۰
پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۲۶

روباه پير با ايران هراسي ازارتجاع عرب سواري مي گيرد

بررسي چرايي تمركز انگليس و كشورهاي اروپايي بر خليج فارس
روباه پير با ايران هراسي ازارتجاع عرب سواري مي گيرد
غرب آسيا در حال تجربه شرايط بسيار حساسي است، شرايطي که بدون شک مي توان از آن به عنوان پوست اندازي منطقه ياد کرد. به طور معمول نظم هاي حاکم بر مناطق مختلف به دنبال تحولات و به ويژه جنگ ها تغيير مي کنند و به تدريج شرايط براي ظهور نظم جديد مهيا مي شود. در غرب آسيا نيز در شرايط کنوني چنين شرايطي حاکم شده است. در چندين دهه گذشته نظم مورد نظر کشورهاي غربي بر منطقه حاکم شده است و بازيگران منطقه اي در اين نظم تنها تابعي از روابط قدرتي در عرصه بين الملل بوده اند. اما تحولات جهان عرب که از سال 2011 شروع شد فرصت هاي لازم را براي محور شدن کشورهاي منطقه اي مهيا کرد. در اين ميان تحولات سوريه به عنوان نقطه عطف اين نظم شناخته مي شود، چرا که بدون شک برندگان و بازندگان اين بحران در نظم منطقه اي جديد نيز محوريت خواهند داشت. طبق تمامي شواهد موجود، ايران يکي از مهم ترين برندگان اين تحولات بوده است و اين به معناي بازنده بودن محور ارتجاع عربي است. از سوي ديگر رئيس جمهور جديد آمريکا نيز بارها اعلام کرده است که تمايل چنداني براي استمرار سياست هاي مداخله جويانه در منطقه ندارد و بيشتر به دنبال بازسازي اقتصادآمريکا از طريق راهبرد نگاه به درون است. اين مسئله باعث شده است تا کشورهاي عربي خود را در برابر نفوذ ايران در منطقه تنها ببينند و به ناچار دست به دامان کشورهاي اروپايي شده اند. در اين مطلب با توجه به آنچه رفت به بررسي بازگشت انگليس به منطقه پس از 4 دهه، تاسيس اولين مرکز فرماندهي ناتو در خليج فارس و دلايل تمرکز اروپايي ها بر خليج فارس خواهيم پرداخت.

بازگشت انگليس به منطقه

انگليس پس از چهار دهه غيبت بار ديگر به صورت رسمي به خليج فارس بازگشته است. اين بازگشت پس از آن صورت گرفت که به طور رسمي پايگاه بزرگ نيروي دريايي انگليس در بحرين افتتاح شد. اين پايگاه اولين مقر نظامي بريتانيا در منطقه خليج فارس در 40 سال اخير محسوب مي شود. لندن قصد دارد پايگاه دريايي خود را در بحرين به دومين مرکز عمليات نيروي دريايي سلطنتي اين کشور پس از پايگاه پورتسموث، در جنوب انگليس تبديل کند، به طوري که کشتي هاي جنگي انگليس براي سوخت گيري و تعمير، نياز به بازگشت به کشورشان نداشته باشند. به دنبال اين اقدام، ترزا مي، نخست وزير انگليس، نيز که چند ماه پيش جايگزين ديويد کامرون شده است، در نشست اخير دو روزه شوراي همکاري خليج فارس در بحرين شرکت کرد و مواضع بسيار تندي عليه ايران گرفت.

ترزا مي، در اختتاميه نشست سران شوراي همکاري خليج فارس که سي و هفتمين دوره آن در منامه بحرين برگزار شد، ايران را تهديدي آشکار براي منطقه خليج فارس خواند! وي در سخنان خود در اين نشست گفت: ما به دنبال شراکت استراتژيک با همپيمانانمان در شوراي همکاري خليج فارس هستيم تا با تهديدات جدي ايران در منطقه رويارويي کنيم، همکاري استراتژيک با شوراي همکاري خليج فارس براي لندن بسيار حائز اهميت است و ما تمام تلاش خود را براي ارتقاي آن به کار مي گيريم. نخست وزير انگليس اين را هم گفت که نظاميان ما در بحرين براي حفاظت از امنيت خليج فارس، انگليس و جهان مستقر هستند و ما به دنبال بالابردن هرچه بيشتر سطح امنيت در منطقه هستيم. امنيت و ثبات کشورهاي شوراي همکاري خليج فارس، امنيت و ثبات انگليس است. وي تصريح کرد: به منظور تقويت امنيت کشورهاي منطقه خليج فارس از «يک مشارکت امنيتي» حمايت مي کند که شامل سرمايه گذاري دفاعي و آموزش نظامي در بحرين و اردن هم بشود. اين اظهارات به خوبي نشان دهنده چرايي بازگشت انگليس به خاورميانه است. در واقع شاه بيت تمامي اظهارات نخست وزير انگليس مقابله با ايران و کوبيدن بر طبل ايران هراسي است. کاري که پيش از اين و زماني که انگليس از اتحاديه اروپا جدا شده بود، آمريکا انجام مي داد!

تاسيس اولين مرکز فرماندهي ناتو در خليج فارس

اما جداي از بازگشت انگليس به منطقه، سازمان کشورهاي عضو پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) نيز روز سه شنبه اولين مرکز فرماندهي خود در کويت را تاسيس کرد. اين مرکز فرماندهي طي نشستي با حضور «ينس استولتنبرگ»، دبير کل ناتو و در چارچوب طرح ابتکاري نشست استانبول براي همکاري بين کشورهاي عرب خليج فارس و ناتو تاسيس شده است. وزير خارجه کويت در سخنراني خود در اين نشست، بر اهميت تقويت همکاري و تحکيم روابط با سازمان ها و هيئت هاي منطقه اي و بين المللي با هدف مقابله با چالش هاي خطرناک پيش روي کشورهاي جهان به ويژه پديده منفور «تروريسم» تاکيد

کرد. دبير کل ناتو نيز در اين نشست مدعي شد که اين مرکز منطقه اي «با هدف ايجاد همکاري در ثبات منطقه در بلند مدت» تاسيس شده است. وي افزود، اين مرکز در تاريخ تاسيس ناتو، در نوع خود اولين مرکزي است که در منطقه خليج فارس تاسيس مي شود و مرکز مذکور براي همکاري بين ناتو و شرکاي آن در خليج فارس در همه زمينه ها به ويژه در خصوص جنگ عليه تروريسم مرکزي فعال و پويا خواهد بود. نکته جالب در اين مورد اين که ناتو با شعار مبارزه با تروريسم به خليج فارس قدم نهاده است در حالي که اين سازمان همواره عامل جنگ در منطقه بوده است. آمريکا نيز در زمان بوش پسر با همين شعارها به منطقه لشکرکشي کرد.

ناتو از ابتداي هزاره سوم همواره در بحران هاي منطقه اي نقش منفي ايفا کرده است. پس از آغاز جنگ افغانستان و جنگ عراق در سال هاي 2001 و 2003 نيروهاي ناتو در چهارچوب جنگ عليه تروريسم، حوزه فعاليت هاي خود را به داخل مرزهاي اين دو کشور نيز گسترش دادند. در مورد بحران سوريه نيز در اوت 2013 آمريکا با پشت گرمي ناتو ادعاي استفاده دولت دمشق از سلاح هاي شيميايي را بر سر زبان ها انداخت و بي هيچ پشتوانه قانوني از سوي سازمان ملل بر طبل جنگ نظامي کوبيد. نقش ناتو در اين داستان سرايي بسيار پررنگ بود و ماه ها بعد با انتشار گزارشات بازرسان بين المللي از مناطق شيميايي شده، ثابت شد که شورشيان در سوريه از سلاح هاي شيميايي استفاده کرده بودند تا به آمريکا و ناتو بهانه واهي براي حمله به سوريه، براندازي «بشار اسد» و بالاخره کنترل ثروت هاي نفتي را بدهند.

ليبي نيز مهم ترين مثال دخالت هاي ناتو است. ليبي دهمين توليدکننده نفت در جهان است. ناتو و آمريکا به اين کشور حمله و قذافي را برکنار و کشور را به حال خود رها کردند.. اکنون از ليبي تنها يک نام وجود دارد و کشور عملاچند پاره شده است و داعش بر بخش هايي از اين کشور مسلط است. پس از گذشت دوسال از انقلاب ليبي و سقوط حکومت ديکتاتور «معمر قذافي»، ثروت نفتي ليبي توسط آمريکا و ناتو کنترل مي شود. آمريکا و متحدانش به ويژه انگليس و فرانسه، تحت پوشش قطعنامه سازمان ملل درباره «منطقه پرواز ممنوع» و «حفاظت از غيرنظاميان» ليبي به اين کشور وارد شدند، اما اکنون غيرنظاميان بيشتري زير «حفاظت» آمريکا و ناتو جان خود را از دست مي دهند تا در زمان حکومت قذافي! در واقع ناتو نيز با شعار مبارزه با تروريسم به خليج فارس براي اولين با به صورت رسمي اردو کشي کرده است.

اما واقعا دليل اصلي اين اقدامات اخير در منطقه چيست؟ چرا خليج فارس بار ديگر براي استعمار گران قديمي اين همه مهم شده است؟

پيروزي ترامپ

پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آمريکا باعث نگراني برخي شيخ نشين هاي خليج فارس شده است. ترامپ بارها در سخنان خود تاکيد کرده که دوران حمايت مجاني از کشورهاي عربي تمام شده است و ما نبايد به خاطر آن ها هزينه کنيم. از سوي ديگر ترامپ در شعارهاي انتخاباتي خود به صراحت تاکيد کرده است که نوع نگاه وي براي احياي دوباره آمريکا «خيزش از درون» است و اين امر احتمال دارد نقش خارجي آمريکا را کمرنگ کند. اگر اين مسئله هم رخ ندهد، مواضع ترامپ از تمرکز او بر درياي چين جنوبي و تلاش براي محدودسازي چين خبر مي دهد.

در اين ميان در صورتي که ترامپ نگاه به درون را به عنوان استراتژي آتي آمريکا انتخاب کند و يا توجه کاخ سفيد را از غرب آسيا کم کند و به شرق آسيا و چين بپردازد، کشورهاي عرب حاشيه خليج فارس که موجوديت و بقاي خود را منوط به حمايت هاي آمريکا مي دانند با چالش امنيتي جدي مواجه خواهند شد، چرا که کمرنگ شدن حضور آمريکا در منطقه به معناي تنها شدن اين کشور ها است که هيچ عمق راهبردي و توان نظامي خاصي ندارند. از اين رو اين کشورها به دنبال شريک جديدي هستند.

انگليس نيز اين مسئله و نگراني را به خوبي درک کرده و سعي دارد در صورت ممکن جاي خالي آمريکا را در اين مورد پُر کند. به همين دليل ترزا مي در سخنراني خود در نشست شوراي همکاري خليج فارس تاکيد کرد، انگليس در مقدمه هرگونه پروژه اي براي دفاع از ثبات و امنيت شرکايش در شوراي همکاري خليج فارس خواهد بود. از سوي ديگر ناتو نيز با تاسيس اولين مرکز فرماندهي خود در خليج فارس پيام سياست خارجي ترامپ را به خوبي دريافت کرده است.

نفوذ ايران در منطقه

ايران در چند سال اخير توانسته است با استفاده درست از تحولات جهان عرب و کمک هايي که به کشورهاي منطقه براي مقابله با تروريسم کرده خود را به عنوان کشوري قدرتمند و پرچمدار مبارزه با تروريسم در بين ملت هاي منطقه معرفي کند. اکنون به صورت قطع مي توان گفت هيچ مسئله اي در منطقه بدون موضع ايران قابل حل نيست. اين در حالي است که جبهه غربي- عربي در چند سال گذشته به دنبال نابود کردن محور مقاومت بودند. در واقع زماني که کشورهاي غربي به اين نتيجه رسيدند که نمي توانند به صورت مستقيم وارد نوعي نبرد نظامي با ايران شوند متحدان ايران را تحت فشار گذاشتند. در اين راستا در 5 سال گذشته تمام تلاش ارتجاع عرب بر اين امر استوار بوده است تا سوريه به عنوان متحد ايران نابود شود، در عراق نيز طرح چند پاره کردن کشور کليد خورد، يمن نيز به عنوان کشوري که مهم ترين جنبش آن يعني انصارالله خود را پيرو محور مقاومت معرفي کرده است در دو سال گذشته هدف حملات همه جانبه عربستان قرار گرفته است، لبنان نيز به مدت 30 ماه با کارشکني سعودي ها بدون رئيس جمهور بود و اين کشور وارد نوعي بحران سياسي شده
بود.

اما اکنون تمام اين توطئه ها به سودِ ايران در حال به نتيجه رسيدن است. در سوريه با وجود آنکه دشمنان اين کشور در 5 سال گذشته تنها راه حل اين بحران را نظامي مي دانستند و سقوط بشار اسد را بسيار محتمل مي ديدند حال بر لزوم حل بحران سوريه از طريق مذاکره تاکيد مي کنند، مذاکراتي که در آن هم خبري از آمريکا نيست. اما در چند ماه اخير پيروزي هاي ارتش سوريه باعث شده تا حلب به عنوان مهم ترين عرصه نبرد در بحران سوريه آزاد شود و کشورهاي حامي راه حل نظامي در سوريه عقب نشيني کرده و ناچار به پذيرش بشار اسد شوند. ترکيه در اين مورد مهم ترين مثال است. اين کشور همه تلاش هاي خود را به کار برد تا تروريست ها در سوريه بتوانند دولت اين کشور را ساقط کنند اما اکنون با عقب نشيني بسيار محسوس در کنار ايران و سوريه قرار گرفته است و در حال بررسي راه حل هاي سياسي براي حل بحران سوريه است. در عراق نيز کمک هاي ايران باعث شد تا تروريست ها که سوداي تصرف بغداد را در سر داشتند از تمام مناطق اشغال شده عقب نشيني کنند و اکنون تنها در بخش هايي از غرب موصل حضور دارند.

بحران رياست جمهوري لبنان نيز پيروزي بزرگي براي ايران بود چرا که عربستان پس از دو سال و نيم مجبور شد که ميشل عون گزينه مورد نظر حزب الله را براي رياست جمهوري بپذيرد. در بحران يمن نيز عربستان با تمام تلاش هاي خود نتوانسته است که يک قدم انصارالله و انقلابيون اين کشور را وادار به عقب نشني کند. اين در حالي است که طرح حمله برق آسا و پيروزي فوري براي يمن در نظر گرفته شده بود اما اکنون شهرهاي جنوبي عربستان به عرصه خودنمايي موشک هاي بالستيک انصارالله يمن تبديل شده است و عربستان در باتلاق يمن خود را گرفتار مي بيند.

ايران هفتمين قدرت جهان

در اين مورد نيز اخيرا گزارش جالبي منتشر شده است. پايگاه «امريکن اينترست» در گزارشي تحت عنوان «هشت قدرت بزرگ 2017» به قدرت هاي برتر جهان پرداخته و در اين گزارش ايران را در شمار هشت قدرت برتر دنيا و در رده هفتم معرفي کرده است. در اين گزارش در قسمت مربوط به ايران آمده است: «جنگ هاي نيابتي بين ايران و عربستان در سال 2016 بيشتر از هر موقع ديگري در جريان بود و همين طور که به پايان سال 2016 و ابتداي سال 2017 نزديک شديم ايران در اين جدال بهتر عمل کرد و پيشي گرفت. با اين که عربستان داراي نيروي نظامي و ارتش قدرتمندي است اما نتوانست با ايران در طول اين 16ماه گذشته مقابله کند.»

اين گزارش ضمن اشاره به گسترش نفوذ ايران در خاورميانه مي افزايد: «تهران از انتخاب «ميشل عون» در لبنان و رشد قابل ملاحظه حزب الله بهره مند شد و از سوي ديگر عربستان با چشيدن طعم شکست در لبنان تمام کمک هاي مالي خود را به بيروت قطع کرد.» اين رسانه در ادامه آورده است: «در سوريه متحدين شيعي به بشار کمک کردند تا «حلب» را از داعش پس بگيرد. ايران همينطور برنده جدال عراق بود و توانست اوضاع را به نفع خودش در آنجا به کنترل در آورد.»

نتيجه

خليج فارس در چند ماه اخير شاهد تحولات مهمي بوده است. البته اين منطقه به دليل ويژگي استراتژيکي که دارد همواره کانون تحولات بوده است. چند ماه پيش انگليس پايگاه دريايي جديد خود را در بحرين افتتاح کرد. اين پايگاه نظامي دريايي اولين پايگاه دائمي اين کشور در خليج فارس طي 40 سال گذشته است اين خبر از آنجا حائز اهميت است که انگليس همواره به عنوان يکي از کشورهاي بحران ساز در منطقه مطرح بوده است.

بنابراين علامت سوال هاي زيادي در اين مورد مطرح شد. بيشتر کارشناسان معتقد بودند که با توجه به نگاه ترامپ در سياست خارجي( که بيشتر تاکيد کرده است که از کشورهاي عربي در صورت دريافت پول حمايت مي کند) بنابراين کشورهاي عربي دست به دامان انگليس شده اند. از سوي ديگر ناتو نيز اولين مرکز فرماندهي خود در خليج فارس را تاسيس کرد.

بازگشت کشورهاي اروپايي به خليج فارس را کارشناسان از دو جنبه بررسي کرده اند. از يک طرف برخي معتقدند عدم تمايل جدي ترامپ به مسائل خليج فارس باعث شده است تا کشورهاي عربي خود را در برابر ايران تنها ببينند و دست به دامان کشورهاي اروپايي شوند و همچنين کشورهاي اروپايي سعي دارند از فرصت کاهش تمرکز آمريکا در منطقه براي بازگشت به خليج فارس استفاده کنند. از سوي ديگر برخي ها نيز معتقدند دليل اصلي بازگشت کشورهاي اروپايي به خليج فارس تلاش براي سدِ نفوذ ايران در منطقه است. ايران در چند سال گذشته توانسته است در پرونده هاي مهم منطقه اي به پيروزي برسد. در سوريه و عراق با وجود هزينه هاي زياد محور ارتجاع عرب اما تروريست ها موفق نشدند که به اهداف خود برسند. در يمن نيز عربستان به نيابت از غرب به اين کشور حمله کرد اما اکنون در باتلاق اين کشور گرفتار شده است. در لبنان نيز با وجود کارشکني هاي 30 ماهه عربستان در نهايت گزينه مورد حمايت حزب الله به عنوان رئيس جمهور انتخاب شد. در واقع در تمام اين پرونده ها ردپاي نفوذ معنوي ايران ديده مي شود. کارشناسان غربي تمام اين پيروزي ها را پيروزي ايران بر محور ارتجاع عربي مي دانند.
بنابراين نفوذ ايران روز به روز در منطقه در حال افزايش است و اين مسئله باعث نگراني کشورهاي مرتجع عربي شده است.

در پايان مي توان نتيجه گرفت که فاصله گرفتن آمريکا از خليج فارس باعث شده است تا کشورهاي اروپايي براي مقابله با ايران حضور خود در منطقه را پررنگ تر کنند. از اين رو انگليس پس از 4 دهه غيبت به منطقه بازگشته است و ناتو نخستين مرکز فرماندهي خود را در کويت تاسيس کرد.

  محمدرضا مرادي


روزنامه كيهان، شماره 21552 به تاريخ 14/11/95، صفحه 6
کد مطلب : ۶۰۶۰۳۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما