۰
چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۲۴
به مناسبت حكم امام(ره) درباره ارتداد سلمان رشدي

فتوايي براي هميشه تاريخفتوايي

فتوايي براي هميشه تاريخفتوايي
اكبر صفري
جهان اسلام به لحاظ بهره مندي از منابع و ثروت هاي كلان خدادادي، برخورداري از موقعيت استراتژيك و حساس، آمار جمعيتي بالا (به عنوان يك بازار مصرف مناسب) از ديرباز مورد توجه دنياي غرب قرار داشته است. طوري كه تلاش براي حضور بلندمدت در اين كشورها با هدف چپاول ثروت و سرمايه مسلمانان از شيوه هاي گوناگون و در قالب برنامه هاي هدفمند همواره ادامه داشته و بخش اصلي و راهبردي نقشه راه دنياي غرب را در تعاملات بين الملل شكل مي دهد.

در اين ميان مكتب حيات بخش اسلام به لحاظ تزريق روحيه ظلم ستيزي و استقلال طلبي در ميان مسلمانان و عدم تسامح و تساهل با چپاولگران و عوامل و عناصر بيگانه مانعي جدي در برابر برنامه و سياست هاي استعماري كشورها و رژيم هاي سلطه جو در حوزه جغرافيايي جهان اسلام به شمار رفته است. پديده انقلاب اسلامي، وجود جبهه مقاومت در سرزمين هاي اشغالي و موج بيداري ملت هاي منطقه با محوريت اسلام كه اخيراً در منطقه شاهد آن هستيم مصاديق روشني از وجود روحيه استكبارستيزي در ميان مسلمانان است كه به شدت حكام دست نشانده و عوامل بيگانه را در كشورهاي اسلامي به هراس انداخته است.

اما از آنجا كه مكتب حياتبخش اسلام، يك مكتب جهان شمول است كه در حصار مكان و زمان محدود نشده وچشم اندازي روشن را براي آينده جهان و زندگي بشريت در اقصي نقاط كره زمين ترسيم كرده است، لذا در خارج از حوزه جغرافيايي جهان اسلام نيز استعمارگران را به چالش كشيد و همچنان در بيداري ملت ها نقش آفريني مي كند.
بنابراين تلاش براي حذف حقيقت اسلام از يك سو و ايجاد اسلامي بي تفاوت و سازگار با سياست هاي استكباري همواره مورد توجه تئوريسين ها و حكام غربي قرار داشته است. در اين ميان پايه ريزي «اسلام سراب» كه نتواند انسان ها را از پرتو تعاليم حياتبخش اسلام سيراب كند و آنان را همچنان تشنه نگه دارد يا «اسلام سايه» كه نتواند انسان ها را از پرتو خورشيد فروزان و رهايي بخش اسلام بهره مند سازد، بخش راهبردي در برنامه هاي جهان غرب را با محوريت صهيونيست ها در تقابل با حقيقت اسلام شكل داده است.

نگاهي به پروژه ها و برنامه هاي اعمال شده در راستاي تغيير و انحراف در ماهيت اسلام در طول ساليان متمادي نيز مؤيد اين مطلب است كه تكثير اسلام هاي تقلبي و ترويج قرائت هاي انحرافي از اسلام نيز در راستاي سازگاري جهان اسلام با سياست هاي استعماري غرب و تبديل اسلام حقيقي به چيزي شبيه مسيحيت مرسوم در اجتماع امروزي صورت مي گيرد.

اين موضوع به ويژه در دهه هاي اخير كه يك حكومت ديني با محوريت اسلام و مردم سالاري ديني در ايران شكل گرفت و توانست به آموزه ها و نظريه هاي اسلامي در حوزه منطقه اي و فرامنطقه اي شكلي ميداني و كاربردي ببخشد، با شدت مضاعفي وارد مرحله جديدي شد. دشمن اين بار براي مهار و انزواي انقلاب اسلامي كه به عنوان جرقه بيداري ملل مسلمان موجوديت حكومت ها و رژيم هاي وابسته را در منطقه همچون رژيم صهيونيستي به شدت تهديد مي كرد، بسيار تلاش كرد، به طوري كه انحراف در حقيقت اسلام و تلاش براي حذف روحيه انقلابي و جهادي در ميان ملل مسلمان، با متهم كردن اسلام به خشونت و ظلم در قالب پروژه ها و برنامه هاي متعددي همچون اسلام ستيزي و اسلام هراسي در راستاي محور اسلام و جلوگيري از گسترش آن به اقصي نقاط جهان همچنان از سوي غربي ها دنبال مي شد.

دراين ميان نقش امام خميني به عنوان مرجعيت ديني و رهبري جامعه اسلامي كه در راس حكومت نوپاي انقلاب مردمي ايران با محوريت اسلام قرار داشت، بسيار مهم و حساس بود. چرا كه موفقيت انقلاب مردمي ايران بر مبناي باورها و اعتقادات ديني و در پرتو رهبري يك اسلام شناس مي توانست اين باور را كه دين مي تواند در عرصه اجتماعي ظهور و بروز نمايد و از حالت انفرادي و انزوا خارج شود، به طور عملي ثابت كند.

لذا حضرت امام با حساسيت و دقت فراوان توطئه ها و برنامه هاي دشمنان در دو جبهه ترويج و تبليغ اسلام انحرافي و تلاش براي محو و نابودي اسلام را رصد مي كرد. امام خميني از يك سو با پاسخگويي با هنگام و هوشيارانه، ترفندها و توطئه هاي دشمنان را براي انحراف در حقيقت اسلامي خنثي مي كرد و از ديگر سو با تاكيد بر اجراي صريح احكام اسلامي در زواياي پيدا و پنهان جامعه و حفظ ماهيت اسلامي حكومت به اسلام حقيقي عمل مي كرد. صراحت كلام امام مبني بر اجراي احكام اسلامي حتي در مورد نزديكان و شخصيت هاي مختلف كه سالها در خدمت اسلام و انقلاب بوده اند نشان مي داد كه اسلام ناب و حقيقي خط قرمزهاي مشخصي دارد كه هيچ كس نمي تواند از آنها عبور يا مجوز عبور از آنها را صادر كند.

انديشه جهاني سازي انقلاب اسلامي كه در قالب صدور انقلاب در كلام امام جاري شد، تهديدي جدي براي دنياي استكبار كه در قالب آمريكا تبلور يافته بود به شمار مي رفت. تهديدي كه نابودي حكومت ها و رژيم هاي وابسته را به عنوان پل ارتباطي استعمار در اقصي نقاط جهان در ابعاد منطقه اي و فرامنطقه اي به همراه داشت. طوري كه رژيم صهيونيستي كه اصلي ترين تكيه گاه دولت آمريكا و كشورهاي غربي در جهان اسلام و منطقه به شمار مي رفت و سران آن از نفوذ بالايي در هيئت حاكمه آمريكا و اروپا برخوردار بودند، به شدت از بيم انقلاب اسلامي نگران بودند.

اما از آنجا كه عمل در پرتو احكام اسلام حقيقي و اسلام اصيل مسبب اصلي بيداري ملل مسلمان به شمار مي رفت و تزريق و تقويت روحيه ظلم ستيزي، استكبارستيزي و تكليف گرايي در ميان جامعه مسلمانان مي تواند در ابعاد گوناگون قدرت مانور غرب را در جهان اسلام كاهش دهد، لذا تلاش براي انحراف در ماهيت و حقيقت اسلام و كم رنگ نمودن جذبه هاي معنوي و مادي اسلام در چهره انقلاب اسلامي و تزريق شكست و ناتواني در ساختار حكومت ديني جدي تر از گذشته در پروژه هاي تقابل با اسلام مورد توجه قرار گرفت.

امام خميني در تقابل با خط انحرافي ايجاد شده توسط دشمنان كه قصد داشت اسلام انحرافي را با عناوين مختلف و با همكاري عوامل و عناصر غرب زده و روحاني نما در متن جامعه تزريق كند، به صحنه آمد و با تبيين «اسلام ناب محمدي» در مقابل «اسلام آمريكايي» و تأكيد بر ويژگي ها و شاخصه هاي آنها ضمن ترسيم خطوط اصلي در جبهه مسلمين، طراحان و عوامل اين نوع مرزبندي را نيز مشخص كرد.

اما تلاش براي دور كردن مسلمانان از عقايد و آرمان هاي اسلام حقيقي و ايجاد انحراف در دين اسلام آنچنان براي دولت هاي استعماري مهم بوده كه در اين راه از هيچ تلاش مادي و معنوي براي مهار اين حقيقت ناب كوتاهي نكردند. فعاليت در قالب جنگ نرم همچون برنامه هاي فرهنگي، مذهبي و سياسي تا فعال سازي گروه هاي تروريستي براي كشتار مسلمانان، تخريب اماكن مذهبي، تجزيه و اشغال كشورهاي اسلامي و... بخشي از تلاش هاي دشمنان اسلام بوده كه در راستاي برخورد با حقيقت اسلام روي داده است. در اين بين تحريك اديان مختلف جهان در برابر دين اسلام از جمله مسيحيت و ايجاد اختلاف در ميان مذاهب اسلامي نسبت به گذشته تشديد شده است. بطوري كه بنا به گزارش سي ان ان در سندي كه در واتيكان منتشر شد پاپ بنديكيت شانزدهم از شعار جهاني «اسلام تنها راه حل» اظهار نگراني كرده و آينده اي مبهم را براي مسيحيان خاورميانه پيش بيني كرده است.

اما هتك حرمت به مقدسات اسلامي به عنوان اقدامي شنيع و بي شرمانه كه دول استعماري زمينه آن را با حمايت هاي مادي و معنوي خود فراهم كرده اند بخش ديگر پروژه هاي اسلام ستيزي را شكل مي دهد. اقدامي كه «سراحمد سلمان رشدي» نويسنده و مقاله نويس هندي الاصل تبعه انگلستان در چهارمين اثر خود تحت عنوان «آيات شيطاني» به نگارش درآورد از آن جمله است. اقدامي كه با موضع گيري صريح و بهنگام بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي مبني بر ارتداد وي همراه شد و صدور فتواي اعدام وي توسط امام خميني باعث شد تا سلمان رشدي ساليان درازي به زندگي مخفيانه روي آورد و تنها در مناسبت هاي خاص در انظار ظاهر شود.

هر چند جسارت و بي ادبي به مقدسات مسلمين در قالب فيلم، كاريكاتور، كالاهاي مصرفي و اخيرا با سوزاندن كتاب الهي همچنان با حمايت هاي همه جانبه دشمنان اسلام ادامه دارد، اما نگاهي به آنچه زمينه اين جرات و جسارت را در ميان دشمنان فراهم ساخته طوري كه بتوانند آشكارا به مقدس ترين و عزيزترين ارزش هاي مسلمانان جسارت كنند به غفلت و سهل انگاري حكام اسلامي و علماي اسلام باز مي گردد. وظيفه اي خطير و مهم كه امام خميني همواره براي پاسداشت آن به عنوان خطوط قرمز جهان اسلام لحظه اي غفلت نكرد و آن را در راستاي تكليف گرايي درست و دقيق انجام داد و از اين بابت بر گردن آحاد مسلمانان و جهان اسلام حقي بزرگ دارد. در اين ميان دشمن تلاش دارد در گذر زمان اين حكم تاريخي را كم رنگ جلوه داده و آن را تحت عناوين و شيوه هاي مختلف، بازتاب يك زمان خاص معرفي كند و در نهايت بي اعتبار كند. اما نام و ياد امام خميني و نقشه راه امام با نام اسلام ناب همراه شده و همچنان زنده است و اين حكم تاريخي همچون يك ميراث معنوي ارزشمند در همه دوران ها نسل به نسل در ميان فرزندان معنوي خميني در اقصي نقاط جهان جاري و ساري است و در اين راه چه جواناني كه حاضرند شهد شهادت بنوشند.
    
کد مطلب : ۵۵۰۵۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما