزمان استفاده می کنند، اما معمولا یکی از این موارد بر دیگران مسلط می شود.شاید مجبور کردن دیگران ساده ترین روش برای دستیابی به منابع مالی از غیر نظامیان باشد.
حزب الله لبنان به خوبی با مردم ارتباط برقرار کرد، آنهایی که معمولا جزو اهداف سیاسی بوده و در معرض اجبار و غارت قرار داشته و اشیای قیمتی و منازل و اراضی خود را از دست می دادند.

گروه های مختلف معمولا مالیات هایی را بر مردم تحمیل کرده و عناصری را در نقاط ایست و بازرسی و شرکت ها و فعالیت های تجاری قرار می دادند. این روش همان رفتار رویکردهای تکفیری در سوریه و عراق و یمن و لیبی است. با این وجود حزب الله لبنان جذب مستمر نیرو در راستای اهداف و مأموریت ها و برنامه کاری را در دستور کار خود قرار داده که این رویکرد باعث ایجاد ارتباط مستحکم تری بین این حزب با مردم و دولت های حامی شده است. این روش بهترین و مستحکم ترین گزینه برای رسیدن به منابع مادی و غیر مادی است.
رویکرد گفتگو و هم زیستی مسالمت آمیز حزب الله لبنان یکی از مهم ترین عناصر قدرت نرم این حزب است. حزب الله از سوی بسیاری از مردم محل اطمینان است.

برجسته ترین الگوی قدرت نرم حزب الله در اوج قدرت این حزب ، نحوه تعامل با مزدوران اسرائیلی است که در پی آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000 از خود نشان داد. در آن زمان با وجود اینکه برخی از عناصر بازداشت شده دستشان به خون غیر نظامیان و عناصر مقاومت آلوده بود، حزب الله روش انتقام جویی را در دستور کار خود قرار نداد.

علاوه بر شبکه‌های اجتماعی و ائتلاف های داخلی و خارجی که حزب الله لبنان شکل داده، نظیر روابط با ایران و پذیرش آرمان فلسطین که به این حزب قدرت مضاعفی داده، عامل دیگری نیز وجود دارد که تاثیر مهمی در قدرت نرم حزب الله داشته است، این موضوع شخصیت سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله است که قدرت تاثیرگذاری بالایی بر روی مردم دارد.

با آغاز سال 2006 پشتیبانی از حزب الله لبنان یا دست کم احترام به این حزب محدود به طایفه شیعی نبود، بلکه تا عمق طوایف دیگر لبنان و حتی ملت های خارجی و عربی رسوخ پیدا کرده بود.
حزب الله چگونه افکار عمومی شهروندان لبنانی‌ را مدیریت کرد/ وقتی حزب الله شعار پرچمش را تغییر داد

این موضوع به تلاش های حزب الله لبنان باز می گردد که به صورت روشمند آن را در میان ساختارهای غیر شیعی لبنان به عنوان یک گروه مقاومت دنبال کرده بود. در اواخر دهه 90 قرن گذشته حزب الله شعار پرچم خود را از انقلاب اسلامی در لبنان به مقاومت اسلامی در لبنان تغییر داد. حزب الله مانند هر حزب سیاسی دیگر - یا ماهرانه تر از همه آن ها - نحوه ارسال پیام خود به شهروندان را آموخته بود. این موضوع نشان دهنده خروج این حزب از رویکردها و ایدئولوژی راکدی بود که در نحوه تعامل با غیر نظامیان در دهه هشتاد قرن گذشته دنبال می شد.

در هر حال واکنش موفقیت آمیز حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه را نمی توان به قدرت تسلیحاتی این حزب متکی دانست، سزیکلی در سال 2006 در این رابطه می گوید که موضوع جالب در تناقض بین جنگ 33 روزه و عملکرد حزب الله در اواخر دهه هشتاد است. در اواخر دهه هشتاد حزب الله به صورت خوبی از سوی ایران تامین مالی می شود. اما این رویکرد برای تحقق قدرت این حزب در اهداف خود بر ضد اسرائیل کافی نبود.

قدرت حزب الله در نجات و بقا و پیروزی در این جنگ در گرو مناسباتی بود که در ابعاد داخلی و منطقه ای ایجاد کرده بود، این موضوع به حزب الله تنها قدرت مقاومت نظامی در برابر هجوم رژیم صهیونیستی را نمی دهد، بلکه قدرت نرمش در جلوگیری از جنگ و حفظ مرکزیت سیاسی خود در لبنان را هم فراهم می کند.
کد مطلب : ۵۳۵۹۸۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما