کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پادزهر برجام 2

خبرگزاری فارس , 25 شهريور 1395 09:15

اسلام تایمز: برای مدیریت فضای پسابرجام ، باید آمریکایی ها را در حوزه منطقه غرب آسیا مهار کرد و اجازه دخالت آنها را در منطقه نداد. رویکرد تدافعی فعلی موجب گستاخ شدن هر چه بیشتر آمریکایی ها و نوکران منطقه ای آنها همچون عربستان خواهد شد.


چکیده :

انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک قدرت « رو به ظهور جهانی» می کوشد تا استکبار جهانی را کنار بزند و استراتژی مهار ایران از سوی قدرت های سلطه گر در حوزه های قدرت موشکی ، دریایی، منطقه ای و قدرت نرم افزاری انقلاب اسلامی می تواند بعد از مولفه اقتدار هسته ای به حوزه های مهار افزوده شود. این همان روندی است که آمریکایی ها به عنوان برجام 2 و 3 خواهان آن هستند و دولتمردان رویکرد تدافعی و بعضا بازی را در مقابل آنها اتخاذ کرده اند. این رویکرد موجب گستاخ شدن هر چه بیشتر آمریکایی ها و نوکران منطقه ای آنها همچون عربستان شده و به همین جهت باید با فعال کردن جبهه های عربستان ، یمن و آمریکای لاتین ؛ پاسخی تهاجمی به راهبرد منطقه ای آمریکا برای مهار ایران اتخاذ کرد.

مقدمه :

بعد از خروج نصفه و نیمه آمریکایی ها از عراق و تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه ای ، استکبار جهانی برای جلوگیری از تبدیل انقلاب اسلامی به « قدرت جهانی» استراتژی " مهار ایران " را در دستور کار خود قرار داد. همان طور که انتظار می رفت و برخلاف خوش بینی کدخدا باوران، آمریکایی ها بعد از مهار قدرت ایران در زمینه هسته ای به واسطه برجام ، به سراغ گامهای بعدی مهار قدرت ایران در حوزه های مختلف رفتند. حوزه های قدرت موشکی ، قدرت دریایی، قدرت منطقه ای و قدرت نرم افزاری انقلاب اسلامی ، مولفه هایی است که آمریکایی ها قصد دارند بعد از برجام از دسترس ایران خارج سازند. جالب آن جاست که آمریکایی ها در تمامی این موارد اجرای برجام و رفع تحریم ها را به گروگان گرفته اند و از ایران می خواهد طبق روح برجام و برای انحلال در نظام استکباری بازوهای قدرت خود را قطع و همچون یک برده مطیع وظایف خود را در انتحار انقلاب اسلامی انجام دهد.آمریکایی ها به طور صریح بیان کرده اند :« هدف از تحریم ها در کنار دیگر ابزار اعمال فشار بر ایران به منظور ایجاد تغییر در محاسبات راهبردی اش در زمینه حمایت از تروریسم و اقدامات منطقه ای ایران، آزمایش موشک های بالستیک و رعایت حقوق بشر است . » (1) به نظر می رسد آمریکایی ها حاضرند به شرط تسلیم ملت های منطقه به گیوتین استکبار توسط ایران ، جمهوری اسلامی را به عنوان ابر قدرت منطقه ای به رسمیت بشناسند و قدرت هسته ای ، دریایی و موشکی ایران را بپذیرند؛ معامله ی کثیفی که ایران هرگز حاضر به تصور آن هم نیست.

مسئولان جمهوری اسلامی با مشاهده رفتار آمریکایی ها در پسابرجام ، استراتژی " تصحیح محاسبات " را این بار با « رویکرد تهاجمی» در پیش گرفته اند.

ابتدا ایران اسلامی در پاسخ به رفتارهای آمریکا در حوزه مهار قدرت موشکی، رزمایشی موشکی با شعار نابودی اسرائیل برگزار کرد که خوشبختانه موفقیت خوبی در تغییر محاسبات آمریکایی ها داشت و البته تا مرحله مایوس سازی راه باقی است و جا دارد که به طور فعال تری در این زمینه حضور پیدا کنیم. در حوزه قدرت دریایی ، آمریکایی ها که پس از دستگیری ملوانان به شدت غافلگیر و تحقیر شده بودند کنگره آمریکا را در جایگاه بین المللی قرار دادند و درباره ممنوعیت برگزاری رزمایش غلط زیادی کردند. آمریکایی ها تهدید شدند در صورت تکرار گستاخی ها ، عبور آنها از تنگه هرمز « عبور بی ضرر» نبوده و طبق قوانین بین الملل اجازه حضور آنها در خلیج فارس داده نخواهد شد. این واکنش به موقع و قاطعانه ایران در صورت گرفتن « رنگ و لعاب» واقعیت می تواند آمریکایی ها را به فضای پیش از برجام برساند. باید دقت داشت روایت از «واقعیت» بسیار مهمتر از واقعیت است و نباید دشمن در حوزه خلیج فارس اجازه خلق روایت را پیدا کند. قدرت نرم افزاری انقلاب اسلامی هم قابل مهار نیست و عکس های یادگاری جان کری و ظریف هم نخواهد توانست از واقعیت شیطان بزرگ در نزد ملل مسلمان تصویری بزک کرده ارائه کند.

اما مهمترین پروژه استکبار همان « خلع ید ایران در سطح منطقه ای» و « نابودی بیداری اسلامی» است که از توافق لوزان و با حمله به یمن وارد فاز جدیدی شد. حساسیت در برابر دشمن ، اقتضا می کند که پادزهری برای زهر دشمن آماده کرده و یا اینکه زهر دشمن را به صورت خودش پاشید.در این باره باید دقت داشت حضور ایران در منطقه غرب آسیا که حدود 60% انرژی جهان را تامین می کند خطر بالقوه استراتژیک برای منافع استکبار است؛ مضافا بر این که حضور ایران رشد بیداری اسلامی و در نتیجه رشد گروه های اسلام گرا و صهیونیست ستیز را در برخواهد داشت. متاسفانه آنچه تا به حال با پاسخ قاطعی از جانب ایران مواجه نشده است ، همین راهبرد آمریکا در حوزه غرب آسیا است که هر روز شاهد اقدامات فعالانه جبهه غربی – عربی از سویی و اقدامات منفعلانه ایران از سوی دیگر هستیم.

اهمیت بیشتر پادزهرهای برجام 2 و 3 و ... در این جاست که برجام 1 را به سرانجام مطلوب دولتیان خواهد رساند. توضیح آن که زمانی آمریکایی ها حاضرند چماق تحریم ها را از سر ایران دور کنند که اولا متوجه شوند دیگر این استراتژی نفعی برای آنها در حوزه های دیگر ندارد و جمهوری اسلامی ایران حاضر به تغییر محاسبه و مذاکره در حوزه های دیگر نیست و ثانیا خطر از دست رفتن تمامی تلاش دوازده ساله آنها در مهار قدرت هسته ای و تسری راهبرد تهاجمی ایران از حوزه های دیگر به حوزه هسته ای نیز وجود دارد. به بیان واضح تر زمانی آمریکایی ها برجام با تفسیر ایرانی را اجرا می کنند و معادله « خسارت محض» در خصوص برجام روندی معکوس به خود می گیرد که اصرار آمریکایی ها بر برجام 2 ، برجام 1 را به خطر بیاندازد و از این جهت دولت محترم که موجودیت خود را به برجام گره زده است بیشترین بهره ها را از خنثی سازی برجام2 خواهد برد.

لازم است جمهوری اسلامی با اتخاذ رویکردی فعال و تهاجمی در سه جبهه «عربستان»، « یمن » و «آمریکای لاتین» راهبرد آمریکایی ها در مقابله با ایران در غرب آسیا را فشل سازند، تا از قبال آن بتوان آمریکایی ها را فرسنگ ها از قدرت منطقه ای ایران دور کرد و در آینده در حوزه های جهانی با آمریکا وارد نبرد شد.

الف- پایان دادن به خویشتن داری در مقابل عربستان :


جرج فریدمن در صفحه 159 کتاب جهان در 100 سال آینده در مورد آینده عربستان در دهه 2020 می نویسد :« در این دهه کشورهای شبه جزیره عربستان با بحران وجودی روبه رو خواهند بود و عربستان به جز نفت مواد خام اندکی دارد ؛ با صنایعی ناچیز و جمعیتی معدود. اهمیت آن تکیه بر نفت دارد و درآمد حاصل از نفت ، به صورتی تاریخی صرف ثبات منطقه شده است. از دهه 2020 شبه جزیره به سراشیبی سقوط می افتد ولی نفت هنوز در آن موجود است و به فقر و فلاکت دچار نخواهد شد، اما نوشته بر دیوار ظاهر خواهد گشت و بحران سراسر شبه جزیره را خواهد گرفت.خاندان سعود در انش دسته بندی ها و کشمکش های قدرت طلبانه نوادگان ابن سعود گرفتار خواهد شد و بی نظمی و نا آرامی همه شیخ نشین های خلیج فارس را به لرزه خواهد افکند.» (2) این تحلیل آینده شناسانه بر مبنای علم «جغرافیا- سیاست» که بسیار در حال نزدیک شدن به واقعیت های میدانی است ما را به این سمت رهنمون می کند که دیگر نباید به خویشتن داری در مقابل سعودی ها به عنوان یک مرده در حال احتضار ادامه داد.

دیگر آن که اگر پرونده هسته ای به محوریت تروئیکای اروپایی و با رهبری آمریکایی ها در حال پیگیری بود ، این بار در پرونده منطقه ای آمریکایی ها قصد دارند با حفظ رهبری خود ، محوریت را به عربستان و ترکیه منتقل کنند.البته ترکیه به دلیل ارتباطات گسترده جغرافیایی ، انرژی و اقتصادی نمی تواند نقش فعالی در برخورد با ایران ایفا کند و به همین جهت نقش فرعی خواهد داشت؛ این نقش مخصوصا بعد از کودتای ترکیه فرعی تر هم خواهد شد. عربستان با فاجعه منا، اعدام شیخ نمر باقر النمر، قطع روابط با ایران و تحریک بقیه کشورها، گستاخی های مکرر مقامات آن کشور ، بمباران شدید مردم مظلوم یمن و قرار دادن آنها در محاصره غذایی و دارویی ، تسلیح تروریست های سوری و عراقی و ایرانی به آخرین تجهیزات، تروریست خواندن حزب الله و حشد الشعبی سعی دارد تا ایران را مجبور سازد به تقاضاهای مکرر آمریکا برای شکل گرفتن برجام2 و مذاکره در حوزه منطقه غرب آسیا پاسخ مثبت دهد؛ چیزی که اوباما از آن به عنوان تقسیم منطقه بین ایران و عربستان نام برده بود و خوشمزه آنکه از عربستان در حال سقوط خواسته بود لطف کرده و سهم ایران را پرداخت کند!(3) اما این کار برای آل سعود یک قمار خطرناک خواهد بود؛ چرا که اگر نتوانند سریعا به نتایج مد نظر آمریکایی ها برسند ؛ سرنوشت صدامیان در انتظار آنها خواهد بود. احتمالا قصد آمریکایی ها در پلانB و به جریان انداختن پرونده 11 سپتامپر در کنگره ، ایجاد بهانه و درخواست در سطح افکار عمومی آمریکا برای حذف آل سعود است؛ به عبارت دیگر دخالت در ساقط کردن برج های دو قلو کارکردی همچون تسلیحات کشتار جمعی عراق را خواهد داشت، با این تفاوت که نفوذ همه جانبه آمریکایی ها در ارکان قدرت عربستان سعودی ، آمریکایی ها را از لشگرکشی بی نیاز خواهد کرد...

به همین جهت لازم است ، جمهوری اسلامی به خویشتن داری خود در تحمل رفتارهای سعودی خاتمه دهد و برگ های قدرت خود را برای حکام سعودی نشان دهد. آل سعود با وجود نقاط ضعف فراوان نمی تواند در مقابل جلوه کردن برخی از مولفه های قدرت منطقه ای ایران تحمل لازم را از خود نشان دهد و آمریکایی ها قدرت پشتیبانی از آنها را ندارند.رهبر معظم انقلاب با خطاب کردن سعودی ها به « شجره خبیثه ملعونه » این راهبرد را به نحو شفافی در دستور کار جمهوری اسلامی و محور مقاومت قرار داد. به بیان دیگر از این پس روش برخورد محور مقاومت با آل سعود ، به بالاترین سطح منازعه ، یعنی « بقای یک طرف » ارتقا یافته است و این مسیر احمقانه ای بود که آل سعود با فرمان آمریکایی ها در مقابل دست برتر منطقه ای ایران برگزید.

تهدید کردن منافع اقتصادی سعودی ها در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز تمامی هیمنه آنها را مورد اصابت اقتدار ایران قرار خواهد داد؛ چه علتی وجود دارد وقتی مردم یمن در محاصره قرار دارند ، سعودی ها نفت حجاز را این چنین راحت از تنگه هرمز عبور دهند؟ به چه علت باید هزینه های بمباران مردم یمن از مسیر « خانه ی ما ؛ خلیج فارس» عبور کند؟آیا ورود و خروج عربستان سعودی از کانال تنگه هرمز عبور بی ضرر است؟ وقت آن است که از عبور « پر ضرر» سعودی ها از خلیج فارس ممانعت به عمل آورد.فضاسازی رسانه ای آمریکایی ها پیرامون توانایی دریایی انقلاب اسلامی ، می تواند برای مدیریت ذهنی مدیران ایرانی برای عدم استفاده از ظرفیت های نیروی دریایی برای نابودی برجام 2 باشد.

از آن جا که نام « عربستان سعودی » به مفهوم منطقه عرب نشینی است که در ملکیت « آل سعود» قرار دارد ، پیشنهاد می شود در سطح ملی و دولتی نام « حجاز» به جای این مفهوم متکبرانه قرار داده شود، تا بیش از پیش سطح منازعه برای کل امت اسلام روشن شود و چهره آل سعود نیز به عنوان غاصب سرزمین حجاز افشا شود. آری «عربستان سعودی » در حال غروب و خورشید سرزمین حجاز در حال طلوع فرح بخش است.

ب- راهبردهای پیش روی برای فعال کردن جبهه یمن:


اگر چه ایران بعد از فشل شدن قدرت هسته ای در برجام به سمت محکم تر کردن جایگاه ژئوپولوتیک خود در منطقه رفت، ولی کمتر به عرصه جنگ یمن پرداخته شده است. اقدامات موثرتر در قالب راهبردهای زیر پیشنهاد می شود:

شکستن محاصره و نقش آن در تجدید محاسبات محور آمریکایی- سعودی


محور مقاومت در شکستن محاصره دریایی در تجدید محاسبات دستگاه سعودی ها به هیچ عنوان کمتر از حملات یمنی ها به استان های مرزی عربستان و پایگاه های هوایی نخواهد بود؛ حمله دیوانه وار سعودی ها به کشتی های یونیسف نیز موید همین نکته است.(4) در این باره قبلا در مورد ابعاد انسانی و اسلامی آن و کم کاری های صورت گرفته توضیح داده ایم (5) ولی آن چه از منظر ارتباط برجام 2 و محاصره یمینی ها حائز اهمیت است، احتمال ادامه محاصره ملت یمن حتی بعد از پایان جنگ است برای فشار به ملت یمن و محور مقاومت است. استراتژی غزه سازی یمن از بدترین گزینه های پیش روی ملت یمن است و بهترین راه موثر مبارزه با آن پایان محاصره قبل از خاتمه جنگ است.

باید دقت داشت تا زمانی که فشار قابل ذکری بر آمریکایی ها و سعودی ها وارد نشود آنها محاصره دریایی و حملات هوایی خود را متوقف نخواهند کرد. در عین حال باید توجه داشت اهمیت جنگ یمن برای نظام استکبار بسیار استراتژیک است و از این رو وزیر جنگ سعودی نیز معتقد است: « ما درگیر جنگ پرهزینه‌ای شده‌ایم ولی چون امنیت و موجودیت ما در گرو پیروزی در این جنگ است، به آن ادامه می‌دهیم.»

تاکید بر دریافت غرامت جنگ نابرابر علیه یمن


ورود مساله دریافت غرامت از خونخواران سعودی به پشتوانه حقوق بین الملل علاوه بر این که می تواند زمان را به نفع انصارالله تغییر دهد و طبعا انگیزه ملت یمن را در استقامت افزایش دهد ، قطعا درمحاسبات دستگاه سعودی هم تاثیر گذار خواهد بود.

نباید از این نکته غافل شد که پرداخت غرامت همیشه از سوی متجاوز است و تنها طرح این مساله هم می تواند چهره متجاوز سعودی ها را آشکار کند.

اتخاذ دیپلماسی فعال تر دولتی و عمومی برای تنگ کردن شرکت کنندگان در جنگ برادرکشی:

عدم ورود اولیه برخی کشورها همانند پاکستان و عمان و عدم دخالت همه جانبه کشورهای دیگری همانند مصر نقش موثری در شکل نگرفتن جنگی گسترده علیه ملت یمن داشت.

وجود بسیاری از کشورهای جهان که با جنگ خانمان سوز عربستان علیه زیر ساخت های یمن موافق نیستند ، یک ظرفیت بزرگ برای برگزاری همایش ها و کنفرانس های جهانی است تا جبهه مهاجم در شرایط انفعال قرار گیرد. افزون بر این که از ظرفیت ها دیپلماسی عمومی نیز در این باره کمتر استفاده شده است و می توان با رساندن پیام مظلومیت مردم یمن ، برخی دولت های بی طرف را وادار به موضع گیری کرد.

اعلام حضور مستشاری ایران در صورت فرسایشی شدن جنگ علیه ملت یمن :


آل سعود با پرداخت هزینه های جنگ های نیابتی در منطقه آمریکایی ها را در شکل دادن این جنگ ها علیه ایران یاری رساند.حماقت آل سعود در ورود مستقیم به یک جنگ ، بهترین فرصت است تا هزینه های این شجره خبیثه آن قدر افزایش یابد تا در دیگر حوزه ها همچون سوریه و عراق نیز توان خود را از دست بدهد. به همین جهت لازم است ایران اسلامی عربستان را به حضور مستشاری در صورت فرسایشی شدن جنگ علیه ملت یمن تهدید کند. قطعا نام سردار سلیمانی لرزه بر تن متجاوزان سعودی خواهد انداخت و ملت یمن را زیر لوای محبوبیت بی نظیر این سردار اسلام متحد خواهد کرد. این نه یک گزافه گویی خام اندیشانه بلکه عین تجربه ای است که ایران اسلامی در عراق و بحرین داشت. بی شک ورود غافلگیرانه محور مقاومت با بیانیه سردار سلیمانی به معرکه بحرین تمامی معادلات راهبردی را بار دیگر به نفع مقاومت تغییر داد و حضور پر رنگ تر محور مقاومت در یمن اثرات بسیار پردامنه تری خواهد داشت.

ج- آمریکای لاتین ؛ مولفه فراموش شده قدرت جمهوری اسلامی


راهبرد کلان جمهوری اسلامی در یاری رساندن به مستضعفان جهان در معاملاتی برد- برد در همه زمینه ها موجب نزدیکی ایران با کشورهای آمریکای لاتین - به عنوان حیاط خلوت آمریکا- همچون ونزوئلا، اکوادور، کوبا، نیکاراگوئه و بولیوی شد تا حدی که برای مثال حجم مبادلات تجاری ایران و آمریکای لاتین از 900 میلیون دلار در سال 2000 به نزدیک 4 میلیارد دلار در سال 2013 رسید. همچنین ایران تاکنون 80 مرکز اسلامی را برای تبلیغ دین مبین اسلام در این منطقه دایر کرده است؛ این در حالی است که تعداد این مراکز اسلامی تا سال 2012 (1391( تنها 36 عدد بود. این ارقام رشد 100 درصدی تعداد مراکز اسلامی تأسیس‌شده به‌وسیله ایران در منطقه آمریکای لاتین را نشان می‌دهد. (6) ضریب اهمیت این مراکز را هنگامی متوجه می شویم که به ظرفیت 30 میلیونی مسلمانان در آمریکای لاتین توجه داشته باشیم. رشد منفعت اقتصادی ایران و شکل گرفتن فرهنگ مقاومت در میان ملت های آمریکای لاتین آنچنان فزاینده و خیره کننده بود که کنگره ایالات متحده امریکا،مصوبه ای را جهت تدوین استراتژی سیاسی و دیپلماتیک آمریکا برای "مقابله با نفوذ ایران در آمریکای لاتین" به دولت آمریکا ابلاغ کرد. شد. این قانون، وزارت خارجه آمریکا را موظف می کند، ظرف 180 روز برنامه خود را برای مقابله با آنچه "حضور و فعالیت خصمانه ایران" در آمریکای لاتین خوانده شده، مشخص کند.(7)

متاسفانه به عقیده تحلیل گران با ورود دولت یازدهم شاهد کاهش سطح مناسبات بین ایران و آمریکای لاتین نسبت به دول نهم و دهم، بوده ایم که این امر در دیدار مقامات سیاسی نیز مشهود بوده است. برای مثال با وجود تأکید گفتاری مسئولان دولتی ایران مبنی بر اختصاص اهمیت ویژه به آمریکای لاتین، هنوز پس از گذشت نزدیک به 3 سال از عمر دولت یازدهم، رئیس جمهور کشورمان، هیچگونه سفری به این منطقه نداشته‌اند که این مسئله خود به‌وضوح سطح پایین اولویت­‌بندی آمریکای لاتین نسبت به سایر نقاط جهان را در سیاست خارجی ایران نشان می­‌دهد.(8)
سفر وزیر امور خارجه ایران که برای رهایی از فشارهای بانکی آمریکایی ها انجام شد نیز نمی تواند گره کشای بالفعل شدن ظرفیت های بالای این منطقه باشد.آیا در سفر به ایتالیا و فرانسه باید شاهد حضور تمامی اهالی کابینه دولت به جز معاون اول باشیم و سفر به آمریکای لاتین شاهد حضور یک وزیر غیر اقتصادی با تعدادی فعال اقتصادی باشیم؟ قطعا این روند برخلاف توزیع دیپلماسی مورد اشاره رهبر انقلاب است و فرصت حضور جنبش غیر متعهدها در ونزوئلا آزمونی برای راستی آزمایی دولت در زمینه تعامل با جهان است.

به نظر می رسد در مقابله تهاجمی با پروژه آمریکایی ها برای ضربه زدن به محور مقاومت با عنوان برجام 2 ، باید به منطقه آمریکای لاتین اولویت بیشتری داد تا علاوه بر منافع اقتصادی دو طرفه ، اقتدار آمریکایی ها را در کنار مرزهایشان به چالش کشیده باشیم. سفرهای رییس جمهور و وزیر امور خارجه و همکاری های اطلاعاتی و امنیتی برای غلبه بر بحران های فعلی می تواند از جمله اقدامات فوری قلمداد شود.

نتیجه :

برای مدیریت فضای پسابرجام ، باید آمریکایی ها را در حوزه منطقه غرب آسیا مهار کرد و اجازه دخالت آنها را در منطقه نداد. رویکرد تدافعی فعلی موجب گستاخ شدن هر چه بیشتر آمریکایی ها و نوکران منطقه ای آنها همچون عربستان خواهد شد؛ به همین جهت باید با فعال کردن جبهه های عربستان ، یمن و آمریکای لاتین ؛ پاسخی تهاجمی به راهبرد منطقه ای آمریکا برای مهار ایران اتخاذ کرد.


جواد سالمی

پی نوشت:

1) مسئول تحریم های ایران در دولت امریکا: ایران باید در ‘همه حوزه ها’ تغییر محاسبه بدهد. http://www.irannuc.ir/content/2913

2) جرج فریدمن ؛ جهان در 100 سال آینده ؛ ترجمه ابوالحسن تهامی چاپ دوم. « عبارت « نوشته بر دیوار ظاهر خواهد گشت » در تحلیل نابودی آل سعود اشاره است به مطالب باب پنجم کتاب دانیال نبی که در قصر بَلشَصر پادشاه بابل دستی ظاهر شد و مطالبی بر دیوار نوشت که حاکی از فتح بابل به دست ایرانیان بود و این نوشته را هیچ کس جز حضرت دانیال نتوانست بخواند. آیا استفاده جرج فریدمن از این کنایه خاص به نوعی به قرار گرفتن عربستان ذیل محور مقاومت همچون فتح بابل اشاره ندارد؟ آیا جرج فریدمن پیش بینی می کرده است که کل منطقه خلیج فارس به محور مقاومت بپیوندند وبه دلیل کینه خاصی که نسبت به ایران داشته است عمدا آن را نادیده گرفته است؟


3) http://www.asriran.com/fa/news/456584 اوباما: ایران و عربستان باید با هم کنار بیاند
4) حمله عربستان به کشتی های یونیسف http://www.irna.ir/fa/News/81611642/
5) http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950602000002 انصارالله نصرت الهی بیداری اسلامی
6) خبرگزاری میزان، جزئیات سفر وزیر اقتصاد به برزیل:http://www.mizanonline.ir/fa/news/88247/

7) خبرگزاری فارس ؛ پروژه جدید آمریکا برای مقابله با نفوذ ایران در حیاط خلوت خود

8) سید امیرعباس موسوی/ جایگاه آمریکای لاتین در سیاست خارجی دولت یازدهم ؛ http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items


کد مطلب: 567413

آدرس مطلب :
https://www.islamtimes.org/fa/article/567413/پادزهر-برجام-2

اسلام تايمز
  https://www.islamtimes.org