۰
دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۱۹
هشدار جنگی وزارت دفاع چین به آمریکا

زمینه ها و ظرفیت های آغاز جنگ سرد میان چین و آمریکا

زمینه ها و ظرفیت های آغاز جنگ سرد میان چین و آمریکا
شرق دور و روابط با چین در دوران ترامپ به اولویت سیاست خارجی آمریکا تبدیل خواهد شد و این نشاندهنده نگرانی آمریکا از تسلط و نفوذ چین بر کشورهای همسایه و تبدیل شدن به قدرت نخست اقتصادی و نظامی جهان در آینده است. به همین دلیل باید در انتظار تنش بیشتر میان دو کشور در حوزه های مورد مناقشه و بویژه مقابله چین با مداخلات آمریکا در مناطق پیرامونی این کشور بود، موضوعی که در صورت گسترده شدن، به معنای ظهور یک جنگ سرد جدید در سطح بین المللی خواهد بود.

روز جمعه (6 آبان 1395) سخنگوی وزارت دفاع چین در واکنش به ورود ناوگروه گشت زنی آمریکا با نام «کارل وینسون» به دریای جنوبی چین، هشدار داد که آمریکا در حال بر هم زدن توازن منطقه به دلخواه خود است و چین برای هر سناریویی آماده است.

در فضای بین المللی کنونی، چین مهمترین کانون توجهات ژئوپلتیک و دغدغه ­های امنیتی آمریکای دوره ترامپ است.

روابط چین و آمریکا یکی از اصلی ترین روابط قرن حاضر برای جامعه جهانی و همچنین هر دو کشور چین و آمریکا است. چرا که این روابط بر صحنه روابط بین الملل، مناسبات منطقه ای و کانون های سیاسی و امنیتی بویژه در حوزه شرق و جنوب آسیا و مهمتر از همه بر اقتصاد و تجارت جهانی نیز تاثیر گذار است. در دوران ریاست جمهوری اوباما ایالات متحده به خطری که در آینده از جانب چین تداوم هژمونی این کشور را در سطح جهانی تهدید می­کند واقف شد و بر این اساس با دکترین موسوم به «PIVOT TO ASIA» کانون سیاست خارجی آمریکا را از خاورمیانه متوجه شرق آسیا کرد. محورهای این دکترین که عمدتاٌ بر بازتوازن و حفظ هژمونی آمریکا و مهار کامل چین متمرکز بود بر مبنای افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه و بالا گرفتن اختلافات چین با همسایگانش قرار داشت. این دکترین را باید منعکس کننده احساس سیاستمداران آمریکایی در رابطه با مواجه شدن با واقعیت تضعیف جایگاه هژمونی این کشور و ظهور قدرت چین در سطح جهان دانست. در واقع انتخاب دونالد ترامپ و شعارهای وی برای بازسازی وجهه و قدرت تضعیف شده آمریکا و مقابله با توسعه طلبی چین در امتداد این واکنش احساسی قابل ردگیری است. حال ما با این پرسش در ارتباط با روابط ایالات متحده و چین در دوران ترامپ مواجه هستیم که آیا دوران جنگ سرد جدیدی برای آمریکا –این بار با چین- پیش رو است؟ و زمینه های شکل گیری چنین امری کدامند؟



تنش دو کشور در دریای جنوبی و شرقی چین

در سال‌های اخیر شرق و جنوب دریای چین به محلی برای تنش در روابط ایالات متحده و چین تبدیل شده است. در شرق دریای چین ایالات متحده با موضوع اختلافات میان ژاپن و چین بر سر جزایر سنکاکو و دیائویو و حمایت از تمامیت ارضی ژاپن و سایر متحدان خود مواجه است. در این زمینه ژاپن، چین را به بهره برداری یکجانبه از منابع مشترک در منطقه مورد اختلاف بر خلاف توافق امضاشده میان دو طرف در سال 2008 متهم می کند و از پکن خواسته است تا ساخت و ساز سکوهای اکتشاف نفت و گاز در دریای شرقی چین را متوقف کند. و متقابلاٌ چین به توافق ژاپن و آمریکا برای استقرار سیستم راداری دفاع موشکی پیشرفته و مذاکرات مشابه با فیلیپین در این منطقه معترض است. در دریای چین جنوبی نیز امریکا با جاه‌طلبی‌های ارضی چینی‌ها رویاروست زیرا پکن در مناطق راهبردی در دریای جنوبی اقدام به ساخت جزایر مصنوعی کرده که به دلیل بالا بردن قدرت عملیاتی نظامی این کشور با انتقاد دیگر کشورهای منطقه مواجه شده است. واقعیت آن است که افزایش توانایی‌های نظامی چین بر شدت این مشکلات افزوده است. چین هم اکنون می‌تواند تهدیدی علیه منافع واشنگتن در منطقه آسیا باشد.



شبه جزیره کره

شبه جزیره کره بخش دیگر اختلافات میان واشنگتن و پکن است. چینی ها از وجود کره شمالی به عنوان مانعی در برابر گسترش قلمروی کره‌جنوبی و قدرت آن به مرز چین بهره می­برند. هم‌چنین کره شمالی می‌تواند کارتی در دست چین برای بازی با امریکا در حوزه امنیت منطقه‌ای شبه جزیره کره باشد. در مقابل ترامپ در مواضع انتخاباتی خود از امکان تسلیح کره جنوبی به سلاح هسته ای به عنوان راهکار مهار کره شمالی یاد کرده بود. حتی اگر این سخن ترامپ توان اجرایی شدن را هرگز نیابد، به نظر می رسد که در دوران ریاست جمهوری وی باید در انتظار تشدید حمایت تسلیحاتی آمریکا از سئول باشیم که این به معنای تشدید اختلافات با چین خواهد بود. سخنگوی وزارت دفاع چین در سخنان روز گذشته خود همچنین بر مخالفت کشورش با استقرار سامانه پیشرفته موشکی «تاد» آمریکا در کره جنوبی اشاره و بر عدم اجرای این برنامه تاکید کرد.



تایوان

مدت زمان زیادی است که تایوان مهم‌ترین نقطه در میان روابط امریکا و چین بوده است. تا 1971 تایوان به پشتوانه حمایت آمریکا نماینده تمام و کمال چین در سازمان ملل محسوب می شد و در مقابل چین هیچگاه موضع خود را در مقابل تایوان تغییر نداده و این جزیره را استان «یاغی» و ناآرام خویش می­خواند. پس از روی کار آمدن ترامپ تماس تلفنی وی با رییس‌جمهوری تایوان خشم چین را برانگیخت. در برهه زمانی کنونی کسی نمی‌داند که آیا ترامپ می‌خواهد از این موضوع به عنوام اهرم تهدیدی برای کسب امتیاز از چینی‌ها استفاده کند و یا آن‌که به طور محوری قصد نزدیکی کامل به تایوان را دارد که باعث ایجاد تنش در روابط واشنگتن و پکن خواهد شد.



شراکت و وابستگی متقابل اقتصادی

در میان زمینه های اختلاف و رویارویی بیشتر دو کشور در آینده، روابط اقتصادی گسترده میان طرفین می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده از اتخاذ سیاست های رادیکال از سوی دولت­ها بکاهد. در این زمینه به نظر می رسد که اهتمام دولت ترامپ برای اولویت دادن به بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا و دوری گزیدن از سیاست مداخلات حقوق بشری در رابطه با حکومت چین تأثیرگذار باشد. روابط آمریکا و چین دارای ابعادی است که حتی ترامپ نیز نمی تواند حداقل به دلیل منافع ناشی از روابط با چین آن را نادیده یا حتی کوچک به شمار آورد. این دو کشور از وابستگی اقتصادی نسبتاٌ عمیقی به یکدیگر برخوردارند، چنانچه منافع مشترک این دو بیش از اختلافات، و همکاری این دو بیش از درگیری آنهاست. حجم روابط تجاری این دو کشور هم اکنون از رقم ۵۰۰ میلیارد دلار فراتر رفته و هرگونه محدودیت و تهدید فراتر از آستانه تحمل مناسبات، برای هر دو کشور هزینه زا خواهد بود.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که شرق دور و روابط با چین در دوران ترامپ به اولویت سیاست خارجی آمریکا تبدیل خواهد شد و این نشاندهنده نگرانی آمریکا از تسلط و نفوذ چین بر کشورهای همسایه و تبدیل شدن به قدرت نخست اقتصادی و نظامی جهان در آینده است. به همین دلیل باید در انتظار تنش بیشتر میان دو کشور در حوزه های مورد مناقشه و بویژه مقابله چین با مداخلات آمریکا در مناطق پیرامونی این کشور بود، موضوعی که در صورت گسترده شدن، به معنای ظهور یک جنگ سرد جدید در سطح بین المللی خواهد بود.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۶۱۳۳۵۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما