کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

ارزیابی روابط آمریکا و عربستان سعودی از منظر تبادلات اقتصادی

http://tabyincenter.ir , 29 خرداد 1396 10:51

اسلام تایمز : رهبران سعودی که در ژانویه 2015 به قدرت رسیدند، از دولت سابق آمریکا به ریاست باراک اوباما «رضایت» نداشتند . دونالد ترامپ نیز با نگاه به عربستان به عنوان «گاو شیرده» به این کشور سفر کرد؛ بنابراین، این نگاه نیز سبب شد که بیش از همه بعد اقتصادی سفر دونالد ترامپ به ریاض حایز اهمیت باشد.


دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در چهارمین ماه ورود به کاخ سفید نخستین سفر خارجی خود را انجام داد که منطقه غرب آسیا و عربستان سعودی را به عنوان مقصد این سفر انتخاب کرد. ترامپ در حالی به ریاض سفر کرد که از یک سو؛ نسل جدید رهبران سعودی که در ژانویه ۲۰۱۵ به قدرت رسیدند، از دولت سابق آمریکا به ریاست باراک اوباما «رضایت» نداشتند و از سوی دیگر؛ دونالد ترامپ نیز با نگاه به عربستان به عنوان «گاو شیرده» به این کشور سفر کرد؛ بنابراین، این نگاه نیز سبب شد که بیش از همه بعد اقتصادی سفر دونالد ترامپ به ریاض حایز اهمیت باشد. در این نوشتار، ضمن اشاره مختصر به روابط آمریکا و عربستان سعودی، ابعاد قرارداد اقتصادی ۳۵۰ میلیارد دلاری اخیر دو کشور و همچنین پیامدهای داخلی و منطقه‏ ای آن مورد بررسی قرار می‏گیرد.

روابط عربستان سعودی و آمریکا دو هدف متفاوت دارد. مهم‏ترین هدف حکومت عربستان از تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا، «امنیتی» است و خواستار حمایت واشنگتن از آل سعود در داخل عربستان و در سطح منطقه غرب آسیا است، اما ایالات متحده آمریکا از تداوم رابطه با عربستان سعودی، علاوه بر دفاع از رژیم صهیونیستی، بیش از همه اهداف «اقتصادی» را پیگیری می‏کند.

ایالات متحده آمریکا ابتدا در سال ۱۹۳۳ از طریق اقتصاد نفتی وارد عربستان سعودی شد؛ وقتی که «استاندارد اویل کالیفرنیا»[۱] (شورون[۲] کنونی) برنده امتیاز بهره برداری از نفت شرق عربستان شد که در سال ۱۹۳۸ کشف شد. در واقع؛ در سال ۱۹۳۳ آمریکا در ازای به رسمیت شناختن عربستان سعودی اجازه اکتشاف نفت در منطقه شرقیه عربستان را دریافت کرد. کمپانی نفت عربستان سعودی (آرامکو) نیز توسط استاندارد اویل و سه شریک آن ایجاد شد. امروز نیز اگرچه کمپانی نفت عربستان به آرامکوی عربستان شناخته می‏شود اما کمپانی‏ های انرژی آمریکا منافع خود را در عربستان حفظ کردند. گام دوم این رابطه نیز از طریق ارتباط‏ های حکومتی برداشته شد. در واقع، آمریکا تا حدود ۱۰ سال بعد دفتر دیپلماتیک در عربستان نداشت و کارهای دیپلماتیک این ناحیه در سفارت آمریکا در قاهره انجام می‌گرفت.[۳] تا زمانی که عبدالعزیز، بنیان‏گذار عربستان سعودی با پرزیدنت «فرانکلین روزولت»[۴] دیدار کرد و سپس در سال ۱۹۴۴ سفارتخانه آمریکا در جده عربستان افتتاح شد و روابط رسمی میان دو کشور شکل گرفت. با این حال، آنچه سبب تقویت روابط عربستان سعودی و آمریکا طی سال‏ها و دهه‏ های بعد تا امروز شد، موافقت نظامی دو کشور در سال ۱۹۵۱ بود. مطابق این موافقت‏نامه؛ آمریکا مجوز تأسیس پایگاه نظامی در عربستان را دریافت کرد و مقرر شد که آمریکا به عربستان سلاح بفروشد و وظیفه آموزش نظامیان عربستانی را نیز بر عهده بگیرد. همکاری نظامی آمریکا- عربستان در جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ که به خارج کردن عراق از کویت انجامید، به اوج رسید؛ به نحوی که بیش از نیمی از سربازان آمریکایی در غرب آسیا در این جنگ در عربستان مستقر شدند.[۵] قرارداد نظامی ۱۹۵۱ دو کشور سبب وابستگی نیروهای مسلح عربستان سعودی به سلاح و آموزش نظامی آمریکا شد. به طور کلی باید گفت؛ روابط عربستان و آمریکا با نفت آغاز، با ارتباطات دیپلماتیک رسمی و با موافقت‏نامه نظامی تقویت و گسترده شد.

صادرات آمریکا به عربستان سعودی در سال 2016 بیش از 18 میلیارد دلار بود؛ در حالی که این صادرات در سال 2009 بیش از 8 میلیارد دلار بود؛ به عبارت دیگر در حالی که طی 8 سال صادرات عربستان سعودی به آمریکا بیش از یک سوم کاهش داشته، واردات عربستان از آمریکا بیش از دو برابر رشد داشته است.

نکته مهم درباره روابط عربستان سعودی و آمریکا این است که این روابط هرگز به طور کامل مطلوب نبود. در مراحل اولیه این روابط، کشمکش فلسطین- رژیم صهیونیستی یک منبع مهم اختلاف بود. در هزاره جدید نیز موضوعاتی نظیر حمایت مالی عربستان از تروریسم، نقض حقوق بشر علیه زنان و نداشتن یک حکومت دموکراتیک از علل اصلی نارضایتی آمریکا از عربستان سعودی و حضور نداشتن ریاض در مذاکرات هسته ‏ای با ایران و سپس توافق هسته‏ ای با جمهوری اسلامی ایران، سیاست آمریکا در بیداری اسلامی از جمله حمایت نکردن از «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مصر و انجام ندادن حمله نظامی علیه سوریه و همچنین تصویب قانون موسوم به جاستا در کنگره آمریکا از علل مهم نارضایتی عربستان سعودی از آمریکا بود. روابط ۸۴ ساله (۱۹۳۳ تا ۲۰۱۷) عربستان سعودی و آمریکا نقاط عطفی دارد که برخی از مهم‏ترین این نقاط عطف به شرح زیر است:[۶]

روابط اقتصادی عربستان سعودی و آمریکا

روابط عربستان سعودی و آمریکا دو هدف متفاوت دارد. مهم‏ترین هدف حکومت عربستان از تقویت روابط با ایالات متحده آمریکا، «امنیتی» است و خواستار حمایت واشنگتن از آل سعود در داخل عربستان و در سطح منطقه غرب آسیا است، اما ایالات متحده آمریکا از تداوم رابطه با عربستان سعودی، علاوه بر دفاع از رژیم صهیونیستی، بیش از همه اهداف «اقتصادی» را پیگیری می‏ کند. عربستان سعودی پس از رژیم صهیونیستی، دومین شریک تجاری آمریکا در غرب آسیا در سال ۲۰۱۶ بود. مطابق آمار اداره تجارت بین‏ الملل آمریکا؛ صادرات عربستان سعودی به آمریکا در سال ۲۰۱۶ به ارزش ۱۶٫۹ میلیارد دلار بود؛ در حالی که در سال ۲۰۰۸ ارزش این صادرات ۵۴٫۸ میلیارد دلار بود. صادرات آمریکا به عربستان سعودی در سال ۲۰۱۶ بیش از ۱۸ میلیارد دلار بود؛ در حالی که این صادرات در سال ۲۰۰۹ بیش از ۸ میلیارد دلار بود؛ به عبارت دیگر در حالی که طی ۸ سال صادرات عربستان سعودی به آمریکا بیش از یک سوم کاهش داشته، واردات عربستان از آمریکا بیش از دو برابر رشد داشته است. مهم‏ترین کالای صادراتی عربستان سعودی به آمریکا، مواد هیدروکربنی از جمله نفت است. عربستان سعودی در سپتامبر ۲۰۱۶ دومین بزرگ‏ترین منبع صادرات نفت خام به آمریکا بود و حدود ۱ میلیون و ۱۵۸ هزار بشکه در روز به این کشور نفت صادر کرد. مهم‏ترین کالاهای صادراتی آمریکا به عربستان سعودی نیز شامل سلاح، ماشین ‏آلات‏ و وسایل نقلیه است.[۷]

آمریکا 33 درصد سهم صادرات جهانی سلاح را بین سال‏های 2011 تا 2015 در اختیار داشت. آمریکا طی این سال‏ها به 96 کشور سلاح فروخته است. 41 درصد صادرات سلاح آمریکا به غرب آسیا انجام شد که 27 درصد آن به عربستان منتقل شد.

سفر دونالد ترامپ به ریاض و قرارداد ۳۵۰ میلیارد دلاری با عربستان

دونالد ترامپ پیش از به قدرت رسیدن و در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موضع به شدت منفی علیه عربستان سعودی داشت و معتقد بود که آمریکا نباید از تروریست ‏های سعودی حمایت کند. تماس تلفنی ملک سلمان با دونالد ترامپ برای تبریک پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، سفر محمد بن سلمان به عربستان سعودی در مارس ۲۰۱۷ و سپس سفر «جیمز ماتیس»، وزیر دفاع آمریکا به ریاض در آوریل ۲۰۱۷ و همچنین نگاه اقتصادی دونالد ترامپ به آل سعود، سبب تضعیف نگرش منفی رئیس جمهوری جدید آمریکا به عربستان سعودی شد؛ به نحوی که دولت جدید آمریکا در نخستین ماه فعالیت خود در فوریه ۲۰۱۷ عربستان سعودی را «شریک قوی در امنیت منطقه ‏ای و تلاش‏های ضدتروریستی» توصیف کرد.

انتخاب ریاض به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی دونالد ترامپ نیز حاکی از آغاز دوره جدیدی در روابط آمریکا و عربستان بود. دونالد ترامپ در سفر به ریاض سه نشست مهم داشت: نخست؛ نشست با ملک سلمان. در این نشست تمرکز بر همکاری میان دو کشور در زمینه‏های امنیتی، اقتصادی و سیاست‏ های امنیتی بود و قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری که طی دهه آینده به حدود ۴۰۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت، منعقد شد. دوم؛ نشست ترامپ با سران شورای همکاری خلیج فارس. سوم؛ نشست ترامپ با سران دولت‏ها و مقامات عالی کشورهای عربی- اسلامی.[۸] بدون شک، نشست نخست با ملک سلمان، پادشاه سعودی که نتیجه ملموس قرارداد نظامی را در پی داشت و آل سعود قراردادی را امضا کرد که ارزش آن به اندازه بیش از نیمی از ذخایر کنونی (۶۰۰ میلیارد دلاری) عربستان بود.

دولت آمریکا از اوت 2009 تا می 2017 (تا پیش از عقد قرارداد میان ترامپ و آل سعود) جمعاً به ارزش 119.616 میلیارد دلار سلاح به عربستان سعودی فروخت که 45 میلیارد دلار آن در دوره دوم دولت اوباما فروخته شد.

عربستان سعودی یکی از مهم‏ترین مقاصد تسلیحات آمریکایی است. آمریکا ۳۳ درصد سهم صادرات جهانی سلاح را بین سال‏های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ در اختیار داشت. آمریکا طی این سال‏ها به ۹۶ کشور سلاح فروخته است. ۴۱ درصد صادرات سلاح آمریکا به غرب آسیا انجام شد که ۲۷ درصد آن به عربستان منتقل شد. عربستان سعودی با ۹٫۷ درصد بزرگ‏ترین کشور وارد کننده سلاح از آمریکا طی این بازه زمانی بود. مجموع واردات سلاح عربستان از آمریکا طی سال‏های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ در مقایسه با سال‏های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ تا ۲۷۵ درصد افزایش داشته است. مداخله نظامی عربستان سعودی در یمن سبب شد واردات سلاح به کشورهای عضو ائتلاف از جمله عربستان سعودی، قطر و امارات افزایش یابد.[۹] با این حال، دولت آمریکا از اوت ۲۰۰۹ تا می ۲۰۱۷ (تا پیش از عقد قرارداد میان ترامپ و آل سعود) جمعاً به ارزش ۱۱۹٫۶۱۶ میلیارد دلار سلاح به عربستان سعودی فروخت که ۴۵ میلیارد دلار آن در دوره دوم دولت اوباما فروخته شد.[۱۰]

این در حالی است که قرارداد امضا شده میان آمریکا و عربستان در سفر دونالد ترامپ به ریاض به صورت آنی ۱۱۰ میلیارد دلار و به صورت درازمدت طی یک دهه حدود ۳۵۰ میلیارد دلار ارزش دارد.[۱۱]

قراردادی که اخیراً میان آمریکا و عربستان سعودی در سفر دونالد ترامپ به ریاض منعقد شد، بیش از همه در دو حوزه دفاعی و نفت است. در بخش دفاعی فروش تجهیزات، ارائه خدمات سرویس و نگهداری، برنامه ‏های آموزشی و تولید تجهیزات و تأسیس شعبه ‏های شرکت‏های آمریکایی در خاک عربستان از مهم‏ترین موارد توافق شده در این قرارداد است. در خصوص فروش تجهیزات می‏توان به مواردی نظیر ۴ شناور جنگی لیتورال[۱۲] به ارزش ۱۱٫۵ میلیارد دلار، ۱۲۵ تانک آبرامز، موشک پاتریوت PAC 3، هلیکوپتر UH-60، هلیکوپتر شینوک CH-47[13] و سیستم دفاع موشکی تاد[۱۴] اشاره کرد. در خصوص ارائه خدمات سرویس و نگهداری و همچنین برنامه‏ های آموزشی می‏توان به برنامه ۱۸ میلیارد دلاری برای بهبود فرماندهی نظامی و زیرساخت‏ های تکنولو‏ژی‏ های دفاعی، کنترلی و امنیت مجازی و ارتباطات، آموزش، بازسازی و گسترش نیروی هوایی و برنامه نوسازی گارد ملی عربستان سعودی اشاره کرد.

 در زمینه تولید یا سوار کردن نهایی (Assemble) تجهیزات نظامی در داخل عربستان سعودی نیز سوار کردن ۱۵۰ بالگرد متعلق به کمپانی مارتین لوکهید از نوع بلک هاوک[۱۵] به ارزش ۶ میلیارد دلار در خاک عربستان اشاره کرد. در عین حال، «کمپانی دفاعی ریتون»[۱۶] آمریکا نیز شعبه‏ ای در عربستان تأسیس خواهد کرد. همچنین در این سفر دونالد ترامپ قراردادهایی در حوزه نفت و گاز نیز میان عربستان و آمریکا امضا شد که قرارداد کمپانی جنرال الکتریک به ارزش ۱۵ میلیارد دلار از جمله این قراردادها است. در همین حال، عربستان سعودی ۱۲ میلیارد دلار نیز در بخش نفت آمریکا سرمایه ‏گذاری خواهد کرد.[۱۷] نکته مهم این است که آمریکا جنگنده ‏ها و تجهیزاتی که به عربستان سعودی فروخت، شامل جنگنده ‏های پیشرفته ‏ای نظیر F35 که به رژیم صهیونیستی داد، نمی‏شود.[۱۸]

یکی از پیامدهای اصلی قرارداد 350 میلیارد دلاری آمریکا و عربستان که 110 میلیارد دلار آن نیز به صورت فوری اجرایی خواهد شد، وخیم‏تر شدن بحران در یمن است زیرا عربستان سعودی بخشی از سلاح‏هایی که از آمریکا دریافت می‏کند را در جنگ علیه یمن به کار خواهد گرفت که این موضوع نیز بر وخامت اوضاع در یمن می‏افزاید.

پیامدهای قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری آمریکا با عربستان سعودی

صرف‏نظر از پیامدهای مهمی که سفر ترامپ به عربستان برای ایالات متحده آمریکا داشت، این سفر در سطح داخلی عربستان و همچنین در سطح منطقه غرب آسیا نیز پیامدهای خواهد داشت.

الف: سطح داخلی عربستان سعودی: تداوم و افزایش مشکلات اقتصادی

مهم‏ترین پیامد سفر ترامپ برای عربستان در سطح داخلی این کشور، افزایش مشکلات اقتصادی آن است. عربستان سعودی در حالی قرارداد ۳۵۰ میلیارد دلاری با آمریکا منعقد کرد که شاخص‏ های اقتصادی در عربستان حاکی از شدت گرفتن مشکلات است. کسری بودجه ۸۴ میلیارد دلاری عربستان در سال ۲۰۱۶ تمهیدات دریافت وام خارجی را مهیا کرده است؛ به طوری که رژیم آل سعود در سال گذشته میلادی اوراق قرضه‌ خود را در ازای دریافت وام ۶۷ میلیارد دلاری، در سه نوبت به فروش رسانده است. عربستان سعودی در سال گذشته میلادی به دلیل مشکلات اقتصادی، یک سوم از پروژه‌های عمرانی خود را در زمینه‌های حمل و نقل، بهداشت و مسکن، متوقف کرد. در عین حال، عربستان سعودی در پرداخت حقوق کارگران بومی و خارجی نیز دچار مشکل شد؛ به نحوی که تعداد کثیری از کارگران کشورهای مختلف، به دلیل عدم دریافت حقوق و معوقات، به ناچار خاک عربستان سعودی را ترک کرده‌اند. کارگران عربستانی نیز سال گذشته بارها به دلیل پرداخت نشدن حقوق‏شان تظاهرات ضدحکومتی برگزار کردند. آل سعود همچنین برای مرهم نهادن بر کسری بودجه، دستور کاهش ۲۰ درصدی حقوق کارمندان دولتی و وزارتخانه‌ها را صادر کرده است. حکومت سعودی برای جبران کسری بودجه و مشکلات اقتصادی به ناچار نرخ‌های حامل‌های انرژی، حمل و نقل، بهداشت و درمان را افزایش داد و همچنین یارانه‌ بخش‌های مختلف را نیز قطع کرد.[۱۹]

ب: سطح منطقه ‏ای

سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی و انعقاد قراردادی به ارزش ۳۵۰ میلیارد دلار با این کشور در سطح منطقه‏ ای نیز پیامدهای مهمی خواهد داشت که برخی از این پیامدها عبارت‌اند از:

وخیم‏تر شدن بحران در یمن

عربستان سعودی از مارس ۲۰۱۵ جنگ علیه یمن را آغاز کرد و پس از گذشت ۲۷ ماه این جنگ همچنان ادامه دارد. آمریکا از حامیان اصلی جنگ عربستان سعودی علیه یمن و شریک جنایت‏ های آل سعود در فقیرترین کشور عربی غرب آسیا است. اکنون نیز یکی از پیامدهای اصلی قرارداد ۳۵۰ میلیارد دلاری آمریکا و عربستان که ۱۱۰ میلیارد دلار آن نیز به صورت فوری اجرایی خواهد شد، وخیم‏تر شدن بحران در یمن است زیرا عربستان سعودی بخشی از سلاح‏ هایی که از آمریکا دریافت می‏کند را در جنگ علیه یمن به کار خواهد گرفت که این موضوع نیز بر وخامت اوضاع در یمن می‏ افزاید.

یکی دیگر از پیامدهای سفر ترامپ و انعقاد قرارداد اقتصادی 350 میلیارد دلاری که بخش غالب آن نیز در حوزه نظامی است، تقویت هزینه‏ های نظامی در غرب آسیا است که این موضوع تبعات منفی متعددی برای این منطقه و به خصوص قدرت‏های منطقه‏ای دارد.

تنش در شورای همکاری خلیج فارس و عدم انسجام درباره جمهوری اسلامی ایران

یکی از پیامدهای فوری سفر ترامپ به عربستان و انعقاد قرارداد هنگفت اقتصادی با این کشور، تنش در شورای همکاری خلیج فارس است. «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر ۳۷ ساله قطر، به فاصله اندکی پس از نشست به اصطلاح عرب-اسلامی ریاض با حضور دونالد ترامپ، در اظهاراتی ایران را «قدرت بزرگ» نامید و روابط قطر با ایران را «خوب» توصیف کرد. امیر قطر گفت «ایران از اهمیت منطقه ‏ای و اسلامی برخوردار است و نمی‏ توان آن را نادیده گرفت و به همین دلیل تشدید اوضاع با این کشور به دور از حکمت و تدبیر است.»[۲۰] این رویکرد امیر قطر سبب افشای اختلاف ‏ها و افزایش تنش در شورای همکاری خلیج فارس در قالب قطع رابطه سه کشور عربستان سعودی، امارات و بحرین با قطر شد. اگرچه این اختلاف‏ ها آشکار کرد که در درون شورای همکاری خلیج فارس درباره رابطه با جمهوری اسلامی ایران اختلاف جدی وجود دارد و آل سعود در نشست ریاض به مهم‏ترین هدف خود یعنی ایجاد اجماع علیه جمهوری اسلامی ایران دست نیافته، اما بدون شک جمهوری اسلامی ایران خواستار شکل‏ گیری تنش و بحران ‏های جدید در منطقه غرب آسیا به خصوص در خلیج فارس نیست. تنش اخیر در شورای همکاری خلیج فارس برآیند زودهنگام سفر ترامپ به عربستان سعودی است زیرا دولت قطر از یک سو مواضع افراطی ضدایرانی مقامات سعودی و آمریکایی را در راستای سیاست‏های خود نمی‏داند و از سوی دیگر دولت قطر قرارداد ۳۵۰ میلیارد دلاری عربستان با آمریکا را نیز دارای تبعات منفی برای خود و برای منطقه غرب آسیا می‏داند.

تقویت هزینه ‏های تسلیحاتی در منطقه

یکی دیگر از پیامدهای سفر ترامپ و انعقاد قرارداد اقتصادی ۳۵۰ میلیارد دلاری که بخش غالب آن نیز در حوزه نظامی است، تقویت هزینه ‏های نظامی در غرب آسیا است که این موضوع تبعات منفی متعددی برای این منطقه و به خصوص قدرت‏ های منطقه ‏ای دارد. تحویل جنگنده ‏ها، شناورها و تجهیزات مدرن آمریکایی به عربستان سعودی می‏تواند سبب شود قدرت‏ هایی نظیر جمهوری اسلامی ایران و ترکیه و یا بازیگرانی نظیر قطر، امارات و کویت نیز برای تقویت توانمندی دفاعی و نظامی خود هزینه‏ های نظامی خود را در قالب واردات سلاح ‏ها از کشورهای خارجی یا تولید سلاح‏های پیشرفته در داخل افزایش دهند. بدون شک، افزایش هزینه ‏های نظامی در سطح منطقه غرب آسیا نیز تبعات متعددی خواهد داشت که از جمله این تبعات کاهش بودجه بخش ‏های غیرنظامی خواهد بود.
 

جمع بندی

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که در داخل آمریکا نیز با فشارهای زیادی مواجه است، در نخستین سفر خارجی خود به عربستان سعودی رفت و با انعقاد قرارداد ۳۵۰ میلیارد دلاری که ۱۱۰ میلیارد دلار آن فوراً اجرایی خواهد شد، حسابی این «گاو شیرده» را دوشید. این قرارداد که برای آمریکا منافع اقتصادی زیادی دارد، سبب تشدید مشکلات اقتصادی در داخل عربستان سعودی، بروز تنش شدید در شورای همکاری خلیج فارس در قالب قطع روابط قطر با سه کشور عربستان، امارات و بحرین و همچنین افزایش هزینه‏ های تسلیحاتی و نظامی‏ گری در سطح منطقه غرب آسیا خواهد شد.


کد مطلب: 647189

آدرس مطلب :
https://www.islamtimes.org/fa/article/647189/ارزیابی-روابط-آمریکا-عربستان-سعودی-منظر-تبادلات-اقتصادی

اسلام تايمز
  https://www.islamtimes.org