۰
دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۳۶
تغییر ماهیت روابط واشنگتن - مسکو

سمت و سوی اختلافات آمریکا و روسیه در غرب آسیا

سمت و سوی اختلافات آمریکا و روسیه در غرب آسیا
در حالی که غرب آسیا با گستره وسیعی از بحران‌های سیاسی و امنیتی مواجه است و در کوتاه مدت ترسیم آینده ای روشن برای آن دشوار است، تشدید اختلافات واشنگتن و مسکو در سوریه بویژه پس از حمله موشکی آمریکا به خان شیخون نیز به بحرانی تر شدن اوضاع دامن زده است، علاوه بر آنکه بسترهای تصاعد بحران بین دو کشور در دیگر مناطق همچون یمن، عراق،افغانستان و حتی در حوزه انرژی نیز وجود دارد.

در این شرایط، شکست توافق های پیشین دو کشور در هماهنگی اقدامات نظامی و سیاسی برای حل بحران سوریه، هر احتمالی از جمله جنگ نظامی محدود میان دو کشور در خاک سوریه را محتمل کرده است، به نحوی که در طی همین چند روز اخیر درگیری های لفظی، صدور بیانیه و حتی گسیل ناوهای جنگی طرفین به سمت منطقه بحرانی سوریه تشدید شده است. مضاف براین، انباشت و تجمیع بحران های زیر خاکستر میان قدرت های منطقه ای از جمله ایران و عربستان نیز زمینه های سرایت جنگ احتمالی ابرقدرت ها به این قدرت ها را محتمل کرده است. با توجه به همیم موضوع، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان نظامی هرگونه رویارویی نظامی احتمالی آمریکا با روسیه در سوریه را موجب شکل گیری يك جنگ گسترده بين‌المللي و آغاز جنگ جهاني دیگر عنوان می کنند.

اما به جزء دلایلی همچون روی کار آمدن ترامپ و جمهوری خواهان جنگ طلب در آمریکا که به بحرانی تر شدن روابط دو کشور علی رغم وعده های اولیه وی برای بهبود روابط با روسیه منجر شده است، سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا وضعیت روابط واشتکتن و مسکو در طی سال های اخیر به این مرحله دشوار و غیرقابل بازگشت رسیده است؟ پرسشی که پاسخ آن را باید در نوع و ماهیت راهبردها و سیاست های دو طرف جستجو کرد.

سیاست خارجي آمریکا در یک دهه اخیر، بویژه در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما سیاستی یکپارچه و با اصول ثابت در خاورمیانه نبوده است و در حوزه های مختلف بویژه در عراق و سوریه، دارای فراز و نشیب های بسیاری بوده است، موضوعی که احتمالا در دوره ترامپ نیز ادامه خواهد یافت، همچنانکه که حتی متحدان اصلی این کشور در منطقه همچون عربستان و ترکیه نیز در قبال رویکردها و سیاست های آمریکا دچار سردر گمی شده‌ و همین امر باعث بروز اختلافاتی نیز میان آنها و آمریکا در زمینه های مختلف شده است. از جمله اصلی ترین سیاست های متناقض آمریکا در روند تحولات منطقه ای می توان به رویکرد این کشور در موضوع مبارزه با تروریسم در خاورمیانه اشاره کرد. در طی دوره پس از ظهور و بروز داعش در منطقه بویژه در عراق و سوریه، در حالی که کاخ سفید نشین ها در ظاهر از مقابله با این گروه های تروریستی حمایت می کنند، اما در واقع از اقدامات حمایتی عربستان، ترکیه و برخی از کشورهای دیگر در پشتیبانی از تروریست ها هیچ ممانعتی صورت نداده اند. پیگیری چنین سیاست هایی که تنها تحقق منافع ملی آمریکا را مدنظر قرار داده اند روند مبارزه با تروریسم را با چالش های اساسی مواجه کرده و به تبع آن نیز تلاش آمریکا و روسیه برای رسیدن به یک راه حل مشترک در مناطق مختلف از جمله در سوریه را دشوار کرده است.

اما در طرف دیگر نیز، با توجه به آنکه مهمترین ویژگی سياست خارجی مسکو در دوران زمامداری پوتین را مقابله با نفوذ غرب و به ویژه آمریکا در حوزه پیرامونی روسیه و احياي قدرت این کشور تشکیل داده است، مسکو به هیچ وجه حاضر نیست در برابر اقدامات یک جانبه واشنگتن در حیات خلوت روسیه کوتاه بیاد. این مساله که تا حد زیادی حاصل نگرش و تجربه شخصي پوتين از تعامل با آمريكاست سبب شده است، تا مسکو نتواند به سیاست های آمریکا در منطقه اعتماد نماید. همچنانکه در مورد سوریه علاوه بر اين ملاحظات، نگرانی‌های مسکو در خصوص گسترش افراط گرایی به داخل روسيه و کشورهای آسياي ميانه و قفقاز، باعث شده است تا اولين مداخله جدي نظامي روسيه در دهه هاي اخير در خارج از قلمرو شوروي سابق بعد از جنگ افغانستان صورت بگیرد.

بنابراین وجود شکاف عمیق در سیاست های مسکو – واشنگتن در خاورمیانه که به تقابل جدی دو کشور بویژه در سوریه منجر شده است، وضعيت كاملا جديدي است که علاوه بر وارد ساختن آسیب های جدی بر منافع دو کشور می تواند بر بسیاری از ترتیبات آینده منطقه ای نیز تاثیرگذار باشد. در این میان آنچه که با اطمینان می‌توان بیان کرد این است که این وضعیت در کوتاه مدت یا میان مدت تغییر نخواهد کرد و شاید سوریه مقدمه ای برای تغییر ساختارهای قدرت در نظام بین الملل باشد.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۶۲۸۳۸۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما