1- عصاره بیانات روز سهشنبه رهبر معظم انقلاب این است که مصونیت ملی در برابر گرگ دهانگشودهای مانند آمریکا، با حفظ عوامل قدرت و افزایش اقتدار ملی به دست میآید نه با مذاکره مبتنی بر این دو تصور که اولا آمریکا دچار سوءتفاهم است و ثانیا علت دشمنی آمریکا، تحریکها و ستیزهگری ماست.
2- موضوعی راهبردی در این میان وجود دارد.آنچه رأس «شروران» و «شرخران» دنیا آمریکا القا میکند که برای ملت ایران مایه دردسر است و باید آن را کنار گذاشت یا ارزان فروخت، در حقیقت ارکان اقتدار و مصونیت و پیشرفت ملت ماست؛ از جمله «ایمان و باورهای اسلامی، پیشرفتهای علمی و مشخصا فناوری هستهای، استقلال، نفوذ منطقهای، توانمندی اقتصادی درونزا، توانمندی دفاعی و سیاسی، جوانهای حزباللهی». به تعبیر دیگر اینها خطوط مقدم دفاعی و بازدارندگی ماست و دشمن میخواهد باب نفوذ و خدشه در این قلعهها به دست خود ما گشوده شود. برخی محافل داخلی، دانسته و ندانسته، القائات شرور شرخر بیگانه را در این میان ترویج میکنند.
3- با این ارزیابی مبتنی بر دیدبانی دقیق، هدف حریف ابتدا خلع سلاح(قدرت) ما و سپس باجخواهی و تحقیر و توسری زدن به ملت ایران در تراز روزگار منحط قبل از انقلاب است.
4- « رکود و بیکاری بیش از آن که ناشی از تحریمها باشد، متوجه سیاستها و برنامههای دولت فعلی، سابق و اسبق است». برخی دولتمردان فعلی، به درستی در اواخر دولت سابق میگفتند 10تا 30 درصد چالش اقتصادی متوجه تحریمهاست و دست کم70 درصد آن به بیتدبیری و سوء مدیریت باز میگردد. اما امروز همانها درباره این بخش 70 تا90 درصدی کمکاری و کوتاهی میکنند. حال آنکه با احیائ این حوزه وسیع میتوان دشمن را از گستاخی باز داشت یا در صورت ضرورت از موضع اقتدار با او مذاکره کرد. اگر نه، گفتن «آمریکا کدخداست» و «خزانه ما خالی است»- که هر دو خلاف حقیقت بود- ترحم دشمن را برنمیانگیزد هیچ، که حتی توانمندیهای دیگر شما را هم مطالبه میکند. پس از آن هم زیر تعهدات خود در حوزه تحریمهای بانکی و بیمه میزند، درحالی که شما همه تعهدات خود را با هیجان و شتاب تمام انجام داده و دست خود را تا حدودی خالی کردهاید.
5- اشتباه مهیبتر این است که در اینجا دولت به مسیر خطای قبلی یعنی تبدیل شدن کلیت یا اکثریت آن به طفیلی وزارت خارجه ادامه دهد یا بخواهد به جای فشار بر حریف، بدعهدیهای او را انکار یا توجیه کند، چراکه مدل احاله همه مسئولیتهای گشایش و رونق اقتصادی به برجام جواب نداده است. «دست اندرکاران این حرف(خلاف واقع) را تکرار نکنند که تحریمها برداشته شده» و «کسی نباید کار آمریکاییها (در ترساندن بانکهای خارجی طرف معامله با ایران) را توجیه کند». و چه توجیهی پذیرفتنی است در حالی که به اعتبار حفظ و تشدید فشارهای تحریمی، حاصل سفر150 هیئت خارجی به ایران و چند سفر هیئت ایرانی به اروپا «تقریبا هیچ» بوده و اوضاع بازار و بورس و کارخانهها و شرکتها نیز بر همین شهادت میدهد.
6- برخی به غلط دوره فعلی را پسابرجام میخوانند. البته اصل چنین تقسیمبندیای غلط است درعین حال ما در وضعیت اجرای برجام هستیم نه پسابرجام. دشمن خیال میکند دست ما بسته است و هر بدعهدی کند ما در برجام و محدودیتهای آن معطل میمانیم. برخی مواضع وزارت خارجه به این سوء تفاهم کمک کرده است. اما هر معاهدهای دوطرفه است. تذکر مهم رهبر انقلاب این است؛ اگر به نقض عهد ادامه دهید، توافق برجام را ملغی و پایانیافته حساب کنید. آمریکا و غرب یک بار این هشدار قاطع و دارای پشتوانه را تجربه کردهاند که چگونه ایران در سال 84 تعلیقهای هستهای را شکست و چند سانتریفیوژ موجود را به مرور به 19 هزار سانتریفیوژ و غنیسازی 20 درصد رساند.
7- «برجام نقاط ضعف و معایبی درکنار نقاط مثبت و محسنات آن دارد. آنچه جمهوری اسلامی را ترغیب به مذاکرات کرد همین محسنات بود که البته خیلی از آنها تأمین نشد...در برجام خلل و فرجهایی وجود دارد. این معایب همان مواردی است که ما همیشه بیمناک بودیم و تکرار میکردیم طرف مقابل طرف بدعهد و بدذاتی است که دبه در میآورد. زوایای پرابهام برجام زمینه سوءاستفاده طرف مقابل را فراهم کرده است».
فشار بر اجرای درست برجام برای کسب منافع متوقع از آن، وظیفه مهم دولت و وزارت خارجه است. در غیر این صورت شبیه حکایت «خمر» و «میسر» خواهد شد که خداوند در آیه 219 سوره بقره میفرماید. «یسالونک عن الخمر و المیسر. قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما». آب انگور تخمیر شده هرچند خواصی از انگور را دارد اما تغییر محتوا داده و زیانبار است، مگر برای آنها که بخواهند زیان بزرگ را به خاطر علاقه به زیست هپروتی (توأم با بیخیالی) و بیخبری از آنچه در اطراف و در متن زندگیشان میگذرد، معتادوار به جان بخرند.
دولت نگذارد برجام تخمیر شود؛ که به حد تخمیر نزدیک شده و در صورت تداوم دورریختنی خواهد شد.