۰
يکشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۲۸

گزارش جلسه‌ی گروه متمرکز اندیشکده راهبردی تبیین پیرامون حمله موشکی آمریکا به سوریه

گزارش جلسه‌ی گروه متمرکز اندیشکده راهبردی تبیین پیرامون حمله موشکی آمریکا به سوریه
پیش از خواندن، خاطرنشان میشود جهت دسترسی به بخش اول این گزارش، میتوانید از طریق این پیوند اقدام نمایید:

http://tabyincenter.ir/18682/

خلاصه مدیریتی

حمله موشکی آمریکا به پایگاه الشعیرات در نزدیکی شهر حمص در سوریه اگرچه در پی اتهام‌زنی به ارتش سوریه مبنی بر استفاده از سلاح‌های شیمیایی در خان شیخون در جنوب ادلب صورت گرفت اما واقعیت این است که آمریکا اهداف دیگری در پسِ چنین اقدام نظامی بی‌سابقه داشته است. گروه منطقه‌ای اندیشکده راهبردی تبیین با برگزاری جلسه‌ی گروه متمرکز سعی کرده است تا پیامدهای حمله موشکی آمریکا به سوریه را در پنج سطح تحلیل نماید؛ سطح داخلی آمریکا، سطح داخلی سوریه، سطح داخلی ایران، سطح منطقه‌ای و سرانجام سطح بین‌المللی. عناوینی که ذیل هر یک از سطوح مورد بررسی قرار گرفته‌اند، به شرح زیر می‌باشد؛

سطح داخلی آمریکا؛ رهایی موقت ترامپ از فشارهای داخلی ناشی از عدم تحول، رهایی موقت از فشار جریان ضد روس در داخل آمریکا، رهایی موقت از فشار لابی‌های صهیونیستی، تثبیت تصویر جدی از ترامپ در مقابل تصویر منفعل از اوباما و برجسته‌شدن برخی تناقضات در مواضع انتخاباتی ترامپ و مواضع اعمالی کنونی او.

سطح داخلی سوریه؛ نمایش تعهد آمریکا به حمایت از مخالفان اسد و امیدواری تروریست‌ها، تکرار سناریوی شیمیایی، تکرار حمله موشکی.

سطح داخلی ایران؛ معتبرسازی تهدید نظامی و مهندسی افکار عمومی ایران قبل از انتخابات ریاست جمهوری، افزایش بدبینی برخی نخبگان ایرانی به روسیه.

سطح منطقه‌ای؛ امیدبخشی آمریکا به متحدان منطقه‌ای، آشکارتر شدن سیاست سوریه‌ای ترامپ، منزوی‌سازی ایران در پرونده‌های منطقه‌ای.

سطح بین‌المللی؛ تاکید بر نقش رهبری آمریکا در سطح بین‌المللی، برجسته‌شدن صف‌بندی‌ها حول بحران سوریه، ارسال پیام به چین و روسیه.

واقعیت امر این است که در ظاهر آمریکا توانسته است با حمله موشکی به سوریه، شأن رهبری خود که طی ماه‌های اخیر مخدوش شده بود را دوباره بازیابی کند. این امر در کوتاه مدت او را یاری خواهد کرد تا بتواند اراده‌‌ی کشورهای دیگر را با خود همسو سازد تا طرح‌های مطلوب خود را در سوریه پیاده سازد. آمریکا آشکارا در پی دورسازی روسیه از ایران در سوریه است. آن‌گونه که رئیس شورای روابط خارجی آمریکا و سپس سخنگوی کاخ سفید گفته است، واشنگتن در کوتاه مدت در پی مهار داعش و در بلند مدت به‌دنبال تقویت تروریست‌ها و تغییر نظام سوریه می‌باشد. در مجموع به نظر می‌رسد آمریکا قصد ورق زدن مجدد پرونده سوریه را دارد. شرایط در برخی حوزه‌ها برای او مناسب است و در برخی موارد نه. به لحاظ میدانی و سیاسی، وضعیت متفاوت شده است؛ مشروعیت اسد روزافزون شده و مساحت مناطق تحت اداره‌ی دولت سوریه نیز به صورت مداوم در حال افزایش است. اکنون، هم ماه‌های ابتدایی بحران نیست.

3-3- سطح داخلی ایران

1-3-3- معتبرسازی تهدید نظامی و مهندسی افکار عمومی ایران قبل از انتخابات ریاست جمهوری

در نگاه واشنگتن، دو گزاره وجود دارد که می‌تواند زمینه‌ را برای مهندسی افکار عمومی ایران و اثرگذاری بر جهت‌گیری کلان مردم پیش از انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت 96 فراهم سازد. البته به نظر نمی‌رسد چنین امری در میان اهداف اصلی حمله موشکی آمریکا به سوریه جای داشته باشد بلکه تلاش برای اثرگذاری انتخاباتی، یک پیامد ناشی از این حمله است. در هر صورت، از نظر آمریکا، گزاره نخست به تصویری اشاره دارد که مردم ایران از ترامپ در اختیار دارند. آن‌ها ترامپ را شخصی جنگ‌طلب و قاطع می‌دانند که اکنون با حمله موشکی به سوریه، نشان داده که اهل اقدام است. اما گزاره دوم، کنش انتخاباتی مردم ایران است که تحت تاثیر گزاره نخست می‌باشد؛ باید کسی در انتخابات پیروز شود که اهل تندروی و ماجراجویی در مقابل آمریکای ترامپ نباشد چرا که هرگونه ماجراجویی می‌تواند زمینه‌ساز یک رویارویی نظامی و توسعه ناامنی شود. این البته تصور آمریکا و برخی متحدان منطقه‌ای او از افکار عمومی ایران است. فارغ از این‌که آیا چنین تصوری درست است یا خیر و اگر درست نیست به چه دلیل، آن‌چه مشخص است این‌ می‌باشد که آمریکا از شکل‌گیری دوقطبی جنگ-صلح در ایران، به منافعی دست خواهد یافت. بررسی برخی اظهارات غرب‌گرایان در داخل ایران نیز موید این امر است که آن‌ها نیز از چنین دوقطبی خشنود خواهند شد چرا که گمان می‌کنند کنش انتخاباتی مردم در چنین شرایطی به سود آنان رقم خواهد خورد. برخی کانال‌های تلگرامی وابسته به جریان غرب‌گرا در ایران آشکارا چنین خطی را تقویت می‌کنند. در مجموع باید گفت به زعم آمریکا حمله موشکی می‌تواند در مسیر معتبرسازی تهدید نظامی علیه ایران تلقی شود. واشنگتن به چنین تصویر معتبری از خود در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، تمایل دارد.

2-3-3- افزایش بدبینی برخی نخبگان ایرانی به روسیه

پس از حمله موشکی آمریکا به پایگاه الشعیرات در سوریه، سوالاتی در میان برخی نخبگان و تحلیل‌گران ایرانی پیرامون نقش روسیه در این حمله شکل گرفت. برخی از این سوالات البته به لحاظ معنایی، صحیح نیستند اما در ساختن نگاه به روسیه اثرگذار می‌باشند؛ آیا روسیه از این حمله مطلع بوده است؟ اگر آری، آیا به ایران اطلاع داده است؟ چرا سامانه‌های ضدموشکی روسیه در مقابل حملات موشکی آمریکا عمل نکردند؟ چرا نیروهای روسی در پایگاه الشعیرات حضور نداشتند؟ آیا روسیه و آمریکا بر سر این حمله، دست به بده‌بستان زده‌اند؟ هم‌زمانی پذیرش قدس غربی به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی (البته در چارچوب شرایطی) از سوی روسیه با حمله موشکی آمریکا، بیان‌گر چیست؟ فارغ از این‌که پاسخ این سوالات چیست، نفس طرح چنین سوالاتی می‌تواند در پرده‌های پایانی بحران سوریه که بیشتر از جنس مذاکره و معامله است، اثرگذار بوده و برخی از نخبگان ایرانی را بیشتر در مسیر بی‌اعتمادی به مسکو قرار دهد.

4-3- سطح منطقه‌ای

1-4-3- امیدبخشی آمریکا به متحدان منطقه‌ای

این‌که متحدان منطقه‌ای ایالات متحده آمریکا نسبت به رفتار اوباما در قبال پرونده سوریه تا حدی ناامید شده بودند، گزاره‌ای است که نشانه‌های مختلفی برای آن وجود دارد؛ از اظهارنظرهای برخی مقامات و نخبگان این کشورها گرفته تا اقدامات آن‌ها. به عبارت دیگر، آمریکا در ماه‌های آخر ریاست جمهوری اوباما، کمتر نخ تسبیح جبهه‌ی مخالفان اسد بود. این ناامیدی از سال 2013 جوانه زده بود. اوباما که وعده‌ی حمله به سوریه در صورت استفاده‌‌ی ارتش سوریه از سلاح‌های کشتار جمعی را داده بود، چنین اتهامی را به اسد زد اما از وعده‌اش عقب‌نشینی کرد و موجی از نارضایتی را میان دولت‌مردان ترکیه و برخی کشورهای عربی برانگیخت. پیروزی ترامپ هم نتوانست این ناامیدی را از میان ببرد، چه این‌که او هم در روزهای تبلیغات انتخاباتی، آن‌گونه که مطلوب عربستان و ترکیه و تروریست‌ها بود، علیه بشار اسد موضع نگرفته بود. اما موافقت او با منطقه‌ امن که در گفتگوی تلفنی با پادشاه عربستان آن را ابراز داشت از یک‌سو و حمله موشکی به پایگاه الشعیرات از سوی دیگر، بازیگران منطقه‌ای مخالف اسد را به آمریکای ترامپ امیدوارتر کرد. او در این دو موضع، تصویری متفاوت از اوباما از خود ساخت و از این منظر، مساله سوریه را دوباره به صدر مسائل سیاست خارجی بازیگران منطقه‌ای بازگرداند. بر همین اساس برخلاف بازیگران دیگر که صرفا از حمله‌ی محدود آمریکا به سوریه حمایت کرده و خواستار پایان چنین حملاتی بودند، ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی با استقبال از این حمله، تلویحاً بر ضرورت ادامه‌ی آن تاکید کردند. بر همین اساس به نظر می‌رسد جبهه مخالفان اسد با محوریت آمریکا فعال‌تر از قبل خواهد شد.

2-4-3- آشکارتر شدن سیاست سوریه‌ای ترامپ

واقعیت این است که از زمان استقرار ترامپ تا پیش از حمله موشکی به پایگاه الشعیرات، سیاست منطقه‌ای ترامپ تا این حد شفاف نشده بود. البته این به‌معنای وضوح تمام زوایای سیاست منطقه‌ای او نیست اما قطعا فضا آشکارتر شده است. به نظر می‌رسد حمله موشکی آغازی برای بیان برخی مواضع واشنگتن بوده است. پس از این حمله، هدف دورسازی روسیه از ایران، سوریه و حزب‌الله به صورت جدی در مواضع اعلانی مقامات آمریکایی طرح شد. علاوه بر این، آن‌گونه که سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده، سیاست آمریکا در قبال سوریه، در بلندمدت تغییر نظام و در کوتاه مدت نابودی داعش است. این دقیقا همان چیزی است که ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا چندی قبل در صفحه اجتماعی خود نوشته بود.

بر این اساس به نظر می‌رسد تلاش برای تغییر نظام سوریه که تا پیش از این آمریکا نرم‌تر و منعطف‌تر به آن نگاه می‌کرد، اکنون جدی‌تر از قبل شده؛ حمایت از ترویست‌ها افزایش خواهد یافت کما این‌که پیش‌نویس طرح اعطای سلاح‌های ضد هوایی به تروریست‌ها در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شده است؛ سوریه محلی برای مبارزه جدی جهت کاهش نفوذ ایران خواهد شد و این مبارزه به پرونده‌های دیگر منطقه‌ای تسری خواهد یافت؛ جایگاه سوریه در روابط میان آمریکا و روسیه ارتقا خواهد یافت؛ اتحاد راهبردی و هماهنگی میان برخی بازیگران منطقه‌ای از جمله ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی با آمریکا بیشتر از قبل خواهد شد؛ منطقه امن به‌عنوان طرحی برای مدیریت اوضاع میدانی و سیاسی سوریه برجسته‌تر خواهد شد و … .

به نظر می‌رسد پس از یک دوره‌ی کم‌ اثری که هم‌زمان با انتقال قدرت از اوباما به ترامپ و استقرار او به‌عنوان رئیس جمهور جدید بود، اکنون آمریکا درصدد دستیابی به قدرت ابتکار عمل در سوریه است. آمریکا مشی رهبری جبهه‌ی مخالفان اسد را برای مدتی در اختیار نداشت و به همین دلیل ترکیه سعی می‌کرد تا نقشی برجسته‌تر ایفا کند اما به نظر، خود ترکیه هم به خوبی می‌داند که ذیل بازی آمریکا می‌تواند به اهدافش دست یابد. حالا ترامپ در پی بازیابی نقش رهبری جبهه مخالفان است و حمله موشکی به سوریه توانست این نقش را برای او بازیابی کند.

3-4-3- منزوی‌سازی ایران در پرونده‌های منطقه‌ای

پیگیری خط ضد ایرانی در مواضع اعلانی مقامات آمریکایی کاملا آشکار است اما به نظر می‌رسد ترامپ و یارانش بر اتخاذ مواضع شدیدتر اصرار می‌ورزند. حمله موشکی به سوریه، از آن‌جا که یک‌بار دیگر پرونده سوریه را در سیاست خارجی کشورهای منطقه برجسته ساخت، می‌تواند زمینه‌ی پیگیری بیشتر و جدی‌تر سیاست منزوی‌سازی ایران در منطقه را فراهم سازد. یکی از محورهایی که اخیرا در میان این مواضع آن‌ها مطرح شده است، دورسازی روسیه از ایران در پرونده سوریه به‌منظور کاهش نفوذ ایران[1] در این کشور و در نهایت تغییر نظام سوریه مبتنی بر مطلوب‌های خود است. باب کیسی یکی از سناتورهای دموکرات در این خصوص گفته است اقدام ترامپ [حمله موشکی به سوریه] می‌تواند پیام‌هایی برای تهران داشته باشد و باید مطمئن شویم ایران در سوریه نفوذی نخواهد داشت. واقعیت این است که چنین هدفی در دوران اوباما این‌گونه پیگیری نمی‌شد اما کنون مقامات آمریکایی آشکارا از آن سخن می‌گویند. ترامپ و ترزا می نخست وزیر انگلیس در یک گفتگوی تلفنی پس از حمله موشکی آمریکا، به این توافق رسیده‌اند که فرصت جهت قانع کردن روسیه درباره این‌که ائتلافش با اسد و ایران دیگر به نفع منافع راهبردی‌اش نیست، فراهم شده است.[2] تیلرسون وزیر خارجه آمریکا هم بر این نکته تاکید کرده که روسیه باید میان آمریکا و ایران یکی را برگزیند.[3]

واقعیت این است که با روی کار آمدن ترامپ، ادبیات برخی بازیگران در قبال ایران تغییر کرده است. به‌عنوان مثال، اردوغان در سفری که اخیرا به بحرین داشت، آشکارا ایران را متهم به حمایت از ترویست‌ها کرده و گفته است که ایران در پی توسعه‌ی ناسیونالیسم فارسی در منطقه است! چنین ادبیاتی دوباره از سوی او تکرار شده است. به نظر می‌رسد با روی کار آمدن ترامپ از یک‌سو و اقدام عملی بی‌سابقه او علیه دولت بشار اسد از سوی دیگر، جسارت برخی بازیگران منطقه‌ای برای پیگیری سیاست‌های ضد ایرانی در منطقه، بیشتر از قبل خواهد شد.

5-3- سطح بین‌المللی

1-5-3- تاکید بر نقش رهبری آمریکا در سطح بین‌المللی

واقعیت این است که حمله موشکی آمریکا به سوریه، در کوتاه مدت کاملا بیان‌گر نقش رهبری و کدخدایی آمریکا در جبهه مخالفان اسد و بیان جایگاه خاص واشنگتن در معادلات بین‌المللی است. نوع عملیات نیز این را می‌گوید؛ آمریکا از میان متحدان غربی‌اش، صرفا ناتو – و نه مقامات سیاسی- را از این حمله مطلع ساخته بود. خبرهایی هم منتشر شد مبنی بر این که مقامات روسیه از این حمله‌ مطلع شده‌اند که البته سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد صرفا از کانال نظامی به روسیه اطلاع داده شده بود و اطلاع‌رسانی به مقامات سیاسی مسکو از سوی واشنگتن، صحت ندارد. بر این اساس به نظر می‌رسد یکی از اهداف اصلی آمریکا از این عملیات، یادآوری شأن رهبری آمریکا در معادلات بین‌المللی است. طبیعی است که متحدان غربی و منطقه‌ای آمریکا از چنین شأنی استقبال کنند البته با شدت‌های مختلف، کما این‌که محور عمده‌ی مواضع متحدان غربی آمریکا، استقبال از این حمله و تاکید بر ضرورت ادامه نیافتن آن بود و تنها ترکیه، رژیم صهیونیستی و عربستان تلویحاً خواستار ادامه‌ی چنین حملاتی شدند.

2-5-3- برجسته‌شدن صف‌بندی‌ها حول بحران سوریه

حمله آمریکا به سوریه به لحاظ ارزش خبری و سیاسی آن‌قدر شدید بود که زمینه را برای آشکار شدن دوباره‌ی صف‌بندی‌ها پیرامون بحران سوریه فراهم ساخت. بر همین اساس، بسیاری از بازیگران در سطوح مختلف به اتخاذ موضع نسبت به این حمله پرداختند و در واقع موضع خود را در مواجهه با بحران سوریه بیان داشتند. این حمله حتی موجب برجسته‌تر شدن مساله‌ی سوریه در سیاست خارجی برخی کشورها– به طور ویژه کشورهای منطقه‌ای – شد. در چنین شرایطی، توان بسیج‌کنندگی آمریکا افزایش خواهد یافت و او خواهد توانست متحدان منطقه‌ای ناامید خود را امیدوار و متحدان غربی خود را همراه‌تر سازد. چنین شرایطی در جبهه‌ی مخالف آمریکا نیز وجود دارد. اگرچه آمریکا به دورسازی روسیه از ایران طمع کرده است اما مواضع اعلانی ایران، روسیه و سوریه طی روزهای پس از حمله موشکی آمریکا به الشعیرات، به خوبی بیان‌گر هم‌سویی بیشتر این سه بازیگر با یک‌دیگر است. به طور کلی، یکی از پیامدهای حمله موشکی آمریکا، شفاف‌شدن مواضع بازیگران است.

3-5-3- ارسال پیام به چین و روسیه

به نظر می‌رسد چین و روسیه در سطح بین‌الملل مهم‌ترین مخاطبان حمله‌ی موشکی آمریکا به سوریه بوده‌اند. حمله در شرایطی صورت گرفت که رئیس جمهور چین ساعاتی قبل از آن، میهمان ترامپ در آمریکا بود. لذا به نظر یکی از پیامدهای چنین حمله‌ای، ارسال پیام به چین در خصوص حمایت‌هایش از کره شمالی و سوریه باشد. چین اگرچه مانند روسیه به بحران سوریه ورود نکرده اما در سطح سیاسی و برخی مسائل اقتصادی، حامی اسد است. شاید به‌توان رای ممتنع چنین به پیش‌نویس قطع‌نامه‌ی شورای امنیت در خصوص جنجال شیمیایی خان شیخون را را در راستای پیام حمله موشکی آمریکا تحلیل کرد.[4] روسیه این پیش‌نویس را وتو کرد. از سوی دیگر اما اگرچه چین از تحریم‌های شورای امنیت علیه کره شمالی حمایت کرده اما هم‌چنان یکی از حامیان این کشور محسوب می‌شود و با سیاست‌های امنیتی و نظامی آمریکا علیه کره شمالی مخالف است. چین اخیرا مانع از طرح پرونده حقوق بشری کره شمالی در شورای امنیت شده بود. به نظر می‌رسد حمله‌ی موشکی آمریکا به سوریه، هشداری به چین در خصوص حمایت‌هایش از کره شمالی نیز باشد. چین در واکنش به این اقدام آمریکا، بر ضرورت پیگیری فرایند سیاسی در سوریه تاکید کرده است.

نوع تعامل آمریکا با روسیه در حمله موشکی به پایگاه الشعیرات نیز محل تامل است. تا پیش از این دو کشور در خصوص رفتارهای نظامی خود در سوریه سعی بر هماهنگی داشتند و بر همین اساس پروتکل‌هایی در خصوص جلوگیری از برخوردهای هوایی میان این دو منعقد شده بود. اما این بار نوع تعامل آمریکا با روسیه، نه با هماهنگی‌های سابق و نه با شدت عملیات یعنی حمله موشکی، تناسب نداشت و آمریکا صرفا از طریق کانال نظامی، روسیه را از این حمله «مطلع» ساخت. به نظر می‌رسد روسیه یکی از اصلی‌ترین مخاطبان این حمله بوده است تا سطح ورود جدید آمریکا به معادلات سوریه را به‌درستی درک کند. واشنگتن البته اکنون و پس از این مانور قدرت، در پی دورسازی روسیه از ایران است. به نظر می‌رسد ترامپ علاوه بر تلاش برای شکستن تصویری که از او ساخته شده یعنی «اثرپذیری از روسیه»، می‌کوشد روابط خود با روسیه را به‌گونه‌ای دیگر تنظیم کند. واکنش مسکو هم در این میان قابل تامل است. روسیه ضمن لغو پروتکل‌های هوایی با آمریکا در سوریه، حمله‌ی موشکی آمریکا را به شدت محکوم کرد. پوتین رئیس جمهور روسیه هم گفته است که جنجال‌ شیمیایی یک سناریوی ساختگی بوده است تا آمریکا بهانه‌ی کافی برای حمله به سوریه را داشته باشد. با این وجود به نظر می‌رسد فشارها به روسیه جهت تغییر رویکرد در سوریه افزایش یابد.

4- تحلیل کلان

واقعیت امر این است که در ظاهر آمریکا توانسته است با حمله موشکی به سوریه، شأن رهبری خود که طی ماه‌های اخیر مخدوش شده بود را دوباره بازیابی کند. این امر در کوتاه مدت او را یاری خواهد کرد تا بتواند اراده‌‌ی کشورهای دیگر را با خود همسو ساخته و سعی کند تا طرح‌های مطلوبش را در سوریه پیاده سازد. آن‌گونه ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا و سپس سخنگوی کاخ سفید گفته‌اند، مهار داعش برنامه‌ی کوتاه مدت و تغییر نظام اسد برنامه‌ی بلندمدت آمریکا در سوریه است. در این صورت، آمریکا ناچار است تا به تقویت گروه‌های تروریستی دیگر اقدام نماید. تجربه‌ی این سا‌ل‌ها بیان‌گر این است که گروه‌های تروریستی با سلاح‌های کنونی، توان اقدامی قابل توجهی نداشته و هر جا نیز که اقدام به پیشروی کرده‌اند، در نهایت شکست خورده‌اند. مصوبه‌ی مجلس نمایندگان آمریکا مبنی بر اعطای سلاح ضدهوایی به معارضان مسلح در راستای ترمیم این ضعف است. قطعا در چنین فضایی، گروه‌های تروریستی رشد یافته و معادلات میدانی سوریه حساس‌تر و نبردها جدی‌تر خواهد شد. لذا آمریکا در جهت کسب دستاورد در عرصه میدانی، یا باید در نوع سلاح‌های اعطایی به تروریست‌ها تجدیدنظر کند و یا آرایش بازی را با وارد ساختن دولت‌های دیگر تغییر دهد. تجربه ورود ترکیه در شمال استان حلب و اشغال بخشی از آن، می‌تواند دوباره و به وسیله‌ی اردن از جنوب سوریه تکرار شود.[5]

همه‌ی این موارد به تحکیم نقش رهبری آمریکا در جبهه‌ی مخالفان سوریه کمک خواهد کرد و تا حدی قدرت ابتکار عمل را در دست او قرار خواهد داد هرچند جبهه حامی دولت رسمی بشار اسد نیز منفعل نبوده و دست به اقداماتی خواهد زد. پس از حمله موشکی آمریکا، مواضع اعلانی و تعاملات دیپلماتیک میان روسیه و ایران افزایش یافت. این را در گفتگوهای مقامات مختلف ایرانی و روسی می‌توان مشاهده کرد. اما از آن سو نیز آمریکا آشکارا اعلام کرده است که فرصت مناسبی برای دورسازی روسیه از ایران در پرونده روسیه وجود دارد. این در گفتگوی ترامپ با ترزا می نخست وزیر انگلیس گفته شده است. اگرچه مواضع کنونی روسیه در مقابل حمله موشکی آمریکا، محکم است اما با توجه به این‌که گره‌های میدانی یکی پس از دیگری در حال رفع شدن است و فضا برای تعاملات سیاسی به‌عنوان گام‌های پایانی در حال فراهم شدن می‌باشد، به نظر می‌رسد امکان آشکار شدن برخی اختلاف نظرات میان ایران و روسیه وجود داشته باشد. چنین امری با یک مدیریت اصولی تا حدی قابل رفع است. اما قطعا باید نسبت به برنامه آمریکا جهت دورسازی مسکو از تهران، دقیق‌تر اندیشید و به طراحی پرداخت.

اما در این میان به نظر می‌رسد آن‌چه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نوروزی با فرماندهان نظامی فرمودند، دیر یا زود دامن آمریکا را خواهد گرفت. ایشان فرمودند: «مسئولان قبلی آمریکا داعش را به وجود آوردند یا به آن کمک کردند و مسئولان کنونی نیز درحال تقویت داعش یا گروهی نظیر آن هستند. اروپا امروز به‌خاطر غلطی که در تقویت تکفیری‌ها انجام داد، گرفتار است و مردم در خانه و خیابان امنیت ندارند و آمریکا نیز درحال تکرار همان غلط است.» ایشان هم‌چنین نسبت به چهره‌ی قلدرمآبانه‌ی ترامپ و نوع مواجهه‌ی ایران با آمریکا نیز فرمودند: «جمهوری اسلامی نشان داده است که با این‌گونه حرف‌های بی‌ربط و کارهای غلط، از میدان به‌در نمی‌رود و مردم و مسئولانی که به انقلاب اعتقاد دارند، با توکل بر خدا، در مقابل تهدیدها و تشرها عقب نمی‌نشینند، زیرا اگر بنا بر عقب‌نشینی بود، امروز کشور دچار درماندگی و ورشکستگی روحی و تمدنی شده بود.»[6] پیام مشخص این بیانات، تاکید بر ایستادگی مقابل آمریکا در منطقه می‌باشد؛ امری که واشنگتن در پی مهار و مدیریت آن است.

در مجموع به نظر می‌رسد آمریکا قصد ورق زدن مجدد پرونده سوریه را دارد. شرایط در برخی حوزه‌ها برای او مناسب است و در برخی موارد نه. به لحاظ میدانی و سیاسی، وضعیت متفاوت شده است؛ مشروعیت اسد روزافزون شده و مساحت مناطق تحت اداره‌ی دولت سوریه نیز به صورت مداوم در حال افزایش است. اکنون هم ماه‌های ابتدایی بحران نیست. سیب سیاست در آسمان سوریه، هم‌چنان می‌چرخد.

منابع:

[1] . https://goo.gl/yZhQ5L

[2] . http://www.presstv.ir/DetailFa/2017/04/11/517574/US-UK-Russia-Syria-support

[3] . http://www.isna.ir/news/96012208731

[4] . http://fa.alalam.ir/news/1952236

[5] . https://t.me/Tabyincenter/9953

[6] . http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=36163

پایگاه تبیین
کد مطلب : ۶۲۸۰۷۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما