قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در گفتگویی با الوقت، به بررسی تحولات و قطب بندیهای جدید در خاورمیانه پرداخت و گفت یکی از مهمترین ائتلافها و نزدیکیها، ائتلاف روسیه و ترکیه می باشد که اخیرا صورت گرفته است. اما باید توجه داشت که مناسبات روسیه و ترکیه در مقطع فعلی یک ائتلاف مصلحتی است که با توجه به شرایطی که اکنون وجود دارد، شکل گرفته است. زیرا هر دو طرف احساس میکنند در اثر سردی مناسباتشان با غرب، موقعیتشان در معرض تهدید قرار گرفته است. محبعلی با اشاره به وضعیت سیال در خاورمیانه گفت، در این وضعیت، شرایط کشورها و قدرتهای منطقهای و بین المللی دخیل در بحرانهای خاورمیانه نیز دچار فرازونشیب شده است. امروز ایالات متحده آمریکا نسبت به چند سال پیش دیگر آن نفوذ و قدرت تصمیم گیری را ندارد و در عوض موقعیت روسیه در منطقه بهبود پیدا کرده است. در این میان اتحادیه اروپا در خاورمیانه به محاق رفته است و نقشی در این منطقه ندارد.
آنچه در پی می آید متن کامل این گفتگوست:
خاورمیانه به عنوان بحرانی ترین منطقه در جهان طی سالهای اخیر به شمار میرود. اما بعد از تحولات بیداری اسلامی این تحولات در سطح وسیع تری انجام گرفت و در بسیاری از کشورها شاهد تغییر رژیم و سپس بی ثباتی و بحران بوده وهستیم. ارزیابی شما از تحولات خاورمیانه چیست؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ساختار امنیتی خاورمیانه دچار تغییرات عمدهای شد و همزمان مداخله نظامی شوروی در افغانستان نیز یک سری تحولات را منطقه رقم زد. لذا ساختار امنیتی که در گذشته وجود داشت فروپاشید. اما مهمترین تحولات در منطقه بعد از حادثه 11 سپتامبر کلید خورد که شامل فروپاشی حکومت طالبان در افغانستان و حکومت صدام در عراق بود. بعد از سقوط صدام یک حکومت با اکثریت شیعه در عراق روی کار آمد و بنابراین تغییرات ژئوپلیتیکی را در منطقه شاهد بودیم. از جمله این تغییرات آن بود که نقش عربستان در عراق کاهش پیدا کرد و یا حتی میتوان گفت از بین رفت. ریاض در این برهه احساس کرد که موقعیتش در مقابل ایران در حال تضعیف است. ترکیه نیز از روی کار آمدن یک حکومت شیعه در عراق نگرانیهایی داشت. آنها از چند جهت احساس نگرانی میکردند؛ نخست افزایش قدرت ایران و دیگر شکل گیری قدرتهایی مانند کردها یا شیعیان در همسایگی آنها. این تحولات و نگرانیها ادامه پیدا کرد و در این مدت نیز نه عراق و نه افغانستان ثبات پیدا نکردند. پس از آن شاهد تحولات بیداری اسلامی در منطقه بودیم. این تحولات نیز بعضا به نفع کشورهایی چون عربستان و ترکیه از یک سو یا ایران و حزب الله از سوی دیگر بود و بعضا نیز به ضرر آنها. در نتیجه وضعیت و ساختار خاورمیانه به صورت کلی دچار تحول شد.
آیا با توجه به وسعت بحرانها میتوان چشم اندازی را برای آینده خاورمیانه و بحرانهای این منطقه ترسیم کرد؟
درواقع تا ساختار جدیدی متناسب با شرایط جدید و موازنههای جدید شکل نگیرد، نمیتوان انتظار داشت که خاورمیانه روی آرامش به خود ببیند. این وضعیت نیز ممکن است مدتها ادامه داشته باشد. یکی از تحولات جدیدی که این روزها اتفاق افتاده و بر مناسبات خاورمیانه اثرگذار خواهد بود روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری جدید ایالات متحده و احتمال نزدیکی دولت جدید واشنگتن با روسیه است. در این میان ممکن است در اروپا نیز بعد از خروج انگلیس از اتحادیه، راستها در این قاره قدرت بگیرند که این مسئله نیز اثرات خود را بر وضعیت خاورمیانه بر جای خواهد گذاشت. لذا باید منتظر این تحولات و تاثیرات آنها بر خاورمیانه باشیم.
در حال حاضر چه ائتلافها و قطب بندیهای جدیدی در منطقه خاورمیانه شکل گرفته و این ائتلافها تاچه حد حائز اهمیت است؟
یکی از مهمترین ائتلافها و نزدیکیها، ائتلاف روسیه و ترکیه است که اخیرا صورت گرفته است. اما باید توجه داشت که مناسبات روسیه و ترکیه در مقطع فعلی یک ائتلاف مصلحتی است که با توجه به شرایطی که اکنون وجود دارد، شکل گرفته است. هر دو طرف احساس میکنند در اثر سردی مناسباتشان با غرب، موقعیتشان در معرض تهدید قرار گرفته است. روابط روسیه با اروپا، ایالات متحده آمریکا و ناتو بعد از قضیه اوکراین، دچار بحران شد. لذا از آنجایی که مسکو میدانست که هزینه جنگ در اروپا بسیار زیاد است و آن درگیری را به جایی دورتر از مرزهای خودش منتقل کرد و وارد قضیه سوریه شد.
ترکیه نیز بعد از تحولات اخیر، مناسباتش با اروپا و آمریکا دچار سردی شد و برای آنکه بتواند ابزاری در مقابل آنها داشته باشد، ناچار شد روابطش را هم با روسیه بازسازی کند و هم با رژیم اسرائیل. آنکارا به نوعی روابطش با تهران را نیز بهبود بخشید تا بتواند از این ابزارها برای حفظ موقعیت خود استفاده کند.
اما همانطور که اشاره کردم این ائتلافها مصلحتی است و خیلی نمیتوان روی آنها حساب کرد. میدانیم که منافع روسیه و ترکیه در سوریه همراستا نیست و دو طرف منافع مختلفی را دنبال میکنند. اما به نظر میرسد در برهه فعلی مسکو و آنکارا با یک تقسیم نفوذ میخواهند به نوعی اوضاع را در سوریه آرام کنند که در این میان معارضین مسلح سهم ترکیه و دولت سوریه سهم روسیه شده است.
همچنین تا زمانی که دولت ترامپ سیاستهای جدیدش را در قبال منطقه در پیش بگیرد نمیتوان به درستی تحولات منطقه را پیش بینی کرد. زیرا رابطه آمریکا با رژیم اسرائیل، کشورهای عربی، ترکیه و به خصوص اروپا و روسیه بسیار حائز اهمیت است. در این شرایط باید ببینیم که آیا باز هم ائتلاف ترکیه و روسیه ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر. فعلا اینگونه میتوان ارزیابی کرد که مسکو و آنکارا با توجه به شرایط پیش آمده به یکدیگر نیاز دارند تا شرایط تغییر کند. این تغییر شرایط نیز در وهله نخست به سیاستهای جدید آمریکا در منطقه بستگی دارد.
با توجه به شرایطی فعلی چه سناریوهایی را برای خاورمیانه، ائتلافها و بحرانهای موجود میتوان پیش بینی کرد؟
سرنوشت خاورمیانه فعلا دچار ابهام است و این احتمال وجود داد که درگیریها در عراق و سوریه ادامه پیدا کند و تبدیل به یک بحران مزمن شود. همچون درگیری اسرائیل با فلسطینیها و اعراب که همچنان ادامه دارد و نمیتوان چشم اندازی را برای آن پیش بینی کرد لذا ممکن است این وضعیت برای عراق و سوریه نیز به شکلی تداوم یابد.
سناریوی دیگری که در خصوص آینده تحولات خاورمیانه میتوان به آن اشاره کرد، تجزیه کشورها و یا ایجاد ائتلافهای جدید داخل این کشورهاست. این ائتلافها هم میتواند منافع قدرتهای منطقهای را در بر داشته باشد و هم قدرتهای بینالمللی را. یعنی به عنوان مثال به صورتی که عراق و سوریه وضعیت جدیدی داشته باشند که هم عربستان از آن راضی باشد، هم ترکیه، هم آمریکا و هم اروپا.
در مورد سوریه وضعیت ایده آل آن است که با رای مردم حکومت بی طرفی روی کار بیاید تا تمام طرفهای دخیل در این بحران مانند ترکیه، روسیه، ایران، آمریکا، اتحادیه اروپا، اعراب و اسرائیل از این وضعیت رضایت داشته باشند. هنوز قابل پیش بینی نیست که کدام یک از این سناریوها بوجود بیاید و درباره هر یک از آنها احتمالاتی مطرح است.
از سوی دیگر به نظر میرسد کردها همچنان به سمت تشکیل یک کشور مستقل در حال حرکت هستند که این مسئله میتواند هم تحولاتی را در عراق و سوریه شکل دهد و هم ترکیه را دچار بحران جدی کند.
با در نظر گرفتن شرایط در سوریه و عراق امروز کدام کشورها در منطقه دست برتر را دارند و کدام کشورها در موقعیت ضعیف تری قرار گرفتهاند؟
این مسائل نسبی است؛ به عنوان مثال عربستان در برههای وضعیت بهتری داشت اما امروز به دلیل مزمن شدن یا فرسایشی شدن جنگ در یمن، وضعیت سوریه و کاهش روابطش با مصر، موقعیتش نسبت به یکی دو سال قبل دچار ضعف شده است. از سوی دیگر ترکیه با تغییر نسبی سیاستهایش و گردش به سمت روسیه، توانست موقعیت خود را به صورت نسبی در سوریه بهبود ببخشد. قدرت ایران در این کشور نیز تثبیت شده است. در عراق نیز وضعیت خیلی قابل پیش بینی نیست و به طور کلی اوضاع در این منطقه سیال است. در این وضعیت سیال، شرایط کشورها و قدرتهای منطقهای و بین المللی دخیل در بحرانهای خاورمیانه نیز دچار فرازونشیب شده است. امروز ایالات متحده آمریکا نسبت به چند سال پیش دیگر آن نفوذ و قدرت تصمیم گیری را ندارد و در عوض موقعیت روسیه در منطقه بهبود پیدا کرده است. در این میان اتحادیه اروپا در خاورمیانه به محاق رفته است و نقشی در این منطقه ندارد. اما همانطور که اشاره کردم نمیتوان گفت که این وضعیت ثابت خواهد ماند بلکه با یک سری تحولات ممکن است این وضعیت نیز دستخوش تغییرات شود و جایگاه کشورها نیز عوض شود.