دو سال پس از شروع بحران در یمن، رسانه‌های آمریکایی اعلام کردند که واشنگتن شمار مأموریت‌های زمینی خود در یمن را افزایش داده است. این افزایش عملیات در شرایطی است که واشنگتن همواره و در طول دو سال اخیر بیشتر نقش هماهنگ کننده اطلاعاتی و بعضا پشیبانی از عملیات هوایی عربستان و نیروهای ائتلاف را بر عهده داشته و کمتر در صحنه عملیاتی و میدانی نقش آشکاری داشته است. پس از روی کارآمدن رئیس جمهوری جدید آمریکا و تاکیدی که او بر بازنگری در راهبرد ایالات متحده در خاورمیانه داشته و تلاشی که سعودی ها برای جلب نظر ترامپ در ابعاد اقتصادی به عمل آوردند، شاهد آن هستیم که یمن در این استراتژی جایگاه ویژه ای پیدا کرده و صحنه میدانی آن تحولات جدیدی را به خود دیده است.

در واقع این سیاست آمریکا که در یک هفته اخیر آثار عملیاتی خود را بروز داده است، معطوف به دو عنصر مهم است.

1. مبارزه موثر با القاعده

یمن پیش از بروز و ظهور انصارالله و تحولات بیداری اسلامی و سپس حمله عربستان، همواره از اهمیت زیادی در استراتژی خاورمیانه ای آمریکا برخوردار بود. علت این اهمیت به ظهور القاعده بر می گردد. از آنجا که یکی از اهداف اصلی آمریکا مبارزه موثر با القاعده در راهبرد مبارزه با تروریسم در خاورمیانه است، القاعده یمن به دلیل قرار گرفتن در مجاورت مرزهای متحدان آمریکا در شبه جزیره عربی و همچنین آبراه بین المللی باب المندب، از اولویت اصلی برخوردار است. بخصوص که با ساقط کردن هسته های اصلی القاعده در افغانستان و پاکستان، توجه به القاعده یمن و القاعده در آفریقا، طبیعی بود که مبارزه با القاعده یمن از اولویت اساسی تری برخوردار باشد. در همین خصوص شبکه «سی ان ان» به نقل از دو مقام آگاه از عملیات‌های جدید امریکا در یمن گزارش کرده که نیروهای عملیات ویژه آمریکا به منظور جمع‌آوری اطلاعات در خصوص القاعده، عملیات‌های زمینی پنهانی انجام داده‌اند. طبق اظهارات سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، واشنگتن در طول یک هفت اخیر، عملیات‌های مبارزه با تروریسم بیشتری در مقایسه با گذشته علیه مواضع القاعده در یمن انجام داده است.

2. مدیریت رفتار انصارالله و متحد آن

متغیر دیگری که در دستور کار آمریکایی ها قرار دارد، مهار و کنترل روند پیشروی‌های میدانی انصارالله و متحد آن علی عبدالله صالح است. این دستور کار از طریق ارسال سلاح برای پشتیبانی از نیروهای سعودی و ائتلاف صورت می گیرد که می تواند حکم اهرم فشار برای جلوگیری از روند پیش روی انصارالله از یکسو و هدایت آنها به میز مذاکره در شرایط اجبار باشد که می تواند بر کاسته شدن از سطح مطالبات آنها موثر باشد.

در همین خصوص یک منبع امنیتی از فرود چهار هواپیمای باری آمریکایی مملوء از سلاح به یمن برای کمک به ائتلاف سعودی به «سی.ان.ان» خبر داده است. منابع نظامی پیش‌بینی می‌کنند که این مقدار سلاح در عملیات اشغال ساحل الحدیده در غرب یمن و مشرف به دریای سرخ استفاده خواهد شد.

در همین زمینه «مارتین ایندیک» معاون موسسه بروکینگز در مقاله ای در خصوص استراتژی آمریکا در یمن نوشته است: «دولت ترامپ هم‌اینک در حال بررسی افزایش حمایت نظامی از عربستان و امارات در جنگ آنها در یمن است. این مسأله تنها زمانی معنی پیدا می‌کند که به یک استراتژی دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ منجر شود. در غیراین صورت، ایالات‌متحده نیز مانند بسیاری دیگر از قدرت‌های خارجی، در باتلاق یمن گرفتار خواهد شد. دستاوردهای میدان جنگ باید بر پویایی میز مذاکره تأثیر بگذارد. برای این منظور، تلاش موفقیت‌آمیز برای به دست آوردن کنترل بندر حدیده بر محاسبات حوثی‌ها تأثیرگذار است و موجب می‌شود جناح آنها در مذاکرات جدیت و عقلانیت بیشتری پیدا کند. اما حمایت آمریکا باید به شرط تعقیب راه‌حل سیاسی از سوی عربستان باشد.»

اشاره ایندیک به بندر حدیده که در اظهارات منبع امنیتی نیز ذکر شده بود، نشان می دهد که آمریکایی ها راهبرد مشخصی را برای اعمال فشار بر انصارالله اتخاذ کرده اند که با توجه به وقوع آن در صحنه میدانی، می توان گفت شرایط را برای فشار بر مقاومت یمنی افزایش خواهد داد. اگرچه این مسئله همزمان می تواند منجر به فراهم شدن زمینه ها برای بازگشت طرفین به راه حل سیاسی و توقف جنگ فرسایشی باشد، اما می تواند منجر به کاهش سطح توقعات و مطالبات انصارالله در میز مذاکره نیز باشد، و این در صورتی است که تمرکز میدانی آمریکا و فشار آن بر مقاومت یمنی موثر واقع شود.

اسلام تايمز