در خلال 2-1 دهه گذشته، ایالات متحده در راستای حفظ هژمونی جهانی خود و با بهرهگیری از شعار ارتقا و توسعه دموکراسی، تغییر و تحولات فراوانی موسوم به «انقلابهای رنگی» را در منطقه اوراسیا رقم زدهاست. انقلاب رنگی به فرایند تغییر در هیئت حاکمه با اولویت انتصاب رهبران طرفدار غرب اطلاق میشود که در جوامع پساکمونیستی در اروپای شرقی، مرکزی و آسیای مرکزی توسعه یافت و احتمالاً در حال نفوذ به دیگر مناطق از جمله خاورمیانه میباشد . در تحولات مورد اشاره، نوع فعالیتها و اقدامات برخی موسسات غربی مانند بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی موسوم به NED ، به عنوان تسهیلکننده اصلی تحریک و تسریع براندازی، قابل تأمل و بررسی است. در این نوشتار به صورت اجمالی به نوع فعالیتهای این بنیاد اشاره خواهیم داشت.
وقوع انقلابهای رنگی در جـمهوریهای سـابق اتحاد شوروی از جمله: انقلاب گل سرخ در گرجستان (2003)، انقلاب نارنجی در اوکراین (2004) ، انقلاب لاله [ارغوانی] در قرقیزستان (2005) و نیز تلاش آمریکا در استفاده از این روش برای براندازی گروههای مسلّط بـر سـاختار سیاسی محیطهای فرهنگی متفاوتی مانند ایران، لبنان و ونزوئلا ، نشانگر آن است کـه رونـدهای انقلاب رنگی به عنوان نـماد جـدیدی از کودتا علیه نظامهای سیاسی انقلابی و ضدآمریکایی باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان اما ویژگیها و تکنیکهای این چهره جدید کودتا با نوع سنتی متفاوت است. [i]
این تفاوتها عبارتند از :
الف) محوریت شعار «دموکراسیخواهی» یا «یاوری به دموکراسی»، به عنوان یکی از ابزارهای تغییر رژیم - این طرح به عنوان یکی از مهمترین طرحهای پروژه جنگ نرم آمریکا، در سه سطح طراحی گردیدهاست. سطح اول یا سطح «تاکتیکی» ، شامل حمایتهای مالی از جریانها یا اشخاص و گروههای هوادار آمریکا به وسیله کشورهای ثالث، اجرای آموزشهای سیاسی و مبارزاتی در کشورهای همسایه و همجوار، کمکرسانی به گروههای سیاسی خارجنشین ، چند جانبه کردن سازمانهای غیردولتی همراه و مرتبط و ایجاد ارتباط شبهدیپلماتیک با مقامات محلی است. سطح دوم، فشار سیاسی به حکومتهای مستقل میباشد. بر این اساس حکومتها و کشورهای هدف چنانچه جلوی فعالیت گروههای وابسته و مزدور بیگانه خصوصاً گروههای تحت حمایت نهادها و مراکز وابسته به سیا مانند "خانه آزادی" را سد نمایند، بلافاصله از سوی دولتهای غربی مورد خطاب و با استفاده از ابزارهای سیاسی، اقتصادی تحت فشار قرار خواهند گرفت. در سطح سوم، ترویج لیبرالیسم، بیبندوباری، فردگرایی مزمن و ترویج مخالفت با حکومتهای مستقل و مخالف تحت عنوان "ترویج دموکراسی به عنوان یک هنجار بینالمللی" قرار میگیرد. در این چارچوب طراحان پروژه جنگ نرم تقویت جریانها و فرایندهای ضدملی تحت عنوان جریانها و فرایندهای دموکراتیک را به منظور فرهنگسازی مبنای توجه خود قرار میدهند.
ب) طراحی و هدایت فعالیتهای براندازانه از طریق سازمانها و نهادهای غیر حکومتی- بعد از جنگ جهانی دوم و در آغازین سالهای جنگ سرد، سـازمان اطـلاعات مرکزی آمریکا راهبردی را برگزید که مرکز ثقل آن ایجاد بنیادها و مـراکزی بود کـه بتوانند در فـعالیتهای ضـد کـمونیستی مشارکت نمایند، بدین معنی که ضمن ارائه ادبیات سـیاسی مناسب و مطلوب، بدون ایجاد حساسیت، عهدهدار بخشی از "مأموریتهای" این دستگاه اطلاعاتی شوند. این راهبرد در دوران جنگ سرد، علیه «کمونیسم» سازماندهی شد و پس از فروپاشی دیوار برلین، زمینهساز مقابله بـا نـظامهای سـیاسی رادیـکال و حـکومتهای ضدآمریکایی (در قالب انـقلابهای رنـگی) گردید.
«بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی»[1] موسوم به NED مثال روشن این مدعا است. پس از ماجرای واترگیت، CIA جهت تحقق اهداف سیاست خارجی برخی از فعالیتهای سیاسی پنهان را مورد توجه قرار داد. از جمله این اقدامات؛ کمک مالی نهانی به افراد، احزاب سیاسی و سازمانهای غیردولتی هم سو با اهداف مورد نظر آمریکا یا پرداخت هزینه در راستای مقابله با فعالیتهای ضد آمریکایی بود. در سال 1977، این دسته فعالیتها از سوی رئیس جمهور وقت آمریکا - جیمی کارتر- با محدودیت و ممانعت روبرو شد.
«رونالد ریگان» در ابتدای دوران ریاست جمهوریاش در 1980، گروهی را تحت سرپرستی «ویلیام کیسی» - رئیس اسبق CIA - به منظور توصیه راهکارهایی برای تقویت توانایی اطلاعاتی ایالات متحده در عرصه خارجی، تعیین نمود. یکی از این پیشنهادات، بود. از آنجا که احتمال داشت واگذاری مجدد این دسته اقدامات به CIA، مخالفت افکار عمومی و کنگره را برانگیزد، توصیه گردید این وظیفه به «سازمانی غیردولتی» محول شود که ظاهراً دارای هیچگونه پیوستگی و ارتباط با CIA نیست.
هنگامی که در خلال سالهای 82- 1981، احیای فعالیتهای سیاسی پنهان در ایالات متحده توسط گروه «تحقیق و مطالعه برنامه دموکراسی مربوط به بنیاد سیاسی آمریکا» مورد بررسی قرار گرفت. نهایتاً NED در پی تصویب کنگره در سال 1983 به عنوان تشکیلاتی غیرانتفاعی، غیرحکومتی و دو حزبی موجودیت یافت که به تقویت نهادهای دموکراتیک در سراسر جهان، یاری میرساند.[ii]
آلن وینشتاین- از تهیهکنندگان پیشنویس طرح ایجاد NED ، در گفتگو با روزنامه واشنگتن پست در سال 1991 اظهار داشت:"بسیاری از آنچه را که ما امروزه انجام میدهیم، 25 سال پیش توسط CIA و به شکلی مخفیانه انجام میگرفت." [iii]
این امیدواری وجود داشت تا به واسطه «شاهکار» پدید آمده، داغ ننگ مربوط به فعالیتهای پنهان CIA زدوده شود و انتقادها فرو نشیند. [iv]
علیرغم آنکه تشکیلات فوق، «غیردولتی» معرفی شدهاست (و نتیجتاً کنگره بر آن نظارت ندارد)، اما در واقع به دلیل آنکه تا سال 1994 تنها از سوی کنگره آمریکا تغذیه مالی میشد باید آن را سازمانی نیمه حکومتی دانست. در 1994NED ، دو سازمان دیگر به نامهای «مجمع جهانی برای مطالعات دموکراتیک» و «مرکز منابع دموکراسی» را ایجاد نمود که هر دو به شکلی گسترده توسط بخش خصوصی تأمین میشوند. از میان قویترین حامیان مالی این مؤسسه میتوان به «بنیاد هریتیج» - مؤسسه پژوهشی وابسته به محافظهکاران- در واشنگتن اشاره داشت که فعالانه در سیاستهای دوران حکومت بوش ]پدر[ و ریگان تأثیرگذار بود.
در مقاله منتشره از سوی بنیاد هریتیج در 8 ژوئیه 1993، از NED به عنوان «سلاحی مهم در جنگ عقیدهها» نام برده شده و آمدهاست: NED"، نقش حیاتی در فراهمسازی کمک به جنبشهای دموکراتیک در شوروی سابق، اروپای شرقی، چین، کوبا، ایران، عراق، نیکاراگوئه، ویتنام و سایر کشورها ایفا مینماید... فعالان سیاسی در کشورهای مزبور، اغلب ترجیح میدهند از یک منبع غیر حکومتی کمک دریافت کنند، دریافت کمک از ادارات وابسته به دولت آمریکا میتواند اعتبار آنها نزد هموطنانشان را مخدوش سازد." [v]
بنیاد "هریتیج"، هنگامی در 22 ژوئن 1994 ، مجلس نمایندگان آمریکا با 243 رأی در مقابل 181 رأی اصلاحیه قانون اختیار حوزه دولتی را تصویب کرد که باعث از بین رفتن درخواست اعتبار 50 میلیونی دولت کلینتون در سال 1994 برای NED بود، اینچنین واکنش نشان داد: "اگرچه جنگ سرد به پایان رسیدهاست، اما جنگ جهانی اندیشهها و افکار همچنان ادامه دارد. نهادهای دموکرات و آرمانها زیر حملات منابع غیرکمونیستی هستند و خواهند ماند. نهادهای سیاسی و دینی بنیادگرا، قدرتهای مستبد سیاسی، کودتاهای نظامی، دیکتاتورهای متجاوز، به حملات خود علیه دموکراسی برای ازبین بردن مصالح ایالات متحده ادامه خواهند داد. با توجه به این حقایق، تامین اعتبار برای NED یک سرمایهگذاری سنجیده برای ایجاد امنیت در آینده است. ایالات متحده با کنار گذاشتن این سلاح با اهمیت در جنگ بینالمللی اندیشهها پیروز نخواهد شد. [vi]
باربارا کونری– تحلیلگر مؤسسه محافظهکار «کیتو» (CATO) در واشنگتن و از منتقدین NED- در مقاله منتشره در نشریه شماره 27 «توجیه سیاست خارجی»، مورخ 8 نوامبر 1993، از این سازمان ارزیابی دیگری دارد:" NED در خارج از آمریکا به عنوان یک مداخلهگر، مورد نفرت است. به این دلیل که غالباً تلاش میکند اتباع خارجی را با معرفی برنامههایش به عنوان «کمک اعطایی از سوی بخش خصوصی» بفریبد.
بنیاد NED مجموعه پیچیدهای از عناصر واسط را در اختیار دارد که شناخت و پیگیری مواردی چون نحوه تأمین مالی، بررسی ارتباطات و وابستگیها و نیز جنبههای عملیاتی را تقریباً ناممکن و شناسایی دریافتکننده نهایی را مشکل میسازد. [vii]
NED در عین حال مبالغ دریافتی را میان 4 سازمان وابسته و عمده زیر، توزیع مینماید: سازمانی متعلق به حزب جمهوریخواه با نام «مؤسسه بینالمللی (حزب) جمهوریخواه»[2] ، سازمانی متعلق به حزب دموکرات به نام «مؤسسه دموکراتیک ملی برای روابط بینالملل»[3]، سازمانی وابسته به اتاق بازرگانی آمریکا با نام «مرکز بنگاههای خصوصی بینالمللی»[4] و چهارمین گروه مربوط به جنبشهای کارگری با نام «مرکز آمریکایی همبستگی با کارگران جهان»[5] است.
چهار سازمان وابسته NED به نوبه خود در زمینه تأثیرگذاری بر «جامعه مدنی» و روندهای انتخاباتی - که بعضاً به نام عملیات «بازی برگه رأی» خوانده میشود - در سراسر جهان فعال هستند.
به عنوان مثال در یوگسلاوی و در فاصله سال 1999 تا برکناری میلوسوویچ در اکتبر 2000 ، آمریکاییها توانستند فعالیتهای اطلاعاتی و امـنیتی خـود را توسط نـهادهایی همانند « مؤسسه بینالمللی (حزب) جمهوریخواه» (IRI)، پیگیری کنند. [viii]
در انقلاب نارنجى اوکراین در سال 2004 ، ویکتور یوشچنکو نامزد مورد حمایت غرب، مورد تائید NED، مـوسسه خـانه آزادى و مـوسسه جامعه باز متعلق به جورج سوروس بود. در این میان، NED بهتنهایى چـهار مـوسسه مـتعلق به خود یعنى IRI، NDI ، CIPE و «مرکز همبستگى» را به منظور ایجاد تـغییر در اوکراین فـعال نموده بود. "خانه آزادى" به همراه IRI به نوبه خـود درگـیر ارزیابى منصفانه انتخابات و نتایج آن شد. کارمندان IRI در 9 منطقه به عنوان ناظر انتخاباتى و در 25 منطقه به عنوان کارکنان محلى حضور داشتند. ناظران خارجى حرفهاى نیز از طرف نـهادهایى مـانند اتحادیه اروپایى در اوکراین به سر میبردند. پس از وقوع انقلاب نارنجى در این کشور، نیویورک تایمز فاش کرد، بوش، 65 میلیارد دلار براى سازماندهى این انقلاب خرج کردهاسـت. [ix]
اما در خصوص ایران، بنیاد NED در خلال سالهای 96-1995/75-1374 ، کمک مالی 75000 دلاری در اختیار "بنیاد دموکراسی در ایران"[6] قرار داد تا صرف مستندسازی وضعیت حقوق بشر در ایران با استفاده از گزارشگران محلی و منابعی شود که در دسترس غرب نیست. این گزارشها توسط FDI در اختیار رسانههای بینالمللی (BBC ، صدای آمریکا و ...) ، گروههای حقوق بشری و سیاستمداران قرار میگرفت.
در چهار سال متوالی یعنی در فاصله سالهای 05-2002 / 84-1381 ، NED جمعاً مبلغ 190000 دلار کمک مالی به "بنیاد عبدالرحمن برومند"[7] اختصاص داد. این بنیاد در فروردین1380 به ابتکار دختران عبدالرحمن برومند ( لادن و رویا) در واشنگتن به ثبت رسید. براساس برنامه اعلام شده این مبلغ صرف تحقق دو هدف عمده گشت: ایجاد یک کتابخانه الکترونیک به زبان فارسی درباره قوانین و ابزارهای حقوقبشر و نیز راهاندازی یک تارنمای یادمان حقوقبشر به منظور هویت بخشی به آن دسته از افرادی که با ج.ا.ایران درگیر و بنابر دلایل امنیتی بازداشت شدهاند. راهاندازی تارنمای فوق که به عنوان "طرح امید" از آن یاد میشود در حقیقت پایگاه دادههایی در زمینه آنچه قربانیان نقض حقوق بشر در ایران خوانده میشود، میباشد و هدف خود را در مرحله نخست جمعآوری اسامی و در مراحل بعدی جمعآوری اسناد و مدارک عنوان کردهاست. در همین راستا در 21 آذرماه 1385 ، هم زمان با روز جهانی حقوق بشر ، سایت اینترنتی «بنیاد برومند» (www.abfiran.org)، اقدام به انتشار ترجمه فارسی نوشتاری با عنوان «روش جمعآوری اسناد نقض حقوق بشر توسط عوامل دولتی: خشونت علیه زنان» نمود.
این بنیاد در سال 2003 برای انجام پروژه «انتقال ایران به دموکراسی»[8] 150 هزار دلار و در سالهای 2007 و 2008 (1386 و 1387) برای تهیه اسناد مربوط به نقض حقوق بشر و ایجاد وبسایت «حقوق بشر و دموکراسی برای ایران» برای ارائه اسناد مذکور و نیز ترجمه اسناد کلیدی به زبان فارسی و بالعکس، 300 هزار دلار از بنیاد "اسمیت ریچاردسون" دریافت کرد. [x]
کمکهای NED به "مجمع آموزشی زنان" در جدول زیر آمدهاست. این سازمان با نام کامل «مجمع آموزش زنان برای حقوق، توسعه و صلح» در سال 2001 توسط مهناز افخمی[9] در ایالت مریلند آمریکا بنیان گذاشتهشد. [10] [xi]
2006
800,599 دلار
2007
888,599 دلار
2008
805,599 دلار
2009
355,599 دلار
مهناز افخمی در دهه 1990 ریاست "موسسه جهانی خواهری" را عهدهدار بود و در 1996 برای برگزاری یکسری کارگاه آموزشی در تهران به مدیریت آذر نفیسی، 25 هزار دلار کمک از "بنیاد برادلی" دریافت کرد. این کارگاهها بین سالهای 76-1375 ، با حضور هفت دانشجوی دختر هر سهشنبه صبح در منزل نفیسی در تهران برگزار شد که برآیند آن، انتشار کتاب «لولیتاخوانی در تهران» بود. این کتاب نگاهی دارد به ادبیات کلاسیک غرب از دید افرادی که در جامعهای متفاوت (ایران) زندگی میکنند. گفتنی است کتاب مذکور مدتها در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بود. نفیسی در مصاحبه با VOA هدف خود از این کلاسها را مقاومت از طریق فرهنگ و ادبیات اعلام کرد. [xii]
جالب توجه آنکه براساس مستندات موجود ، شیوه عمل IRI و "مرکز همبستگی" مشابه و از طریق تشکیل کارگروههای آموزشی مخفی به منظور تعلیم مهارتها و انتقال تجربیات به مخالفان ایرانی صورت گرفتهاست. [xiii]
سخن پایانی :
چهره مزورانه موسساتی نظیر NED به گونهای است که برخی صاحبنظران، از آنها به عنوان "اسبهای تروایی" یاد میکنند که توسط آژانسهای اطلاعاتی غرب تعبیه شدهاند. غرب و بالاخص ایالات متحده نشان داد که با اتخاذ راهبردی نوین و با کمک موسسات واسط و پیمانکار، با شدت و حدّت همچنان پیگیر گسترش حضور نظامى و نفوذ سیاسى و اقتصادى خود در جهان است.
پی نوشت ها:
[1] National Endowment for Democracy
[2] International Republican Institute (IRI)
[3] National Democratic Institute for International Affairs (NDI)
[4] Center for International Private Enterprise (CIPE)
[5] American Center for International Labor Societyاختصاراً مرکز همبستگی خوانده میشود.
[6] Foundation for Democracy in Iran (FDI)
با کمکهای مادی NED ، FDI توسط کنت تیمرمان (اسلام ستیز معروف و از نومحافظهکاران افراطی) و با همکاری مخالفان ایران، در سال 1995 تأسیس گردید. مأموریت اصلی آن ایجاد بانک اطلاعاتی در زمینه حقوق بشر و آزادی مذهبی و موارد نقض آن براساس معیارهای آمریکایی است.
[7] The Abdolrahman Boroumand Foundation (ABF)
عبدالرحمن برومند دارای دکترای حقوق از دانشگاه ژنو که پس از کودتای 28 مرداد دوستی ویژهای با شاپور بختیار پیدا کرد و در سال 1342 به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی انتخاب شد. نامبرده در بهمن ماه 1357 از سوی بختیار به فرانسه اعزام گردید. برابر اسناد منتشره لانه جاسوسی، وی از جاسوسان CIA با کد رمز SDST بود که بعد از پیروزی انقلاب به عنوان مرد شماره 2 تشکیلات «نهضت مقاومت ملی» بختیار مطرح گردید و در جریان جنگ تحمیلی با صدام همکاری داشت. مشارالیه در سال 1370 به همراه بختیار در آپارتمان خود در پاریس به قتل رسید.
[8] Iran's Transition to Democracy
[9] وزیر مشاوردر امور زنان رژیم پهلوی (57-1355) /ریاست گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه ملی (شهید بهشتی) از 50-1347/ مهاجرت به آمریکا پس از پیروزی انقلاب
[10] www.ned.org/publications/annual-reports & www.ned.org/where-we-work/multiregional-miscellaneousن ک
[i] متقی ابراهیم، (1389)، مقاله:«نـشانهشناسی و تبارشناسی انقلابهای رنگی»، فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج ، شماره 46 ، ص 15
[ii] www.saag.org/papers2/paper115.html
[iii] www.saag.orgهمان ،
[iv] www.thirdworldtraveler.com/Blum/TrojanHorse_RS.html
[v] www.thirdworldtraveler.comهمان ،
[vi] www.heritage.org/Research/PoliticalPhilosophy/EM360.cfm
[vii] www.sourcewatch.org/index.php?title=NED
[viii] پوستینچی زهره ، (1389)، مقاله: «ابزار و فرایندهای انقلابهای رنگی»، فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج ، شماره 46 ، صص 57-56
[ix] قربی سید محمدجواد و جعفری علیاکبر. (1390) ، انقلابهای رنگی و براندازی دولتهای مدل: مطالعه تیپولوژی کشورهای مدل ، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز ، شماره 76 ، صص 64-63
[x] عبداللهخانی علی ، کاردان عباس، (1390) ، رویکردها و طرحهای آمریکایی درباره ایران، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران ، صص 211-210
[xi] عبداللهخانی و کاردان ،همان، ص 212
[xii] عبداللهخانی و کاردان ،همان، صص 213-212
[xiii] عبداللهخانی و کاردان ،همان، صص 215-214
انتهای متن/