۰
جمعه ۱۱ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۰۰

«روز جمهوری اسلامی» به روایت تاریخ/پیام امام خمینی (ره) به مناسبت 12 فروردین

«روز جمهوری اسلامی» به روایت تاریخ/پیام امام خمینی (ره) به مناسبت 12 فروردین
به گزارش اسلام تایمز، پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی همه‌پرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.

در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند. طبق اعلامیه دولت موقت، در رفراندم 20 میلیون و 288 هزار تن (98 و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری نظامی اسلامی «بله» و 241 هزار تن «نه» گفته بودند.


برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود:

بسمه تعالی

دولت موقّت انقلاب اسلامی

وزارت کشور

تعرفهٔ انتخابات رفراندم

تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت. رای‎دهندگان، می‌بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می‎کردند و در صندوق رای می‎انداختند.

پیام حضرت امام خمینی قدس سره به مناسبت 12 فروردین 1358


نهال انقلاب اسلامی که با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد کرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دولت موقت از سوی امام خمینی«قدس سره» زمینه مهمترین همه پرسی تاریخ ایران زمین جهت تعیین نوع حکومت در ایران فراهم شد.

روز دوازده فروردین، روز ظهور شخصیت واقعی مردم ایران، روز پیروزی مستضعفین بر مستکبرین و روز تثبیت انقلاب اسلامی است که بی هیچ ریب و شکی زمینه ساز حکومت عدل اسلامی در سراسر جهان خواهد بود.

این روز مقدس، این یوم الله پر برکت سرآغاز حیات واقعی اسلام در عصر دنیامداران و دنیا پرستان است که از معنویت و روحانیت گسسته و سعادت خود را در پیروی از امیال و آرزوهای حیوانی خود می دانند.

در این روز عزیز ساختار جدید سیاسی اجتماعی ایران بر مبنای آرای اکثریت قریب به اتفاق مردم یعنی 2/98 درصد آرای ملت مسلمان ایران تثبیت شد.

در این روز پر برکت نظامی متولد شد که نور اسلام عزیز را پس از گذشت قرن های زیاد دیگرباره نه تنها در ایران اسلامی بلکه در سراسر جهان متجلی ساخت. در این روز مقدس حکومتی شکل گرفت که شعار اصلی آن استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود.

این عبارت ملکوتی که به عنوان شعار اصلی انقلاب اسلامی و توسط میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزات درخشان ملت با سلطنت پهلوی همه روزه در جای جای ایران اسلامی فریاد کشیده شده بود، حکومتی را پایه ریزی کرد که عدالت اسلامی یکی از اهداف عالیه ی آن بود. در این شعار مقدس کلمه ی استقلال به عنوان نخستین هدف مطرح شده بود که رساننده ی این پیام به جهان و جهانیان بود که امت مسلمان ایران می خواهد «اراده ی ملی» خود را حاکم بر مقدرات خویش سازد تا بتواند از نفوذ و دخالت های بیگانگان رهایی یابد و چه زیبا و متین امام خمینی قدس سره فرموده است: «اگر استقلال کشور خودمان را تحصیل نکنیم سایر چیزها درست نخواهد شد.»

تشکیل جمهوری اسلامی نه تنها اراده ی ملی ایرانیان را بر سرنوشت خود تثبیت کرد و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه این بارقه ی امید در دل محرومان و مستضعفان جهان درخشید که بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده ی خداوند تبارک وتعالی را شاهد باشند.

امام خمینی قدس سره در تاریخ 12 فروردین 1358 پس از تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی طی پیامی رادیو تلویزیونی فرمودند:

«خداوند تعالی وعده فرموده است که مستضعفین ارض را به امید و توفیق خودش، به مستکبرین غلبه دهد و آن ها را امام و پیشوا قرار دهد. وعده ی خداوند تعالی نزدیک است. من امیدوارم که ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفین بر مستکبرین غلبه کنند چنان که تاکنون غلبه کردند... من از عموم ملت ایران تشکر می کنم که در این رفراندوم شرکت کردند و رأی قاطع خودشان را که باید گفت صددرصد پیروزی بوده است دادند و به جمهوری اسلامی هم رأی دادند... جمهوری اسلامی است که احکام مترقی او بر تمام احکامی که در سایر قشرها و سایر مکتب هاست تقدم دارد.»

رهبر کبیر انقلاب اسلامی قدس سره در قسمت دیگری از پیام خود فرمودند:

«صبح گاه 12 فروردین که روز نخستین حکومت الله است از بزرگ ترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند روزی که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه ی شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین جانشین آن گردید.

انتخاب واژه ی عید برای چنین روزی از سوی امام امت« قدس سره» یک انتخاب دقیق و صحیح است؛ زیرا عید به روزی اطلاق می شود که آن روز نو و شادی آفرین باشد و باعث سربلندی و مجد یک ملت شود. بنابر این دوازدهم فروردین از بزرگترین اعیاد انقلاب اسلامی ایران می باشد.


هدف دیگر شعار اصلی انقلاب، کلمه ی آزادی بود. در رابطه با آزادی نظرات مختلف و متعددی مطرح می شود؛ اما در اسلام، آزادی جامع ترین و مانع ترین معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: شرایط سیاسی – اجتماعی لازم برای رشد و تعالی فرد و مردم که در آن موانع قانونی و فرهنگی مثل عرف و عادت، و موانع سیاسی، مانند سلطه ی طاغوت و استعمار و استبداد وجود نداشته باشد. یعنی انسان در انتخاب عقیده و بیان و نشر آن آزاد است. مگر آن که به دیگران آسیبی وارد بیاید و همچنین از خود سلب آزادی به شیوه غربی ننماید به طوری که مردم بتوانند هدایت و رشد و تعالی یابند.

هدف نهایی شعار اصلی، کلمه ی جمهوری اسلامی بود که از به هم پیوستن جمهوری و اسلامی به دست آمده است. کلمه جمهور به معنای توده یا انبوه مردم است و منظور از گنجاندن چنین کلمه ای برای نظامِ شکل گرفته ی بعد از انقلاب، اتکا داشتن و تعیین کننده بودن رأی مردم در سرنوشت خود و کلیه ی امور اجرایی کشور می باشد و به طور کلی حکومتی را تببین می کند که برای تأمین زندگی دنیایی توده مردم متکی به مردم باشد.

واژه ی اسلامی هم به سبب تمایز آن از دیگر نظام های جمهوری است که ویژگی های خاص خود را دارد که در آن ارزش های الهی و قرآنی بر تمامی شئون حاکمیت دارد و همچنین ولی فقیه که بر طبق نظام الهی، ولایت امر و امامت امت را بر عهده می گیرد، افزون بر تأمین زندگی مردم، مسؤولیت هدایت مردم و کمک به رشد و تعالی آنان را بر عهده دارد. برای تحقق این بخش حیاتی از شعار اصلیِ انقلاب پس از پیروزی آن، نیاز بود تا رسماً ناظم مشخصی حاکم بر ایران شود و در همین راستا بود که رهبر نهضت، امام خمینی« قدس سره» طی سخنانی فرمودند:«... احتیاج به رفراندوم هم نیست؛ برای این که مردم آرای خودشان را در ایران اعلام کردند. با فریادها، با دادها اعلام کردند...»

و در ادامه علت اعلام همه پرسی را رسمی کردن آن، اتمام حجت برای دیگران و بسته شدن راه اگرها و مگرها عنوان کرده و فرمودند:«... این جانب به جمهوری اسلامی رأی می دهم و از شما هم می خواهم که به آن رأی دهید...».

دقیقاً در همین زمان وسوسه های خناسان شروع شد. از جمله این که طرح کردند که حکومت بر اساس «جمهوری» بدون قید دیگری یا این که جمهوری دمکراتیک و ... باشد. لذا امام امت قدس سره با احساس خطر انحراف در صفوف متحد ملت و با آگاهی بی نظیر خود مردم را از این خطر آگاه کرده و فرمودند:

«رأی بدهید به جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر.»و مردم ایران در روزهای سرنوشت ساز، دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه در پای صندوق های رأی، به یکی از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی جامه ی عمل پوشاندند و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی را با آرای عظیم و باور نکردنی خود تحقق بخشیدند.

نتیجه ی درخشان 2/98 درصدی آرای مردم، مطرح شدن هر گونه بحث و جدلی را در شکل و نوع حکومت ایران پس از سقوط نظام شاهنشاهی 2500 ساله از میان برد و با رهبریت قاطع امام خمینی قدس سره و مجاهدت ها و کوشش های بی نظیر امت مسلمان ایران حکومت اسلامی در سرتاسر ایران استقرار یافت؛ تا به حول و قوه ی الهی ملت بزرگ ایران بتواند توانمند و امیدوار زمینه ی تشکیل حکومت عدل اسلامی را برای ظهور امام زمان «علیه السلام» فراهم آورد.

بدین ترتیب مبارزات مستمر و پیگیر امت مسلمان ایران در برپایی حکومت اسلامی تحقق یافت و عصر نوینی در تاریخ ایران و اسلام آغاز شد.

امام خمینی« قدس سره» به شکرانه ی این پیروزی درخشان در پیام خود فرمودند: «... من به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن کنند...»

«... من از این همبستگی بی مانند که همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا لبیک گفتند و به اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم...»

روایت دقیق صادق طباطبایی از 12 فروردن و رای قاطع به نظام جمهوری اسلامی

روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، نتایج رفراندوم تغییر رژیم که روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد، اعلام گردید که طی آن ۹۸/۲ درصد مردم ایران به «جمهوری اسلامی» رای آری دادند. روزنامه کیهان در شماره روز ۱۲ فروردین ۵۸ خبر داد: «با ۱۸ میلیون رای، رژیم ایران، جمهوری اسلامی شد.» امام خمینی هم فرمود: ۱۲ فروردین روز نخستین حکومت الله است. در تقویم رسمی هم روز ۱۲ فروردین به عنوان «روز جمهوری اسلامی» نامگذاری شده است.

صادق طباطبایی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است، می‌گوید: ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمدآقا خمینی گفتند، امام می‌گویند رفراندوم باید هرچه زود‌تر برگزار شود. من با آقای دکتر صدر حاج سیدجوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبان‌ها نه می‌توانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بی‌سیم و ماشین دارند، کلانتری‌ها هم اکثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است. در مراکز استان‌ها و شهر‌ها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشده‌اند. انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم. کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام می‌فرمایند، اگر کمی بجنبید، این کار انجام می‌شود. دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام می‌گویند قصه رفراندوم به کجا رسید؟ من گفتم مطلب تازه‌ای ندارم.

ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمن‌های اسلامی دارید، سامان دادن به این امور را خود برعهده بگیرد. کمی فکر کردم و گفتم من که نمی‌توانم فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح بخیر، آمده‌ام رفراندوم برگزار کنم. گفت من ترتیب کار را می‌دهم و مطلب را به امام منتقل کرد. امام با هوش و درایتی که داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سیداحمد آقا یا کس دیگری به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سیدجوادی - وزیر کشور- گفتند.‌‌ همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت.

ایشان در جواب گفتند شما الان نمی‌فهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه حتما باید رأی‌گیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود. من وقتی از قم برگشتم، منزل خاله‌ام بودم که آقای صدر تماس گرفت و مرا به وزارت کشور دعوت کرد. من به اتفاق دکتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و بعد از کمی گفت‌و‌گو، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و عمران را به ایشان واگذار کرد. از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت کشور شروع به کار کردیم. تقریبا اواسط اسفند ۵۷ بود که احمد آقا گفت یک سری بیا قم و رفتم و گفت آقا پایش را کرده است توی یک کفش و گفته است که باید خیلی زود رفراندوم برگزار بشود برای جمهوری اسلامی.

به ایشان گفتم خیلی خوب، اما خیلی زود یعنی چه؟ گفت امام می‌گوید همین روزهای آینده، گفتم قبلا توضیح دادم که این کار تشکیلات لازم دارد و نظم می‌خواهد، فرمانداری‌ها، استانداری‌ها، صندوق، جمع‌آوری تهیه تعرفه و ارسال، ستاد مرکزی و این‌ها همه به این سرعت نمی‌شود، گفت که نمی‌دانم دیگه آقا اصرار دارد که این انجام بشود.

من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرده‌اید، این کافی است و دنیا هم که مشروعیت شما را قبول کرده است، این هیچ ایرادی ندارد. ایشان گفتند شما الان را نگاه نکنید، آن چیزی که در تاریخ می‌ماند، واقعیت‌های تاریخی است. شما سعی کنید که هر چه زود‌تر دولت این کار را برگزار کند. آن موقع من در هیات وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست دوستان شرکت می‌کردم. به ایشان گفتم برگزاری یک چنین کاری خیلی تدارکات می‌خواهد، از وزارت کشور که باید یک ستادی تشکیل بدهد در شهرستان‌ها و در مراکز استان‌ها، بخشداری‌ها، یک بسیج تشکیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد، الان در صورتی که پاسبان‌ها جرأت نمی‌کنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و سر چهارراه‌ها بمانند برای نظم عمومی، چطوری می‌خواهید این کار برگزار بشود.

ایشان گفتند نه این کار امکان‌پذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید. من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج سیدجوادی اطلاع دادم، ایشان گفت شما اولویت کارتان را روی برگزاری رفراندوم بگذارید. گفتم بسیار خوب ولی این بدعتی نباشد برای انجام کار دائم در وزارت کشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم، چطوری می‌توانم معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بشوم. به هر حال فایده نکرد و من در آنجا مشغول کار شدم و این دقیقا ۱۴ یا ۱۵ اسفند سال ۵۷ بود.

تشکیل ستاد برگزاری رفراندوم

در عرض کمتر از ۳ روز به سبک انجمن اسلامی ما یک ستاد برگزاری رفراندوم در وزارت کشور تشکیل دادیم و به تعداد استانداری‌ها افرادی را از انجمن اسلامی و دوستان دیگر گرد آوردیم. البته تشکیلات ستاد انتخاباتی وزارت کشور که از زمان گذشته با یک مدیریت کل اداره می‌شد، خدمات ستادی به ما ارایه می‌داد و تجربه‌های تشکیلاتی خود را در اختیار ستاد رفراندوم می‌گذارد. قرار شد ۳ نفر در مرکز بمانند و بقیه به مراکز استان‌ها اعزام بشوند، در آنجا نیز یک ستاد مرکزی به تعداد شهرستان‌ها افرادی را با کمک ائمه جمعه که مورد اعتماد احمد آقا بودند در اختیار گرفتند. در مرکز شهر‌ها نیز همین‌طور به تعداد روستا‌ها و بخش‌ها افراد انتخاب شدند.

تقریبا بیستم اسفند بود که ستاد رفراندوم کل کشور تشکیل شد. آن موقع تشکیلات کشوری از هم پاشیده بود، استانداری‌ها سر و سامان نداشت. بعضی از استانداران که به تازگی به محل کار خود اعزام شده بودند، مورد اعتراض اهالی بودند. یک بار در یکی از روزنامه‌ها نوشته بود: «آقای بازرگان آن انقلاب کجا و این انتصابات کجا؟!» در خیلی موارد توده‌ای‌ها و نیروهای چپ و عناصر ضد انقلاب در ایجاد بلوا و نارضایتی نقش داشتند. استانداران هنوز مجال زیادی برای تسلط به کار پیدا نکرده بودند، در حوزه‌های کوچکتر فرمانداری و شهرستان‌ها و بخشداری‌ها نیز به همین شکل بود و سازمان منظمی که عهده‌دار اجرای صحیح و بدون دغدغه رفراندوم بشود، وجود نداشت. با وظیفه سنگینی روبرو بودیم و چاره‌ای ندیدیم که یک جلسه مشترکی با روحانیون معتمد امام در مراکز استان‌ها بگذاریم و از آن‌ها تقاضا کنیم که تسهیلاتی را فراهم کنند. در این زمینه با کمک حاج احمد آقا با روحانیون سر‌شناس مراکز استان‌ها مانند آقای صدوقی در یزد هماهنگی‌هایی کردیم. آیین‌نامه اجرائی رفراندوم تدوین و به دولت و به شورای انقلاب جهت تصویب فرستاده شد.

شورای انقلاب و تصویب قوانین رفراندوم

برنامه‌ریزی و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شکل حکومت ایران برعهده شورای انقلاب بود. این رفراندوم، هم به آن دلیل که رفراندوم شکل‌گیری نظام بود و هم به سبب آنکه اولین رفراندوم عمومی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل، تصویب قوانین مربوط به آن نیز، دارای اهمیت بسیار بود.

بر اساس قانون مصوب شورای انقلاب، در هر برگ رأی، حروف رأی موافق (آری) با رنگ سبز و حروف رأی مخالف (نه) با رنگ قرمز چاپ شده بود. بخش بالای این دو قسمت که حروف آن به رنگ قرمز بود، تعرفه رفراندوم بود و رأی‌دهندگان، پس از دریافت برگ رفراندوم، نظر خود را به صورت مخفی برای یکی از دو حالت زیر اعلام می‌کردند:

۱- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (آری)، با رنگ سبز.

۲- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (نه)، با رنگ قرمز.

اظهارنظر‌ها درباره نوع نظام سیاسی ایران

پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران که باید در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد، اختلافاتی بروز کرد. دولت موقت سعی داشت کلمه «دموکراتیک» را به «جمهوری اسلامی» اضافه کند که با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه گردید. بازرگان در مصاحبه‌ای در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ به این مساله اشاره کرد. نخست‌وزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموکراتیک اسلامی پشتیبانی کرد و روزنامه‌های وابسته و نزدیک به گرایش او، به اظهارات وی دامن زدند، مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد.»

استدلال بازرگان این بود که نباید انتخاب‌های متعدد را از مردم سلب کرد و آنان را تنها بر سر دو راه قرار داد بلکه مفهوم دموکراتیک جنبه عام‌تری است که حتی می‌توان اسلام و هر نوع نظام حکومتی دیگر را بعد‌ها در آنجا داد. در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهره‌های دولت موقت نیز از نظریه دموکراتیک اسلامی دفاع کردند. احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر کشور، نیز گفت اگر بناست ما حکومت دموکراتیک داشته باشیم، چرا این دموکراسی از آغاز رعایت نشود، یعنی از نخستین قدم دوران جدید پس از نظام استبدادی، مردم در انتخابات نوع جمهوری مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سندیت و مشروعیت دارای استحکام و قوام قانونی مطلق باشد. حاج سیدجوادی حتی از بازرگان نیز قدم جلو‌تر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی در آوریم.»

امام خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی به حساب آوردند. ایشان فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام در پیام دیگری که در ۴ فروردین ۱۳۵۸ پخش گردید، صراحتا اعلام کردند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی می‌توانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی می‌دهم. آیت‌الله مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «... در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است...»

برگزاری رفراندوم در فروردین 58

دکتر صادق طباطبایی روز ۱۷ اسفند ۵۷ به همراه چند نفر از دست‌اندرکاران ستاد مرکزی رفراندوم حضور امام رسیدند. وی درباره این ملاقات می‌گوید: «روز دهم فروردین ۵۸ به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم تعیین شد. امام تأکید داشتند هر چه سریع‌تر رفراندوم برگزار شود. وقتی مشکلات را عرض کردم، گفتند شما حرکت بکنید، مردم هم مردم نجیبی هستند، کمک خواهند کردند و زیاد نگران تحریکات ضد انقلاب نباشید. در جواب ایشان گفتم گاهی ناهماهنگی‌ها مربوط به روحانیون شهرستان‌هاست. گفتند هر جا با اشکال مواجه شدید به من اطلاع بدهید.»

بدین ترتیب مقدمات برگزاری رفراندوم فراهم شد و در اولین ساعات روز دهم فروردین رفراندوم با شکوه هر چه تمام‌تر آغاز شد. حضور مشتاقانه مردم از‌‌ همان ساعات اولیه نمایان بود. بسیاری از مردم برای نخستین بار در طول عمر خود بود که در رأی‌گیری شرکت می‌کردند. از اخبار و گزارش‌ها و تصاویری که وجود دارد میزان شور و حرارت وصف‌ناپذیر مردم، حتی اقلیت‌های مذهبی کاملا پیدا است. روز اول آنچنان تراکم جمعیت زیاد بود که به برخی مناطق، به خصوص مناطق مرزی تعرفه لازم نرسید و نزدیک غروب امام اجازه داد که ۲۴ ساعت دیگر مدت رأی‌گیری تمدید شود. دکتر طباطبایی در این باره می‌گوید: «ما یک پل ارتباطی بین مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلی‌کوپتر و خیلی‌ جا‌ها با قاطر برگه‌ها را به جاهایی که نرسیده بود رساندیم.

باز هم گزارش‌هایی می‌رسید که گروه‌های ضد انقلاب چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگه‌ها را از بین برده بودند. متأسفانه علی‌رغم تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند رفراندوم برگزار شود. حتی به اتومبیل هیات حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله کردند که خوشبختانه به آن‌ها آسیبی نرسید. در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند. مأموران وزارت کشور با صندوق‌های سیار به بیمارستان‌ها و زندان‌ها هم می‌رفتند، از نکات جالب اینکه امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرده بود رأی بدهد که برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد.

بلافاصله پس از اتمام ساعات رأی‌گیری، شمارش آراء آغاز شد. یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت می‌کردیم، اطلاع دادند که چریک‌های فدایی یا عده‌ای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله کنند. عده‌ای از کارکنان ترسیده بودند، آقای کیارشی – معروف به پیراشکی – از دوستان انجمن اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت کشور برای دیدار با من آمده بود. من گفتم به نظر می‌رسد جنگ روانی باشد. ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بی‌ثمری انجام دادند. علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت.

ساعت ۱- ۲/۵ بعد از نیمه شب بود که نتایج جمع‌آوری شد. با وجود اینکه در برخی از شهر‌ها رأی‌گیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود، اما روی برخی اطلاعات، تخمین ما این بود که ۹۴ درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کرده‌اند، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم، اما بر اساس تعداد تعرفه‌ها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم که خوب یک امر بی‌سابقه‌ای بود... و ۹۸/۲ درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند... ضمنا ۴۱۲ یا ۴۱۳ نفر هم خواهان جمهوری دمکراتیک خلق [بودند]...»
مرجع : فاطر 24
کد مطلب : ۶۲۲۸۶۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما