۰
دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۳

تولد دوباره سایکس پیکو در صدسالگی؛ این بار با اسم رمز فدرال!

تولد دوباره سایکس پیکو در صدسالگی؛ این بار با اسم رمز فدرال!
۱۶ ماه می ۲۰۱۶ صدمین سالروز قرارداد سایکس پیکو است. قراردادی که میان لندن و پاریس در سال ۱۹۱۶ بسته شد و به موجب آن اراضی عربی و خاورمیانه میان این دو تقسیم شد. این قرارداد سری بود و روسیه تزاری نیز در آن به طمع نفوذ در این منطقه مشارکت داشت اما قبل از اینکه به سهم خود برسد سقوط کرد و هنگامی که کمونیست ها بر مسکو حاکم شدند اسرار این قرارداد را فاش کردند.

انگلیس البته به وعده هایی که به اعراب داد وفا نکرد. اعراب درک کردند که فریب خورده اند و انگلیس از خواست آنها برای استقلال از عثمانی ها بهره برداری ابزاری کرد. شریف حسین ابزاری برای جنگ با عثمانی بود که هنگامی که نیاز انگلیسی ها به آن پایان یافت وی را کنار گذاشتند. در این میان لورنس افسر اطلاعاتی انگلیسی نقش برجسته ای در فریب اعراب داشت.

بذرهای این قرارداد در اواخر سال ۱۹۱۵ و در طی جنگ جهانی اول خود پاشیده شد و امپراتوری بیمار از هم پاشید. دو قدرت استعماری یعنی فرانسه با نفوذ اقتصادی و فرهنگی در مشرق و انگلیس در مصر که از سال ۱۸۸۲ آن را اشغال کرده بود دو دیپلمات به نام فرانسوا جورج پیکو (دایی والری ژسکار دی ستان رئیس جمهوری اسبق فرانسه) و مارک سایکس (سه سال بعد بر اثر آنفلوآنزا در اسپانیا درگذشت) را انتخاب کردن تا گفتگوهای مخفیانه ای برای تقسیم زمین و مناطق نفوذ در جهان عرب انجام دهند.

این روزها در صدمین سالروز سایکس پیکو خطرات دیگری در راه است و می رود تا کشورهای عربی بار دیگر تجزیه شوند. طرح تجزیه کشورهای عربی به کشورهای کوچک تر با شدت دنبال می شود. کشورهایی که بر اساس فرقه ای و مذهبی روی کار می آیند. کشوری برای مسیحیان، شیعیان، علویان، سنی ها و کردها. این شرایط را برای رژیم اسرائیل هموار می کند تا کشور یهودی را در این راستا تثبیت کند.

با گذشت صد سال از امضای معاهده سایکس پیکو که مرزهای سیاسی بیشتر کشورهای منطقه را در ماه مه سال ۱۹۱۶ رقم زد این روند هم اکنون در حال تکرار شدن است و این بار موضوعات نژادی، طایفه ای و فرقه ای دخیل است. حضور داعش در سوریه و عراق و تلاش هایی که از سوی کُردها برای جدایی صورت می گیرد در این راستا است.

به اعتقاد ناظران امور، قدرت های بزرگ و در راس آنها آمریکا به دنبال تاسیس نظام منطقه ای جدیدی از طریق تجزیه کشورهای عربی بر اساس نژاد، دین و فرقه و مذهب هستند.

اخیرا داعش خلافت ادعایی خود را در منطقه ای که صد سال قبل سایکس پیکو شکل گرفت رواج داده است. اگر به تحرکات داعش برای صدور گذرنامه در موصل و توزیع آن میان شمار زیادی در داخل شهرها و مناطق مرزی میان عراق و سوریه نگاهی بیندازیم متوجه تحرکات شومی که از سوی آمریکایی ها تقویت می شود، می شویم.

سایکس پیکوی نخست در حال زوال است و سایکس پیکوی جدید در راه است.

با گذشت مدت مدیدی تلاش ها برای دولت و ملت سازی از سوی کمونیستها، قومیت گراها و ملی گرایان و نظامیان همگی به یک نتیجه واحد یعنی شکست منجر شد.دولت ملی شکست خورد و دیکتاتوری و استبداد با نامهای گوناگون شکل گرفت.رخت بستن هویت ملی موجب شکل گیری هویت های کوچک شد.فرقه گرایی، عشیره، مذهب، نژاد، کوی و منطقه مورد توجه قرار گرفت.

در سال ۲۰۱۱ تحت تاثیر تغییرات دراروپای شرقی و فرو ریختن دیوار برلین که قبلا در سال ۱۹۸۹ رخ داده بود.بهار عربی در کشورهای عربی رخ داد که آمال بسیاری را به دنبال داشت.جوانانی که به دنبال عدالت بودند اما تلاش ها نافرجام بود.

هم اکنون مرزهای سایکس پیکو فقط در نقشه ها موجود است. آمریکایی با قدرت وارد عمل شده اند و داعش در داخل کشورها و میان کشورها فعال است. تاریخ با خون نوشته می شود و دردهای جانکاه برای سالها و دهه ها ادامه می یابد.

ناظران امور بر این باورند که زمان تقسیم فرا رسیده است واین بار ایالات متحده طلیعه دار آن است.

همه به خوبی اظهارات برنار باژوله مدیر اداره امنیت خارجی فرانسه در سال گذشته در نشست مشترک با همتای آمریکایی اش جان برنان را به خاطر دارند که گفت: خاورمیانه ای که می شناختیم به پایان راه رسیده است و احتمال بازگشت امور به ماقبل امکان ندارد و کشورهایی مانند عراق و سوریه به مرزهای سابق باز نخواهند گشت.

تقسیم این بار بر اساس قومیت ها نیست بلکه بر اساس فرقه گرایی و مذهبی است.توصیه ای که برنارد لویس شرق شناس نموده است.در عراق به بحث های شیعه و سنی دامن زده می شود و کانالهای طایفه ای و فرقه ای در جهان عرب به مثابه هیزم ها هستند.

سایکس پیکوی جدید رقم می خورد. ابوبکر البغدادی این روند تخریب را دنبال می کند. طرح غرب برای سایکس پیکو جدید در راستای تقسیم فرقه ای و دامن زدن به منازعات میان مناطق عربی از بحرین و عراق گرفته تا کویت و عربستان و لبنان و سوریه است.

قرارداد سایکس پیکو

قرارداد سری سایکس - پیکو قراردادی است که خاورمیانه امروزی را به سه بخش کرد. عراق برای انگلیس، سوریه برای فرانسه و فلسطین برای یهودیان. این قراردادی سری میان دولت انگلستان و فرانسه در آوریل ۱۹۱۶ پس از نشست‌ها میان «کلنل سر مارک سایکس» و «فرانسوا ژرژ پیکو» برای تقسیم امپراتوری عثمانی پس از پایان جنگ جهانی اول بسته شد.



بر پایه قرارداد سایکس – پیکو منطقه شام به سه منطقه

- الزرقاء که همان عراق است و تابع حاکمیت انگلیس و منطقه

-الحمراء که همان سوریه است و تابع حاکمیت فرانسه می‌باشد

- منطقه (ج) منطقه السمراء یا همان فلسطین است که تابع حاکمیتی بین المللی است و این مقدمه و زمینه‌ساز تسلیم فلسطین به یهود خواهد بود.

متن قرارداد سایکس پیکو

ماده یک - فرانسه و انگلیس اعلام آمادگی می‌کنند که هر کشور عربی مستقل یا ائتلاف عربی را که تحت حاکمیت یک رئیس عربی در دو منطقه (الف) یعنی داخل سوریه و (ب) یعنی داخل عراق باشد، حمایت کرده و آن را به رسمیت می‌شناسند. بر این اساس دو کشور اعلام می‌کنند که منطقه الف از آن فرانسه و منطقه ب از آن انگلیس خواهد بود و بر این پایه انگلیس و فرانسه دارای اولویت در اجرای پروژه‌ها و دادن وام به این کشورها بوده و فرانسه در منطقه الف و انگلیس در منطقه ب حق تقدم را در آوردن مشاوران و کارمندان خارجی به درخواست دولت‌های عربی یا ائتلافی از دولت‌های عربی حاکم بر این کشورها دارا می‌باشند.

ماده دو - به فرانسه در منطقه الزرقاء، بخش ساحلی سوریه و انگلیس در منطقه الحمراء، بخش ساحلی از بغداد گرفته تا خلیج فارس اجازه تاسیس هر نوع حکومتی که صلاح بدانند بصورت مستقیم یا غیر مستقیم یا به صورت توافقی داده می‌شود.

ماده سه - دولتی بین المللی در منطقه السمراء (فلسطین) تشکیل می‌شود که شکل و ماهیت این حکومت پس از مشورت با روسیه و توافق با دیگر متحدان و نمایندگان شریف در مکه مشخص خواهد شد.

ماده چهار - بر پایه این قرارداد انگلیس بر مناطق ذیل دست می‌یافت:

۱ - بندر حیفا و عکا

۲ - مقداری از آب رود دجله و فرات به منطقه الف و مقداری به منطقه ب خواهد ریخت و دولت انگلیس متعهد می‌شود که برای چشم پوشی از قبرس با دولت دیگری وارد مذاکره نشود، مگر پس از جلب موافقت فرانسه.

ماده پنج - "اسکندورنه" بندری آزاد برای تجارت انگلیس بوده و اجازه انجام معاملات و داد و ستدهای دیگر در این بندر وجود نداشته و اجازه رد تسهیلات دریانوردی و ورود کالاهای انگلیسی به این بندر وجود ندارد و آزادی نقل و انتقال کالاهای انگلیسی از طریق اسکندرونه و خط آهن موجود در منطقه الزرقاء به داخل منطقه الحمراء یا دو منطقه الف و ب و خروج از آن داده می‌شود و اجازه انجام هیچ‌گونه معامله‌ای چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر هیچ یک از خطوط آهن منطقه یا بندری از بنادر آن وجود ندارد.

در مقابل حیفا بندری آزاد برای تجارت فرانسه و مستعمرات و کشورهای تحت الحمایه آن است و تمام تسهیلات بندری و نقل و انتقال کالاهای فرانسوی در این بندر در اختیار فرانسه خواهد بود و نقل و انتقال کالاها از راه حیفا و خط آهن انگلیسی منطقه السمراء مجاز است، حال چه این کالاها از منطقه الزرقاء یا الحمراء یا منطقه الف یا ب صادر یا به آن وارد شده باشند و کشتی‌های فرانسوی مجاز هستند در تمام این بنادر رفت و آمد داشته یا کالاهای خود را بارگیری و تخلیه کنند.

ماده شش - خط آهن بغداد در منطقه الف تا موصل در جنوب و در منطقه ب تا سامرا در شمال کشیده نخواهد شد، مگر این‌که پیش از آن خط آهنی که بغداد را به حلب در دشت فرات وصل کند، کشیده شود و این خط آهن با کمک دو کشور انگلیس و فرانسه کشیده خواهد شد.

ماده هفت - انگلیس اجازه دارد، خط آهنی را ایجاد و اداره کند که حیفا را به منطقه ب متصل می‌کند و تنها مالک و صاحب آن است و توسط این خط آهن اجازه نقل و انتقال دائمی سربازان و نیروهای نظامی خود به هر منطقه را دارد.

دو کشور انگلیس و فرانسه باید بدانند که این خط آهن باید ارتباط حیفا با بغداد را فراهم کند و اگر در این میان امکان احداث چنین خط آهنی به دلایل فنی و مادی در منطقه السمراء برای انگلیس وجود ندارد، دولت فرانسه آماده است از راه‌های در اختیار خود برای استفاده انگلیس جهت دستیابی به منطقه ب را بدهد.

ماده هشت - توافق‌های صورت گرفته برسر گمرکات ترکیه تا بیست سال در تمام مناطق الزرقاء و الحمراء و دو منطقه الف و ب قابل اجراست و هزینه گمرکات افزوده نخواهد شد و جز با توافق دو کشور گمرک یا منطقه‌ای تجاری در مناطق فوق الذکر تاسیس نخواهد شد.

ماده نه - از جمله موارد مورد توافق این‌که دولت فرانسه هیچ مذاکره یا گفتگویی در هیچ زمان و مکانی برای چشم پوشی از حق و حقوقش در منطقه الرزقاء با هیچ طرفی مگر کشور یا ائتلافی عربی انجام ندهد، مگر آن‌که در این‌باره پیش از این توافقاتی با انگلیس درباره آن حاصل شده باشد و این موضوع درباره منطقه الحمراء نیز منطبق است که تحت حاکمیت انگلیس قرار دارد.

ماده ده - دو کشور انگلیس و فرانسه به عنوان حامی کشورهای عربی به توافق می‌رسند که به کشور سومی اجازه تملک هیچ گوشه‌ای از جهان عرب یا ایجاد پایگاه دریایی در الجزایر بر سواحل دریای مدیترانه را ندهند.

ماده یازده - مذاکرات و گفت‌وگوها به نام دو کشور فرانسه و انگلیس با اعراب و به شیوه سابق برای تعیین مرزهای کشورهای عربی ادامه می‌یابد.

ماده دوازده - به غیر از موارد آمده در بالا دو کشور انگلیس و فرانسه بر انتقال هرگونه سلاح به کشورهای عربی نظارت خواهند داشت.

معاهده سایکس – پیکو بخشی اجرایی معاهده پترزبورگ است که میان انگلیس و فرانسه و روسیه تزار در مارس ۱۹۱۶ منعقد شد و بر اساس آن املاک امپراتوری عثمانی تقسیم شد و مهمترین بندهای این معاهده عبارتند از:

۱- به روسیه استان‌های شمالی و شرقی عثمانی داده می‌شود.

۲- به انگلیس و فرانسه استان‌های عربی امپراتوری عثمانی داده می‌شود (موضوع معاهده حسین – مک‌ماهون).

۳- بین المللی کردن اماکن مقدس فلسطین و تامین آزادی زیارت از این مناطق و تسهیل رفت و آمد و تردد زائران به این مناطق.

امضا کنندگان: انگلیس و فرانسه و اتحاد شوروی سابق

سایکس پیکوی دوم با عناوین جدید

عبدالباری عطوان از تحلیلگران معروف جهان عرب درباره قرار داد سایکس پیکو نوشته است: صدمین سالروز توافقنامه های «سایکس پیکو»است که میراث دولت عثمانی در مشرق عربی را به چندین کشور و نظام سیاسی تقسیم کرد و تحت الحمایه فرانسه و بریتانیا قرار داد و زمینه را برای ایجاد دولت یهودی در فلسطین هموار کرد. این دردناک است که در سایه اوضاع کنونی که منطقه در آن به سر می برد و جنگ ها و تقسیم ها و نزاع های طایفه ای و نژادی که شاهد است شروع کرده ایم به افسوس خوردن برای این توافقنامه هایی که در چارچوب عشق مان به وحدت عربی به شدت با آنها مخالفت کردیم زیرا همه نشانه ها حکایت از آن دارد که اوضاع بدی که بر منطقه حاکم شده است ممکن است تبدیل به بدتر شود.

وی می نویسد: همه ایدئولوژی هایی که طی صد سال اخبر نمود پیدا کرد و از کشور فراگیر به نفع وحدت فراگیر عبور کرده بودند این وحدت و آزادی فلسطین را در رأس اولویت های خود قرار داده بودند اما این ایدئولوژی ها چه قومی عربی و چه سوسیالیستی یا اسلامی در دو شق میانه رو و جهادی اش در رسیدن به هر دو هدف شکست خوردند.

عطوان بیان کرد: گذشته را با تمام سرخوردگی ها،ناامیدی ها، جنگ ها،کودتاهای نظامی و دیکتاتوری هایش می شناسیم،دیکتاتوری هایی که به نام های زیادی از جمله آزادی،استقلال و حاکمیت ملی حکومت کردند و هنگامی که می خواستیم از آنها و میراث سرکوبگر عمیق شان رهایی پیدا کنیم خودمان را در برابر طرح جدیدی برای سایکس پیکوی دیگر که به شکل بدتری تغییر یافته است،دیدیم؛طرحی که بر اساس بازترسیم مرزها از نو بر اساس مسائل طایفه ای و نژادی و قبیله ای قرار دارد؛امری که باعث ایجاد کشورها و نظام های سیاسی ضعیف و درگیر با هم بر سر رو و زیر زمین می شود.

وی نوشت: پس از آن که دیکتاتوری ها با انقلاب هایی تحت نام «بهار عربی»یکی پس از دیگری سرنگون شدند،خلأ سیاسی بزرگی به وجود آمد که توسط جنگ های طایفه ای و داخلی پر شد و جامعه ها از هم فرو پاشید و ارزش های همزیستی بخار شد و همه رؤیاها برای دموکراسی و حاکمیت عاقلانه ذوب شد.

عطوان بیان کرد: سوریه شاهد جنگ سنگین است، عراق تبدیل به نظام های سیاسی متعدد با هویت های طایفه ای یا نژادی شد ، مصر در حال از دست دادن ثقل خود است و رهبرانش سردرگم هستند، الجزایر در بحران حاکمیت و رهبری به سر می برد ، یمن به دو دسته هوادار و مخالف دخالت خارجی عربستان سعودی تقسیم شد و برخی نیز خواستار جدایی اند و برخی با آن مخالفت می کنند،اما لیبی به سه سر،سه دولت و ده ها گروه شبه نظامی تبدیل شده است و سودان از مصر جدا شد تا تبدیل به دو کشور و چه بسا سه کشور یا چهار کشور در آینده نزدیک شود و مراکش نیز در معرض تهدید جنگ جدایی طلبی است.

وی در ادامه می افزاید: کردها که توافقنامه های سایکس پیکو و ائتلاف میان مصطفی آتاتورک موسس ترکیه جدید و غرب پیروز در جنگ جهانی اول آن ها را از هم جدا کرد، چه بسا پیروز بزرگ باشند و چه بسا نسخه جدید سایکس پیکو آنها را به رؤیاهای شان برای تشکیل کشور مستقل برساند.غرب می خواهد از شرایط کنونی منطقه برای به اصطلاح تصحیح اشتباه تاریخی اش در حق کردها بهره ببرد و بعید نیست که غرب کردها را به عنوان ابزار اصلی برای تقسیم جدید مرزها به ویژه در سوریه،عراق و ترکیه استفاده کند.

عطوان تاکید کرد: دخالت نظامی و سیاسی خارجی به ویژه دخالت نظامی و سیاسی آمریکایی ها و هم پیمانان اروپایی شان نقش اصلی را در رسیدن منطقه به این وضع خونین ترسناک بازی کرده و بازی می کند و با نیتی سوء و در چارچوب طرح قوی که عناوین اصلی آن را فلاسفه یهودی که هم پیمان اسرائیل هستند، ترسیم کردند منطقه به اینجا رسید؛ کسانی مانند «برنارد لوئیس»،« پل ولفوویتز» ، «ریچارد پرل» و «برنارد هنری لیوی» «جاعل»انقلاب«ناتو»ی لیبی به همراه دوست دیگرش«نیکولا سارکوزی»رئیس جمهوری سابق فرانسه.

وی می نویسد: شکست انتفاضه های عربی در ارائه جایگزین بهتر برای حکومت های دیکتاتوری عربی به معنای بازگشت به این دیکتاتوری هایی که سرنگون شده اند یا حفظ دیکتاتوری های کنونی نیست بلکه به معنای فشار برای اصلاحات در همه شکل های آن است و همه نظام های حاکم کنونی باید بدانند که در بحران مشروعیت به سر می برند و باید حمایت،تایید و اعتماد ملت های خود را با اذعان به اینکه ابزارهای قدیمی شان در حاکمیت دیگر به درد نمی خورند و هیچ جایگزینی پیش روی شان به جز حاکمیت قانون ،عدالت اجتماعی و آزادی های سیاسی وجود ندارد.جهانی که بر آن انقلاب شبکه های اجتماعی حکومت می کند را نمی توان با پلیس مخفی و سرکوب و شیوه های کنترل و توقیف زیر سیطره برد. در غیر این صورت انتفاضه بی تردید در راه است.

عطوان تاکید کرد: کاهش بهای نفت منجر به پایان دیکتاتوری اش و آغاز انقلاب تصحیحی بزرگ در منطقه عربی می شود زیرا کاهش بهای نفت باعث محرومیت بیشتر نظام هایی می شود که از آن استفاده می کردند و از درآمدهای نفت به عنوان قوی ترین سلاح برای راضی نگه داشتن مردم و دور کردن آنها از خواسته های شان برای آزادی و نوگرایی ملی عربی استفاده می کردند و باعث می شود عرب ها به آگاهی و بصیرت و ارزش های واقعی خود بازگردند.تکیه بر نفت توسط کشورهای دارنده آن یا کشورهای همجوار کشورهای دارنده آن باعث به وجود آمدن رویاهای بیداری دروغین برای دو طرف شد و مسیرها برای پیشرفت و حرکت به سمت داشتن طرح های قوی واقعی در شاخه های اقتصادی و نظامی و سیاسی و اجتماعی را تعطیل کرد.

وی افزود: در صد سال گذشته ده ها تریلیون دلار با مقایس های امروز،به خزانه های عربی وارد شد که بیشترش یا همه اش باد هوا شد و چیزی جز نام بد،اتهام به حماقت،اسراف،ریخت و پاش و هوسرانی به جای نگذاشت.

عطوان تاکید کرد: طرح جدید برای تغییر در سایکس پیکوی دوم تحت عناوین چندی ارائه می شود از جمله:مرکز زادیی، فدرالیسم، کنفدرالیسم، کشورهای نژادی و طایفه ای به عنوان جایگزین حالت«غیرهمزیستی»کنونی حاکم و دردناک این است که برخی آن را موجه می دانند و چند مثال در این زمینه می زنند مانند سوئیس،بلژیک و خود آمریکا و اینها فراموش می کنند که ما نیاز به یک یا دو قرن داریم تا به پیشرفت این کشور برسیم نه اینکه مانند آنها شویم.

وی در پایان نوشت: با وجود این تصویر تاریک امید به بیداری و تغییر و تحقق نهضتی که امت ما به آن امید دارد،وجود دارد.این امت دارای باور قوی،میراث پرافتخار و نسل جوان امیدواری است.
کد مطلب : ۵۳۸۸۳۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما