۰
شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۱۶

گفتمان انقلاب اسلامی و معناداری در اندیشه امام خمینی (ره)

گفتمان انقلاب اسلامی و معناداری در اندیشه امام خمینی (ره)
سالگرد رحلت بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی(ره) فرصت بسیار خوبی است تا نحله فکری سیاسی فرهنگی ایشان مورد بررسی و شناخت هر چه بیشتری قرار گیرد.  ایده گفتمانی انقلاب اسلامی که با معماری فکری حضرت امام شکل گرفت، با ابتنای بر عقل و شهود متکی بر وحی، راه دینی شناخت و هستی شناسی را برای بشریت امروز مجددا گشوده است، فرآیندی که به احیای دین داری در مقابل اندیشه های سکولاریستی غرب محور انجامیده است.  امام خمینی(ره)، امام دیانت و امام سیاست با این احیاگری گلبانگ سربلندی ایران را در مقام پیشقراولی این رهیافت فکری بی بدیل در دنیای معاصر گشوده است.  ایده نوشتار حاضر این است که امروز تفکر گفتمانی انقلاب اسلامی معناداری دینی  را در کنشگری و قالب های ادراکی با قدرت وارد کرده است، امری که امروز نیازمند کنش گری خردمندانه نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه نظام بین الملل است تا بتواند این معنا داری را نه به عنوان یک پروژه بلکه به عنوان یک فرآیند نگه داری نموده و ارتقا ببخشد.

تاکید بر معنا داری نظام جهانی

پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) الگوی نوینی از کنش گری ها را برای جمهوری اسلامی ایران هم در محیط ملی و هم عرصه بین المللی به وجود آورد.  به نحوی که عمده قالب ادراکی ایران در عرصه نظام بین الملل جنبه انتقادی داشته است که در آن، نظم و نظام بین الملل موجود ظالمانه دیده شده است و به این ترتیب بوده که گفتمان انقلاب اسلامی ایران عدالت محور و سلطه ستیزانه می باشد، نظم لیبرالی حاکم را بر نمی تابد و در ابعاد فرا نظری، ساختاری، هنجاری و نهادی آن را به چالش می کشاند.

نکته جالب و قابل تاکید این است که حضرت امام (ره) معناداری مبتنی بر وحی را محور فرا نظریه اسلامی خود معرفی می کند و به شکل متمایز از رهیافت های سنتی روابط بین الملل مانند رئالیسم، لیبرالیسم به ارائه الگوی نوینی از عوامل تعیین کننده در کنش گری بازیگران بین المللی و منابع سیاست خارجی می پردازد.

در معناداری گفتمان انقلاب اسلامی حضرت امام (ره)، اگر چه حس و عقل زمینه های شناخت موضوعات مختص به خود را در نظام هستی فراهم می آورند، اما نکته جدید و متمایز در مقابل اندیشه های غربی و سکولاریستی مادی گرا در دنیای معاصر این است که در این عرصه حس و عقل در مقام مقایسه با شهود و وحی، قابلیت چندانی ندارند.  به عبارت دیگر، هدایت تشریعی تکمیل کننده هدایت تکوینی قلمداد می شود.

هویت سازی دینی در مقابل مادیگری غربی

با تدقیق در گفتمان انقلاب اسلامی ایران این نکته متمایز و برجسته روشن می شود که در واقع دو نوع شناخت شناسی مطرح هستند و هر یک دارای  منشا نگرش خاصی به نظام هستی می باشند.  یکی روش شناخت حسی و تجربی است که منشا در جهان بینی سکولاریستی و مادی دارد و دیگری روش شناخت حسی و عقلی است که معیار شناخت جهان بینی الهی و توحیدی نهفته می باشد.  این دو گزاره، اساس تمییز و هویت سازی گفتمان انقلاب اسلامی در مقام مقایسه با نظام گفتمانی غرب محور می باشد.

در نگرش امام خمینی(ره) موضوعاتی مانند فطرت، وحی و قلب و حس انسان به عنوان منابع شناخت یاد شده اند و از منظر ایشان به مانند بسیاری دیگر از اندیشمندان جهان اسلام، عقل ادراک می کند و قلب به مدرکات آن ایمان می آورد، بنا بر این، عقل نه تنها ادراک می کند و حقیقت امور را در می یابد، بلکه عقل همراه با اختیار انسان به او قدرت گزینش و انتخاب می دهد و در نتیجه انسان اراده می کند و با اراده خود بر می گزیند، بنا بر این از نظر گاه ایشان، ادراک عقلی مقدمه شهود قلبی است و این دو مکمل یکدیگر می باشند.

حضرت امام(ره) منادی این نکته در دنیای معاصر امروز هستند که منتقدانه به عقلانیت ابزاری غرب محور نگریسته شود و بر معناداری و عقلانیت دینی برای حل مسائل و چالش های نظام جهانی تاکید می ورزند. به عبارت دیگر، ایشان بر معرفت شناسی مبتنی بر حس و تجربه، به ارائه برداشت متفاوتی در پارادیم عقلانیت دینی می پردازند که در آن ضمن نقد عقل مدرن در حوزه سیاست، خواستار بسط عقلانیت اسلامی می شوند.

قالب سازی عقلانیت دینی در سپهر عقلانیت ابزاری

در عقلانیت اسلامی اگر چه از یک طرف، منبع وحی و متون دینی مبنای معرفت و شناخت قرار می گیرند، اما از طرف دیگر، در محاسبات، استدلالات، ادراکات و توصیه های خود، جنبه ها و ابعاد مادی و معنوی جهان هستی و انسان را ملاحظه کرده و با توجه به منافع و مصالح دنیوی و اخروی مسلمانان در مقطع تاریخی و اجتماعی مشخص و تعریف شده تصمیم گیری می کنند.

امام خمینی (ره)، عقلانیت ابزاری یا معیشتی را برای تدبیر امور زندگی روزمره مانند اقتصاد و سلامت و بهداشت یا مشکلات زندگی لازم می داند، اما نکته این است که آن ها را برای سعادت و بهروزی جامعه انسان کافی نمی دانند.  حضرت امام (ره) در عقلانیت آن را به سطوح مسائل معنی و فرا مادی سوق می دهد، از نظر امام خمینی (ره) این سطح از تعقل، در کنار دیانت اسلام، به کمال می رسد، سطحی که عقلانیت ممیزه یا خردمندی نیز نام می گیرد.  گستره عقلانیت مدرن و غرب گرا فقط در حوزه مادیات است و عمدتا منفعت گرایی را مبنای کنش گری خود قرار می دهد.

مبنای عقلانیت دینی این است که شناخت مبتنی بر حس و تجربه صرفا به تنهایی نمی توانند معرفت و شناخت صحیح و کاملی از واقعیات به انسان ها بدهند.  ایشان به توانایی و قدرت عقل برای شناخت تاکید دارند، ولی در تمام موارد آن را کامل نمی دانند.  نقصان ادراک حسی انسان، به وسیله عقل و نقصان ادراک عقلی انسان باید به گونه دیگری برطرف شود.  در این مسیر، شناخت قلبی و شهودی نیز کفایت نمی کند و باید که به منبعی بیرون از وجود انسان، روی آورد تا این کمبود و نقصان برطرف شود.

در این راستا، امام خمینی (ره) منبع وحی را به عنوان مکمل عقل انسان معرفی می کند و معناداری دینی در قاب گفتمان انقلاب اسلامی جای پیدا می کند و به عنوان نکته ممیزه آن در مقابل گفتمان غربی و سکولار قد علم می کند.

امام خمینی(ره) در این باره به شالوده سازی نظام معرفتی نوین معنادار و متفاوتی از نظام مادیگرای سکولار غرب محور اشاره کرده و می فرمایند:  ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی ای که تا به حال به واسطه آن تمام مسایل جهان سنجیده می شده است را شکسته ایم.  ما خود چارچوب جدیدی ساخته ایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته ایم.  از هر عادلی دفاع می کنیم و بر هر ظالمی می تازیم، حال شما اسمش را هر چه می خو اهید بگذارید.  ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت. (صحیفه امام، ج. 11: ص 160)

سنت های الهی در زیستمان بین المللی

بر اساس سنت های الهی است که رهیافت امام خمینی (ره) به روابط بین الملل در بعد هستی شناسی، خدا محورانه، مبنا گرایانه، انسان مدارانه و عدل گسترانه است که البته در مجموعه فتاوی اجتهادی شیعه و مصلحت نظام اسلامی عمل می کند.

 پدیده های و مولفه های روابط بین الملل دارای اعتبار حقیقی و دائمی هستند.  در این حیطه قوانین ثابت تحت عنوان سنت های الهی وجود دارند که در زیستمان روابط بین الملل می توان به کشف و شناسایی و پی   گیری آنها پرداخت.  همین است که معناداری گفتمان فکری ایشان بر اساس دین محوری متمایز می شود.  آموزه هایی مانند اصل توحید و معارف منبعث از ذات باری تعالی در تمام مبانی نظری و فرا نظری گفتمانی ایشان از تاثیر گزاری زیادی برخوردار هستند.

در این زیستمان الهی، جهان از وحدت و یکپارچگی برخوردار است، منظم و هدفمند است، مطیع امر خداوند است، همه انسان ها در امکان تکامل و رشد با هم برابرند، آزاد و مختار آفریده شده اند.  و نکته مهم این که سپهر هستی شاهد تقابل دائمی نیروهای حق و باطل و خیر و شر در انسان و جوامع و همچنین عرصه روابط بین الملل است. 

در معناداری و مفصل بندی نظام هستی از دیدگاه حضرت امام (ره)، حیات دنیوی، دار فانی و تغییر است اما در مقابل، سرای جاوید، دار بقاء و ثبات دائمی می باشد.  خداوند بزرگ، آفریننده و در نتیجه ملاک و حاکم مطلقه بر سپهر هستی، هادی و مدیر و مدبر آن می باشد.

معناداری توحیدی در نظام بین الملل

بر اساس معناداری توحیدی در نظام بین الملل و بر اساس رویکرد انتقادی در سیاست خارجی امام(ره) اصولی مانند نه شرقی و نه غربی، استضعاف گرایی، همگرایی جهان اسلام، صدور ارزش های انقلاب اسلامی، حتی جهان سوم گرایی تجلی پیدا می کند.  این مفصل بندی توحیدی در تحلیل نظام بین الملل، تکلیف گرایی و ظلم ستیزی را ترجمان عمل و اقدام می بیند که در آن تکلیف مبتنی بر زیستمان فکری اسلامی دارای معنا می شود.

عدالت در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) موضوعی محوری است، به نحوی که ایشان هر گونه ظلم و ستم را فارغ از اهداف آن بر خلاف قانون الهی می پندارند و بر این اساس، تقسیم سپهر سیاست بین الملل به دو اردوگاه ظالم و مظلوم، صرفا یک تقسیم بندی ایدئولوژیک محسوب نمی گردد، بلکه ریشه در نگاه هستی شناسانه مبتنی بر تقابل معناداری توحیدی با جهان بینی مادی سکولار غرب محور دارد.

معناداری توحیدی، یقین حاصل از خدامحوری در این گفتمان است و به عبارتی دیگر ماهیت از اویی و به اویی تمامی هستی قلمداد می شود.  بنا بر این، اندیشه امام (ره) در تعارض با نظریه های مادی گرا و حس گرای غربی چه در اثبات گرایی و چه در فرا اثبات گرایی قرار می گیرد، چرا که اثبات گرایی مادی غرب محور اگر چه ماهیتی حقیقی و دائمی برای پدیده های بین المللی می پندارد اما در عین حال وجود و یا اهمیت پدیده های معنوی و الهی را مورد انکار قرار می گیرد.  این در حالی است که در فرا اثبات گرایی نیز بر اهمیت و حقیقت نیروهای فرا مادی و بینا ذهنی تاکید می شود اما این پدیده ها صرفا در محدوده تولیدات انسانی دیده می شوند.

در رویکرد معناداری امام (ره) دین را نمی توان از سیاست خارجی و سیاست بین الملل جدا کرده و مورد غفلت و فراموشی قرار داد، چرا که دین محور و مغز و مبنای اصلی روابط اجتماعی و بین المللی است و به آن هویت می بخشد.  به عبارت دیگر امام خمینی (ره) با هر گونه تحلیل و نظریه پردازی و هم چنین بازیگری و کنش گری در سیاست داخلی و خارجی که غافل از مبدا و معاد در خلقت و منقطع از خالق هستی باشد، به مخالفت پرداخته و سخت آن را مورد نقد قرار می دهد.  از منظر ایشان، روایت گری مادی صرف و مستقل از مفصل بندی توحیدی و الهی، روایتی نادرست و ناقص از ماهیت پدیده های ملی و بین المللی است.

پاسداشت میراث گفتمانی حضرت امام (ره)

در نگرش غرب گرای سکولاریستی، قدرت عامل تعیین کننده سیاست بین الملل است که در آن منابع مادی و فیزیکی کشورها تعیین کننده پارامترهای توانمندی کنش گران جهانی می باشد.  اما امام خمینی (ره) بر خلاف رهیافت سنتی روابط بین الملل که قدرت را در امور مادی می جوید، منشا اصلی قدرت را خدا دانسته و می فرمایند:  آن قدرتی که شما را به استقلال و آزادی رساند، قدرت خدای تعالی بود و تا وقتی که این عنایات الهی محفوظ باشد، هیچ قدرتی نمی تواند کاری بکند. (صحیفه امام، ج. 19: ص 94)  به باور ایشان، از نظر ایجابی، قدرت باید معطوف به حفظ جهات انسانیت، سلامت جهان، همچنین اعمال قدرت در موضع خود طبق موازین کتاب و سنت پیامبر اسلام (ص) باشد.

در نتیجه در معناداری مفهوم قدرت از منظر امام خمینی (ره) قدرت صرفا بر پایه منابع مادی تعریف نمی شود و در حقیقت انگاره های نقش تعیین کننده ای در شکل گیری و معنا یافتن آن دارند، چنانچه ایشان قدرت را اصالتا منحصر به خداوند دانسته و از همین رو، قدرت بر آمده از تکلیف را اصل اساسی رفتار سیاست خارجی دولت اسلامی معرفی می نمایند.

معناداری در گفتمان انقلاب اسلامی توسط حضرت امام (ره) باعث شد تا کنش گری نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل بی بدیل باشد، به نحوی که ایشان با تکیه بر آموزه های الهی، بسیاری از مفروضات، اصول و کارکردهای نظام بین الملل موجود را ناصواب، ناعادلانه و نیز ناقض حقوق و جایگاه انسان در نظام عقلانیت دینی قلمداد می نمایند و بر لزوم حاکمیت ارزش ها و هنجارهای متعالی در سیاست و روابط بین الملل تاکید دارند.

   در نتیجه باید گفت که اندیشه امام در عرصه سیاست و نظام بین الملل بسیار نوین و احیاگرانه است که در آن معنا داری دینی نقش بی بدیلی را در مقابل مادی گری سکولار غرب محور ایفا می کند.  این نگرش نه تنها برای جمهوری اسلامی، بلکه برای تمامی جهان اسلام و همه انسان های حقیقت خواه و عدالت جو می تواند یک مفصل بندی گفتمانی قدرتمند را به وجود آورد.

البته باید دقت داشته باشیم و تاکید کنیم که این معناداری گفتمانی یک فرآیند است که نیازمند تدبیر، اندیشه و اقدام و عمل است.  به نحوی که ما خود گرفتار اندیشه های مادی گرا و قدرت طلبانه ماکیاولی سکولار غربی نشویم و بتوانیم به درستی از میراث گفتمانی حضرت امام (ره) پاسداری نماییم و خود قربانی الگوهای قدرت طلبانه مادی گرای غرب محور نشویم.  قطعا تحقق عملی میراث گفتمانی امام خمینی (ره) کاری سخت و پر چالش است که در اول نیازمند این است که خود حکومت مداران اولا این میراث معناداری را بشناسند و سپس هم در نفسانیت فردی خود و سپس در جامعه ملی و بعد در نظام بین الملل آن را متحقق سازند.
 

دکتر رضا سیمبر
 
استاد گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان
کد مطلب : ۶۴۲۸۰۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما