۰
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۱۱

آیا ترامپ چین را به سوی ائتلاف با روسیه سوق می‌دهد؟

آیا ترامپ چین را به سوی ائتلاف با روسیه سوق می‌دهد؟
به نظر می رسد که کاخ سفید، تحت ریاست ترامپ، سیاست خود را نسبت به چین و آسیا تغییر می دهد. ظاهرا ترامپ در دنبال کردن اهداف دولت های قبلی آمریکا برای مهار چین مصمم تر است.

برای ارزیابی صحیح از تاثیر احتمالی سیاست های رییس جمهور جدید آمریکا بر برنامه ریزی نظامی چین، لازم است که ابتدا از شرّ دو سوء برداشت متداول خلاص شویم.

اولین سوء برداشت این است که سیاست چین-ستیزی ترامپ با سیاست دولت اوباما در تضاد است.

تصمیم روی گرداندن از خاورمیانه به سوی آسیا و در پیش گرفتن مجموعه ای از اقدامات که این پیام را مخابره می کنند که آمریکا برای مناقشه با چین آماده می شود، از دوره دولت قبل آغاز شد.

در دوره اوباما بود که امریکا شروع به افزایش حضور نظامی خود در اقیانوس آرام و تقویت سیستم موجود اتحادهای نظامی با همسایگان و رقبای چین کرد. گرایش به افزایش همکاری نظامی و نظامی-فنی با تایوان، سیاستی بود که اصولا از دوره جرج دابلیو. بوش آغاز شد.

ترامپ یک طرح کلیدی را از دیپلماسی اقتصادی دولت اوباما در آسیا کنار گذاشت- پیمان «مشارکت ترانمس-آتلانتیک TPP. ولی این کار را مطلقا با انگیزه های سیاسی انجام داد. این توافق بیش از هر چیز دیگری مورد نفرت رای دهندگان به ترامپ بود، و اگر ترامپ برای حفظ آن تلاشی می کرد، این طرفداران، او را نمی بخشیدند.

گرچه دولت ترامپ مسوول تنش های ژئوپلیتیک کنونی میان آمریکا و چین نیست، ولی محتمل است که سیاست های دولت های پیشین آمریکا را با عزم و قاطعیت بیشتری ادامه دهد.

سکون نظامی

دومین سوء برداشت مربوط به نظامی شدن شتابناک در سرتاسر جهان است.

باید در ارزیابی خود، سکون و لَختی بخش عمده برنامه های نظامی را هم لحاظ کرد. به این معنا که اکنون، در قیاس با اواسط قرن بیستم، ایجاد سیستم های تسلیحاتی گران و پیچیده، سال ها به طول می انجامد تا از مرحله طرح روی کاغذ به مرحله ساخت و بهره برداری برسد. بسیاری از سیستم های جدید تسلیحاتی که تازه قرار است به کار گرفته شوند، چند دهه قبل سفارش داده شده اند. برای نمونه، ساخت موشک های چنینی DF-41 در اواخر دهه 1980 آغاز شد. تغییرات سیاسی بسیار سریع تر از ابداعات و ابتکارات نظامی-فنی اتفاق می افتد.

در نتیجه، برنامه ریزی نظامی کشورهای بزرگ همه سناریوهای پرخطر محتمل را لحاظ می کنند. و به همین دلیل برنامه ریزی نظامی چین در دهه 1990، عمدتا حول طیفی از درگیری های محتمل با ایالات متحده انجام گرفت.

چین مبانی خود را تغییر نخواهد داد

فشار فزاینده آمریکا و روسیه در برهه 2016-2014 باعث تقویت چشمگیر همکاری های چین-روسیه در حوزه های نظامی و نظامی-فنی شده است.

حجم همکاری نظامی-فنی دوجانبه کشور به سطح رکوردهای دهه 1990 و اوایل 2000 نزدیک می شود- در 2016، روسیه حدود 3 میلیارد دلار اسلحه به چین صادر کرد. به علاوه تمرین های نظامی مشترک بین این دو هم پیچیده تر و متنوع تر شده است.

دور جدید فشارهای آمریکا بر چین، انگیزه های چین را برای همکاری با مسکو تقویت می کند. تعامل نظامی روسیه و چین همین حالا هم قوی است.

این تعامل شامل تمرین های نظامی بزرگ به صورت مشترک، شامل ارتش، نیروی هوایی و دریایی، تمرین های دفاع موشکی رایانه ای، آموزش مشترک نیروهای پلیس و ضد-تروریست و تبادل هیات های نظامی می شود.

گام اساسی برای روسیه و چین می تواند ایجاد یک ائتلاف نظامی-سیاسی باشد. چنین اتحادی، شرایط را برای اقدامات مشترک دو کشور و در بخش های مختلف دنیا فراهم می کند و چین را تحت «چتر هسته ای» روسیه قرار می دهد. اما چنین حرکتی نیازمند تجدیدنظر در مبانی اساسی سیاست خارجی چین و روسیه است.

در چین، با چند دهه سابقه دوری از هر ائتلاف نظامی که جزو اصول سیاست خارجی این کشور بوده، چنین رویکردی بسیار دشوار است، گرچه می تواند دست کم مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

می توان تصور کرد که سیاست خصمانه تر دولت ترامپ می تواند به سخت تر شدن موضع تلافی جویانه چین بیانجامد و سیاست افزایش چشمگیر سرمایه گذاری در حوزه دفاعی را در این کشور موجب شود.

این امر می تواند شمار و مقیاس تمرین های نظامی مشترک بین پکن و مسکو را افزایش دهد و به گسترش محتمل برنامه های همکاری نظامی- فنی با روسیه منجر شود که به نوبه خود، موجب تسریع در پیشرفت پروژه های نظامی-فنی چین خواهد شد.

با این حال، فعلا در ظاهر قراینی دیده نمی شود که بر عزم مسکو چین برای ایجاد یک ائتلاف رسمی دلالت داشته باشد.

منبع: rbth.com

نویسنده: Vasily Kashen (کاشن پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات شرق دور و مدرسه عالی اقتصاد در مسکو است)
کد مطلب : ۶۰۷۲۲۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما