تروریست واقعی؛ تروریسم واقعی !

گروه های تندروی مذهبی بسیاری در داخل محافل صهیونیستی وجود داشته و دارند که افکاری خصمانه را نه تنها علیه فلسطینیان بلکه اعراب و حتی هر کسی غیر از بنی اسرائیل و یهودیان دارند. بازتاب این افکار را می توان در آرا و دیدگاه های خاخام های تندروی این رژیم غاصب مشاهده کرد. این گروه ها فعالیت ها و اقدامات مجرمانه ی گوناگونی را علیه بشریت انجام می دهند که گهگاه تا سطح قتل و یا نسل کشی نیز می رسد. این موضوعی است که می توان انعکاس آن را در رخدادهای مرتبط با چالش موجود در فلسطین اشغالی رصد کرد.

شکل گیری اکثر این گروه ها مبتنی بر بنیادها و اصول فکری مطرح شده از سوی خاخام «ابراهام بن اسحاق کوک» بوده است. این خاخام یهودی، در حدود 25 سال پیش از ایجاد کشور جعلی «اسرائیل»، مدرسه ای را تحت عنوان «مرکازهراف» به راه انداخت که اولین مدرسه ی تندروی صهیونیستی بود که بیشتر رهبران گروه های تندرو از آن فارغ التحصیل شدند.

اصول مطرح شده از سوی ابراهام بن اسحاق همان اصولی بود که حزب صهیونیستی کار بر اساس آن شکل گرفت (و گروه های تندروی یهودی جزء اقمار این حزب به شمار می آمدند) ؛ ولی بعد از جنگ 1967 شرایط به صورتی دراماتیک تغییر کرد و گروه های تندروی مذهبی در رژیم صهیونیستی به سمت ائتلاف با راستگرایان تندرو در ائتلاف لیکود حرکت کردند، ائتلافی که همچنان پا بر جا است.

امروز سالگرد به درک رفتن یکی از موثر ترین بازوهای رژیم نا مشروع صهیونیستی است که با افکار و عقاید ویرانگرش بار سنگینی از حجم جنایات اسرائیل را به دوش می کشد. خاخام کاهانه...

خاخام "کاهانه" کیست ؟

"خاخام كاهانه" یا "مئیر کاهان" یا "حاخام میرکاهانا"، یک متعصب سرسخت صهيونيست بود در سال 1932م در نيويورك به دنيا آمد.
او سالهای زيادی از عمر خود را به دليل ارتكاب جرائمی از قبيل سرقت مسلحانه، تجاوز و آدمكشی، در زندانهای آمريكا بسر برد. وی پس از مطالعه مكتب صهيونيسم و آئينی كه يهوديان اسرائيل از آن تبعيت می كردند شيفته اين آئين شد و خود پرچمدار و مبلغ اين مكتب در نيويورك گرديد. رفتار كاهانه با مخالفينش در آمريكا همانند رفتار يك باند تبهكار بود. او در سالهای 70 ـ 1965 رهبری يك شبكه تبليغاتی را برای بازداشتن خانواده‌های آمريكائی از مخالفت با جنگ آمريكا در ويتنام برعهده داشت. وی در اين سالها با نام مستعار «مايكل كينگ» با سازمان EBI و CIA همكاری وسيع داشت و با هويت ديگری با بعضی از شبكه‌های مافيائی در ارتباط بود و برای آنان جاسوسی می كرد. خاخام كاهانه در سال 1968 در سن 36 سالگی «سازمان دفاع از يهود» را كه نام اختصاری آن به زبان عبری «كاخ» می ‌باشد، در آمريكا پايه ‌ريزی كرد. اين سازمان كه يك جنبش بسيار افراطی و دارای عناصر آموزش‌ ديده و فعال در امر حمل سلاح و پرتاب مواد منفجره بود توانست بزودی حمايت بسياری ديگر از اوباشان يهودی را در آمريكا جذب كند.

خاخام كاهانه در سال 1971 به اسرائيل رفت و مورد استقبال شايان توجه گلداماير نخست‌ وزير وقت رژيم صهيونيستی قرار گرفت. او در سالهای پس از جنگ اكتبر 1973 نقش قابل ملاحظه ‌ای در توجيه سياست اسرائيل و در موجه جلوه دادن استراتژی تصرف از نيل تا فرات در جامعه آمريكا ايفا كرد. در تمام طول دهه 1970 خاخام كاهانه مؤثرترين وسيله برای جلب حمايت مالی يهوديان آمريكایی و فريفتن آنان به حمايت از اسرائيل و خطرناكترين عنصر صهيونيست برای موجوديت اعراب مقيم فلسطين اشغالی محسوب می ‌شد.

نامبرده در سال 1984 پس از يك سلسله فعاليتهای تروريستی و تخريبی عليه فلسطينيان و مسلمانان جنوب لبنان سازمان مخوف «ترور بر ضد ترور» را با هدف رواج عمليات تروريستي بر ضد فلسطينيان و شيعيان لبنان پی نهاد. در تابستان همين سال وی در انتخابات پارلمانی اسرائيل شركت كرد و با بدست آوردن 25 هزار رأی وارد «كنست» يا مجلس اسرائيل گرديد و 4 سال سمت نمايندگی مجلس را برعهده داشت. دو خبرنگار فرانسوی در كتابی كه در سال 1985 راجع به شخصيت كاهانه نوشته بودند او را افراطی ترين و متعصب ‌ترين صهيونيست در قرن بيستم لقب دادند. طبق نوشته اين دو خبرنگار، خاخام كاهانه گفته بود:

"من معتقدم حتی يك عرب هم نبايد در بيت ‌المقدس زندگی كند و من برای هركس كه مسجد‌ الاقصی را بمباران كند كف خواهم زد"

در "هبرون" طرفداران کاهان معتقد به جنگ کامل با اعراب هستند


اين افراطي‏گری های كاهانه تا آن‏جا رسيد كه او را به عنوان تندروترين و متعصب‏ ترين صهيونيست لقب دادند. سرانجام خاخام كاهانه اين صهيونيست متعصب در ششم نوامبر 1990م در پنجاه و هشت سالگی به ضرب گلوله يك عرب مسلمان در نيويورك به هلاكت رسيد.

او در نوامبر سال ۱۹۹۰ بعد از یک سخنرانی در بروکلین به هلاکت رسید. فرد مهاجم السعید نصیر نام داشت که یک آمریکایی مصری تبار بود. او محکوم شد و به حبس ابد انتقال یافت. کاهان در هار هامنوشوت در اورشلیم دفن شد. مراسم ختم او دارای بیشترین حضار در تاریخ اسرائیل بود به طوری که ۱۵۰۰۰۰ نفر در آن شرکت کردند.


همه چیز درباره اتحادیه "دفاع از یهود"

در میان سازمانهای تروریستی یهودی، اتحادیه دفاع از یهود ( Jewish Defense League ) از سابقه ای طولانی و فعالیتهایی گسترده برخوردار بوده است. این سازمان مشهورترین سازمان تروریستی صهیونیستی - غیردولتی می باشد که فعالیتهای آن گستره وسیعی از قتل و کشتار در نقاط مختلف جهان را در برگرفته است.

اتحادیه دفاع از یهود یکی از مجموعه سازمانهای تروریستی بی شماری می باشد که با هدف پیشبرد اهداف صهیونیستها در اقصی نقاط جهان پدید آمده و اقدامات خشونت آمیزی را علیه غیر یهودیان و حتی یهودیان مخالف آرمانهای صهیونیستی انجام داده اند. تروریسم صهیونیستی در اندیشه برتری نژادی آن قرار دارد. بر پایه این اندیشه که یهودیان نژاد برتر و در واقع تنها انسانهای برگزیده روی زمین هستند انجام فعالیتهای تروریستی علیه غیریهودیان توجیه پذیر است.

چنانچه کاهانا در یادداشت های خود به آن اشاره کرده است اتحادیه دفاع از یهود با هدف حمایت از یهودیان و منافع آنها در سطح جهان و همچنین ایجاد روحیه جمعی در میان آنها پدید آمد. براساس نوشته های "کاهانا" وی با توجه به انتقادها و حملات لفظی و فیزیکی متعددی که در اواخر دهه 1960 علیه یهودیان به طور اعم و رژیم اسرائیل به طور اخص می شد تصمیم به تأسیس سازمان مزبور گرفت. آنچه در تحلیل تشکیل چنین سازمانی در ایالات متحده می توان گفت آن است که یک سال قبل از تشکیل این سازمان یعنی 1967 جنگی میان اعراب و اسرائیل رخ داده بود که براساس آن سرزمین هایی از فلسطینیان و بخش هایی از اردن و سوریه به اشغال رژیم صهیونیستی درآمده بود.

این مسئله باعث تشدید احساسات ضداسرائیلی مسلمانان و برخی از غیرمسلمانان در اقصی نقاط جهان شده و مخالفتهایی را از سوی آنها به دنبال داشت. در چنین فضایی طبیعتا محافل صهیونیستی بهترین گزینه را تشکیل سازمانی تروریستی می دیدند که با ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفان رژیم صهیونیستی از سطح فعالیت ها و مبارزات آنان بکاهند.

از بدو تشکیل این اتحادیه بسیاری از رهبران یهودیان در اسرائیل، آمریکا و اروپا حمایت علنی خود از این اتحادیه را اعلان داشتند . احزاب و گروههای دست راستی در اسرائیل مثل حزب حیروت و یهودیان ثروتمند ساکن آمریکا و اروپا از اتحادیه دفاع از یهود حمایت می کردند. سازمانهای یهودیان در آمریکا نظیر: کمیته یهودیان آمریکا، انجمن ضد افترا و کنگره یهودیان اروپا به طور ضمنی از این اتحادیه و کاهانا حمایت نمودند.

در ضمن اتحادیه مذکور از حمایت عامه یهودیان در غرب نیز برخوردار بود. در طی دوران فعالیت این سازمان میلیونها دلار از سوی یهودیان غربی در اختیار آن قرار گرفت. برای ارائه نمونه هایی از حمایت یهودیان آمریکا از اتحادیه دفاع از یهود می توان به سخنرانی کاهانا در سال 1971 در کنیسه معروف پوتوماک واقع در مریلند آمریکا اشاره کرد که پس از آن مبلغی معادل ده هزار دلار از سوی حاضران در اختیار وی قرار گرفت.

موضوع سخنان وی ترور شخصیتهای مخالف یهودیان بود. همچنین می توان به حمایت آشکار جکی ماسون ( Jackie Mason ) ، کمدین معروف انگلیسی از کاهانا اشاره کرد. وی که یهودی بود همواره می گفت : "اسرائیل با توجه به دشمنان بی شمار خود نباید به اصول دموکراتیک التزام داشته باشد". در اسرائیل نیز این سازمان از حمایت گسترده ای برخوردار بود و حتی بسیاری از مردم عادی به ویژه یهودیان سفاردی نیز به آن کمک می کردند . این در حالی بود که حوزه فعالیت اتحادیه مذکور عمدتا در ایالات متحده قرار داشت . در میان احزاب و گروههای سیاسی اسرائیل ، بیش از همه حزب دست راستی حیروت از این سازمان حمایت می کرد.

علی رغم قرار داشتن نام این سازمان در لیست گروههای تروریستی در آمریکا برخی از چهره های سیاسی در این کشور نیز از سازمان مذکور حمایت می کردند . برای مثال دو تن از سناتورهای دمکرات آمریکا به نامهای هنری جکسون و ماریو بیاگی که اصالتا نیز یهودی نبودند روابط نزدیکی با کاهانا داشتند.

رسانه های جمعی در غرب نیز نگاه انتقادی چندانی به سازمان کاهانا نداشتند. به ویژه روزنامه نیویورک تایمز مقالاتی را در حمایت از این سازمان چاپ می کرد. کتاب معروف کاهانا با نام "آنها باید بروند" نیز که دارای مایه های نژادپرستی و خشونت طلبی بود توسط انتشارات معروف "گراست" به چاپ رسید. به طور کلی تلویزیون، روزنامه ها و مجلات غربی عمدتا کاهانا را موضوع انتقادات خود قرار ندادند و همواره سعی می کردند حوادث تروریستی که در آمریکا انجام می شد را به سازمانهای غیریهودی نسبت دهند.

پس از ترور کاهانا در سال 1990 شاخه تروریستی این سازمان غیرفعال شد . با فروپاشی شوروی سابق و از بین رفتن فضای دوقطبی حاکم بر جهان این سازمان که عمدتا علیه منافع شوروی در غرب فعالیت می کرد فعالیتهای تروریستی خود را کنار گذاشت.

بعد از مرگ کاهان فرد دیگری نتوانست جای او را در بین یهودیان پیدا کند. در سال ۱۹۹۴ بعد از کشتار مسلمانان در غار ابراهیمی توسط دکتر باروخ گلدستین که در آن ۲۹ مسلمان فلسطینی در حین نماز کشته شدند، دولت اسرائیل حزبهای کاهانی را تروریست اعلام کرد. دولت آمریکا نیز حزبهای کاهانی را به لیست گروههای تروریستی اضافه نمود.
در سال ۲۰۰۰ و در زمان انتفاضه الاقصی طرفداران کاهان با رنگ بر روی بسیاری دیوارها پیامی کوتاه به مضمون "کاهان درست می‌گفت" نوشتند.

سازمان های دست نشانده ی جهانی در کشورهای درحال توسعه دنبال حقوق بشر میگردند در حالی که خودشان به پشتوانه ی نقض حقوق بشر به نون و نوا رسیده اند. پشت تمام ناعدالتی ها و پلشتی های دنیا رژیم صهیونیستی وجود دارد با هدف نابودی کامل اعراب، آنوقت عرب ها با وی دست دوستی میدهند. آمریکا ندای حق و دموکراسی و عدالت را در بوق میکند ولی اسرائیل به پشتوانه ی آن به سادگی خاک کشور دیگری را غصب میکند. و به همین شکل چرخه ی سبعیت غرب ادامه پیدا میکند...

ریشه های تروریسم حتی به شکل امروزی همه و همه در ریشه های پدید آمدن جریان نا مشروع و محکوم به نابودی صهیونیسم است. تفکری که ضد انسانیت و به طور خاص ضد عرب بودن است. آن وقت عرب ها دست سازش به آن میدهند. عجیب است که رنگ تزویر از رخسار صهیونیست پریده است و هنوز اعراب گول آن را میخورند.

القصه؛ امرزو سالگرد هلاکت یکی از پایه گذاران تروریسم است. برای وی آرزوی خلد در آتش داریم...