پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۲۶
در این راه، پیر فرزانه و رهبر یگانة انقلاب، امامخمینی(ره) اولاً زنگار رخوت و غبار ناامیدی را از فلسفة عاشورا پاک کرد و با شفافسازی نهضت امامحسین(ع) و ارجاعات تاریخی به آن، این نهضت را سرچشمة همة قهرمانیها و پایداریها نمود و ثانیاً تأثیر عملی آن در رهایی از ظلم و رسیدن به سعادت و آزادگی را برای جهانیان آشکار ساخت. عاشورا، ریشههای انقلاب اسلامی ایران و رمز پیروزی و بقای آن است و هرچه که در تبیین، حفظ و تعمیق این فلسفه و رمز بزرگ کوشش و پژوهش شود، سزاوار تقدیر است. در مقالة پیشرو ریشههای عاشورایی انقلاب اسلامی از نگاه رهبر فقید انقلاب بیان شده که به منظور بهرهمندی شما عزیزان تقدیم گردیده است.
قیام امام خمینی(ره) بر پایة قیام حسینی بود. نهضت حسینی آنچنان تحولی در نظام شیعه برانگیخت که بانگ و نای شور حسینی پس از سالیان متمادی فرو ننشسته و همچنان در جامعة مسلمانان منشأ اثر است. هرچند نهضت عاشورا تنها قیام شیعه در برابر ظلم و جور نبود، اثرگذاری و ماندگاری بینظیری داشت. پایههای خیمة نهضت حسینی، اسلام و ارزشهای ناب آن بود و آنچه این خیمهها را در دل مردمان برای سالها جاودانه ساخت، خون شهدای عاشورا بود. با گذری در تاریخ، به انقلاب اسلامی میرسیم که با رهبری بزرگمردی همچون امام خمینی(ره) به پیروزی رسید و رهنمودهای او و جانشین خلفش روشناییبخش مسیر انقلاب گردید. انقلاب اسلامی، در مقایسه با سایر انقلابهای ایران، به دلیل تأسی از نهضت حسینی رو به سوی جاودانه شدن دارد و ستون این انقلاب اسلام و ارزشهای والای آن است که شرط رستگاری هر جامعهای را چنگ زدن به ریسمان الهی میداند. امامخمینی(ره) و یاران شهیدش، با برچیدن حکومت ظالمانة طاغوت، سنگلاخهای موجود در مسیر تحقق ارزشهای اسلامی را کنار زدند و با بنیاد گذاشتن حکومت اسلامی راه هموار و تابناکی را فرا روی مردم ایران زمین گشودند. هنر امام(ره) این بود که مبارزه را چنان زمینهسازی کند و نیروهای نهضت را به گونهای آرایش دهد که نهضت اسلامی را به عاشورای حسینی گره بزند؛ رمز و رازهای پیروزی انقلاب اسلامی را نیز در موفقیت این تدبیر باید جستجو کرد. تاریخ پرتلاطم بشریت، انقلابهای خونین بسیاری را تاکنون به خود دیده است، اما تنها پیام حیاتبخش عاشوراست که از عرصة زمان و مکانی محدود فراتر رفته و همچنان پس از گذشت قرنها، جان زندهدلان را روشن نگه داشته است و همچون خورشیدی فروزان بر راه انسانهای آزادیخواه پرتو افشانی میکند.
امام خمینی(ره) معتقد بودند که صحنة کربلا و عاشورا فقط فاجعهای غمانگیز نیست، بلکه حرکتی هدفدار و اصولی است که باید مسلمانان عصر حاضر، با تبیین ابعاد آن، اهدافش را تحقق بخشند: «درحالیکه شهادت حضرت سیدالشهدا از همه خسارتها بالاتر بود، ولی چون او میدانست که چه میکند و کجا میرود و هدفش چیست، فداکاری کرد و شهید شد و ما هم باید روی آن فداکاریها حساب کنیم که سیدالشهدا چه کرد و چه بساط ظلمی را به هم زد و ما هم چه کردهایم». انقلاب امام حسین(ع) برای آزادسازی بشریت از قید ذلت و طاغوت و انحراف و طغیان و تربیت اوبراساس اصل بندگی خداوند انجام شد. امام خمینی(ره) نیز این روش و راه را پذیرا بود و بر همین اساس به مدیریت جامعه دست زد. ایشان الگوی خویش را از صدر اسلام گرفت. در بخش نظری انقلاب، نظریة ولایت فقیه و حکومت اسلامی، اتصالدهنده این انقلاب به صدر اسلام بود و در بخش اجرایی نیز، قدرت مدیریت و رهبری امام، در منطبق ساختن این الگو بر وضعیت جامعه و اجرای نظریة خویش در بستر جامعه، تجلی یافت. در اجرای نظریة انقلاب، امام در چهار مرحلة برنامهریزی، کادرسازی و سازماندهی، هدایت و رهبری و سرانجام، نظارت و پیگیری از فرهنگ عاشورا تأثیر گرفته است. در مرحلة برنامهریزی، ایشان اهداف مبارزه را اصلاح امت اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزة دائمی با ستم و غارتگری معرفی کرد و به این ترتیب از امام حسین(ع) پیروی نمود. در مرحلة کادرسازی و سازماندهی، تربیت اخلاقی و روحی فضلای نخبه در حوزه و دستاندرکاران حرکت انقلابی شیعه از میان همة قشرهای مردم، نیز این پیروی مشاهده میشود.
در مرحلة هدایت و رهبری، ایشان به روشنگری یعنی شناساندن خود، بیان حقانیت انقلاب و مشروعیت نداشتن طاغوت، احیای شعائر اسلامی و ایجاد روحیة شجاعت و نهراسیدن از مرگ دست زد و مبارزه را تا آخر به جلو برد. امام خمینی(ره) اصول کلی مبارزه را ترسیم نمود و با عمل، سکوت و پیام خویش الگوی رهبری را تصویر کرد. ایشان در همین مرحله، از نظر بهکارگیری شیوههای اجرایی، در حمله به ریشة طاغوت و بسیج تودهها به امام حسین(ع) اقتدا نمود. در مرحلة چهارم، یعنی نظارت و پیگیری، امامخمینی، با انتصاب نمایندگان خود در کلیه مراکز، سازمانها و نهادها، به آخرین گزارشها دست مییافت و در موارد لازم وارد عمل میشد. ایشان با رهبری الهیشان «مسیر جذب» و ارجاع مردم از رهبری به سوی خداوند تبارک و تعالی بود. امام خمینی(ره) فرموده است: احیای دین در این عصر بدون احیـای عاشورا ممکن نیست؛ چون تـنها راهکار بـرای احیای دین انقلاب بوده و تنها راه به حـرکت درآوردن چرخ عظیم انقلاب، احـیای عاشورای حسینی است. در ادامه با توجه به تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از نهضت عاشورای حسینی ابتدا نهضت عاشورا و فلسفة آن با توجه به فرمایشات امام خمینی(ره) بررسی شده است.
- نهضت عاشورا عاشورا و کربلا در نگاه امامخمینی جایگاه ویژهای داشت و ایشان آن را الگوی مناسبی برای آفریـنـش انقلاب اسلامی یافت و از آن الهام گرفت. بر این اساس امام(ره) قیام خود را برگرفته از قیام سیدالشهدا معرفی میکرد و به آن افتخار مینمود. ایشان یادآوری میکرد که ما بـاید درسهای شجاعـت، شهـادت، عدالـت، عدالـتخـواهی، مبارزه با ظـلم و دفاع از مکتب را فراگیریم و با استدلال به شیوه و سیرۀ زندگی امام حسین(ع) منطق راحـتطلبـان بـیدرد، سازشگران دنـیاطلب و تماشاچیان توجیهگر را مردود میشمرد. خط سرخ شیعه، که همان اسلام ناب محمدی است، در کربلا بیشتر پدیدار شد؛ زیرا در پرتو نهضت عاشورا آزادیخواهی، ذلتستیزی و شهادتطلبی، که برای مبارزه با دستگاه جور لازم است، پررنگتر گردید. پژوهشگران و مورخان قیام امام خمینی را دارای ویژگیهای میدانند که نـه تنها در قرنهای معاصر، بلکه طی تاریخ نظیر ندارد و بیشک یکی از آن ویژگیها پیوندی است که بین انقلاب امام خمینی(ره) و انقلاب امام حسین(ع) وجود دارد.
- ماهیت نهضت عاشورا و انقلاب اسلامی
الف) فلسفۀ نهضت عاشورا:
۱ــ بازگرداندن جامعه به سنت و سیرۀ پیامبر: «به دلیل انحراف جامعة اسلامی از سنت و سیرة نبوی در دورة حاکمیت یزید، امام حسین(ع) تلاش اصلی و محوری خود را بازگرداندن جامعه به سنت و سیرۀ نبوی معرفی مینماید. امام حسین(ع) درخطبهای میفرماید که پیامبر اکرم فرموده است: کسی که ببیند یک سلطان جائری حلال میشمرد حرماتالله را و مـعذالک ساکت شد و تغییر نداد با قول خودش بـا عمل خودش ایـن انحرافی که سلطـان جائر پیدا کرده حتم اسـت بر خدای تبارک و تعالی که جای او را هم همان جای سلطان جائر در آخرت قرار بدهد».
۲ــ حفظ و احیای شریعت: «در طول هدف پیشین احـیای شریعت اسلامی از دستبرد و تطاول معاندان از جمله هدفهـای والای حسینی است. خطری که که معاویه و یزید برای اسلام داشتند منصب خلافـت نبود این کمترین خطر بود، ولی خطر اصلی این بود که میخواستند اسلام را به صورت سلطنت دربیاورند؛ معنویت را به صورت طاغوت درآورند؛ اسلام را منقلب کنند و به صورت یک رژیم کاملاً طاغوتی درآورند؛ اسلام را وارونه کردند سلطنت بود. این خطر بزرگی بود که امام حسین(ع) با قـیامش و نـثـار خـونـش آن را رفع کرد. سید الشهدا در این راه جان خـود را فدا کرد».
۳ــ اقامۀ عدل و امر به معروف و نهی از منکر: از هـمان روز اول فـرمودند: «میبینید که به معروف عمل نمیشود و به منکر عمل میشود. او انگیزهاش این بود که معروف را اقامه کند و منکر را از بـین ببرد. انحراف همه از مـنکرات است و جز خط مستقیـم توحید هر چه هسـت منکر است و باید از بین برود».
۴ــ تشکیل حکومت اسلامی: «آنها که خیال میکنند که سیدالشهدا برای حکومت نیامده بود و خود اینها برای حکومت آمدند سخت در اشتباهاند. برای اینکه حکومت باید در دست کسی مثل سیدالشهدا باشد؛ زیرا اصل قیام انبیا از اول تا آخر این بوده است».
۵ـ شهادت: «خون شهید رسواگر ظالم و نشانة نزدیکتر شـدن پیروزی مکتب است. با هر شهید ابتهاج حسین زیادتر میشد، چرا؟ چون به هدف و یک قدم به پیروزی نـزدیـکتر میشد».
ب) ماهیت و ویژگیهای انقلاب اسلامی: امام خمینی(ره) فراگیر بودن انقلاب، جوشیدگی آن از متن ملت و مبتنی بودن آن بر اسلام و اعتقادات دینی و مذهبی را ویژگیهای مهم انقلاب شمرده و ماهیت آن را احیای اسلام و انجام دستور الهی امر به معروف و نهی از منکر دانسته است.
1ــ اسلام انگیزة قیام ملت: «این یک نهضتی الهی بود نهضت مثل نهضتهای آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند یا آنهایی که نهضتهایشان نهضتهای جهت مادی بوده است، نبوده است. نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهوری اسلامی به عنوان اسلام، به عنوان احکام اسلام در خیابانها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمیخواهیم و حکومت عدل اسلامی و جمهوری اسلامی میخواهیم».
2ـ فراگیر بودن انقلاب نشانهای بر الهی بودن آن: «شما اگر تاریخ را ملاحظه کنید، آنقدر انقلاباتی بوده است، لکن به این صورت که از آن طرف جنود ابلیسی به جان مردم بیفتند و از این طرف ملت کشته بدهد، جوان بدهد و مقاومت کند نبوده. الان وضع ایران اینطور است که هر جایش را که ملاحظه بکنید انقلاب است، باید گفت که انقلاب ایران هر جا که بروید در آنجا (آنطوریکه برای ما دارند نقل میکنند) از بچههای تازهبهزبانآمده تا بزرگسال و جوانها و پیرها و اینها، از دختربچهها و پسربچهها تا زنها و خانمهای بزرگ و مردهای بزرگ، یک برنامه الهی در کار بوده است. دست بشر چنین قدرت ندارد که اینطور مردم را بیدار کند همة طبقات و همة بچهها و بزرگها اینها با هم به یک راه بروند».
3ــ نهضت الهی جوشیده از متن ملت: «نهضت جوشیده است از متن ملت جوشیده و بیرون آمده نمیتواند کسی بگوید که مال من است، هیچ کس حق ندارد، ... هر کس بگوید که مال این است و مال آن نیست، هیچ دستی نمیتواند این جور یک ملتی را تغییر بدهد، خداست این کار را کرده است، این دست خداست».
ج) عوامل پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در بیاناتشان دربارة علل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحول روحی، معنوی، وحدت کلمه، اتکای به اسلام و انگیزه و ارادة ملت را رمز پیروزی دانست: «این ایمان راسخ که در این ملت شکوفا شده این تبدلی که پیدا شد و تحولی که در نفوس مسلمین اینجا پیدا شد رمز پیروزی بود.» «و آن تحولی که در حال نهضت در آن وقتی که مشغول به انقلاب بودند و مشغول به اقدام بودند یک تحول روحی پیدا شده بود از برای همه قشرها که آن تحول خیلی اهمیت داشت و به نظر من آن تحول روحی که برای ملت حاصل شد از آن تحولی که ایجاد کردند و رژیم را بیرون کردند آن اهمیتش بیشتر است برای اینکه آن یک تحول معنوی بود.» «آنکه ما را تا اینجا رساند و پیروز کرد این بود که با هم قشرها اختلاف نداشتند. همه با هم فریاد میکردند که جمهوری اسلامی میخواهیم فرقی ما بین شهر و ده نبود، مرکز و سرحدات نبود. همه دست به دست هم دادند و فریاد کردند که ما جمهوری اسلامی میخواهیم. و این دو جهت که یکی وحدت کلمه همه بود. اکثرا با هم بودند و یکی هم مقصد، مقصد اسلامی بود، شما را پیروز کرد.» امام خمینی(ره) در سخنان حکیمانة خود حمایتها و پشتیبانی ابرقدرتهای شرق و غرب را برای غلبة رژیم پهلوی و خاندان شاهنشاهی برندههای انقلابی بینتیجه خواند و ایمان، عزم و ارادة راسخ ملت را عامل مهم پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران معرفی کرد. ایشان در بخش دیگری از سخنانشان قدرتهای شرق و غرب و قدرتهای افسانهای را عامل توطئهها و آتشافروزیها برشمرد، ولی خاطرنشان کرد که با وجود این مردم از هیچ یک از آنها نمیهراسند و در هیچ مرحلهای عقبگرد نخواهند کرد. ایشان همین امر را علت پیروزی معجزهآسای مردم علیه رژیم پهلوی عنوان نمود.
د) آثار و نتایج انقلاب اسلامی:
1ــ پدید آمدن روحیه عزم در اجرای احکام الهی در همة ممالک: «ما باید کوشش کنیم که از خودمان گرفته تا برادرهای اسلامی و برادرهای دینی خودمان در همة کشورهای اسلامی، به حق توجه کنیم و حق را پیاده کنیم. آمدن حق شعار نیست، آمدن حق عمل است. آمدن حق نشانه دادن به حسب اعتقادات و اخلاق و اعمال است، پیاده کردن همة احکام الهی است و اگر چنانچه احکام الهی در یک ملت پیاده بشود باطل از آن ملت کوچ میکند».
2ــ امید پیدا کردن به شکلگیری انقلابی عمیق و عمومی در مقابل جهانخوران ضد بشر: «امید آن است که یک انقلاب عمیق عمومی در سراسر جهان در مقابل جهانخوران ضد بشریت تحقق یابد و نکته آن که انقلاب ایران با قدرت به پیش میرود و هر روز انسجام و استحکامش فزونی مییابد
قیام امام خمینی(ره) بر پایة قیام حسینی بود. نهضت حسینی آنچنان تحولی در نظام شیعه برانگیخت که بانگ و نای شور حسینی پس از سالیان متمادی فرو ننشسته و همچنان در جامعة مسلمانان منشأ اثر است. هرچند نهضت عاشورا تنها قیام شیعه در برابر ظلم و جور نبود، اثرگذاری و ماندگاری بینظیری داشت. پایههای خیمة نهضت حسینی، اسلام و ارزشهای ناب آن بود و آنچه این خیمهها را در دل مردمان برای سالها جاودانه ساخت، خون شهدای عاشورا بود. با گذری در تاریخ، به انقلاب اسلامی میرسیم که با رهبری بزرگمردی همچون امام خمینی(ره) به پیروزی رسید و رهنمودهای او و جانشین خلفش روشناییبخش مسیر انقلاب گردید. انقلاب اسلامی، در مقایسه با سایر انقلابهای ایران، به دلیل تأسی از نهضت حسینی رو به سوی جاودانه شدن دارد و ستون این انقلاب اسلام و ارزشهای والای آن است که شرط رستگاری هر جامعهای را چنگ زدن به ریسمان الهی میداند. امامخمینی(ره) و یاران شهیدش، با برچیدن حکومت ظالمانة طاغوت، سنگلاخهای موجود در مسیر تحقق ارزشهای اسلامی را کنار زدند و با بنیاد گذاشتن حکومت اسلامی راه هموار و تابناکی را فرا روی مردم ایران زمین گشودند. هنر امام(ره) این بود که مبارزه را چنان زمینهسازی کند و نیروهای نهضت را به گونهای آرایش دهد که نهضت اسلامی را به عاشورای حسینی گره بزند؛ رمز و رازهای پیروزی انقلاب اسلامی را نیز در موفقیت این تدبیر باید جستجو کرد. تاریخ پرتلاطم بشریت، انقلابهای خونین بسیاری را تاکنون به خود دیده است، اما تنها پیام حیاتبخش عاشوراست که از عرصة زمان و مکانی محدود فراتر رفته و همچنان پس از گذشت قرنها، جان زندهدلان را روشن نگه داشته است و همچون خورشیدی فروزان بر راه انسانهای آزادیخواه پرتو افشانی میکند.
امام خمینی(ره) معتقد بودند که صحنة کربلا و عاشورا فقط فاجعهای غمانگیز نیست، بلکه حرکتی هدفدار و اصولی است که باید مسلمانان عصر حاضر، با تبیین ابعاد آن، اهدافش را تحقق بخشند: «درحالیکه شهادت حضرت سیدالشهدا از همه خسارتها بالاتر بود، ولی چون او میدانست که چه میکند و کجا میرود و هدفش چیست، فداکاری کرد و شهید شد و ما هم باید روی آن فداکاریها حساب کنیم که سیدالشهدا چه کرد و چه بساط ظلمی را به هم زد و ما هم چه کردهایم». انقلاب امام حسین(ع) برای آزادسازی بشریت از قید ذلت و طاغوت و انحراف و طغیان و تربیت اوبراساس اصل بندگی خداوند انجام شد. امام خمینی(ره) نیز این روش و راه را پذیرا بود و بر همین اساس به مدیریت جامعه دست زد. ایشان الگوی خویش را از صدر اسلام گرفت. در بخش نظری انقلاب، نظریة ولایت فقیه و حکومت اسلامی، اتصالدهنده این انقلاب به صدر اسلام بود و در بخش اجرایی نیز، قدرت مدیریت و رهبری امام، در منطبق ساختن این الگو بر وضعیت جامعه و اجرای نظریة خویش در بستر جامعه، تجلی یافت. در اجرای نظریة انقلاب، امام در چهار مرحلة برنامهریزی، کادرسازی و سازماندهی، هدایت و رهبری و سرانجام، نظارت و پیگیری از فرهنگ عاشورا تأثیر گرفته است. در مرحلة برنامهریزی، ایشان اهداف مبارزه را اصلاح امت اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزة دائمی با ستم و غارتگری معرفی کرد و به این ترتیب از امام حسین(ع) پیروی نمود. در مرحلة کادرسازی و سازماندهی، تربیت اخلاقی و روحی فضلای نخبه در حوزه و دستاندرکاران حرکت انقلابی شیعه از میان همة قشرهای مردم، نیز این پیروی مشاهده میشود.
در مرحلة هدایت و رهبری، ایشان به روشنگری یعنی شناساندن خود، بیان حقانیت انقلاب و مشروعیت نداشتن طاغوت، احیای شعائر اسلامی و ایجاد روحیة شجاعت و نهراسیدن از مرگ دست زد و مبارزه را تا آخر به جلو برد. امام خمینی(ره) اصول کلی مبارزه را ترسیم نمود و با عمل، سکوت و پیام خویش الگوی رهبری را تصویر کرد. ایشان در همین مرحله، از نظر بهکارگیری شیوههای اجرایی، در حمله به ریشة طاغوت و بسیج تودهها به امام حسین(ع) اقتدا نمود. در مرحلة چهارم، یعنی نظارت و پیگیری، امامخمینی، با انتصاب نمایندگان خود در کلیه مراکز، سازمانها و نهادها، به آخرین گزارشها دست مییافت و در موارد لازم وارد عمل میشد. ایشان با رهبری الهیشان «مسیر جذب» و ارجاع مردم از رهبری به سوی خداوند تبارک و تعالی بود. امام خمینی(ره) فرموده است: احیای دین در این عصر بدون احیـای عاشورا ممکن نیست؛ چون تـنها راهکار بـرای احیای دین انقلاب بوده و تنها راه به حـرکت درآوردن چرخ عظیم انقلاب، احـیای عاشورای حسینی است. در ادامه با توجه به تأثیرپذیری انقلاب اسلامی از نهضت عاشورای حسینی ابتدا نهضت عاشورا و فلسفة آن با توجه به فرمایشات امام خمینی(ره) بررسی شده است.
- نهضت عاشورا عاشورا و کربلا در نگاه امامخمینی جایگاه ویژهای داشت و ایشان آن را الگوی مناسبی برای آفریـنـش انقلاب اسلامی یافت و از آن الهام گرفت. بر این اساس امام(ره) قیام خود را برگرفته از قیام سیدالشهدا معرفی میکرد و به آن افتخار مینمود. ایشان یادآوری میکرد که ما بـاید درسهای شجاعـت، شهـادت، عدالـت، عدالـتخـواهی، مبارزه با ظـلم و دفاع از مکتب را فراگیریم و با استدلال به شیوه و سیرۀ زندگی امام حسین(ع) منطق راحـتطلبـان بـیدرد، سازشگران دنـیاطلب و تماشاچیان توجیهگر را مردود میشمرد. خط سرخ شیعه، که همان اسلام ناب محمدی است، در کربلا بیشتر پدیدار شد؛ زیرا در پرتو نهضت عاشورا آزادیخواهی، ذلتستیزی و شهادتطلبی، که برای مبارزه با دستگاه جور لازم است، پررنگتر گردید. پژوهشگران و مورخان قیام امام خمینی را دارای ویژگیهای میدانند که نـه تنها در قرنهای معاصر، بلکه طی تاریخ نظیر ندارد و بیشک یکی از آن ویژگیها پیوندی است که بین انقلاب امام خمینی(ره) و انقلاب امام حسین(ع) وجود دارد.
- ماهیت نهضت عاشورا و انقلاب اسلامی
الف) فلسفۀ نهضت عاشورا:
۱ــ بازگرداندن جامعه به سنت و سیرۀ پیامبر: «به دلیل انحراف جامعة اسلامی از سنت و سیرة نبوی در دورة حاکمیت یزید، امام حسین(ع) تلاش اصلی و محوری خود را بازگرداندن جامعه به سنت و سیرۀ نبوی معرفی مینماید. امام حسین(ع) درخطبهای میفرماید که پیامبر اکرم فرموده است: کسی که ببیند یک سلطان جائری حلال میشمرد حرماتالله را و مـعذالک ساکت شد و تغییر نداد با قول خودش بـا عمل خودش ایـن انحرافی که سلطـان جائر پیدا کرده حتم اسـت بر خدای تبارک و تعالی که جای او را هم همان جای سلطان جائر در آخرت قرار بدهد».
۲ــ حفظ و احیای شریعت: «در طول هدف پیشین احـیای شریعت اسلامی از دستبرد و تطاول معاندان از جمله هدفهـای والای حسینی است. خطری که که معاویه و یزید برای اسلام داشتند منصب خلافـت نبود این کمترین خطر بود، ولی خطر اصلی این بود که میخواستند اسلام را به صورت سلطنت دربیاورند؛ معنویت را به صورت طاغوت درآورند؛ اسلام را منقلب کنند و به صورت یک رژیم کاملاً طاغوتی درآورند؛ اسلام را وارونه کردند سلطنت بود. این خطر بزرگی بود که امام حسین(ع) با قـیامش و نـثـار خـونـش آن را رفع کرد. سید الشهدا در این راه جان خـود را فدا کرد».
۳ــ اقامۀ عدل و امر به معروف و نهی از منکر: از هـمان روز اول فـرمودند: «میبینید که به معروف عمل نمیشود و به منکر عمل میشود. او انگیزهاش این بود که معروف را اقامه کند و منکر را از بـین ببرد. انحراف همه از مـنکرات است و جز خط مستقیـم توحید هر چه هسـت منکر است و باید از بین برود».
۴ــ تشکیل حکومت اسلامی: «آنها که خیال میکنند که سیدالشهدا برای حکومت نیامده بود و خود اینها برای حکومت آمدند سخت در اشتباهاند. برای اینکه حکومت باید در دست کسی مثل سیدالشهدا باشد؛ زیرا اصل قیام انبیا از اول تا آخر این بوده است».
۵ـ شهادت: «خون شهید رسواگر ظالم و نشانة نزدیکتر شـدن پیروزی مکتب است. با هر شهید ابتهاج حسین زیادتر میشد، چرا؟ چون به هدف و یک قدم به پیروزی نـزدیـکتر میشد».
ب) ماهیت و ویژگیهای انقلاب اسلامی: امام خمینی(ره) فراگیر بودن انقلاب، جوشیدگی آن از متن ملت و مبتنی بودن آن بر اسلام و اعتقادات دینی و مذهبی را ویژگیهای مهم انقلاب شمرده و ماهیت آن را احیای اسلام و انجام دستور الهی امر به معروف و نهی از منکر دانسته است.
1ــ اسلام انگیزة قیام ملت: «این یک نهضتی الهی بود نهضت مثل نهضتهای آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند یا آنهایی که نهضتهایشان نهضتهای جهت مادی بوده است، نبوده است. نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهوری اسلامی به عنوان اسلام، به عنوان احکام اسلام در خیابانها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمیخواهیم و حکومت عدل اسلامی و جمهوری اسلامی میخواهیم».
2ـ فراگیر بودن انقلاب نشانهای بر الهی بودن آن: «شما اگر تاریخ را ملاحظه کنید، آنقدر انقلاباتی بوده است، لکن به این صورت که از آن طرف جنود ابلیسی به جان مردم بیفتند و از این طرف ملت کشته بدهد، جوان بدهد و مقاومت کند نبوده. الان وضع ایران اینطور است که هر جایش را که ملاحظه بکنید انقلاب است، باید گفت که انقلاب ایران هر جا که بروید در آنجا (آنطوریکه برای ما دارند نقل میکنند) از بچههای تازهبهزبانآمده تا بزرگسال و جوانها و پیرها و اینها، از دختربچهها و پسربچهها تا زنها و خانمهای بزرگ و مردهای بزرگ، یک برنامه الهی در کار بوده است. دست بشر چنین قدرت ندارد که اینطور مردم را بیدار کند همة طبقات و همة بچهها و بزرگها اینها با هم به یک راه بروند».
3ــ نهضت الهی جوشیده از متن ملت: «نهضت جوشیده است از متن ملت جوشیده و بیرون آمده نمیتواند کسی بگوید که مال من است، هیچ کس حق ندارد، ... هر کس بگوید که مال این است و مال آن نیست، هیچ دستی نمیتواند این جور یک ملتی را تغییر بدهد، خداست این کار را کرده است، این دست خداست».
ج) عوامل پیروزی انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در بیاناتشان دربارة علل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحول روحی، معنوی، وحدت کلمه، اتکای به اسلام و انگیزه و ارادة ملت را رمز پیروزی دانست: «این ایمان راسخ که در این ملت شکوفا شده این تبدلی که پیدا شد و تحولی که در نفوس مسلمین اینجا پیدا شد رمز پیروزی بود.» «و آن تحولی که در حال نهضت در آن وقتی که مشغول به انقلاب بودند و مشغول به اقدام بودند یک تحول روحی پیدا شده بود از برای همه قشرها که آن تحول خیلی اهمیت داشت و به نظر من آن تحول روحی که برای ملت حاصل شد از آن تحولی که ایجاد کردند و رژیم را بیرون کردند آن اهمیتش بیشتر است برای اینکه آن یک تحول معنوی بود.» «آنکه ما را تا اینجا رساند و پیروز کرد این بود که با هم قشرها اختلاف نداشتند. همه با هم فریاد میکردند که جمهوری اسلامی میخواهیم فرقی ما بین شهر و ده نبود، مرکز و سرحدات نبود. همه دست به دست هم دادند و فریاد کردند که ما جمهوری اسلامی میخواهیم. و این دو جهت که یکی وحدت کلمه همه بود. اکثرا با هم بودند و یکی هم مقصد، مقصد اسلامی بود، شما را پیروز کرد.» امام خمینی(ره) در سخنان حکیمانة خود حمایتها و پشتیبانی ابرقدرتهای شرق و غرب را برای غلبة رژیم پهلوی و خاندان شاهنشاهی برندههای انقلابی بینتیجه خواند و ایمان، عزم و ارادة راسخ ملت را عامل مهم پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران معرفی کرد. ایشان در بخش دیگری از سخنانشان قدرتهای شرق و غرب و قدرتهای افسانهای را عامل توطئهها و آتشافروزیها برشمرد، ولی خاطرنشان کرد که با وجود این مردم از هیچ یک از آنها نمیهراسند و در هیچ مرحلهای عقبگرد نخواهند کرد. ایشان همین امر را علت پیروزی معجزهآسای مردم علیه رژیم پهلوی عنوان نمود.
د) آثار و نتایج انقلاب اسلامی:
1ــ پدید آمدن روحیه عزم در اجرای احکام الهی در همة ممالک: «ما باید کوشش کنیم که از خودمان گرفته تا برادرهای اسلامی و برادرهای دینی خودمان در همة کشورهای اسلامی، به حق توجه کنیم و حق را پیاده کنیم. آمدن حق شعار نیست، آمدن حق عمل است. آمدن حق نشانه دادن به حسب اعتقادات و اخلاق و اعمال است، پیاده کردن همة احکام الهی است و اگر چنانچه احکام الهی در یک ملت پیاده بشود باطل از آن ملت کوچ میکند».
2ــ امید پیدا کردن به شکلگیری انقلابی عمیق و عمومی در مقابل جهانخوران ضد بشر: «امید آن است که یک انقلاب عمیق عمومی در سراسر جهان در مقابل جهانخوران ضد بشریت تحقق یابد و نکته آن که انقلاب ایران با قدرت به پیش میرود و هر روز انسجام و استحکامش فزونی مییابد
مرجع : انتظار محرم
کد مطلب : ۵۷۳۱۷۴
انقلاب ایران نه راه امام حسین بلکه ماجرای تحریف شده از این واقعه تاریخی را اجرا کرد و بدون تردید امام میتوانست به روش رهبران انقلاب ایران با دروغ و نیرنگ بر یزید پیروز شود. حسین ع مظهر شجاعت و صداقت و اخلاص بود که در میان سیاستمداران ایران کمتر یافت میشود. رهبران انقلاب از خون امام سوء استفاده، و بر اساس تفسیر به رای قدرتی را بنا کردند که در تضاد با ماهیت حرکت عاشور و مظهر ظلم و بیداد است. عملکرد نادرست حکومت ایران سبب شده تا نه خون امام حسین بلکه راهش زیر سوال برود و مردم تصور کنند حماسه عاشورا الگوی انقلاب و عامل بدبختی ایران و بشریت است.
۰۰
منتخب
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
۳۰ فروردين ۱۴۰۳