دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا با سخنان جنجالبرانگیز و غیر دیپلماتیک خود یکی از سوژههای رسانههای جهان در چند ماه گذشته بوده است. میلیاردر نیویورکی در یکی دیگر از گفتههای غیر کارشناسانه خود در ابتدای هفته اخیر، ابراز داشت که "ضروری است که ایالات متحده آمریکا، نفت عراق را در قبال هزینهای که برای به اصطلاح آزادسازی عراق در سال 2003 متحمل شده است، برای خود بردارد. او همچنین اظهار داشت، اگر آمریکا بر نفت عراق کنترل داشت، اکنون شاهد ظهور داعش در این کشور نبودیم."
این سخنان ترامپ در راستای گفتههای سابق او براین مبنا که دیگر آمریکا در خارج از این کشور در قبال محافظت از متحدان خود هیچ هزینهای را متحمل نخواهد شد، قابل تحلیل است. از اینرو، کشورهایی که خواهان حمایت آمریکا هستند میبایست هزینههای دفاع از خود را بپردازند.
با این وجود سخنان اخیر ترامپ در ارتباط با بهرهبرداری آمریکا از نفت عراق نه تنها در راستای این اصل سیاست خارجی ترامپ قابل تبیین نیست، بلکه کاملا بر خلاف اصول دیپلماتیک و حقوق حاکمیت ملی کشور عراق است. پرداخت کردن هزینه دفاع، در قالب میل و رغبت کشورها قابل تعریف است، یعنی کشورهای غرب آسیا و یا هر منطقه دیگر، در صورت تمایل می توانند بخشی از بودجه خود را به دفاع نیروهای ارتش آمریکا از خود اختصاص میدهند؛ اما سخنان رئیسجمهور جدید آمریکا نه تنها بر مبنای این اصل قابل ارزیابی نیست، بلکه به نوعی زیر سوال بردن حاکمیت ملی کشور عراق نیز می باشد.
در همین راستا، سخنان غیردیپلماتیک میلیاردر نیویورکی، واکنش حیدر العبادی نخست وزیر کشور عراق را در پی داشته است. عبادی در نشست خبری هفتگی خود در 24 ژانویه 2016 (5 بهمن 1395) اظهار داشت: «مشخص نیست که نیت ترامپ از این سخنان چیست، آیا مراد او سال 2003 است و یا منظور او حفاظت از پالایشگاههای نفتی این کشور در برابر کنترل آنها از سوی داعش است. عبادی تاکید کرد نفت عراق بر اساس قانونی اساسی کشور متعلق به مردم عراق است و هیچ نیرویی نمیتواند خواهان کنترل بر منابع نفتی این کشور باشد».
همچنین، عبادی در بخشی دیگر از سخنان خود تناقضهای موجود در مواضع ترامپ را مورد بحث قرار میدهد. بر این مبنا که ترامپ بارها بر این موضوع تایید گذاشته است که نه تنها از کمکهای مالی و تسلیحاتی آمریکا به بغداد در راستای مبارزه با تروریسم و داعش کم نخواهد شد، بلکه بر کمکهای آنها به نیروهای عراقی نیز افزوده خواهد شد.
در تحلیل این موضع غیرسیاسی و متناقض ترامپ در باب مالکیت و کنترل بر نقت عراق میتوان دو سناریو را طرح کرد. سناریوی اول براین مبنا است که سخنان ترامپ هوشمندانه و عقلانی بوده است و به نوعی یکی از اهداف تیم جدید سیاست خارجی آمریکا ورود خزنده و تدریجی به داخل کشور عراق است. در این میان، آنها به داشتن سهمی از درامدهای نفتی عراق چشم دوختهاند، به نحوی که در برابر حمایت و دفاع ظاهری از دولت عراق، خواهان دریافت هزینه های خود از منابع نفتی این کشور هستند. اما سناریوی دوم بر این اساس قابل طرح است که ترامپ اساسا به دلیل بی اطلاعی از مسائل و موضوعات سیاسی این سخنان را بر زبان آورده و هدفی از بیان آنها نداشته است. در واقع ناآگاهی رئیس جمهور جدید آمریکا از قواعد حقوقی بینالمللی و شخصیت غیر عادی (غیرنرمال) او سبب شده است که سخنانی را در محافل رسمی اظهار کند که در شان یک سیاستمدار نباشد.
با همه این احوال، اظهارات و اقدامات عجولانه ترامپ بعد از در درست گرفتن رسمی قدرت در 20 ژانویه 2016 میتواند برای این کشور گران تمام شود. در عراق هم در شرایط کنونی این مساله کاملا مشهود است. از یک سو موجی از مخالفتها در برابر ترامپ در ارتباط با تملک آمریکا بر ذخایر نفتی این کشور شکل گرفته است و از سوی دیگر متعاقب دستور او برای انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل از تلآویو به بیتالمقدس، موجی از اعتراضات جدی در سراسر کشورهای اسلامی ظاهر شده است. در همین ارتباط، مقتدی صدر با صراحت تمام این اقدام ترامپ را نوعی ضدیت با مسلمانان ابراز میکند و در صورت تحقق این سناریو براین باور است که باید سفارت آمریکا در عراق تعطیل شود و دیگر در این کشور جایی برای دشمنان مسلمانان نیست.