۰
يکشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۰

عربستان مسیر صدام را پیش گرفته/ تصور محور اتحاد تهران، بغداد، دمشق و بیروت برای ریاض سخت است

عربستان مسیر صدام را پیش گرفته/ تصور محور اتحاد تهران، بغداد، دمشق و بیروت برای ریاض سخت است
پروفسور «آرشین ادیب مقدم» کارشناس ارشد امور منطقه، استاد دانشگاه لندن و رییس اتاق ایران در اندیشکده خاورمیانه در انگلیس در گفت‌ وگویی با گروه بین‌الملل فارس پیرامون امور منطقه و روابط ایران و عربستان، اوضاع ترکیه و برخی موارد دیگر گفت‌ وگو کرد. ادیب مقدم در این گفت‌ وگو اظهار داشت: «در عربستان نوعی روان گسیختگی در زمینه میزان قدرت ایران وجود دارد. آن‌ها با طعنه تاکید می‌نمایند که ایران نفوذ بسیاری در منطقه دارد اما این مسئله بدان شکل نیست.»

مشروح این گفت‌وگو به شرح ذیل تقدیم می‌شود:

 رابطه ایران در پسا برجام با اروپا به ویژه آلمان، انگلیس و فرانسه را چگونه ارزیابی می‌نمایید؟ آیا تل آویو بازهم قادر به سنگ اندازی است؟


ادیب مقدم: به طور کلی تجزیه و تحلیل سیاست خارجی کشورهای اروپایی از نظر ارتباط آن‌ها با اسرائیل مشکل است. در حالی که حساسیتی کلی در زمینه امنیت اسراییل وجود دارد ، در عین حال کشورهای یاد شده اهمیت رابطه با ایران را برحسب تاثیرش بر منافع ملی خود که ربطی به اسرائیل ندارد می‌دانند. در حقیقت نگرانی دیپلماتیک رو به افزایشی درباره اقدام‌های اسرائیل در مناطق اشغالی وجود دارد. ایران نیز به ویژه بعد از برجام یک قدرت منطقه‌ای مهم تلقی می‌شود. ایران را می‌توان شریک قابل اعتمادی در امور بین المللی نامید. ایران و اروپا از لحاظ امور تجاری و فرهنگی در هم تنیده هستند. هزاران ایرانی ساکن اروپا هستند که در نقش پل ارتباطی و طرف گفت وگو عمل می‌کنند. بنابراین روابط ایران و اروپا موردی بیش از منافع ملی و جغرافیایی سیاسی است.

 آیا ممکن است با ماجرای «برگزیت» و تبعات سیاسی اقتصادی آن بر انگلیس، ایران برای بهره وری از مزیت‌های اقتصادی بیشتر پسا برجامی به آلمان گرایش بیشتری داشته باشد؟


ادیب مقدم: آلمان موتور اقتصادی و انگلیس نیز کماکان عامل سیاسی مهم اروپا است. به نظرم دیپلماسی موثر و خوب قدرت مانور ایران را در عرصه سیاسی جهان به منظور حفظ منافع داخلی و برون مرزی افزایش می‌دهد. درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپا نیز به شخصه مطمئن نیستم و «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس نیز تصمیم گیری را به نخست وزیر بعدی واگذار کرده است. بهتر است ایران با تمامی کشورهای اروپا روابط خود را تداوم بخشد.

 آیا سامانه دفاع موشکی آمریکا در رومانی به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر ایران اثر دارد؟


ادیب مقدم: این سامانه موشکی را باید در راستای روابط آمریکا و روسیه و نبرد نیمه گرم دو طرف البته نه جنگ سرد نگریست. این سامانه به هدف ایران نیست. اگر ایران در مواردی با آمریکا گفت وگو کند، پیرامون امور سوریه و فلسطین در گفت وگو با روسیه در موضع بهتری قرار می‌گیرد. ایران باید فعالیت‌های دیپلماتیک خود را افزایش دهد. برای اجرای اولویت های راهبردی کشور و داشتن مواضع بهتر نیاز است ایران پیروزی‌های دیپلماتیک بیشتری داشته باشد.

 دلیل افزایش تنش ریاض با ایران چیست؟ آینده را چگونه می‌بینید؟


ادیب مقدم: در بطن این سئوال نوع روابط ایران و عربستان نهفته است. این کشمکش بابت نفوذ، قدرت و ارباب بودن در منطقه است. تصورهای قومیتی و ملی‌گرایانه این رقابت را تغذیه می نمایند. هرچند این تنش قومیتی یا شیعه و سنی نیست و بلکه جنگ سرد بین دو عامل منطقه ای مهم است که خواهان حفظ منافع خود در منطقه هستند. تعامل ایران با هر قدرت جهانی مانند هر کشور دیگر در جهان به نفع منافع ایرانیان است. چنین موردی در باره عربستان سعودی نیز صدق می‌کند. اما برداشت ریاض این است که ایران به شدت در حال قدرت گرفتن است. در این کشور نوعی روان گسیختگی در زمینه میزان قدرت ایران وجود دارد. آن‌ها با طعنه تاکید می‌نمایند که ایران نفوذ بسیاری در منطقه دارد اما این مسئله آنقدری نیست که عربستان و برخی دیگر می‌گویند. سر دادن شعار سلطه ایران در منطقه کوته اندیشانه و نادرست است. ایران با استناد بر وسعت، و دسترسی فرهنگی و حضور تاریخی ، همواره جایگاه ویژه‌ای در منطقه دارد و بسیار شبیه آلمان و فرانسه در اروپا است که نمی‌توان آن‌ها را از اروپا جدا کرد. ثابت شده ایده طرد ایران از اعراب طرد نادرست است. «صدام حسین» نیز آن را امتحان کرد و اینک سعودی‌ها نیز از لفاظی‌های شبیه او استفاده می‌کنند. منطقه اینک نیاز به همگرایی و نه تفرقه، ملی گرایی و یا تفکرهای فرقه‌ای دارد.

از این‌ها گذشته، برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران رابطه دوستانه‌ای با بغداد ایجاد کرد. اینک ایران روابطی خوب با سوریه دارد و از طریق حزب الله متحدش قدرتمندش به لبنان نیز دسترسی دارد. محور تهران و بغداد در خلیج فارس به دمشق و بیروت را تصور کنید. این سناریو برای عربستان قابل قبول نبوده است. دخالت نظامی عربستان در یمن در کسب نتیجه با دوام و طولانی مدت و اعلام تشکیل ائتلاف اسلامی علیه تروریسم به شکست انجامید. این‌ها تلاش هایی برای به حاشیه بردن ایران و بیان این است که عربستان مشتاق و توانمند در حفظ منافع خود است.

مورد دیگری نیز وجود دارد که عربستانی‌ها را عصبانی کرده و آن توافق هسته‌ای ایران با آمریکاست. ایران پیشتر عامل وحشت در بحران های منطقه‌ای شناخته می‌شد و آن‌را عامل ناآرامی‌های مدنی در شبه جزیره عرب نام می‌نهادند. در حالی که این جنبش‌ها برای حقوق بشر و میل به دموکراسی تا موارد نسبت داده قومیتی از جانب ایران هستند. با افزون شدن روابط ایران با واشنگتن، ریاض نقش انحصاری خود به عنوان تنها مخاطب منطقه را از دست می‌دهد. ایران نیز در آینده در موقعیتی بهتر برای اجرای سیاست‌های خارجی اش قرار می‌گیرد. ایران با اختصاص منابع بیشتر نقش مهم تری در منطقه و فرای آن را ایفا می‌کند.

به نظر من نظم و ترتیبات خلیج فارس در آینده شبیه سیاست «ریچارد نیکسون» رییس جمهور وقت آمریکا در دهه 70 میلادی خواهد بود که نظم خلیج فارس را بر ستون دوگانه ایران و عربستان بنا نهاد. البته آن زمان اینک گذشته و هم ایران و هم عربستان بعید است هیچ گونه وابستگی غیر ضروری به واشنگتن ایجاد کنند. هم ایران و هم عربستان سعودی در امنیت منطقه منافع دارند و شاید زمان ایجاد سازمان صلح و همکاری برای غرب آسیا همانند آن‌چه که در اروپا بعد از خاتمه دو جنگ جهانی ایجاد شد، رسیده باشد. حضور دیپلماتیک اروپا و آمریکا نیز ضروری به نظر می‌رسد.

برگردیم به ترکیه. آیا می‌توان گفت که ریشه ناامنی‌های امروز ترکیه در نتیجه اشتباهات این کشور در خصوص کرد‌ها و سوریه است؟ آیا اردوغان خودکامه گام در دیکتاتوری گذاشته است؟


ادیب مقدم: ترکیه در زمان «اردوغان» سعی کرده مواضعش را از یک سو به عنوان حامی فلسطین و یک قدرت اصلی در بعد از بهار عربی منطقه نشان داده و از سویی به سمت اروپا و آمریکا نیز برود اما در واقع ترکیه قادر به انجام‌ها این موارد نیست. ترکیه حافظه تاریخی ندارد. این کشور ظرفیت و آگاه های لازم برای مقابله با پیچیدگی‌های منطقه را ندارد. این کشور از لحاظ سنتی و قبل از سه دهه گذشته در نقش یک موجودیت غربی، اروپایی و بدون میل شدید و علاقه به منطقه جغرافیایی که در آن قرار گرفته عمل کرده بود. ترکیه در رویای فراتر از منطقه رفت و با کابوسی از بی‌ثباتی و ناامنی از این رویا بلند شد. همزمان این کشور از طریق اوامر متحدانش در ناتو حرکت می‌نماید تا خود را قدرتمند نشان دهد اما به خوبی برای این موارد خود را مهیا نکرده است. محاسبه‌های غلط فاجعه بار در سوریه و باور افسانه‌ای سقوط حکومت «بشار اسد» از آن نمونه هستند. ترکیه به درستی منطقه را درک نکرده و از لحاظ ذهنی بین اوائل دهه 20 میلادی و شکل گیری ترکیه نوین امروزی از سوی «مصطفی کمال آتاتورک» و خاتمه جنگ سرد در اوائل دهه 90 باقی مانده است. از دیدگاه من نقش ترکیه در غرب آسیا و شاخ آفریقا بسان آدم دست و پا چلفت گیر کرده در موقعیت بغرنج است.

با ظهور اردوغان ترکیه سعی کرده تا هویت همراهی با دیگران را داشته یعنی پذیرش اروپا و آمریکا به عنوان شرکای راهبردی ، تعامل با ایران و اعراب تا به عنوان عامل مهمی در امور منطقه باشد. البته این کشور نقش مهمی نیز دارد . سی سال قبل ترکیه هیچ ارتباطی با منطقه نداشت اما امروزه در پایتخت های کشورهای عربی، ایران و اروپا و جاهای گره‌دار و حساس به ویژه امور سیاسی غرب آسیا حضور دارد. هم زمان به ترکیه به عنوان ظنین یک قدرت نئو عثمانی که در حقیقت خواهان حل و فصل مثبت مشکلات منطقه نیست نگریسته می‌شود. این امر البته به خاطر فقدان تفکر عمومی بین قدرت‌های منطقه جهت مداخله و تحریف سیاست‌های خارجی خود و استفاده از زور یا تجاوز است. ترکیه در یک نظام هرج و مرج منطقه‌ای همراه با فرهنگ سیاسی ناامن و درگیری‌های الزامی آمیخته شده است. وقتی شما در آدمکشی یا از بین بردن منطقه غوطه ور می شوید، احتمالا خود نیز اولین کسی هستید که ماشه شلیک را می‌چکانید و افسوس که این ذهنیت در سیاست‌های کنونی دولت ترکیه در سوریه و عراق جا دارد. این ذهنیت دو سر برد و باخت با سیاست‌های خارجی عربستان و برخی دیگر قابل قیاس است و از این رو اهالی درد کشیده منطقه ناآرام ما در بحران گیر افتاده‌اند.

سید رضا پیراسته
کد مطلب : ۵۵۰۵۲۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما