۰
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۰۵

همه میوه‌های پیروزی در جنگ 33 روزه

همه میوه‌های پیروزی در جنگ 33 روزه
تاریخ 12 جولای و 14 آگوست سال 2006 هیچیگاه از اذهان پاک نمی‌شوند. اولی تاریخ شروع و دومی تاریخ پایان جنگ 33 روزه است. در 12 جولای ارتشِ تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی با بکارگیری پیشرفته‌ترین تسلیحات نظامی واصله از ایالات متحده آمریکا ، نیروهای مقاومت در جنوب لبنان را هدف سنگین‌ترین حملات متجاوزانه قرار داد. صهیونیست‌ها به منظور فریب افکار عمومی و توجیه جنایت‌های هولناک خود علیه غیرنظامیان لبنانی مدعی شدند که تنها علت این حمله، اقدام حزب‌الله در اسیر کردن دو نظامی این رژیم بوده است. ادعایی که البته با گذشت چند سال از پایان این جنگ، دروغ بودن آن به خوبی آشکار و ابعاد مختلف اهداف رژیم صهیونیستی از یورش وحشیانه به محور مقاومت بیش از پیش نمایان شد. تجاوز نظامی صهیونیست‌ها به محور مقاومت در لبنان درحالی اتفاق افتاد که حزب‌الله شش سال پیش از آن یعنی در سال 2000 ضربات سهمگینی را بر پیکره این رژیم وارد آورد و در نهایت موفق شد جنوب لبنان را از اشغال تل‌آویو آزاد کند.

بنابراین، رژیم اسرائیل با کینه‌ای که از اقدامات قهرمانانه حزب‌الله در سال 2000 به دل داشت، تجاوز نظامی جدید خود به نیروهای مقاومت در سال 2006 را کلید زد و به نوعی، به دنبال انتقام‌جویی از شکست پیشین خود نیز برآمد. رژیم صهیونیستی در حمله به جنوب لبنان در سال 2006 از تمامی ظرفیت‌های نظامی خود بهره‌برداری کرد و این منطقه را از زمین، هوا و دریا هدف قرار داد. با این‌حال، این نیروهای مقاومت بودند که سرانجام پس از 33 روز مقاومت جانانه موفق شدند ابتکار عمل را به دست گرفته و با وارد کردن خسارت‌های فراوان به نظامیان صهیونیست، آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی از جنگ کنند. جنگ 33 روزه سند قدرت‌نمایی حزب‌الله لبنان به عنوان یکی از بازوان پرقدرت محور مقاومت در برابر رژیمی محسوب می‌شود که شکست آن بیش از واقعیت به افسانه شباهت داشت.

اهمیت جنگ 33 روزه از آن جهت است که همچنان با گذشت بیش از یک دهه از پایان آن، محور مقاومت از دستاوردهای آن بهره‌برداری می‌کند. یکی از مهمترین و اساسی‌ترین پیامدهای جنگ 33 روزه این بود که قدرت نظامی رژیم اسرائیل به انزوا رانده شد و ابتکار عمل از دست صهیونیست‌ها به طور کامل خارج شد. مقامات این رژیم دریافتند که دیگر یک قدرت شکست‌ناپذیر نیستند؛ همین مسأله موجب شد تا آن‌ها حد و حدود خود را شناخته و در سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود علیه محور مقاومت در منطقه تا حدودی تجدیدنظر کرده و یا حداقل از رویارویی مستقیم با نیروهای مقاومت اجتناب کنند. در یک کلام باید گفت که پیروزی‌های امروز مقاومت محصول دستاوردهای بزرگ دیروز آن است. درهمین ارتباط، «صلاح فحص» رئیس دفتر جنبش «أمل» لبنان که ازجمله متحدان حزب‌الله محسوب می‌شود و همچنین «توفیق شومان» تحلیلگر لبنانی در عرصه مسائل استراتژیک به بررسی ابعاد مختلف جنگ 33 روزه، اهداف و پیامدهای آن نشستند که مشروح آن را مطالعه می‌کنید.

در ابتدا «توفیق شومان» به بررسی اهداف اصلی تل‌آویو از جنگ 33 روزه پرداخت و مسائلی همچون تلاش رژیم صهیونیستی برای «ریشه‌کن کردن مقاومت»، «نقش ایالات متحده در جنگ 33 روزه»، «خط بطلان بر دکترین نظامی» تل‌آویو و «فروپاشی ساختار ارتش» رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار داد که بدان اشاره می‌شود.

ریشه‌کن کردن محور مقاومت


هرچند که رژیم صهیونیستی از اقدامات حزب‌الله در مرزهای مشترک با سرزمین‌های اشغالی به عنوان اصلی‌ترین دلیل حمله این رژیم به جنوب لبنان یاد کرده بود، اما تمامی شواهد و قرائن دالّ بر این است که تل‌آویو از همان ابتدا با هدف ریشه‌کن کردن محور مقاومت در لبنان دست به این تجاوز آشکار زده است. صهیونیست‌ها تلاش کردند تا از طریق هدف قرار دادن مقاومت زمینه نابودی آن در منطقه را فراهم سازند. مقامات رژیم صهیونیستی براین باور بودند که اگر حتی هدف اصلی آن‌ها در نابودی حزب‌الله لبنان محقق نشود، اما در نهایت حمله نظامی آن‌ها منجر به خلع سلاح کامل نیروهای مقاومت و تبدیل آن‌ها به یک گروه منزوی در لبنان خواهد شد؛ اتفاقی که هیچگاه نیفتاد و امروز حزب‌الله در اوج قدرت به سر می‌برد و می‌تواند با تسلیحات استراتژیکی که در اختیار دارد، حیفا و مابعد حیفا را نیز هدف قرار دهد.

نقش آمریکا و تشکیل «خاورمیانه جدید»


وی در ادامه افزود: تحت هیچ شرایطی نمی‌توان از نقش‌آفرینی ایالات متحده آمریکا در جنگ 33 روزه غفلت کرد. بسیار سخت است که اینگونه تصور کنیم که حمله نظامی رژیم اسرائیل به جنوب لبنان یک اقدام خودسرانه و بدون چراغ سبز آمریکایی‌ها بوده است. در واقع، اساسا می‌توان وقوع جنگ 33 روزه را در چارچوب توطئه‌های بلندمدت آمریکا برای منطقه تفسیر و تحلیل کرد. آمریکایی‌ها سال‌ها به دنبال ایجاد «خاورمیانه جدید» بودند و اکنون نیز هستند؛ بدین معنا که کشورهای منطقه یکی پس از دیگری تضعیف و تجزیه شده تا اسرائیل روز به روز قدرتمندتر شود و حاشیه امنیت آن نیز بیشتر شود. به عنوان مثال، «کاندولیزا رایس» از مقامات سابق آمریکایی صراحتا اعلام کرد که جنگ رژیم اسرائیل با حزب‌الله در واقع، گذرگاهی به سمت تشکیل خاورمیانه جدید است. همین اظهارنظر مقام آمریکایی می‌تواند بسیاری از ابعاد پنهان جنگ 33 روزه را برای ما آشکار سازد.

نمایش قدرت حزب‌الله و خط بطلان بر دکترین نظامی اسرائیل


رئیس دفتر جنبش «أمل» لبنان در ایران تصریح کرد: صهیونیست‌ها در حمله متجاوزانه به جنوب لبنان برای ضربه وارد کردن به حزب‌الله و نیروهای مقاومت دچار اشتباه محاسباتی شدند. آن‌ها پیش از انجام این حمله، همه‌چیز به غیر از قدرت نظامی فوق‌العاده حزب‌‌الله را به طور کامل پیش‌بینی کرده‌ بودند. استنباط فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی این بود که حداکثر قدرت نیروهای مقاومت، انجام عملیات‌های زمینی غافلگیرانه علیه نظامیان این رژیم در مناطق مرزی است و بیش از این کاری از از آن‌ها ساخته نخواهد بود. با این حال، مدتی پس از آغاز درگیری‌ها و هدف قرار گرفته شدن مناطق مسکونی و زیرساخت‌های واقع در جنوب لبنان توسط جنگنده‌های دشمن صهیونیستی، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان صراحتا اعلام کرد که این جنگ با خواست رژیم اسرائیل آغاز شده است اما با اراده نیروهای مقاومت پایان خواهد یافت.

بدین‌ترتیب بود که نیروهای مقاومت برای اولین بار عمق خاک سرزمین‌های اشغالی را که پایگاه‌های حساس رژیم صهیونیستی نیز در آنجا قرار داشتند، هدف قرار دادند. صهیونیست‌ها که به زعم خود قصد داشتند جنگ را تا پایان در خاک لبنان ادامه دهند، در همان ابتدای کار دریافتند که محاسباتشان اشتباه بوده است و آتش جنگی که برافروختند، خاک سرزمین‌های اشغالی را نیز دربرگرفته است. اصابت خمپاره‌ها و موشک‌های نیروهای مقاومت به شهرک‌های صهیونیست‌نشین موجی از ترس و وحشت را بر صفوف شهرک‌نشینان حاکم کرد و همین مسأله موجب شد تا شمار زیادی از آن‌ها سرزمین‌های اشغالی را ترک کنند. برهمین اساس، حزب‌الله لبنان درجریان جنگ 33 روزه موفق شد خط بطلان بزرگی بر دکترین نظامی رژیم اسرائیل بکشد. تا پیش از جنگ 33 روزه دکترین اسرائیل، مبتنی بر تداوم جنگ در خاک دشمن و تحقق پیروزی قاطعانه بدون متحمل شدن خسارت‌های فراوان بود. ازهمین روی، حزب‌الله لبنان این درس را به صهیونیست‌ها داد که نمی‌توانند در خاک دشمن بجنگند و خاک خود را در امان نگاه دارند.

فروپاشی ساختار ارتش رژیم صهیونیستی


فحص همچنین اظهار داشت: پس از سلسله ضربات نظامی حزب‌الله لبنان به رژیم صهیونیستی درجریان جنگ 33 روزه ، روحیه نظامیان این رژیم به شدت تضعیف شد؛ تاجایی که در برخی مواقع سخن از وجود مشاجره‌های لفظی میان فرماندهان صهیونیست با یکدیگر نیز در رسانه‌ها منتشر می‌شد. این مشاجره‌ها گاهی تاجایی پیش می‌رفت که فرماندهان رژیم صهیونیستی یکدیگر را به خیانت در جنگ متهم می‌کردند. این مسأله و انتشار اخبار آن در رسانه‌های صهیونیست موجب ایجاد موجی از بی‌اعتمادی از سوی شهرک‌نشینان نسبت به ارتش رژیم صهیونیستی شد؛ دستاوردی که قطعا مرهون رشادت‌های رزمندگان مقاومت بود.

«صلاح فحص» نیز به سلسله پیامدهای حاصل از جنگ 33 روزه اشاره کرد و از نقش ‌بازدارندگی آن در قبال اهداف شوم صهیونیست‌ها، با خطر مواجه شدن موجودیت رژیم اسرائیل، تقویت قدرت حزب‌الله، توان حزب‌الله برای پیروزی مجدد در برابر صهیونیست‌ها و ... سخن گفت .

ایفای نقش بازدارندگی در قبال پروژه‌های استعماری


«توفیق شومان» کارشناس لبنانی مسائل استراتژیک به مقاومت قدرتمندانه حزب‌الله در برابر متجاوزان اشاره کرد و گفت: مبارزه پایاپای حزب‌الله لبنان با رژیم تا بن دندان مسلح صهیونیستی درحالی که آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز از آن حمایت می‌کردند، موجب شد تا ترمز اجرای پروژه‌های استعماری رژیم صهیونیستی در قبال کشورهای منطقه تا حدودی کشیده شود. در واقع، مقاومت نیروهای مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی، برای دیگر کشورهای منطقه نیز بازدارنده بود. صهیونیست‌ها دریافتند که دیگر آن ابهّت سابق را ندارند و شکست آن‌ها توسط طرف مقابل میسر خواهد بود. همین مسأله موجب شد تا رژیم اسرائیل بیش از این به فکر اشغال خاک کشورهای عربی نباشد و تمام تلاش خود را بر روی حفظ اراضی تحت اشغال خود در فلسطین و جولان اشغالی متمرکز کند.

مواجه شدن موجودیت صهیونیست‌ها با خطر


یکی از سلسله دستاوردهای دیگر نبرد حزب‌الله لبنان با رژیم صهیونیستی را می‌توان در هدف قرار گرفته شدن موجودیت صهیونیست‌ها جستجو کرد. درحال حاضر تمامی فرماندهان نظامی رژیم صهیونیستی به این واقعیت اذعان دارند که در صورت وقوع هرگونه جنگ احتمالی آینده با حزب‌الله لبنان، موجودیت این رژیم با مخاطره بسیار جدی مواجه خواهد شد، چراکه به گفته خودشان قدرت حزب‌الله نسبت به 11 سال پیش ، ده‌ها برابر بیشتر شده است. حتی «شیمون پرز» رئیس سابق رژیم صهیونیستی نیز به این واقعیت اشاره کرده بود. وی گفته بود که جنگ احتمالی آینده برای اسرائیل بسیار سخت خواهد بود. پرز همچنین تأکید کرده بود که جنگ آینده به مسأله «بقای اسرائیل» گره خواهد خورد. صهیونیست‌ها می‌دانند که موشک‌های غول‌پیکر حزب‌الله لبنان که تعدادشان ده‌ها برابر یک دهه گذشته شده است، می‌تواند در یک بازه زمانی بسیار کوتاه سرزمین‌های اشغالی را زیر و رو کند؛ به گونه‌ای که فرار شهرک‌نشینان از اراضی اشغالی از این حملات گسترده، به طور مستقیم موجودیت صهیونیسم را مورد تهدید قرار می‌دهد.

ظهور حزب‌الله در قامت یک ارتش مقتدر

به همان اندازه که جنگ 33 روزه هیمنه رژیم صهیونیستی را درهم شکست و به افسانه شکست‌ناپذیری آن در منطقه پایان داد، بر قدرت و هیبت منطقه‌ای حزب‌الله لبنان افزوده شد. نفوذ نیروهای مقاومت تا عمق خاک اراضی اشغالی به صهیونیست‌ها نشان داد که دبیرکل حزب‌الله لبنان در تهدیداتی که کرده بود، بلوف نزده است. اکنون که 11 سال از جنگ 33 روزه سپری می‌شود، حزب‌الله نه‌تنها تضعیف نشده است، بلکه به آن به دیده یک ارتش کامل در داخل و خارج از مرزهای لبنان نگریسته می‌شود. ارتش لبنان عملیات‌های خود در مناطق مرزی را با کمک حزب‌الله انجام می‌دهد. ازسوی دیگر، مشاهده می‌کنیم که بخش عمده‌ای از مسئولیت‌های مربوط به تأمین امنیت داخلی لبنان نیز برعهده حزب‌الله است و گردان‌های نظامی وابسته به این گروه دوشادوش نیروهای پلیس برای برقراری امنیت در کشور کمک می‌کنند. تمامی این‌ها درحالی است که هدف اصلی اسرائیل از جنگ سال 2006 به انزوا کشاندن حزب‌الله در داخل و خارج از لبنان بود.

صهیونیست‌ها بازنده هرگونه ماجراجویی جدید


با وجود اینکه طی 11 سال گذشته جنگی میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی اتفاق نیفتاده است و حتی تهدیدات مسئولان نظامی این رژیم علیه نیروهای مقاومت در جنوب لبنان به تندی گذشته نیست، اما باز هم زمزمه‌هایی مبنی بر احتمال وقوع جنگی جدید در محور جنوبی لبنان به گوش می‌رسد. اما پر واضح است که با توجه به توان نظامی استراتژیک حزب‌الله، صهیونیست‌ها در صورت متوسل شدن به هرگونه ماجراجویی خطرناک، این‌بار با شکستی به مراتب مفتضحانه‌تر مواجه خواهند شد. واقعیت این است که قدرت نظامی حزب‌الله با آنچه که در سال 2006 دیدم قابل مقایسه نیست. به عنوان مثال، اکنون حزب‌الله موشک‎‌های پیشرفته «یاخونت» را در اختیار دارند که می‌توانند کشتی‌های جنگی و ناوهای هواپیمابر را هدف قرار دهند. این موشک‌ها از سرعت بسیار بالایی برخوردار هستند و می‌توانند مسافت حدود 6 کیلومتری را در مدت یک ثانیه طی کنند. این گوشه کوچکی از توان نظامی استراتژیک حزب‌الله محسوب می‎‌شود که می‌تواند لرزه به اندام دشمن بیندازد.

منابع اقتصادی تل‌آویو در تیررس مقاومت


همانگونه که پیشتر ذکر شد، قدرت موشکی حزب‌الله لبنان به مراتب بیشتر از سال‌های گذاشته است. اکنون اهداف استراتژیک صهیونیست‌ها در تیررس نیروهای حزب‌الله است. این اهداف استراتژیک تنها در اهداف نظامی محدود نمی‌شوند، بلکه اهداف اقتصادی را نیز دربرمی‌گیرند. بُرد بالای موشک‌های حزب‌الله موجب شده است تا سکوهای حفاری نفت رژیم صهیونیستی در تیررس نیروهای مقاومت قرار گرفته باشد. صهیونیست‌ها نیز به خوبی به این مسأله واقف هستند و می‌دانند که در صورت هرگونه حماقت احتمالی در آینده، خسارت‌هایی که متحمل خواهند شد تنها در عرصه نظامی خلاصه نمی‌شود و اقتصاد این رژیم را نیز به نابودی خواهد کشاند. از سوی دیگر، ازجمله مواضع استراتژیک صهیونیست‌ها در عرصه نظامی که در تیررس موشک‌های پیشرفته حزب‌الله لبنان قرار دارند، می‌توان به رآکتور «دیمونا» اشاره کرد که در صحرای نقب واقع شده است. رزمندگان مقاومت با توجه به امکانات نظامی که از آن برخوردار هستند، قادرند تا درهر لحظه این رآکتور را هدف حمله خود قرار داده و خسارت‌های شدیدی را به آن تحمیل کنند.

اذعان اسرائیل به قدرت موشکی حزب‌الله


افزایش قدرت موشکی حزب‌الله لبنانی طی یک دهه گذشته مسأله‌ای است که حتی فرماندهان نظامی صهیونیست و رسانه‌های این رژیم نیز نتوانستند بر آن سرپوش بگذارند. فرماندهان و رسانه‌های اسرائیل طی سال‌های گذاشته همواره نسبت به تقویت قدرت نظامی حزب‌الله به ویژه در عرصه موشکی اشاره کرده و نسبت به آن هشدار داده‌اند. حتی تلویزیون رژیم صهیونیستی در یکی از گزارش‌های خود اعلام کرد که تعداد موشک‌های حزب‌الله که در سال 2006 به زحمت به 10 هزار فروند می‌رسید، اکنون به چیزی حدود 150 هزار موشک رسیده است. پژوهشگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی نیز بر تحلیل‌هایی از این دست صحه گذاشتند و افزایش چشمگیر و غیرقابل تصور توان موشکی حزب‌الله را تأیید کرده‌اند. علاوه بر تقویت قدرت موشکی مقاومت در لبنان، تعداد رزمندگان حزب‌الله در مقایسه با سال 2006 افزایش چشمگیری داشته است؛ مسأله‌ای که صهیونیست‌ها نه‌تنها هیچگاه آن را انکار نکرده، بلکه با ارائه آمارهای مختلف از تعداد نیروهای حزب‌الله بر آن مهر تأیید نیز زده‌اند.

سخن پایانی


امروز محور مقاومت و بازیگران آن در منطقه در عرصه تحولات میدانی دست برتر را دارند؛ دستاوردی که تحقق آن بدون پیروزی قاطعانه در جنگ 33 روزه امکان‌پذیر نبود. اگر در آن روز مشت آهنین رژیم صهیونیستی درهم کوبیده نمی‌شد، بدون شک اکنون منطقه غرق سیاست‌های استعماری صهیونیست‌ها شده بود و هیچ مجالی برای ظهور و بروز محور مقاومت وجود نداشت. ترس و وحشتی که تل‌آویو از مواجهه با مقاومت در جنوب لبنان دارد، برگ برنده بزرگی است که می‌توان از آن در شرایطی مناسب به عنوان اهرم فشار بر رژیم صهیونیستی استفاده کرد. تمامی این‌ها ناشی از پایمردی رزمندگان مقاومت در جنگ 33 روزه و خلق حماسه بزرگ‌شان برای مقاومت است؛ حماسه‌ای که همچون مدال افتخار بر سینه آن‌ها تا ابد خواهد درخشید.
کد مطلب : ۶۶۱۰۶۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما