3. اثرات انقلاب اسلامی بر مسلمانان جنوب شرقی آسیا
در بررسی تأثیرات انقلاب اسلامی بر مسلمانان جنوب شرقی آسیا، لازم است عوامل و شرایط زیر را در نظر گرفت:
1. سرزمینهای اسلامی و مسلمانان جنوب شرقی آسیا، دورافتادهترین منطقه نسبت به کانون اسلام در عربستان و خاورمیانهاند. در حالی که بین دنیای اسلام در آفریقا، خاورمیانه و مرکز آسیا یک پیوستگی جغرافیایی و سرزمینی وجود دارد که از قدیم، مبادلات و ارتباطات آنها را تسهیل میکرد، جنوب شرقی آسیا با سرزمین اصلی اسلام، پیوستگی زمینی ندارد و چین و هند و اقیانوسها بین آنها فاصله انداختهاند.
2. اسلام جنوب شرقی آسیا، فرهنگی و تجاری بود و شمشیری و نظامی نیست. در حالی که سرزمینهای اصلی اسلامی عمدتاً با قوای نظامی فتح شده و دین و دولت و قدرت نظامی از ابتدا با هم عجین بودهاند، جنوب شرقی آسیا بیشتر به وسیله تجار مسلمان و مبلغان اسلامی، جلب و جذب شدهاند. بنابراین، اسلام جزو فرهنگ و هویت فردی و اجتماعی این مردم شده و با دنیا و تجارت و اقتصاد آنان سازگار گردیده است.
3. با چنین زمینههایی میتوان رشد و توسعه اقتصاد چشمگیر آنها در دو دهه اخیر را مورد توجه قرار داد و توجیه کرد. مجموعه کشورهای جنوب شرقی آسیا ـ اعم از مسلمان و غیرمسلمان ـ طی این دو دهه پیشتاز رشد شتابان بعضاً با بیش از ده درصد بودهاند.
مالزی در بین همه کشورهای اسلامی، در رسیدن به توسعه پیشاهنگ و نمونه بوده است. این امر فرصتها و تهدیدهای متعارضی برای رشد اسلامگرایی و اثرپذیری از انقلاب اسلامی ایجاد میکند که باید عمیقاً مد نظر قرار گیرد. رشد اقتصادی میتواند مانعی برای گسترش اسلامگرایی باشد؛ چراکه مردم با برخوردار شدن از مواهب آن، ضمن حفظ ظواهر و شعایر اسلامی، انگیزهای برای جذب شدید اسلام و تحولات انقلابی نخواهند داشت.
با این حال، رشد اقتصادی میتواند زمینه و فرصتی برای رشد اسلامگرایی و پذیرش تحولات اجتماعی و سیاسی شدید باشد. بدین صورت که توسعه اقتصادی مطالبات و انتظارات مردم را بالا میبرد و به همراه خود مظاهر و مفاسد غربی و ضداسلامی را ترویج میکند و بعضاً با رکودها و بحرانهای شدید اقتصادی و پولی همراه میشود.
4. رشد مستمر و بالای اقتصادی آسیای جنوب شرقی، موجب افزایش مصرف نفت شده است و کشورهای مسلمان نفتخیز خاورمیانه برای دهههای آینده به بازارهای نفتی این منطقه چشم دارند. بنابراین، زمینههای همگرایی اقتصادی خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی فراهم شده است و کالاهای آن منطقه نیز در حال باز کردن مسیر خود در بازارهای خاورمیانهاند. این مقوله نیز فرصتها و تهدیدهایی برای رشد اسلامگرایی و تأثیر انقلاب اسلامی ایجاد خواهد کرد.
نیازهای اقتصادی ایران و منطقه میتواند موجب گسترش روابط رسمی و دولتی شود و در نتیجه امکان فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی عناصر اسلامی و انقلابی را محدود کند. در عین حال، گسترش روابط تجاری و اقتصادی میتواند زمینه را برای صدور و ترویج اندیشههای اسلامی و انقلابی فراهم کند. این امر با توجه به پیشینه ورود اسلام به جنوب شرق آسیا با ابزار تجارت، قابل توجه است.
5. مسلمانان جنوب شرقی آسیا، علاوه بر غربت جغرافیایی، از نظر قومی، زبانی و فرهنگی نیز نسبت به دنیای اصلی اسلام غریباند.
6. در بیشتر سرزمینهای اسلامی، جمعیتها و اقلیتهایی از شیعیان هستند که نقش قابلتوجهی در اثرپذیری کشورشان از انقلاب اسلامی ایفا میکنند؛ در حالی که در جنوب شرقی آسیا این پدیده تقریباً وجود ندارد. در عین حال، به موازات تشدید بازتابهای انقلاب اسلامی در آن کشورها، تبلیغات ضدشیعی تشدید میشود تا با شیعی معرفی کردن انقلاب اسلامی ایران، دامنه اثربخشی آن را سد کنند.
7. مهمترین تأثیر انقلاب اسلامی بر مسلمانان این منطقه آن است که این مردم هرچه بیشتر به نقش وحدتآفرین و هویتساز اسلام توجه کنند و مقوله بیداری اسلامی نیز در این سرزمین آشکار شده است (حشمتزاده، 1387، ص266-268)
3-1. تحولات جامعه شیعه مالزی پس از انقلاب اسلامی
گرچه شیعیان اندکی در مالزی زندگی میکنند، اما اتکای انقلاب اسلامی به آموزههای تشیع، بازتابهای خاصی در مسلمانان آن کشور داشته؛ به گونهای که انظار را به خود جلب کرده است. این امر سبب شده که دولت و برخی از دستههای سیاسی، واکنش محسوسی برای جلوگیری از گسترش تشیع نشان دهند. ماهنامه جهان اسلام که به حزب اسلامی «پاس» تعلق دارد، در ژوئن 1993م در مقالهای با عنوان «بگذارید شیعه توسعه یابد»، نوشته «علی الاخیار» به تجزیه و تحلیل این وقایع پرداخته است. آقای اخیار مینویسد:
از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال 1979م شیعه تبدیل به یک موضوع بینالمللی گردیده است و این مسئله هنوز ادامه دارد و غربیها با حمایت آمریکاییها و یهودیها این مسئله را بررسی میکنند. بحث پیرامون شیعه، متأسفانه باعث ایجاد تنفر نسبت به این مذهب که در ایران و عراق اکثریت دارد، شده است.
تنفر نسبت به شیعه، در مالزی نیز دیده میشود. این فعالیتهای ضدشیعی توسط چهرههای اسلامی، از دولت گرفته تا استادان دانشگاهها، صورت میگیرد. مرکز اسلامی مالزی نیز در این محکوم نمودن شیعه نقش بازی کرده و مذهب مزبور را انحرافی قلمداد کرده است.
دکتر عبدالرحمن عثمان، معاون وزیر در دفتر نخستوزیری، از رهبرانی است که دشمن شیعه میباشد و در واقع، وی عمل نمودن به این مذهب را در مالزی ممنوع نمود. ولی علیرغم اینکه اخیراً همراه دکتر ماهاتیر از ایران دیدار کرد، تنفر وی از شیعه هنوز وجود دارد. چندین دانشگاه که دارای شیعیان زیادی بودهاند، تحت بازرسی قرار گرفتهاند. آنها که در ارتباط با این ایدئولوژی هستند، تنبیه و شاید از این دانشگاه اخراج گردند... تلاش برای خوار گرداندن تشیع، یکی از توطئههای صهیونیستی میباشد.
چند کتاب، از جمله کتاب در بین شیعه و سنی به طور قاچاق وارد مالزی شدهاند که تصور غلطی از تشیع ارائه میدهند. بسیاری از نویسندگان، بر اساس ایدئولوژی تشیع درباره امامت و ازدواج موقت، آن را محکوم میکنند... .
تبلیغات ضدشیعه از چهارده سال قبل تا کنون همچنان ادامه داشته و مسلمانان را دعوت به مبارزه میکند. علیرغم این تبلیغات طولانی، تشیع از میدان بهدر نرفته است. نفوذ تشیع در میان مسلمانان، بهویژه در خاورمیانه و نیز در مالزی دارد واضح و مشخص میگردد. (سند شماره 2970، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سفارت ایران در کوالالامپور، 1372)
از این مقاله چنین برداشت میشود که یکی از نتایج انقلاب اسلامی، اعتلای نام تشیع و توسعه نفوذ آن بهعنوان مکتبی اجتماعی و سیاسی در بین مسلمانان بوده است. ترویج چنین تصویری از انقلاب اسلامی، میتواند با وجود اختلافات کهن و دیرینه شیعه و سنی بهعنوان دو مذهب، تشیع را بهعنوان یک مکتب دینی سیاسی مقبولیت بخشد.
3-2. ابزارهای تأثیرگذار انقلاب اسلامی
یکی از ابزارهای اثرگذار در معرفی انقلاب اسلامی و ترویج اسلام، برگزاری سمینارهایی در زمینه مراسم حج است که سازمانهای مختلف ایرانی آنها را تدارک دیده و با مسلمانان جهان ارتباط برقرار کردهاند. در این میان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز نقش ایفا کرده و چگونگی آن در یکی از شمارههای پیام انقلاب درج شده است:
در طی اولین سمینار حج که به همت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر دهلی برپا شده بود، با یحیی عثمان، رئیس هیئت مالزیایی گفتوگویی در رابطه با وضع مسلمانان مالزی، اثرات انقلاب اسلامی، نتایج سمینار حج و... داشتیم. یحیی عثمان، رئیس حزب اسلامی مالزی است. در اساسنامه این حزب آمده است که جمعیت ما فقط مطابق شریعت و منابع اسلام (کتاب، سنت، اجماع و قیاس) عمل میکند و هدف ما پیاده شدن قوانین اسلام است.
به همین منظور، ما دستورات دینی را انتشار میدهیم و مردم را جلب خود میکنیم و احکام دینی را برایشان شرح داده و مقصود شریعت را برای آنها روشن مینماییم. ما برای این مقصود، در روزنامهها و مجلات، مقاله مینویسیم؛ کتاب چاپ میکنیم؛ برای دانشآموزان و دانشجویان سخنرانی کرده و با علما و دانشمندان جلسات برگزار میکنیم. و اخیراً تغییری در جوانان رخ داده و آنها که قبلاً مسکو و واشنگتن را قبله قرار داده بودند، به سوی اسلام روی آورده و در کنفرانسها و سخنرانیهای اساتید مسلمان شرکت فعال مینمایند.
... این سمینار نتایج پرثمر و گرانبهایی را دربر داشت. در اینجا علمای بلاد اسلام گرد هم آمدند که این خود کار بسیار بزرگی است... از نتایج دیگر، ایجاد وحدت و صمیمیت و بهفراموشی سپردن اختلافات جزئی است... که در چهره حاضرین بهوضوح دیده میشود. (پیام انقلاب، ش 62، 6/6/1361، ص43)
مطالعات این پژوهش نشان میدهد که مسلمانان مالزیایی سالها پیش از انقلاب اسلامی ایران، دارای احزاب و دستجات سیاسی بودند و در صحنه سیاست و مذهب حضور فعال داشته و حتی در ردههای بالای حکومتی شاغل بودهاند. با چنین زمینههایی از اسلامگرایی و سیاسی تشکیلاتی بودن مسلمانان در مالزی، انقلاب اسلامی در واقع سبب تشدید و توسعه اسلامگرایی شد و اسلام بهمنزله یک مکتب اجتماعی و سیاسی، هرچه بیشتر اذهان و انظار را به خود جلب کرده است. همچنین شیوههای مبارزاتی انقلاب، به شکلهای گوناگون مورد توجه و تقلید پارهای از افراد و گروهها قرار گرفته و جنبههای سیاسی و مبارزاتی آن برجستگی خاصی پیدا کرده است.
رابین رایت، در کتاب شیعیان، مبارزان راه خدا این مطلب را چنین شرح میدهد:
در سالهای دهه هشتاد، قدرت رزمی اسلام در جنوب شرقی آسیا یک فاکتور مهم سیاسی به حساب آمد. قائممقام وزارت امور خارجه مالزی اظهار داشت که حزب اسلامی آن کشور از افراطیونی تشکیل شده است که با گروههایی در ایران ارتباط دارند و طبق اطلاع، به یکی از اعضای سفارت ایران گفته بود که فعالیت این گروهها از نظر ما دخالت مستقیم ایران محسوب میشود؛ و نخستوزیر این کشور گفت: ما میدانیم که بعضی اتباع اندونزی در ایران بودهاند و ما فکر میکنیم که آنها افکار انقلابی خود را از آنجا گرفتهاند.
مأموران دولتی در این فکر بودند که یک کنترل قانونی بر روی فروش و استفاده از نوارها و محتویات مذهبی اعمال کنند. رشد و تأثیر این جنبش در لباسها و در وضع خیابانها هم بهچشم میخورد. روزبهروز تعداد بیشتری از زنها، حجاب اسلامی را رعایت میکنند و از چادر استفاده میکنند و در یک شعبه غذاهای مکدونالد در کوالالامپور، نوشتههای روی یک تابلو به مسلمانان اطمینان داده که هرچه در آنجا بهفروش میرسد، «حلال با تضمین» است و با دستورات ذبح اسلامی مطابقت دارد. (رایت، 1372، ص173)
انقلاب اسلامی ایران برای مسلمانان جنوب شرق آسیا، پس از گذشت سالهای اولیه، بیش از آنکه بهمنزله الگوی اجتماعی و قابل تکرار مطرح باشد، بهمثابه منبعی الهامبخش تلقی میشود و موجب تجدید توان حرکت اسلامی در این جوامع شده است. برخی از جلوههای اجتماعی این فرایند را بهویژه در مالزی میتوان چنین برشمرد:
1. رفتار مذهبی: گرایش بیشتر زنان به حفظ حجاب؛ و افزایش اقبال عمومی به فرایض دینی، مثل برگزاری نماز جماعت و جلسات قرائت قرآن؛
2. حساسیتهای اسلامی: گرایش به استفاده از نامها و عناوین اسلامی برای اشخاص و مؤسسات؛
3. حمایت دینی: حمایت از فتوای امام درباره سلمان رشدی؛ و مخالفت با ورود و نمایش فیلم فهرست شیندلر، به دلیل ارائه تصویری تحریفشده از مظلومیت یهودیان؛
4. مطالبات سیاسی: افزایش تقاضا برای اسلامیتر شدن قوانین و شئون جامعه و وادار نمودن دولت به واکنشهای مثبت و اقناعی؛
5. مشارکت بینالمللی: تقویت احساس تعلق به امت اسلامی و ابراز حساسیت نسبت به تحولات جهان اسلام؛
6. مؤسسات مذهبی: افزایش تعداد مساجد، مدارس و بیمارستانهای اسلامی.
7. تغییر گفتمان اسلامی: ترجمه و انتشار آثار امام خمینی و دیگر اندیشمندان اسلامی، مانند مطهری و شریعتی. (اسماعیلنیا، 1377ع ص16)
نتیجه
مالزی یکی از توسعهیافتهترین کشورهای آسیای جنوب شرقی از نظر اقتصادی است که در عین حال از تنوع فرهنگی بسیاری نیز برخوردار است. این کشور، در گذشته جزو قلمرو امپراتوری بریتانیا شمرده میشد و توانست با برنامههای توسعهای به زمره کشورهای صنعتی جهان بپیوندند.
مالزی الگویی از هماهنگی نژادی شمرده میشود و ساکنان آن از سه نژاد مالایی، چینی و هندی تشکیل شدهاند. مالزی جامعهای چنددینی است و اسلام دین رسمی این کشور است. چهار دین اصلی کشور مالزی به ترتیب فراوانی عبارتاند از: اسلام؛ بودیسم؛ مسیحیت و هندوئیسم.
جمعیت شیعیان در مالزی دقیقاً مشخص نیست. تا زمان ماهاتیر محمد، شیعه در مالزی مذهبی غیرقانونی بود. بعد از وی، هرچند این ممنوعیت همچنان باقی است، اما فشار بر شیعیان کمتر است و آنان مراسمهای خود را برگزار میکنند. ادعای حکومت آن است که هر آنچه وحدت عمومی جامعه را برهم زند، با آن مخالفت میکند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس حکومت جمهوری اسلامی در ایران، دولت مالزی ضمن شناسایی جمهوری اسلامی ایران، تمایل خود را به گسترش روابط دوجانبه اظهار داشت. گسترش روابط میان دو کشور، باعث گسترش فرهنگ شیعی در میان مردم مالزی و احیای آداب و سنن اسلامی در میان آنان شد. انقلاب اسلامی ایران توانست بهمنزله الگویی برتر در بیداری و تحولات شیعیان در جنوب شرق آسیا شناخته شود.
مراجع
منابع
1. اسماعیلنیا، محمد، «مسلمانان جنوب شرقی آسیا و انقلاب اسلامی»، روزنامه اطلاعات، 14/4/1377.
2. پیام انقلاب، ش62، 6/6/1361.
3. حشمتزاده، محمدباقر، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، چاپ سوم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1387.
4. رایت، رابین، شیعیان مبارزان ره خدا، ترجمه علی اندیشه، نشر قومس، 1372.
5. ریکلفس، ام.سی، تاریخ جدید اندونزی، ترجمه عبدالعظیم هاشمینیک، تهران، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1370.
6. سند شماره 2970، سفارت ایران در کوالالامپور، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، 1372.
7. کنتولاسمیت، ویلبرد، اسلام در جهان امروز، ترجمه حسینعلی هروی، تهران، دانشگاه تهران، 1355.
8. گلی زواره، غلامرضا، جغرافیای جهان اسلام: آشنایی با کشورهای اسلامی و قلمرو اقلیتهای مسلمان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1385.
9. محجوب، محمد، و فرامرز یاوری، گیتاشناسی کشورها، تهران، مؤسسه گیتاشناسی، 1362.
10. محمدی اصفهانی، محمدکاظم، در قلمرو زردهای سبز (یادداشتهای سفر مالزی و سنگاپور)، تهران، صحف، 1370.
11. مسائلی، محمود، مالزی، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1372.
12. هوکر، ام.بی، اسلام در جنوب شرقی آسیا، ترجمه محمدمهدی حیدرپور، مشهد، آستان قدس رضوی، 1371.
منابع لاتین و اینترنتی
1. R.S. Miline and Diance K. Mauzy, Malaysia, tradition, Modernity and islam, Boulder and Landon, westview press, 1986.
2. http://shia_online.ir.
3. http://www.shafagna.com.
4. http://www.ahlulbaytporal.com.
5. http://www.jamaran.ir.
http://www.paynews.com.
نویسندگان:
جلال درخشه؛ سیدعلی مرتضوی امامی زواره
فصلنامه شیعه شناسی شماره