۰
چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۵
از هشدار به چین و روسیه تا کسب منافع اقتصادی

دلایل و اهداف سفر وزیر دفاع آمریکا به افغانستان

دلایل و اهداف سفر وزیر دفاع آمریکا به افغانستان
سفر غیرمنتظره جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا به کابل تنها چند روز پس از ملاقات مشاور امنیت ملی این کشور با رهبران افغانستان باعث گمانه زنی هایی در خصوص سیاست های جدید واشنگتن در این منطقه شد.

در واقع آنچه بر این گمانه زنی ها دامن زده است رویکرد متفاوت دولت ترامپ نسبت به اوباما در کشور افغانستان بود. کمتر از یک ماه قبل مناطق شرقی افغانستان هدف بزرگترین بمب غیراتمی آمریکا قرار گرفت. به دنبال آن مشاور امنیت ملی واشنگتن به کابل و سپس پاکستان سفر کرد. همچنین اخیرا فرمانده ژنرال جان نیکلسون، فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان به کنگره اعلام کرده وضعیت جنگ در این کشور به بن بست رسیده و نیاز به سربازان بیشتری است. ین اقدامات در حالی انجام می گیرد که با مواضع جنگ سالارانه جمهوری خواهان نیز در تطابق کامل است. در زمانی که باراک اوباما برنامه کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان را ارائه داد، جمهوری خواهان ضمن مخالفت با آن، این طرح را باعث از دست رفتن دستاوردهای بیش از یک دهه فعالیت آمریکا در افغانستان دانستند. لذا با روی کار آمدن ترامپ و ورود جمهوری خواهان به دستگاه سیاستگذاری آمریکا، چندان دور از ذهن نبود که بحث افزایش نظامیان این کشور در افغانستان مطرح شود.

اما نکته مهم در کسب همراهی کنگره و همچنین افکار عمومی آمریکا، اثبات وضعیت جنگی رو به وخامت افغانستان بود. در همین راستا احتمال می رود این موضوع در دیدار اشرف غنی با ماتیس در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ که بهمن ماه گذشته صورت گرفت، مطرح شده باشد.

از این رو در یک ماه گذشته به بهانه ضربه زدن به داعش، ولایت ننگرهار تبدیل به هدفی برای پرتاب «مادر تمام بمب ها» با 10 تن وزن شد. استفاده آمریکا از این بمب 17 میلیون دلاری با ظرفیت نظامی داعش در افغانستان همخوانی نداشت. لذا می توان این موضوع را تبلیغات گسترده کاخ سفید تفسیر کرد که تلاش کرده است ضمن نشان دادن عزم جدی خود در مبارزه با تروریسم، از سیاست تقویت نظامیان آمریکایی به افغانستان اطلاع دهد. این رویکرد که در منطق شرق افغانستان خود را نشان داد حامل پیامی برای پکن و مسکو نیز بود.

در دو سال گذشته به دلیل افزایش فعالیت و تحرکات داعش در افغانستان و به خصوص در شرق و شمال شرقی این کشور، روسیه و چین نسبت به امنیت مرزهای خود احساس خطر کرده اند. در همین رابطه هراس چینی‌ها از داعش سبب شد تا همکاری های امنیتی و دفاعی را با کابل تقویت کنند. تداوم این سیاست نیازمند افزایش کمک ها و ارتباطات گسترده تر چین در بخش اقتصادی افغانستان نیز بود. این مراودات تا جایی پیش رفته که گفته می شود نیروهای گشت زنی چین با موافقت کابل وارد خاک افغانستان می شوند تا مانع نزدیک شدن شبه نظامیان داعش به مرزهای خود در استان حساس سین کیانگ شوند.

در همین حال روسیه هم برای ممانعت از گسترش حوزه عمل داعش به کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان فعالیت هایی را در شمال شرقی افغانستان آغاز کرده است. طبق اظهارات کابلوف، نماینده ویژه پوتین در افغانستان و پاکستان، از سال 2014 به این سو تحرکات داعش در حال افزایش است و اکنون این گروه تروریستی در افغانستان 10 هزار نیرو دارد که با توجه به حمایت های مالی می تواند تعداد آنها بسیار بیشتر شود. این مساله با توجه نگرانی های امنیتی مسکو از نفوذ تروریسم به کشورهای پیرامونی روسیه و سپس ورود به خاک این کشور باعث شد تا در دو سال اخیر علاوه بر تمرکز نظامی در نابودسازی داعش در سوریه، اقدامات این گروه را در افغانستان نیز رصد کند. لذا اعلام رسمی ارتباط روسیه با طالبان توسط مقامات این کشور می تواند در راستای حمایت کرملین از طالبان در برابر نبرد این گروه با داعش باشد که رسالت فرامرزی برای خود تعریف کرده اند. اما این مساله خوشایند آمریکا نیست.

علی رغم موضع گیری های مثبت اولیه ترامپ در مورد روسیه، گذر زمان نشان داد تقابل و رقابت واشنگتن و مسکو پابرجا است و تمایلات شخصی هیچ یک از مقامات آمریکا نمی تواند این سیاست را تغییر دهد. از این رو آمریکا در کنار رویارویی غیر مستقیم با روسیه در تحولات سوریه و اوکراین، درصدد حفظ و توسعه جایگاه نظامی و سیاسی خود در افغانستان است.

بر این اساس سه روز بعد از حمله طالبان به پایگاه لشکر 209 شاهین ارتش در ولایت بلخ در شمال افغانستان که استعفای وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش افغانستان را در پی داشت، وزیر دفاع ترامپ به کابل سفر کرد تا با استفاده از نگرانی مقامات افغانستان برنامه افزایش سربازان آمریکایی رسما مطرح کند.

اما به نظر نمی رسد تمام اهداف دولت ترامپ در افزایش نیرو و اجرای سیاست های نظامی در افغانستان به انتقال پیام به چین و روسیه ختم شود. همچنانکه طبق اظهارات ظاهر قدیر، عضو مجلس نمایندگان افغانستان، هدف آمریکا از پرتاب بمب قدرتمند خود به ولایت ننگرهار، تاراج معادن غنی این منطقه است. طاهر قدر در تائید گفته خود تاکید کرده است که که هدف واشنگتن ضربه زدن به داعش نبود. به طوری که آمار کشته شدگان این گروه نیز این را به اثبات رساند. بلکه نیت اصلی آمریکا ایجاد شکاف در کوه ها و زمین هایی است که بیرون کشیدن منابع آن از طریق ماشین آلات محقق نمی شود.

در همین خصوص خان زمان امرخیل، رئیس شبکه مبارزه علیه فساد اداری افغانستان در بهمن ماه سال گذشته در یک نشست خبری در کابل اعلام کرده بود که روزانه ۵۰۰ ماشین به صورت غیر قانونی سنگ سفید ولسوالی خوگیانی ولایت ننگرهار را از شاهراه های که در کنترل دولت است به خارج از کشور انتقال می‌دهند. او همچنین به این شبکه تصریح کرد مافیای معادن در سال ۲۰۱۶ میلادی حدود هفتصد و پنجاه هزار تن سنگ سفید را به طور غیرقانونی استخراج کردند و پاکستان و کشورهای اروپایی انتقال دادند.

در همین راستا به نقل از رسانه های افغانستان نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد که مخالفان مسلح دولت کابل تنها در سال ۲۰۱۶ میلادی از استخراج غیرقانونی معادن ولسوالی خوگیانی ولایت ننگرهار ۴۶ میلیون دلار درآمد داشته اند.

بنابراین عدم توجه به اهداف اقتصادی آمریکا در افغانستان و شرق این کشور با در نظر گرفتن هزینه های بالای نظامی پنتاگون در خاورمیانه می تواند باعث تحلیل های تقلیل گرایانه از برنامه های واشنگتن شود.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۶۳۰۹۹۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما