۰
سه شنبه ۷ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۲
نشست «تحولات خاورمیانه در پرتو پسابرجام»:

خاورمیانه در دوره «ترامپ»؛ تقابل دو قدرت جهانی و منطقه ای

خاورمیانه در دوره «ترامپ»؛ تقابل دو قدرت جهانی و منطقه ای
به گزارش اسلام تایمز، گروه مطالعاتی ترکیه شناسی پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با همکاری دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز، روز چهارشنبه (یکم دی ماه) نشستی را تحت عنوان «تحولات منطقه خاورمیانه در پرتو پسابرجام» با سخنرانی دکتر «رضا جلالی» استادیار روابط بین الملل دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران مرکز و «احمد دستمالچی» سفیر اسبق ایران در لبنان و اردن و به مدیریت «مهدی لکزی» پژوهشگر عضو گروه ترکیه شناسی مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار کرد. در این جلسه جمعی از اساتید، دانشجویان دانشکده علوم سیاسی و پژوهشگران مهمان پژوهشکده مطالعات خاورمیانه حضور داشتند.

در ابتدای این نشست مهدی لکزی مدیر نشست با اشاره به تحولات منطقه خاورمیانه گفت: خاورمیانه از دیرباز هم به جهت ذخایر عظیم اقتصادی و هم به دلیل موقعیت استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. این منطقه همواره با چالش های متفاوتی رو برو بوده است و بدلیل کارکردهای گوناگون از جمله منابع، ایدئولوژی سیاسی، دموکراسی و توسعه اقتصادی بازار آزاد اهمیت بیشتری یافته است.

وی افزود: توافق هسته ای میان ایران و گروه ۱+۵، تهدیدات و فرصت های تازه ای در عرصه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای ایران در این منطقه ایجاد کرده و به اقتضای این تحولات، شرایط جدیدی برای نقش آفرینی ایران بوجود آورده است. مسئله عراق و بحران داعش، بحران سوریه، جنگ داخلی در یمن و رقابتهای منطقه ای ایران و عربستان، نقش آفرینی ایران را در تحولات منطقه پس از توافق هسته ای پر رنگ کرده است. افزایش همکاری های منطقه ای میان ایران و روسیه، خصوصا در قبال بحران سوریه یکی از پیامدهای توافق هسته ای است.

پژوهشگر مهمان مرکز مطالعات خاورمیانه در ادامه گفت: با این حال، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، افزایش نقش منطقه ای خود را در خاورمیانه برای اهداف خاص خود می خواهند. غرب و ترکیه به دنبال افزایش نفوذ و کسب رهبری سیاسی در منطقه هستند. ایران، روسیه، عربستان در پی ایفای نقش برای مهار تهدیدات و افزایش امنیت خود هستند. رقابت ایران و عربستان بیشتر بر مبنای مهار نقش یکدیگر و افزایش نفوذ است. عربستان پس از توافق هسته ای، افزایش نقش منطقه ای ایران را به ضرر منافع و امنیت ملی خود می داند و از این رو در پی متحد منطقه ای است تا از نفوذ ایران جلوگیری کند. در مقابل ایران افزایش نقش و نفوذ منطقه ای خود را برای رفع تهدیدات امنیت ملی خود ضروری می داند. رقابت ایران و ترکیه نیز بیشتر بر مبنای جلوگیری از افزایش نقش منطقه ای یکدیگر است. سیاست ترکیه در دخالت آشکار در بحران سوریه برای بدست گرفتن رهبری سیاسی منطقه است تا توازن قوا به سمت ایران نباشد. همچنین رقابت ایران با اسرائیل و آمریکا نیز بر مبنای مهار یکدیگر و افزایش نقش و نفوذ قرار دارد.

در ادامه احمد دستمالچی سفیر اسبق ایران در لبنان و اردن گفت: در طول تاریخ، منطقه غرب آسیا از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و اغلب تحولات جهان در همین منطقه شکل گرفته است. از زمانی که رژیم اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه شکست خورد، به خاطر دارم که «حسنین هیکل» روزنامه نگار معروف مصری مصاحبه ای کرد و گفت در آینده تاریخ اهمیت این جنگ مشخص خواهد شد. کلید بحران خاورمیانه از همین جا زده شد. یک مثلث آمریکایی- اسرائیلی- سعودی تشکیل شد تا بازی را به نفع خود برگرداند و در مقابل جبهه مقاومت ایستادگی کند. بحران سوریه شکل گرفت تا گلوگاه لجستیک مقاومت را تسخیر کنند و رابطه مقاومت را قطع کنند. مسئله اصلی این معادلات، تغییر در منطقه است. تحولات جهان عرب، و سقوط رژیم های منطقه باعث ایجاد خلا امنیتی ساختاری در منطقه شد. از آن طرف این تغییر سیاسی اجتماعی خاستگاهی مردمی داشت.

کارشناس مسائل خاورمیانه و غرب آسیا در ادامه افزود: این تغییر انتقال از نظم قدیم به نظم جدید است. چگونگی شکل گیری نظم جدید مهم است. لذا این دوران، دوران گذار است. معمولا در دوران گذار، ناامنی، بی ثباتی، جنگ و خونریزی بسیار شدید است. در این دوران، کنشگران منطقه ای و بین المللی در حداکثر فعالیتشان برای ساختن سهم خود در آینده قرار می گیرند. ائتلاف سازی حرف اساسی را می زند و الان شاهد هستیم که ایران، روسیه، سوریه، عراق، لبنان و یمن در یک محور هستند و آن طرف محور آمریکا و اروپا، ترکیه و عربستان قرار دارند. تعیین تکلیف سوریه، تعیین تکلیف منطقه و بلکه جهان خواهد بود. در مجموع برای منطقه طرحی به نام خاورمیانه بزرگ در دوره «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه وقت آمریکا طراحی شده بود تا نقشه خاورمیانه را تغییر دهند. نیت همچنان تغییر است، اما محور مقاومت در مقابل این طرح و نقشه ایستادگی کرد.

در ادامه این نشست دکتر رضا جلالی استادیار روابط بین الملل دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز با بررسی نقش منطقه ای ایران در تحولات خاورمیانه پرداخت و گفت: ایران با داشتن چهار مولفه قدرت ژئوپلتیک، قدرت جمعیتی، قدرت نظامی و اقتصاد ملی، می تواند بازیگر مهمی در منطقه باشد. با این حال تا پیش از توافق هسته ای، ایران با تحریمهای ناعادلانه ای در سه حوزه، هسته ای، حقوق بشر و موشکی مواجه بود. در جریان مذاکرات هسته ای ما شاهد بودیم که سیاست های کاخ سفید با کنگره کاملا متفاوت و بعضا متضاد بود. از ۴۳۵ نفر نماینده مجلس نمایندگان، ۲۲۴ نفر آنها متعلق به جمهوریخواهان بودند. اگر نومحافظه کاران دولت «جرج بوش» دوم، به دولت ترامپ وارد شوند، احتمال دگرگونی ثبات و نظم منطقه ای بر ضد ایران وجود خواهد داشت. در حوزه منطقه ای اگر مداقه کنیم، از ۵۸ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی که سال گذشته در اجلاس استانبول شرکت کردند، به جز ۴ کشور باقی کشورها با ایران همگرایی ندارند؛ که می بایست ایران این ظرفیت را داشته باشد که این واگرایی را به همگرایی مبدل کند.

جلالی در ادامه افزود مسئله بعدی درگیری ها در منطقه بین النهرین است. درگیری هایی که در منطقه غرب عراق و شرق سوریه وجود دارد. مساله اصلی در این منطقه، بحران داعش است. جریان نوسلفی که با اندیشه های سید قطب در کشور مصر شکل گرفت، که دو گروه از آن پدید آمد: نو سلفی های شمال آفریقا که داعش محصول آن است و نوسلفی های شبه قاره هند که جریان دیوبندی ها و نقشبندیها که نماینده آن طالبان است. نقطه تلاقی این دو گروه هم اینک در منطقه موصل عراق و رقه سوریه است که به شکل گیری خلافت خود خوانده ای در این منطقه منجر شده است.

جلالی در پایان صحبتهای خود گفت: با به بدست گرفتن قدرت توسط دونالد ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷، شاهد یک رخداد خواهیم بود که آن عبارت است از تقابل و تعامل دوقدرت و هژمونی جهانی به رهبری آمریکا و هژمونی منطقه ای به رهبری ایران خواهیم بود. اگر بحران خاورمیانه مرتفع شود، با توجه به کشمکش آمریکا با چین، رقابتهای منطقه ای به حوزه چین و جنوب شرق آسیا منتقل خواهد شد.

در ادامه، این نشست با پرسش و پاسخ حضار دنبال شد. دکتر جلالی در پاسخ به سوالی در خصوص وضعیت عربستان با توجه به تنش در روابط این کشور با مصر و اینکه امکان یک ائتلاف منطقه ای به نفع ایران را می توان متصور بود گفت: عربستان هم اینک با بحران جانشینی مواجه است، این کشور وارد جنگ نیابتی شده است و طرف مقابلش فقط ایران است. تشکیل محور سنی به رهبری عربستان به خاطر همین موضوع است. ائتلاف عربی در جنگ یمن، یک حربه ای بود که این کشور بتواند برای مدتی از بحران داخلی بر سر مسئله جانشینی گریز داشته باشد. اما مسئله مهمتر جنگ سرد میان ایران و عربستان است که دو کشور جنگ نیابتی در منطقه دارند. به نظر می رسد با توجه به مسئله سوریه، و همکاری ایران و روسیه دراین باره، ائتلاف منطقه ای به نفع ایران، به جهت اختلاف کشورها درباره برخی مسائل خاورمیانه، فعلا دور از تصور باشد.

در ادامه دستمالچی در خصوص این پرسش که ارزیابی وی از نقش ترکیه در سوریه و ترور سفیر روسیه در این کشور چیست، گفت: ترکیه از دیر باز سوریه را به عنوان شامات و جز قلمرو خود می دانسته است و اردوغان هم تئوری پردازی آن را با نوعثمانی گرایی انجام داد و به همین دلیل به بحران سوریه وارد شد. در خصوص ترور سفیر روسیه در ترکیه دو فرضیه برای این امر می توان متصور بود؛ اول اینکه ضارب که سرتیم محافظ سفیر بود، شخصا و با انگیزه های اعتقادی دست به این عمل زده است که این ممکن است ناشی از افزایش سطح مطالبات مردم در قبال حلب توسط دولتمردان ترکیه بوده است که این عمل را به دنبال داشته است. فرضیه دوم این است که در آستانه اجلاس سه جانبه مسکو، این ترور طراحی بوده است از جانب خود ترکیه تا اجلاس مسکو را تحت تاثیر قرار دهد. بدین دلیل که در آن اجلاس باید تعهداتی می داد که نه خودش می خواست نه غرب خواهان آن بود. فرضیه سوم این است که نفوذ دستگاههای اطلاعاتی آمریکایی و اسرائیلی بوده است که میخواستند اجلاس مسکو را تحت تاثیر قرار دهند؛ اگر این فرض صحیح باشد باز هم اردوغان متضرر میشود به این دلیل که چگونه اسرائیل و آمریکا می توانند تا این رده نفوذ کنند و چنین عملیاتی را انجام دهند. اما برنده اصلی این مسئله روسیه بود که با مدیریت این قضیه توانست ترکیه را هم تحت تسلط خود بگیرد.
کد مطلب : ۵۹۴۹۶۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما