۰
دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۹

امکان‌سنجی حمله رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان (1)

امکان‌سنجی حمله رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان (1)
مقدمه

تضاد و ستیز ماهوی و متقابل رژیم صهیونیستی و حزب‌الله، این سوالات را در هر شرایطی متصور می‌سازد. با توجه به استراتژی پیرامونی رژیم اشغال‌گر قدس مبنی بر امنیت‌سازی و احساس ناامنی همیشگی او از جانب بازیگران جبهه مقاومت، پاسخ‌گویی به سوالات فوق در شرایط متغیر منطقه‌ای ضروری به نظر می‌رسد. اهمیت این مساله وقتی دو چندان می‌شود که تحلیل اظهارات مقامات صهیونیست در نشست امنیتی هرتزلیا 2016 فهم شود. این تحلیل‌ها نشان‌دهنده نوعی خرسندی و احساس امنیت بیشتر به دلیل بحران‌های متعدد منطقه‌ای است. آن‌ها بازیگران متخاصم خود در منطقه را تضعیف شده می‌پندارند و این تلقی در خصوص قدرت حزب‌الله، برجسته‌تر است. با چنین برآوری، امکان‌سنجی حمله رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان ضرورت بیشتری می‌یابد.


به نظر می‌رسد با توجه به شکست راهبردی رژیم صهیونیستی در نبرد 33 روزه سال 2006 از حزب‌الله و این تصور در میان مقامات صهیونیست که چنین شکستی هرگز نباید دوباره رخ دهد، مقایسه سه سطحی شرایط کنونی (2016) با سال 2006 می‌تواند محک مناسبی برای امکان‌سنجی یک نبرد جدید میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله باشد. تفاوت‌های حزب‌الله 2006 و 2016، تفات‌های رژیم صهیونیستی 2006 و 2016 و در نهایت بررسی شرایط منطقه‌ای در 2006 و 2016، سطوح این امکان‌سنجی را تشکیل می‌دهند.



1. تفاوت‌های حزب‌الله 2006 و 2016

بررسی تغییرات ابعاد مختلف قدرت حزب‌الله لبنان در دو مقطع زمانی 2006 و 2016، می‌تواند مبنای مناسبی برای فهم آسیب‌پذیری و یا قدرت‌یابی این بازیگر مهم جبهه مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی باشد. این تغییرات در چهار حوزه نظامی، امنیتی، سیاسی-اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی است.


1-1. حوزه نظامی


1-1-1. درگیری بخش اعظم نیروها در مواجهه با تروریست‌ها در سوریه

بحران سوریه منجر شد تا حزب‌الله برای ممانعت از تسری این بحران به درون لبنان و هم‌چنین حمایت از متحد خود یعنی بشار اسد، به صورت رسمی به نبرد با گروه‌های تروریستی در خاک سوریه اقدام کند. این امر باعث شده است تا بخش مهمی از انرژی نیروی زمینی حزب‌الله معطوف به بحران سوریه شود. چنین تغییری در توزیع تمرکز نیروهای زمینی، منجر می‌شود تا آسیب‌پذیری حزب‌الله نسبت به حمله احتمالی رژیم صهیونیستی بیشتر شود.


2-1-1. پیشرفت در عملیات آفندی و الگوهای جدید نبرد

اساسا حزب‌الله در قالب یک رویکرد دفاعی و در پی حمله سال 1982 رژیم صهیونیستی به لبنان شکل گرفت. لذا اتخاذ رویکردهای دفاعی همواره یک خط برجسته در استراتژی نظامی حزب‌الله بوده و روندهای تهاجمی‌اش هم عمدتا به صورت پارتیزانی بوده است. حتی مهم‌‌ترین نبرد حزب‌الله با رژیم صهیونیستی که در سال 2006 صورت گرفت، دفاع در مقابل تهاجم صهیونیست‌ها بود. اما اکنون شرایط متفاوت شده و حزب‌الله به‌واسطه بحران سوریه و ورود رسمی و نظامی به آن، توانسته الگوهای جدید نبرد را در عرصه میدانی پیاده کند. آزادسازی شهر استراتژیک قصیر که تاثیر به‌سزایی در معادلات میدانی سوریه داشت، یک نمونه از این رویکرد نظامی جدید است که توسط نیروهای زمینی حزب‌الله محقق شد. این رویکرد تهاجمی حتی در مواضع اعلانی حزب‌الله نیز آشکار شده تا جایی که سیدحسن نصرالله دبیرکل این جنبش، برای اولین بار و به صراحت رژیم صهیونیستی را تهدید به پیشروی حتی تا الجلیل واقع در شمال سرزمین‌های اشغالی کرده است. نکته قابل تامل این است که مقامات و کارشناسان رژیم صهیونیستی به این تجربه میدانی حزب‌الله واقف بوده و تدابیری را برای مواجهه با آن به خصوص در الجلیل در دستور کار دارد. علاوه بر این، نصرالله اخیرا رژیم صهیونیستی را به انهدام انبار سلاح‌های هسته‌ای و هم‌چنین انبارهای گاز آمونیاک نیز تهدید کرده است.


3-1-1. حضور عینی در جولان

با ورود
حزب‌الله به بحران سوریه، اگرچه بخشی از انرژی این جنبش که باید معطوف به رژیم صهیونیستی باشد، عملا صرف مبارزه با تروریست‌ها شد، اما نکته درخوری که از این مواجهه برای حزب‌الله فراهم آمد، نزدیکی و ورود به بلندی‌های جولان بود؛ بلندی‌های راهبردی متعلق به سوریه که البته در اشغال صهیونیست‌ها است. این منطقه برای رژیم صهیونیستی حائز اهمیت راهبردی است و علاوه بر ملاحظات نظامی و امنیتی، از جایگاه مهمی در حوزه تامین آب بخشی از سرزمین‌های اشغالی برخوردار است. تحرک حزب‌الله در چنین منطقه‌ای، به معنای امکان بازگشایی جبهه جدیدی علیه رژیم صهیونیستی در صورت حمله این رژیم به حزب‌الله است. این امر البته تابع ملاحظات مختلفی است.


4-1-1. افزایش توان موشکی

اگرچه بخش مهمی از نیروی زمینی حزب‌الله در شرایط کنونی در جبهه جنوبی سوریه در مبارزه با تروریست‌های تکفیری است، اما قدرت موشکی آن به دلایل مختلف تقویت شده است. حزب‌الله به خوبی می‌داند که اصلی‌ترین عامل بازدارندگی و توان دفاعی‌اش در مقابل رژیم صهیونیستی، قدرت موشکی است. این کاملا طبیعی و پیش‌بینی‌پذیر است که سیاست‌گذاران حزب‌الله، در حالی که نیروی زمینی این جنبش مشغول به مبارزه در یک جبهه دیگر است، بر توان موشکی‌ خود بیفزایند تا عامل بازدارندگی خود در مقابل رژیم صهیونیستی را تقویت کرده باشند. اظهارات متعدد مقامات صهیونیست در خصوص توان موشکی حزب‌الله، نشان‌دهنده اثرگذاری این سیاست نظامی است. طبیعی است که علاوه بر توان تولید حزب‌الله در حوزه تسلیحات و موشک، کمک‌های موثر ایران نیز در این بخش، موثر بوده است. حزب‌الله اکنون علاوه بر مجهز بودن به موشک‌های فجر5، موشک‌های ضد زره دیگر و هم‌چنین موشک‌های دوش‌پرتاب ضدهوا را نیز در اختیار دارد.


5-1-1. درگیری‌های نظامیِ در داخل لبنان

حزب‌الله چندی پس از آغاز بحران سوریه، راهبرد خود را به صورت رسمی اعلام کرد؛ مبارزه با تروریسم در سوریه برای امنیت‌سازی در لبنان. این راهبرد البته با مخالفت گروه‌ 14 مارس به رهبری سعد الحریری مواجه شد. دولت لبنان نیز بر گزینه دوری‌‌گزینی از بحران تاکید داشت تا شکاف‌های فعال‌شده در سوریه، به جامعه پرشکاف لبنان تسری پیدا نکند؛ گزینه‌ای غیرواقعی که فقط روی کاغذ ماند و حالا لبنان هم بحرانی شده است. برخی از مناطق این کشور در بلندی‌های القلمون، شهر عرسال، محورهای القصیر، تپه‌های القاع و راس بعلبک و الجراجیر محل عملیات گروه‌های تکفیری داعش و جبهه النصره بوده است. این مساله باعث شده تا علاوه بر جبهه جنوبی سوریه، بخش دیگری از توان رزمی حزب‌الله در خود لبنان معطوف شود. نکته قابل تامل این‌که مبارزه حزب‌الله با تروریست‌ها در داخل خاک لبنان، همراه با جدال‌های سیاسی و هویتی نیز می‌باشد و همین امر انرژی بیشتری از حزب‌الله گرفته و تحرکات او را بعضا محدودتر می‌سازد.


6-1-1. عملیات دریایی و پهپادی

وقتی رژیم صهیونیستی در سال 2006 به لبنان و حزب‌الله حمله کرد، حزب‌الله مجهز به پهپاد نبود. اما شش سال بعد، حزب‌الله با پهپاد ایوب، رژیم صهیونیستی را لرزاند. «ایوب» ساعت‌ها بر فراز سرزمین‌های اشغالی پرواز و فیلم‌برداری کرده بود و در نهایت وقتی صهیونیست‌ها از حضور آن مطلع شدند، با یک جنگنده F-16 با مقابله با آن پرداختند. «ایوب» در آن شرایط، دو پام معنادار داشت؛ حزب‌الله مجهز به پهپاد شده است و باید منتظر پهپادهای پیشرفته‌تر از ایوب بود، رژیم صهیونیستی با آن همه سیستم‌های راداری مجهز و پیشرفته توان شناسایی ایوب را نداشت. این عملیات پهپادی زمانی راهبردی‌تر می‌شود که گفته شود «پهپادی که فیلم‌برداری کرد، در لحظات نیاز، می‌تواند موشک هم پرتاب کند.» این برای امنیت رژیم صهیونیستی
یک شکست سنگین است.


علاوه بر عملیات‌های پهپادی، پس از عملیات دریایی نیروهای حماس در جنگ 51 روزه سال 2014، مراکز اطلاعتی و امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به تکرار چنین عملیاتی از سوی حزب‌الله هشدار دادند. سایت صهیونیستی «واللا» در گزارشی نوشت: «ارزیابی‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که اقدامات حماس در این عملیات، مانور کوچکی در مقایسه با آنچه که ممکن است حزب‌الله لبنان انجام دهد، می‌باشد. این همان حزب الله است که طرح‌های راهبردی برای حمله به نیروی دریایی رژیم صهیونیستی تدوین کرده است؛ طرح‌هایی که در بردارنده حملات تا سواحل الخضیره و نتانیا است.»


2-1. حوزه امنیتی

1-2-1. حضور نظامی در سوریه و فراهم شدن فضای ضدامنیتی در لبنان

تبعات حضور نظامی حزب‌الله در سوریه، صرفا کاهش تمرکز نظامی در مواجهه با رژیم صهیونیستی نیست. این حضور، می‌تواند تمرکز امنیتی حزب‌الله در داخل لبنان را نیز کاهش دهد و همین امر به معنای افزایش تحرکات ضدامنیتی است. نگاهی به عملیات‌های مکرر انتحاری در لبنان طی سه سال گذشته به خوبی گویای این امر است. افزایش فعالیت‌های خرابکارانه و عملیات‌های انتحاری در داخل وقتی بخشی از توان در بیرون مرزها متمرکز باشد، یک امر قابل پیش‌بینی است.


2-2-1. فراهم شدن زمینه نفوذ امنیتی در حزب‌الله

حضور نظامی حزب‌الله در سوریه و هم‌‌چنین مناطق اشغال‌شده توسط تروریست‌های تکفیری در داخل خاک لبنان، باعث می‌شود تا چهره‌ها، نحوه عملیات‌ها، پیوندهای سازمانی و میدانی و ... در معرض رصد دیگران قرار گیرد. حتی افزایش استفاده از سیستم‌های ارتباطی نیز می‌تواند مورد سوء‌استفاده واقع شود. همین امر راه‌های نفوذ امنیتی به ساختار حزب‌الله را برای دیگران فراهم و امکان تشدید فضای ضدامنیتی را مهیا می‌سازد. سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در اواخر دی‌ماه 1393 در گفتگوی تفصیلی با شبکه المیادین در خصوص جاسوسی از حزب‌اله گفت: «برخی از سرویس های عربی تلاش هایی برای جاسوسی داشته اند اما تاکنون موفق به انجام هیچ اقدامی نشده اند سعی می کردند به برخی از اعضای حزب الله نزدیک شوند اما هرگز موفقیتی کسب نکردند‎.» علاوه بر این او در خصوص بازداشت یکی از اعضای حزب‌الله به دلیل جاسوسی برای رژیم‌ صهیونیستی نیز اظهار داشت: «او به تنهایی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستیی به خدمت درآمده بود و هیچ کس با وی همکاری نداشته است.‎این مزدور امنیتی، در زمان بازجویی به تمام اطلاعاتی که در اختیار سرویس‌های جاسوسی رژیم صهیونیستیی و آمریکایی قرار داده بود اعتراف کرد.»


3-2-1. درگیری‌های داخلی لبنان

تسری بحران سوریه به درون لبنان و برجسته شدن شکاف‌های هویتی‌ای که طی سال‌های اخیر تا حدی کم‌رنگ شده بود، باعث می‌شود تا احتمال رصد، ارزیابی، طراحی و اقدام از سوی گروه‌های هویتی واگرا از حزب‌الله در درون لبنان افزایش یابد. همین امر می‌تواند شرایط را برای حزب‌الله سخت‌تر کند.


3-1. حوزه سیاسی-اجتماعی

1-3-1. تشدید دو قطبی شیعی-سنی در مقابل راهبرد مقاومت-اشغال

دستاوردهای ملی و عینی حزب‌الله در وادار کردن رژیم ‌صهیونیستی به عقب‌نشینی از جنوب لبنان در سال 2000 و اتخاذ مواضع ملی از سوی این جنبش عملا باعث شده بود تا تلقی عمده مردم لبنان با گرایش‌های مذهبی و حتی سیاسی مختلف نسبت به حزب‌الله، هم‌گرایانه باشد. این فضا پس از جنگ 33 روزه در سال 2006 بسیار تشدید شد تا جایی که حتی اعراب سنی سایر کشورهای عربی نیز تصاویر و پرچم‌های حزب‌الله را در دست گرفتند. با وقوع بحران سوریه و ناگزیری حزب‌الله از اتخاذ موضع مشخص و در مرحه بعد، ورود رسمی به خاک سوریه برای مبارزه با تروریست‌ها، دوقطبی مقاومت-اشغال دوباره به دوقطبی شیعه-سنی
در لبنان و حتی منطقه تبدیل شد. حزب‌الله که طی سال‌های پس از 2000 و در اوج آن یعنی 2006، در اذهان سنی‌های لبنان یک جنبش ملی و در منظر اعراب منطقه یک جنبش مقاوم در مقابل رژیم صهیونیستی قلمداد می‌شد، با وقوع بحران سوریه، یک جنبش شیعی حداکثری نمایانده شد که در مقابل سنی‌ها ایستاده است. این امر شرایط اجتماعی سختی را برای حزب‌الله به‌وجود آورده است. این امر البته نسبی است.


2-3-1. خلاء قدرت

لبنان از 5 خرداد 93 تاکنون بدون رئیس جمهور است. این بحران البته اولین بار نیست که در این کشور رخ می‌دهد و احتمالا آخرین بار نیز نخواهد بود. دلیل چنین بحرانی را باید در رقابت‌های گفتمانی و سیاسی دو جریان 8 و 14 مارس دانست. در شرایط کنونی بحران سوریه و پیامدهای امنیتی و اجتماعی آن بر لبنان به یکی از اصلی‌ترین نکات افتراق این دو جریان در پرونده ریاست جمهوری تبدیل شده است. اگرچه برای مردم لبنان، نداشتن رئیس جمهور به دلیل تکرار این مساله در سال‌های اخیر، به امری طبیعی تبدیل شده اما با تشدید بحران امنیتی در این کشور، نیاز به یک رئیس جمهور و خروج از خلاء قدرت، می‌تواند موثر باشد.


3-3-1. مواضع مسیحیان

مسیحیان در هویت چندپاره لبنان اهمیت بسزایی دارند. آن‌ها بر اساس سنتی که از گذشته وجود داشت و در قرارداد طائف در 1989 نیز تصریح شد، کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کرده‌اند. آن‌ها طی 15 سال جنگ‌های داخلی لبنان همیشه حضور پررنگی داشته‌اند اما به نظر می‌رسد جدی‌ترین صف‌بندی سیاسی مسیحیان در سال 2005 و پس از ترور رفیق حریری صورت گرفت. برخی احزاب شاخص مسیحی که در جریان ضد مقاومت 14 مارس قرار گرفتند عبارت بودند از کتائب و قوات. جریان ملی آزاد لبنان به عنوان یکی از مطرح‌ترین احزاب مسیحی اگرچه ابتدا در ائتلاف 14 مارس حضور داشت اما پس از جنگ 33 روزه به ائتلاف 8 مارس پیوست و باعث تقویت جریان حزب‌الله شد تا جایی که حزب‌الله الان با کارت میشل عون رهبر جریان ملی آزاد به پرونده انتخابات ریاست جمهوری ورود کرده و توانسته بخشی از مسیحیان لبنان را با خود همراه سازد. بحران سوریه و عملکرد خشونت‌بار تکفیری‌ها در مواجهه با مسیحیان این کشور، باعث شده تا مسیحیان لبنان نیز بقای خود را در صورت تسری هرچه‌ بیشتر بحران سوریه در خطر ببینند و بر همین اساس، همراهی بیشتری با عملیات‌های حزب‌الله در مقابل تکفیری‌ها نشان دهند. البته فضای مسیحیان هم‌چنان نسبت به حزب‌الله یکدست نیست و مخالفت‌هایی از ناحیه مسیحیان هوادار 14 مارس صورت می‌گیرد.


4-1. اقتصاد

با توجه به آشکار نبودن اطلاعات و ملاحظات امنیتی، تخمین دقیق از وضعیت اقتصادی حزب‌الله لبنان امکان‌پذیر نیست. یک تخمین قریب به واقع، نیازمند فهم درستی از درآمدها و هزینه‌های حزب‌الله است. این‌که حزب‌الله در کجا و به چه میزان سرمایه‌گذاری کرده، مشخص نیست و یا این‌که برآورد جامعی از آن در دسترس نیست اما هزینه‌های حزب‌الله عمدتا در حوزه‌های تسلیحاتی و نظامی، خدماتی-اجتماعی، رسانه‌ای و نیروی انسانی است. علاوه بر این‌ها، حزب‌الله مبالغی را از برخی متحدان خود نیز دریافت می‌کند. با این وجود نکته قابل تامل این است که با توجه به جنگ 33 روزه و حجم خسارت‌هایی که به حزب‌الله و لبنان وارد شد، طبیعی است که کمک‌ها جهت تقویت این جنبش و بازسازی لبنان، باید در برآورد اقتصادی لحاظ شود همان‌‌گونه که هزینه‌های مالی حزب‌الله طی دو سال اخیر و به دلیل ورود به بحران سوریه باید مورد توجه باشد. البته یکی از نکات قابل توجه که شرایط اقتصادی حزب‌الله در سال 2016 را با سال 2006 متفاوت می‌سازد، تحریم‌های بانکی گسترده‌ای است که از سوی آمریکا علیه این جنبش وضع شده است. متاسفانه این تحریم‌ها توسط بانک مرکزی لبنان پذیرفته شده است.


ادامه دارد ...
مرجع : اندیشکده راهبردی تبیین
کد مطلب : ۵۴۳۵۷۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما