چکیده
حج، بزرگ ترین کنگرة اسلامی است. شکوهمندترین محفل دیدار خالق و مخلوق و پر رمز و رازترین عبادت و سیر اِلی الله است که با دل کندن از همة تعلقات دنیوی آغاز می شود و تا دیدار یار ادامه می یابد.
این نوشتار می کوشد گوشه هایی از رمز و راز این سفر معنوی را که در بیانات، پیام ها و مکتوبات رهبران انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری ـ مدّ ظلّه عالی ـ ) آمده است، به رشته تحریر درآورد. اسرار و آرایی را که این مقال از آن دو بزرگوار بیان می کند، سه محور سیاسی (اجتماعی)، عرفانی و اخلاقی دارد. محور نخست، تفصیلی و محور دوم و سوم، اجمالی است.
کلیدواژه ها : حج، اسرار، امام خمینی(ره) ، مقام معظم رهبری، حجّ ابراهیمی.
مقدّمه
حج و عمره، بزرگ ترین همایش اسلامی است. در این گردهمایی نمایندگان و زائران بیش از یکصد کشور جهان شرکت دارند. حج و عمره شکوهمندترین محفل دیدار خالق و مخلوق و از پر رمز و رازترین عبادات است. با سیر اِلی الله است که دل کندن از همة تعلقات دنیوی آغاز می شود و تا دیدار یار ادامه می یابد.
حج، سفری معنوی است که بندگان خداجوی، به عشق وشوق لقای حق و درجهت تبعیت از دستورات الهی وپالایش روح، به آن همّت می گمارند. دیار وحی، بهترین میعادگاه ملل مسلمان است که درآن، مسلمانان با یکدیگر آشنا می شوند و ضمن بررسی مشکلات، درصدد رفع آن ها بر می آیند.
حج، یادآور رنج ها و مصائب چندین سالة پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسیر اعتلای اسلام و رستگاری بشریت است. با همة طرح ها و برنامه ها و تجاربی که در جهت استفادة هرچه بهتر از این کنگره صورت گرفته، هنوز از بسیاری از ظرفیت های حج استفادة وافی و کافی نمی شود؛ در این رهگذر، بهره گیری از نظریات رهبران دین، راه ما را برای رسیدن به مقصود واقعی حج هموارتر می نماید. بر این اساس، این مقاله در صدد است از دیدگاه های رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و خلف صالح ایشان، مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای ـ زید عزّه العالی ـ استفاده نماید تا گوشه هایی از رمز و رازهای این سفر معنوی را بازشناسی نماید. روشن است که کاربرد اسرار به دلیل پنهان بودن حکمت هاست و توجه به فلسفه و اسرار، راه را برای تحقق بخشیدن به اهداف عالی عبادات در حج و عمره هموارتر می نماید؛ چراکه با آگاهی از اسرار اعمال، اشتیاق بیشتری در جهت نیل به آن در مکلّف ایجاد می شود و او را به تحقّق مقاصد رهنمون می سازد. 1
مقدمه را با دعایی از مقام معظم رهبری ـ ایّده الله تعالی ـ در بارة امام خمینی (ره) ، احیاگر حجّ ابراهیمی پی می گیریم:
«... بارالها! بر بندة صالح متواضعت، امام خمینی که رضای تو را بر رضای دیگران برگزید و در راه اعلای کلمه تو و احیای دین تو، رنج های گران بر جان خرید و مجاهدت در راه ملت ابراهیمی و سنت محمّدی(صلی الله علیه و آله) را به نهایت رساند و در این راه لحظه ای از حرکت و تلاش باز نایستاد، با نام و یاد تو زیست و با امید و عشق تو به ملکوت اعلی پیوست، سلام و رحمت و رضوان فرست و کلمة او را رفعت بخش و راه او را رونق بخش و میراث یگانة او را در پناه خود حفظ کن و آرزوها و هدف های او را محقق ساز و ما را از اخلاف نیک او قرار ده...»2
اسرار اجتماعی و سیاسی حج
دشمنان و بیگانگان برای ضربه زدن به اسلام و آموزه های آن، اقدام به تحریف کرده و کوشیدند معانی حقیقی و واقعی آن ها را تغییر دهند. آنان تصور می کردند که با این حربه می توانند دین را به حاشیه رانده و از صحنه های زندگی مردم دور نگه دارند؛ از این رو، اسلام که همواره مانع حرکت بیگانگان بوده، با این رویکرد که اعمال عبادیِ دین تنها جنبة فردی دارد و به دور از مسائل سیاسی و اجتماعی است، تبلیغ و تفسیر شد. روح حماسی را از کالبد دین و آموزه های دینی برداشتند. بسیاری از مفاهیم دینی، معنای واقعی خود را در میان مردم از دست داد. مفاهیمی چون زهد، توکل، غیبت و انتظار فرج مفهومی مرده یافتند. زاهد در مفهوم مرده، کسی بود که گوشة عُزلت اختیار می کرد و به منظور این که زودتر به آخرت برسد، از تماس و حضور در اجتماع خودداری می کرد. کسی که می خواست وظیفه را از دوش خود بردارد و تحرک نداشته باشد، از توکّل دم می زد و...
این تفسیرهای ناصواب، دامن حج را نیز گرفته است. بررسی های تاریخی همواره نشان می دهد که این فریضة الهی، از سوی سران شرک و حاکمانِ ظلم و جور، به سمت بی محتوایی و اکتفا نمودن به شکل ظاهریِ آن هدایت شده است، اما با ظهور انقلاب اسلامی و احیاگری آن یگانة دوران، خمینی کبیر، دیری نگذشت که نگاه ها به سمت و سوی این عبادت بزرگ افتاد و امام(ره) در پیام های خود، حجّ ابراهیمی را با همة ابعاد آن، تفسیر کردند. در تفسیر امام، آن چه موجود و ملموس است، زنده شدن بُعد سیاسی و اجتماعی حج است. امام معتقد بودند که درد بزرگ جوامع اسلامی، عدم درک فلسفة احکام الهی است و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد، هنوز به صورت یک عبادت خشک و حرکت بی حاصل و بی ثمر باقی مانده است. ایشان بر مسلمانان وظیفه می دانست که حج را کاملاً بشناسند و با اهداف آن آشنا شوند. آن چه تا کنون با عنوان «حج» انجام می گرفته، از ناحیة ناآگاهان و یا تحلیل گران مغرض تفسیر می شده است، لذا ضمن ردّ این تفکر انحرافی، با زبان نقد به این موضوع توجّه می فرمود:
«...به حج چه که چگونه باید زیست و چطور باید مبارزه کرد و با چه کیفیت در مقابل جهان سرمایه داری و کمونیسم ایستاد! به حج چه که حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمین باید ستاند...!
به حج چه که مسلمانان باید به عنوان یک نیروی بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمایی کنند! به حج چه که مسلمانان را علیه حکومت های وابسته بشوراند...؟!»3
ایشان در پاسخ این نوع تفکّر وابسته و بی هویت می فرماید:
«... حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود... مناسک حج، مناسک زندگی است... حج، تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است... حج بسان قرآن است که همه از آن بهره مند می شوند.
حجِ بیروح و بیتحرک و قیام، حج بیبرائت، حج بیوحدت، و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست.»4
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز ضمن تأیید تفکر امام می فرماید:
«کدامین جان تشنه است که از فیض کوثر محمّدی(صلی الله علیه و آله) و جوشش زمزم حسینی، این جرعهها را بنوشد و هنوز در مضمون سیاسی حج دچار تردید و ابهام باشد؟
حج بی برائت، حج بی وحدت، حج بی تحرک وقیام، حجی که از آن تهدید کفر و شرک برنخیزد، حج نیست و روح ومعنای حج را فاقد است. بت های بزهکار استبداد و استعمار، حکمرانان از خدا بیخبر و قدرت های سلطهگر جهانی، در گذشته و حال، همواره از حجِ با مضمون سازنده و روشن و الهام بخش، به شدت ترسیده و با آن به مقابله برخاستهاند... بدانید که هر کس حج را از هویت سیاسی آن جدا کند، یا جاهل است و یا مغرض.»5
بنابراین، ویژگی بارز حجّ ابراهیمی از منظر امام امت و رهبر معظم انقلاب، اسرار و ابعاد سیاسی آن است. توجه به این بُعد حج، دلایل زیادی که با الهام از رهنمودهای امام و مقام معظم رهبری، به بعضی از آن ها اشاره می شود:
1. تحکیم وحدت میان مسلمانان
در سراسر دنیا، هیچ مسلمانی یافت نمی شود که در وضعیت کنونی، نگاه مثبت به اهمیت وحدت نداشته باشد. امروز حیله ها و نقشه های دشمنان بر مردم مسلمان دنیا روشن شده وکیست که نداند زورمداران در صدد دامن زدن به اختلافات فرقه ای هستند. منازعات و کشمکش های گذشته و کنونی جهان، علی رغم تلاش های گستردة رهبران جوامع و دولت ها، همچنان رو به تزاید نهاده و هر روز بر میزان قربانیان اختلافات داخلی، منطقه ای و بین المللی افزوده می گردد و به موازات آن حجم بیشتری از سرمایه های مادی و معنوی ملت ها قربانی مطامع جنگ افروزان و تفرقه انگیزان می شود.
تجربة تاریخی، گویای این مطلب است که تکیه و تعصب بر عواملی چون: قومیت گرایی و ناسیونالیسم، نژاد و رنگ و مانند آن، مانع رسیدن به آرمان های تعالی بخش می گردد. بر مبنای همین نگرش است که امام خمینی(ره) فرموده اند:
« اگر ملت های مسلم... برادر با هم باشند و به برادری با هم رفتار کنند، هیچ آسیبی بر این ها واقع نمیشود و هیچ یک از ابرقدرت ها قدرت این که تجاوز به آن ها بکنند ندارند.»6
از منظر امام، امروز مهم ترین طرح ابرقدرت ها ایجاد اختلاف است:
« امروز وضع سیاسی دنیا طوری است که تمام کشورهای عالم در تحت نظر سیاسی ابرقدرت ها هستند. همه جا را ناظر هستند و برای شکست همة طوایف و قشرهای دیگر طرح ها دارند و مهمِّ طرح ها آن است که بین برادرها اختلاف ایجاد کنند.»7
« این اختلافِ شما که الآن هست و هر روز هم ریشه دارتر میشود... میدانید چه ضرری دارید به اسلام میزنید؟ ... و چه خدمتی دارید به آمریکا میکنید؟!»8
مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:
«... از مسائل مهم این روزگار، مسألة اختلافات فرقه ای میان مسلمین است... در این باب، سخن تازه آن است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و گسترش فکر آن در سراسر آفاق اسلامی، یکی از ترفندهای استکبار در مقابله با این موج همهگیر اسلامی این بوده است که از سویی انقلاب اسلامی ایران را یک حرکت شیعی به معنای فرقه ای آن ـ و نه اسلامی به معنای عام ـ معرفی کرده و از سوی دیگر، در ایجاد نفاق و نقار میان شیعه و سنی سعی بلیغ کنند. ما از آغاز با توجه به این مکر شیطانی، همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمین داشته و کوشیدهایم این فتنهگری را خنثی کنیم...»9
در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
1ـ 1 ـ تأکید قرآن و احادیث بر وحدت اسلامی
واژه هایی چون تعاون، جماعت، اجتماع، مودّت، اخوّت، الفت، تألیف قلوب و... در متون دینی ما زیاد وارد شده است و به نوعی دربردارندة معنای وحدت و اتحاد می باشد که به بعضی از این آیات اشاره می شود:
ـ ( تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی ) (مائده : 2).
«در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید.»
ـ ( وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ) (روم : 21).
«و در میانتان مودت و رحمت قرار داد.»
ـ ( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة ) (حجرات: 10).
«مؤمنان برادر یکدیگرند.»
ـ ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ) (آل عمران : 103).
«همگی به ریسمان خدا چنگ زده و پراکنده نشوید.»
ـ ( کَانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً ) (بقره : 213).
«مردم در آغاز یک دسته بودند و (به تدریج اختلافاتی در میان آن ها پیدا شد.)»
هم چنین درکلام نورانی معصومان(علیهم السلام) واژه هایی چون «جماعت»، «تواصل» به کار رفته است دربردارندة مفهوم وحدت می باشد. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در حدیثی می فرمایند:
«مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً». 10
«کسی که از جماعت، افتراق جوید، جاهل از دنیا می رود.»
علی(علیه السلام) نیز در وصف جماعت می فرماید:
«فَإِنَّ یَدَ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَةَ». 11
«همانا دست خدا با جماعت است و بر شماست پرهیز از افتراق و جدایی.»
«وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ». 12
«بر شما باد پیوستن با یکدیگر و بخشش همدیگر، مبادا از هم روی برگردانید و پیوند دوستی را از بین ببرید.»
2 ـ 1ـ اهداف طرح وحدت اسلامی
هدف از طرح موضوع «وحدت اسلامی میان ملت های مسلمان» این نبود که شیعیان از اعتقادات خود دست بردارند و یا سنی ها گرایش به شیعه پیدا کنند؛ بلکه با توجه به مشترکاتی که میان همة مذاهب و فرقه های اسلامی وجود دارد، می توان همة مسلمانان را در صف واحد در برابر دشمنان قسم خوردة اسلام قرار داد. اختلاف در بعضی از مسائل اعتقادی و احکام شرعی که نتیجة اجتهاد و تحقیقات علمی است، نباید باعث جدایی و دوری ملت های مسلمان شود و متفکران مذاهب همچنان در صحنة بحث و استدلال برای تحقّق حق به اقامة دلیل می پردازند، باید در عرصة زندگی اجتماعی نیز با توجه به مصالح کلّ امت اسلامی، تدابیر ویژه اتخاذ نمایند. با این رویکرد می توان نتیجه گرفت که هدف از طرح وحدت اسلامی، عزّت و سربلندی اسلام و امت اسلامی است. این طرح می کوشد تفکر اسلام ناب محمّدی(صلی الله علیه و آله) را به عنوان یک فرهنگ، در بینش و برداشت مسلمانان در جهت اقتدار امت اسلامی قرار دهد.
3- 1- راهکارهای شکل گیری وحدت
بدیهی است ترسیم راهکارهای مناسب برای به وجود آمدن وحدت اسلامی میان مسلمانان، باید دغدغة اصلی همة دلسوزان اسلام و مسلمین باشد. با الهام از رهنمودهای امام و رهبری، به بعضی از این راهکارها اشاره می شود:
1ـ 3ـ 1ـ بازگشت به قرآن
وحدت اسلامی نیازمند محوری است که مسلمانان بتوانند با چنگ زدن به آن، گرد هم آیند و بر اساس آن، به اهداف مشترک و منافع دنیوی و اخروی خود بیندیشند. به باور مسلمانان جهان، اصلی ترین، ریشه دارترین و استوارترین محور وحدت و برادری، قرآن کریم است که وثاقت، اعتبار الهی بودن و نجات بخشی آن مورد قبول و اتفاق نظر همة مسلمانان و مذاهب اسلامی است. از نگاه قرآن، انسان ها در آفرینش از یک گوهرند، لیکن به سبب امتحان بشر و ظهور استعدادها و ظرفیت های او و نیز دنیاطلبی، فرقه گرایی و تفرقه افکنی های دشمنان، این وحدت فروپاشیده است که برای تحقّق دوبارة آن و شکل گیری امت واحد قرآنی، این کتاب الهی مؤلفه های اخوّت، مودّت، الفت و رحمت مسلمانان نسبت به یکدیگر و مانند آن را پیشنهاد می کند. وقتی همه بدانند خالقشان یکی است و همه از یک اصل و یک پدر و مادر به وجود آمده اند، اخوت و وحدت در میان آن ها برقرار می شود وبه حکم آیة ( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة ) می کوشند آن چه را برای خود دوست دارند برای برادر دینی شان هم دوست بدارند. باری قرآن از بنیان ها و عواملی سخن به میان می آورد که می تواند مهم ترین نقش را در شکل گیری انسجام اسلامی ایفا نماید. بعضی از این عوامل عبارت اند از:
الف: توحید
قرآن کریم خداوند را به عنوان کمال نهایی هستی مطرح نموده است. مبدئی که به تعبیر فیلسوفان، بالذات واجب الوجود است و به هیچ چیز وابستگی ندارد و همة موجودات وابسته به او هستند. این محور بزرگ هستی سبب شده است که همة مؤمنان متّحد و همنوا شوند، به طرف او روی آورند، در جهت رضای او حرکت کنند و بکوشند اعمال خود را فی سبیل الله و قربة إلی الله انجام دهند. ایمان به مبدأ واحد، از مهم ترین عوامل شکل گیری وفاق عمومی و همگانی است.
این یکتاپرستی، تمام خداپرستان را در یک رابطه متّحد می کند؛ به طوری که تمام افراد از آن رو که گردن به بندگی نهاده اند، در جمیع حقوق و تعهدات با هم برابرند و جز در برابر خداوند تسلیم نیستند و معتقدند که او حاکم علی الاطلاق است و همگان را به هم پیوند می دهد. قرآن می فرماید:
( فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لا انْفِصامَ لَها وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیم ).13
مقام معظم رهبری حج را مظهر توحید و کعبه را خانة توحید معرفی کرده، می فرماید:
«اینکه در آیات کریمة مربوط به حج، بارها از ذکرالله سخن رفته، نشانة آن است که در این خانه و به برکت آن، باید هر عامل غیر خدا از صحنة ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگی آنان برچیده شود. در این محیط، محور و مرکز هر حرکتی خداست و طواف و سعی و رمی و وقوف و دیگر شعائر الله حج، هر یک به نحوی نمایش انجذاب به «الله» و طرد و نفی و برائت از «اندادالله» است.»14
ب: عمل صالح
عمل صالح، همان رفتار در مسیر الهی است. این حالت، فارغ از هرگونه ویژگی های فردی، قومی و نژادی مطرح گردیده است؛ چرا که ریشة آن به صورت عمومی در ذات و فطرت آدمی است و در همة انسان ها وجود دارد. قرآن کریم بر عمل صالح تأکید فراوان کرده، می فرماید:
( وَ الْعَصْر * إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْر ).15
وجود وجه مشترکی چون «عمل صالح» اگر مورد توجه افراد باشد، سبب پیوند بیشتر آن ها می شود و این مهم، آن گاه به اوج می رسدکه آن وجه مشترک، در اعماق وجود انسان ها ریشه کرده و در سویدای قلوب آن ها جای داشته باشد. آثار اعمال نیکی چون تعاون، دستگیری و ایثارگری، همة مسلمانان را دربرمی گیرد. این نگاه قرآنی سبب وحدت قلوب و نزدیکی دل ها می شود. شکوه این اعمال صالح را می توان در موسم حج دید.
ج : تأسی به سیرة نبوی
هنگامی که آن پیامبر رحمت و منادی وحدت، آوای توحید را به گوش جانِ مسلمانانِ صدر اسلام رساند، عصبیت های جاهلی، فخر فروشی ها، قوم گرایی ها و افتخار به عشیره و نام و نسب، به کناری رفتند و نور عبودیت و وحدت، جامعة اسلامی را فرا گرفت.
این وحدت دینی، سلمان فارسی و بلال حبشی را برادر کرد و در ردیف نزدیک ترین یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله) قرار داد و بسیاری از دشمنی های ریشه دار صدر اسلام در سایة این همفکری و هماهنگی برطرف گردید و آن حضرت توانست دل های مسلمانان را فارغ از نژاد، زبان، رنگ پوست و... به خود جذب کند.
از بهترین ابتکارها و استراتژی های مهم آن حضرت در به کارگیری وحدت، برقراری اخوت میان مسلمانان و قبایل گوناگون بود. پیام این پیمان اخوت و برادری آن بود که در امت مسلمان صدر اسلام حساسیت خاص و مشترکی پیدا شود و آثار اختلافات داخلی در آن ضعیف و کم رنگ شود. این کار بزرگ پیامبر باعث شد بسیاری از مفاسد برگرفته از هواهای نفسانی از بین برود و اتحاد انسانی جایگزین اختلافات حیوانی گردد.
دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت
یک ز دیگر جان خون آشام داشت
کین های کهنه شان از مصطفی
محو شد در نور اسلام و صفا
اولاً اخوان شدند آن دشمنان
همچو اعداد عِنَب در بوستان
وز دم المؤمنون اخوه به پند
درشکستند و تن واحد شدند
آفرین بر عشق کلّ اوستاد
صد هزاران ذره را داد اتحاد16
این پیمان برادری تنها بر اساس نفی انگیزه های قومی و قبیله ای و بر محور حق و همکاری اجتماعی شکل گرفت و خداوند آن را اینگونه ستود:
( إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون ).17
روح حاکم بر کلیت این پیمان، ایجاد وحدت اسلامی در راستای نگاه آرمانی و ارزشی پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جامعة دینی بود. آن پیامبر رحمت توانست با این پیمان، نوعی وحدت میان تمامی مسلمانان برقرار نماید به گونه ای که آنان را به صورت امت واحد درآورد.
باری در موسم حج و در بهترین مکان و زمان می توان با تأسی به پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) زمینه های انسجام مسلمانان را بیش از پیش فزونی بخشید.
2ـ 3 ـ 1 پیروی از سیرة معصومین:
امامان شیعی که از اصل و شجرة نبوت و وارثان به حق پیامبر(صلی الله علیه و آله) می باشند، در جهت حفظ اسلام و جلوگیری از نفوذ دشمنان از توصیه به همبستگی و جماعت و عمل به آن، لحظه ای فروگذار نکرده اند. آن الگوهای دینی در رفتار خود با مخالفان، آن چنان بودند که در بعضی اوقات مورد اعتراض بعضی از اصحاب واقع می شدند. کلام آن بزگواران مانند رفتارشان دل های مؤمنان را به یکدیگر نزدیک می نمود. امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ بَنُو أَبٍ وَ أُمٍّ وَ إِذَا ضَرَبَ عَلَی رَجُلٍ مِنْهُمْ عِرْقٌ سَهِرَ لَهُ الآخَرُونَ». 18
«همانا مؤمنان برادر یکدیگرند و فرزندان یک پدر و مادر می باشند و اگر رگی از یکی بجنبد (و ناراحت باشد) دیگران به خاطر او شب را نمی خوابند.»
آن بزرگوار در حدیث دیگری می فرماید:
«الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَی شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَة». 19
«مؤمن برادر مؤمن است، همچون یک پیکر که هرگاه عضوی از آن به درد آید، دیگر اندام ها، آن درد را حس می کنند و ارواح آن ها از یک روح است.»
در دوران امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) حوزه های درس و بحث در مدینه، شهر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و دیگر بلاد اسلامی برقرار می شد که از آن جمله محضر پربار این دو امام هُمام بود. مردم بسیاری، که بیشتر از اهل سنت بودند، از محضر این دو امام کسب فیض می نمودند و ایشان نیز با سعة صدر احادیث و احکام جدشان را به آن ها می آموختند.
در کنگرة عظیم و جهانی حج که ملت های مسلمان فارغ از هر نوع نژاد، رنگ، قومیت و مذهب به عشق زیارت خانة خدا و در جهت تمرین عملی بندگی، راه های طولانی را طی نموده اند، می توان با تأسّی به پیامبر اعظم و امامان معصوم(علیهم السلام) زیباترین صحنه های همراهی و همدلی و وحدت را به رخ جهانیان کشاند. این همراهی و وحدت می تواند در اوضاع سیاسی جهان و سرکوب نمودن نقشه های شوم بیگانگان تأثیرگذار باشد. کسانی که در ایام حج در سرزمین حجاز بوده اند، می دانند که چه قدر این حرکت الهی آموزنده و باعث افزایش وحدت و اتحاد عمومی بوده است.
باری، شرایط امروز مسلمین در جهان، بسیار حساس و پیچیده است. همة ترفندها و نقشه ها برای چپاول و غارت ثروت های مسلمین و استثمار آن ها به کار گرفته شده، حتی بعضی از سرانِ عرب به نوعی با بیگانگان همراه شده اند. امروز مردم مسلمان غزّه به جرم دفاع از سرزمین و حیثیت خود متجاوز از پنج هزار شهید و مجروح داده اند، در حالی که بعضی از سران عرب در این کشتار بی رحمانه، به نوعی با غاصبان صهیونیستی همراه هستند. این ها همه از نقشه های شوم اربابان استعمار در جهت شکستن صفوف مسلمین و امت های مسلمان است. لذا امام خمینی(ره) با درایت خاصی چارة اساسی حلِّ گرفتاری های مسلمانان را وحدت ایشان دانسته و فرموده اند:
«امروز چاره چیست و برای شکستن این بت ها چه تکلیفی متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان میباشد؟ یک چاره که اساس چارههاست و ریشه این گرفتاری ها را قطع میکند و فساد را از بن میسوزاند، وحدت مسلمانان، بلکه تمامی مستضعفان و دربند کشیده شدگان جهان است. و این وحدت، که اسلام شریف و قرآن کریم بر آن پافشاری کردهاند، با دعوت و تبلیغ دامنهدار باید به وجود آید و مرکز این دعوت و تبلیغ، مکّة معظّمه در زمان اجتماع مسلمین برای فریضة حج است.»20
مقام معظم رهبری راه مقابله با نیرنگ های استعماری را وحدت دانسته، می فرمایند:
« حج... مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اینکه خداوند متعال همة مسلمانان و هرکه از ایشان را که بتواند، به نقطه ای خاص و در زمانی خاص فرا میخواند و در اعمال و حرکاتی که مظهر همزیستی و نظم و هماهنگی است، آنان را روزها و شب هایی در کنار یکدیگر مجتمع میسازد، نخستین اثر نمایانش، تزریق احساس وحدت و جماعت در یکایک آنان و نشان دادن شکوه و شوکت اجتماع مسلمین به آنان و سیراب کردن ذهن هر یک تن آنان از احساس عظمت است. با احساس این عظمت است که مسلمان اگر تنها در شکاف کوهی هم زندگی کند، خود را تنها حس نمیکند. با احساس این حقیقت است که مسلمین در هر یک از کشورهای اسلامی، شجاعت برخورد با اردوگاه ضدیت با اسلام؛ یعنی همین سلطة سیاسی، اقتصادی دنیای سرمایهسالاری و عوامل و ایادی آن و نیرنگ و فتنهگری آن را مییابند و افسون تحقیر ـ که اولین سلاح استعمارگران غربی در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست ـ در آنان نمیگیرد. با احساس این عظمت است که دولت های مسلمان با تکیه به مردم خود، از تکیه به قدرتهای بیگانه خود را بینیاز حس
میکنند.»21
3 ـ 3 ـ 1 تدوین منشور وحدت اسلامی
در روزهای آغازین سال 86 مقام معظم رهبری طرح ابتکاریِ تدوین منشور وحدت اسلامی را پیشنهاد دادند. این طرح می تواند بسیاری از گره های موجود در روابط میان مسلمانان را بگشاید. ایشان فرمودند:
«علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی «اتحاد» است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کجفهمِ متعصبِ وابستة به این، یا فلان، یا آن فرقة اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند؛ تکفیر کند. تهیة منشور جزو کارهایی است که تاریخ، امروز از روشنفکران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه میکند. اگر شما این کار را نکنید، نسل های بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد. میبینید دشمنیِ دشمنان را! میبینید تلاش آن ها را برای نابود کردن هویت اسلامی و ایجاد اختلاف بین امت اسلامی! بنشینید علاج کنید؛ اصول را بر فروع ترجیح بدهید.»22
تدوین منشور وحدت اسلامی، با توجه به وضعیت عمومیِ داخلی و منطقه ای، می تواند مبنایی مناسب برای اتخاذ استراتژی ایران در مقابل کشورهای اسلامی باشد. ظرفیت مناسب قانون اسلامی ما، نیاز روزافزون جهان اسلام به عنصر اتحاد، جایگاه ویژه و رو به رشد نظام جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان اسلام و حصول فهم نسبی مشترک میان طیف قابل توجهی از نخبگان اسلامی پیرامون وحدت و... مجموعه ای از فرصت ها را پیش روی مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. در چنین وضعیتی، عاقلانه ترین کار برای تمامیِ مذاهب، تدوین منشوری از بایدها و نبایدها بر اساس تحلیل واقع بینانه از هست و نیست های موجود است.
4 ـ 3 ـ 1ـ طراحی ساختارها و نهادهای بین المللی اسلامی
استفادة بهینه از ظرفیت ها و قابلیت های سازمان های کنفرانس اسلامی و نهادهای وابسته و نیز تقویت و توسعة آن و هم چنین تأسیس نهادهای بین المللی جدید برای پاسخ گویی به نیازهای جدید جهان اسلام می تواند مفید و ضروری تلقّی شود؛ از جملة این نهادها عبارت اند از:
الف: تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه.
چنین مؤسسه ای می تواند زیر نظر سازمان کنفرانس اسلامی با کوشش فقها، متکلمان، فلاسفه و علمای اسلامی، مواضع فرق اسلامی را به یکدیگر نزدیک کند و مجموعه ای متقن از دیدگاه ها و آراء مستند و موثق آنان را در اختیار مسلمانان قرار دهد.
ب. تأسیس حوزه های علمیه مشترک
برای تدوین و تدریس فقه مقارن و تربیت فقها و برای ترویج و تبیین فقه قابل قبول اسلامی برای همة فرق و مذاهب، ایجاد وحدت رویه میان فقهای بزرگ اسلامی برای ارائة پاسخ های متقن و مورد وفاق برای مسائل مستحدثه، مشاکل و معضلاتِ پیش روی جهان اسلام، فهم و نقد نظام های حقوقی رایج بین المللی، شور در فتوا و زمینه سازی برای تضارب آرای فقهی و در نهایت تأسیس دارالافتای اسلامی، می تواند نقش تعیین کننده ای در کاهش تنش های نظری و عملی میان مسلمانان ایفا نماید.
ج. تأسیس مؤسسات فرهنگی مشترک
هم چنین از راهکارهای عملیِ شکل گیری وحدت، تأسیس مؤسسات فرهنگی مشترک است. ایجاد مؤسسات اطلاع رسانی مشترک و بین المللی ـ اسلامی، خبرگزاری، مؤسسات پژوهشی و آموزشی و تدوین دائرة المعارف های مشترک، سرمایه گذاری برای تولید محصولات و بنگاه های فرهنگی مشترک؛ مانند بنیاد سینمایی، تولید فیلم ها و سریال های قابل قبول برای همة فرق، تألیف رمان های دینی، فلسفی، تاریخی و مانند آن؛ از جمله اقدامات مفید دیگری است که می تواند زمینه ساز وحدت مسلمین گردد.23
بدیهی است برای پیشبرد وحدت مسلمانان در سراسر جهان، این مؤسسات و مراکز اسلامی می تواند نقش مهمی را ایفا نماید. امروز دنیا شاهد پیشرفت سریع مراکز ترویج افکار ضدّ اسلامی می باشد؛ چه قدر خوب است مسلمانان نیز برای کمرنگ شدن توطئه های بیگانگان، اقدام به ایجاد مؤسسات اسلامی نمایند و موسم حج نیز بهترین زمان برای ترویج، تبلیغ و تبیین این نوع مؤسسات اسلامی است.
5 ـ 3 ـ 1ـ توجه به اشتراکات مسلمانان
امروز مسلمانان جهان، با برجسته کردن نقاط مشترک بسیاری، می توانند همرنگی و همدلی خود را به منصه ظهور برسانند. امام خمینی(ره) ضمن تأیید این نکته، بعضی از این نقاط مشترک را بیان می کنند:
الف. اسلام
ایشان اسلام را پرچم وحدت و یگانگی مسلمین نام برده و می فرمایند:
«علمای بیدار اسلام دنبال این امر را گرفته و کوشش کرده اند به این که مسلمین را تحت لوای اسلام به وحدت و یگانگی دعوت کنند.»24 «حبل الله اسلام است. صراط مستقیم، اسلام است. ریسمان بین حق و خلق، اسلام است.»25 «ما توجه نکردیم به دستورات اسلام که بین همة مسلمان ها عقد اخوت بسته است و همه را دعوت به اعتصام به حبل الله و پیروی از خط اسلام میفرماید.»26
ب. منافع و اهداف مشترک
امروز مسلمانان جهان، منافع مشترک بسیاری دارند که می توانند بر اساس آن به اتحاد و انسجام بیشتری دسترسی پیدا کنند؛ از جمله نکاتی که امام به زوّار بیت الله الحرام متذکر شده اند، تبادل نظر و تفاهم در خصوص مسائل مسلمین است. باری به واسطة توسعة ارتباطات و پیشرفت های علمی، زمینه های مختلفی برای همفکری و همکاری بر اساس منافع و اهداف مشترک مسلمانان فراهم شده است که کنگرة حج بهترین زمینه برای بهره گیری از آن می باشد. امام خمینی(ره) می فرماید:
««در مصالح اسلام و مشکلات مسلمین تبادل آرا نموده و در حلّ مشکلات و راه رسیدن به آرمان مقدس اسلام، تصمیمات لازم را اتخاذ نمایید و راه های اتحاد بین همة طوایف و مذاهب اسلامی را بررسی کنید.»27
امام به واسطة این اهداف و منافع مشترک معتقد بودند که مسلمانان باید دارای ارتش مشترک باشند تا بتوانند از خود دفاع کنند:
«اگر ان شاء الله آن وحدت بین مسلمین و دولت های کشورهای اسلامی که خداوند تعالی و رسول عظیم الشأنش خواستهاند و امر به آن و اهتمام در آن فرمودهاند حاصل شود، دولت های کشورهای اسلامی با پشتیبانی ملت ها میتوانند یک ارتش مشترک دفاعیِ بیش از صد میلیونیِ تعلیم دیده ذخیره و یک ارتش دهها میلیونی زیر پرچم داشته باشند، که بزرگترین قدرت را در جهان به دست آورند.»28
ج : شناسایی دشمن مشترک
تاریخ صدر اسلام گویای این حقیقت تلخ است که به خصوص در زمان حکومت حضرت علی(علیه السلام) نشناختن دشمنان واقعی از ضعف های مهم و اساسی مسلمانان بوده است؛ ضعفی که سبب کنارگذاشتن والیان واقعی حکومت اسلامی و پیاده نشدن احکام آن شد. عبرت گرفتن از این جریان، نویدبخش راه آیندگان و مانع از تکرار تاریخ خواهد شد. هم چنین نقشة دشمنانی را که در لباس ها و چهره های گوناگون در صدد ضربه زدن به کیان اسلام می باشند، برملا نموده است و پیروزی اسلام و مسلمین را به ارمغان می آورد. بدین سان امام ضمن تأیید دشمن شناسی به عنوان یک وظیفة مستمر می فرماید: «باید شما دشمنتان را بشناسید. اگر نشناسید، نمیتوانید دفعش بکنید.» 29
«ما باید در کارهایی که دشمن های ما میکنند دقت کنیم و تحلیل کنیم، ببینیم که آن ها به چه چیز زیاد اهمیت میدهند و انگشت روی چه حیثیتی از حیثیت های مسلمین میگذارند و بفهمیم که آنچه که آنها بر آن اصرار دارند همانی است که برای مسلمین و برای بشر بد است. ما از گفتار و کردار آنها باید کشف کنیم که آنها چه میخواهند و ما باید چه بکنیم... هر راهی را که آنها انتخاب کردهاند، ما باید راه مقابلش را انتخاب کنیم...»30
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز دربارة اهمیت دشمن شناسی فرموده اند:
«نباید در شناخت دشمن اشتباه کرد. نباید این گمان و تصوّر را پیدا کرد که دشمن از دشمنی با اسلام و مسلمین دست برداشته است.» 31
اگر شناسایی دشمنان به صورت اصولی و همگانی باشد، همة مسلمانان به این نتیجه می رسند که دارای دشمن واحد هستند و می توانند با همفکری او را از بین ببرند. امام خمینی(ره) در این باره می گویند:
«به حجاج محترم و زائران بیت الله الحرام، از هر کشور و هر طایفه و تابع هر مذهب هستند، متواضعانه عرض میکنم شما همه ملت اسلام و تابع پیامبر و پیرو دستورات قرآن مجید هستید؛ و همه، دشمنان غدار مشترک دارید.»32
آن چه که می تواند در شناسایی دشمنان، به امت اسلامی کمک کند، علل دشمنی دشمنان است. بدیهی است توجه به علل دشمنی بیگانگان، کمک بسزایی در شناسایی آن ها خواهد داشت. امام معتقد بودند گسترش اسلام و به خطر افتادن منافع استعمارگران، یکی از علل دشمنی بیگانگان است، ایشان می فرمود:
«آن ها (بیگانگان) خوف این را دارند که اسلام به آن طوری که هست گسترش پیدا کند و همة کشورهای اسلامی را بگیرد و به همة مستضعفین جهان پرتو بیفکند. آن ها خوف این را دارند.»33
امام به این نکته واقف بودند که دشمن گسترش اسلام را مساوی با نابودی خود و منافعش می داند، بدین جهت می فرمود:
«نقشههای حساب شده در کار است برای شکستن اسلام. مقصد اصیل این است که اینها چون از اسلام سیلی خوردهاند و... لهذا، دشمن اصلی، اسلام است!»34
مقام معظم رهبری نیز می فرماید:
آری، امروز دشمنی اردوگاه استکبار به خاطر اسلام است. آن ها با اسلام دشمن اند و همة ملت های مسلمانی که در راه اسلام مایل به فداکاری و حرکت هستند، باید برای مقابله با دشمنان اسلام خود را آماده کنند.
بر این اساس است که امام(ره) به حجاج بیت الله الحرام توصیه می کردند در موسم حج ضمن شناسایی دشمن واقعی خود، با وحدت و همدلی، سعی کنید از هرگونه تفرقه و اختلاف بپرهیزید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به حجاج بیت الله الحرام چنین هشدار می دهد:
«بیخبری از حوادث دیگر بلاد اسلامی و ناهشیاری در برابر نقشههای دشمنان دوبارة اسلام و مسلمین، و بسی بیماری های مهلک دیگر که در طول تاریخ اسلام بر اثر تسلط نااهلان و ازخدابیخبران بر زندگی سیاسی و سرنوشت مسلمین، همواره مسلمانان را تهدید کرده و در قرن های اخیر، با حضور قدرت های استعماری بیگانه در منطقه یا دستنشاندگان فاسد و دنیا پرستشان، شکلی بحرانی و ویرانگر به خود گرفته است.»35
باری، در موسم حج، افراد و گروه های زیادی از مناطق، نژادها و سلیقه های گوناگون در کنار یکدیگر قرار می گیرند و وحدت و همدلی میان آنان شکل گرفته و دل هایشان را به یکدیگر نزدیک می کند. تلاقی و همدمی افراد و گروه های مختلف، از میقات آغاز شده و در طواف و سعی، عرفات و مشعر و منا به اوج خود می رسد.
2. برائت از مشرکان
در مکه، همة مسلمانان فارغ از نژاد، رنگ، قومیت، نسب و مانند آن، خود را در برابر خدا می یابند. گویی انسان ها در آن مکان مقدس، همة منیّت ها را کنار زده و توجه خود را به پروردگار هستی معطوف می سازند؛ چراکه خود را در برابر کعبه که نماد توحید است می بینند؛ نخستین خانة توحید و بی سابقه ترین معبدی که در روی زمین به وجود آمد؛ خانه ای که برای مردم و محلّ برکت است:
( إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ ).36
«نخستین خانه ای که در سرزمین مکه برای مردم قرار داده شد و پربرکت و مایة هدایت جهانیان است.»
بر این اساس است که امام خمینی(ره) مکه را محلّ نشر توحید دانسته، گفتند:
«ابراهیم خلیل، در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدی موعود ـ روحی فداه ـ در آخر زمان، از کعبه ندای توحید سردادند و میدهند.»37
مقام معظم رهبری نیز گفته اند:
«کعبه خانة توحید است. اینکه در آیات کریمة مربوط به حج، بارها از ذکرالله سخن رفته، نشانة آن است که در این خانه و به برکت آن، باید هر عامل غیرخدا از صحنة ذهن و عمل مسلمین زدوده شود.»38
حال که کعبه نخستین مرکز عبادی و اوّلین خانة توحیدی است، باید از هر آن چه غیر اوست پاک شود و باید همة بت ها که مظاهر شرک هستند، از آنجا برچیده شوند.
این پدرِ توحید (حضرت ابراهیم)، به ما و همة انسان ها آموخت که قربانی در راه خدا پیش از آن که جنبة توحیدی و عبادی داشته باشد، جنبه های سیاسی و ارزش های اجتماعی دارد. او به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمرة حیات خود را در راه خدا بدهید و عیدی بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا و عدل الهی را برپا نمایید. به ذریة آدم فهماند که مکه و منا قربانگاه عاشقان است. 39
آن چه را که امام و رهبری تأکید کرده اند، شناخت مصادیق شرک است. این امر کمک می کند که ملت ها در هر زمان و در هر وضعیتی، با نمادهای شرک مبارزه کنند:
«مگر ابرقدرت های زمان ما، بت های بزرگی نیستند که جهانیان را به اطاعت و کرنش و پرستش خود میخوانند و با زور و زر و تزویر خود را به آنان تحمیل مینمایند؟ کعبة معظّمه یکتا مرکز شکستن این بت ها است.»40
اگر این رویکرد و نگاه عمیق به مصادیقِ شرک، در ایام حج میان ملت ها همگانی شود و همة ملت ها دریابندکه زورگویان امروز دنیا و متکبران عالم؛ یعنی آمریکا و دول دیگر، از مصادیق بت های زر و زور هستند، زمینة طرد آن ها را از خود در حرم امن الهی و هرجای عالم بهتر فراهم می کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین این مسأله می گویند:
«شرک همواره به یک گونه نیست، و بت همیشه به شکل هیاکل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمیشود. خانهی خدا و حج باید در همهی زمانها شرک را در لباس خاص آن زمان، و بت شریک خدا را با جلوهی مخصوص آن بشناساند و نفی و طرد کند. امروز البته از «لات» و «منات» و «عُزّی» خبری نیست، اما به جای آن و خطرناکتر از آن، بتهای زر و زور استکبار و نظامهای جاهلی و استکباری است که همهی فضای زندگی مسلمین را در کشورهای اسلامی فرا گرفته است.
بتی که بسیاری از مردم جهان و از جمله بسیاری از مسلمین، امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت از آن وادار میشوند، بت قدرت امریکا است که همهی شؤون فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مسلمین را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع واغراض خود ـ که نقطهی مقابل مصالح مسلمین است ـ حرکت میدهد..»41
آری، از آن جا که روح حج توحید است و توحید و شرک با یکدیگر ناسازگارند، قرآن مجید مسلمانان را در مناسک حج به تبرّی از شرک فراخوانده و می فرماید:
( وَأَذانٌ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ... ).42
«و این اعلامی است از ناحیة خدا و پیامبرش به عموم مردم در روز حجّ اکبر (روز عید قربان) که خدا و پیامبرِ او از مشرکان بیزارند.»
این مرحله از عملیات حج آن قدر اهمیت دارد که اگر آن را حذف کنیم، حج، دیگر واقعی نخواهد بود. امام بت شکن، خمینی کبیر(ره) واقعیت حج را این گونه توصیف می کند:
«حجِ بیروح و بیتحرّک و قیام، حج بیبرائت، حج بیوحدت، و حجّی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست.»43
امام این برائت جستن از بیگانگان را مربوط به دورة خاصی نمی دانند و معتقدند در همة زمان ها باید ندای برائت و بیزاری از دشمنان اسلام زمزمة حاجیان باشد و همه یکصدا آن را فریاد بزنند:
«فریاد برائت ازمشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است وجاوید.»44
مقام معظم رهبری ضمن تأیید دیدگاه حضرت امام(ره) حج را برترین جایگاه برائت از مشرکین دانسته، می فرماید:
«فریاد برائت که امروز مسلمان در حج سر میدهد، فریاد برائت از استکبار و ایادی آن است که معالاسف در کشورهای اسلامی قدرتمندانه اعمال نفوذ میکنند و با تحمیل فرهنگ و سیاست و نظام زندگی شرکآلود بر جوامع اسلامی، پایههای توحید عملی را در زندگی مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غیرخدا کردهاند.»45
مقام معظم رهبری هم چنین معتقدند، حجّ علوی و حجّ حسینی، حجّی است که در عین توجه به خداوند و توجه به حکومت الهی و قدرت او، پشت کردن به قدرت طواغیت و جباران هم در آن هست. ایشان هر آن چه را که جای خدا قرار گیرد و ولایت الهی را به ولایت خود تبدیل کند و نیرو و ارادة بشر را در اختیار بگیرد، بت دانسته و می فرماید:
«حج، مظهر توحید و نفی و رمی شیطان و تکرار شعار ابراهیم(علیه السلام) است که گفت: (أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛ صحنة اتحاد عظیم امت اسلامی برگرد محور توحید وبرائت از مشرکین و نفی و طرد همة بت ها است وبت، هر آن چیزی است که به جای خدا قرار گیرد و ولایت الهی را به ولایت خود تبدیل کند ونیرو وارادة افراد بشر را در اختیار بگیرد؛ حال چه سنگ و چوب، و چه قدرتهای شیطانیِ سلطهگر و جبار، و چه عصبیت های جاهلی و ناحق.»46
نقش برائت از مشرکین در جهان اسلام
الف) نفی قدرت های استکباری
با اعلام بیزاری از قدرت های سلطه جو و استعماری، زمینه های اضمحلال و نابودی آن ها از سوی ملت ها مهیّا شده و می کوشند زمینه های دخالت بیگانگان را در کشور خود از بین ببرند. وقتی آحاد ملت های مسلمان، دست در دست هم قرار داده و خواستار خروج استعمارگران از مناطق و سرزمین های خود شوند، دیگر جرأت نمی کنند دست به توطئه بزنند. امروز در میان سران مسلمان دولت های اسلامی هنوز پدیدة شوم ارتباط با قدرت های بیگانه وجود دارد. بعضی از دولت های اسلامی و عربی در منطقه، هنوز سر مست روابط با آمریکا و ولد نامشروع او؛ یعنی اسرائیل هستند و جای بسی تأسف است که چرا این گرایش هنوز وجود دارد. علی رغم این رفتارهای خائنانه، آحاد ملت ها و بسیاری از دولت ها به خوبی فهمیده اند که دشمنان درصدد استثمار و استعمار آنان می باشند، لذا با اعلان انزجار خود، زمینة نفی سلطه و قدرت طلبی آنان را در منطقه فراهم کرده اند. راه برون رفت از این سلطه طلبی و سلطه پذیری، اتحاد و انسجام همة مسلمانان در این امر خطیر است. اتحاد در برابر زورگویی ها و تجاوزات، اتحاد در نفی وابستگی به دول غربی و اتحاد در برائت از دشمنان، قدرت طلبی های آنان را از بین می برد. مقام معظم رهبری در تقبیح شرک مدرن می فرمایند:
«گویی خدای دنیا ـ معاذالله ـ جباران و زورگویان و چپاولگران و ابرقدرتها و جنایتکاران اند و استضعاف و استعباد و استثمار خلایق و علو و استکبار نسبت به بندگان خدا حق مسلّم آنهاست، و همگان باید پیشانی اطاعت بر آستان تفرعن آنها ساییده و در برابر زورگویی و غارتگری و میل و ارادة بیمهار آنان تسلیم باشند... این، همان شرکی است که امروز مسلمانان باید با اعلام برائت، دامن خود و اسلام را از آن تطهیر کنند.»47
ب) به هم پیوستن مسلمانان
از آثار دیگرِ برائت از مشرکان، به هم پیوستن مسلمین جهان است. امام امت به این نکته کاملاً واقف بودند که برائت واقعی در سایة اتحاد و انسجام آحاد مسلمانان فارغ از هرگونه امتیاز می باشد.
وقتی مسلمانان، جبهة مشرکان و دشمنان را تشخیص دادند، می کوشند صف مقابله با آنان را در بین خود یکی کنند؛ می کوشند اختلافات جزئی و سطحی را کنارگذاشته و آمادة طرد و نفی و برائت دشمنان واقعی شوند. بدیهی است لازمه و نتیجة این برائت، اتحاد صفوف مسلمین در برابر کفار و بیگانگان است. امام امت می فرماید:
«لازم است حجاج بیت الله الحرام در این مجمع عمومی و سیل خروشان انسانی، فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هرچه رساتر برآورند و دست برادری را هرچه بیشتر بفشارند و مصالح عالیة اسلام و مسلمین مظلوم را فدای فرقه گرایی و ملی گرایی نکنند و برادران مسْلم خود را هرچه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیت های جاهلی که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمیشود، بنمایند.» 48
ج) آگاهی و بیداری ساده دلان
وقتی توده های میلیونیِ ملت ها و آحاد مسلمین دست در دست یکدیگر، به نفی دشمنان و بیگانگان و بیزاری از آنان می پردازند، باعث می شود حتی کسانی که نسبت به بیگانگان و حرکت های سوء آنان اظهار تردید و دو دلی کرده اند، نیز به خیل عظیم مسلمانان بپیوندند. امام خمینی(ره) دربارة برائت از مشرکین سخن حکیمانه ای دارند و می فرمایند:
«در پناه همین برائت از مشرکین است که حتی ساده دلان میفهمند که نباید سر بر آستان شوروی و آمریکا نهاد.»49
3. فرهنگ سازی
اسلام برترین برنامة آسمانی است که از طرف خدا توسط نبی مکرم اسلام، محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) برای رستگاری و سعادت انسان ها فرستاده شد. برنامه ای که دربردارندة ویژگی ها و امتیازات بزرگی است.
این امتیازات، زمینة پاسخگویی نیازهای انسان ها را در همة اعصار فراهم نموده است؛ از جمله این امتیازات، جامعیت آموزه های اسلامی است که توانسته است در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نیز ابعاد فردی و شخصی، گره گشای مشکلات بشر باشد. متأسفانه در دهه های اخیر، بیگانگان فعالیت های زیادی را در پیش گرفته اند تا چهره ای غیر واقعی از اسلام در جهان ارائه کنند. تحریف آموزه های اسلامی و اختلاف در صفوف مسلمین، بخشی از این ترفندِ حساب شدة دشمنان است. بر رهبران دینی مسلمان هاست که در این موقعیت حساس، آموزه های صحیح اسلام را برای توده های مردم تبیین کنند تا مسلمانان دچار انحراف و سردرگمی نشوند. دیده بانان جبهة اعتقادی باید بکوشند زمینة درست اندیشی را در میان مردم رونق دهند و از این راه، از تفسیرهای نادرست و ناصواب و پیرایه های نابجایی که دین را در معرض خطر قرار می دهد، جلوگیری نمایند. شکوه این فرهنگ سازی را می توان در موسم حج و برپایی کنگرة عظیم اسلامی دید؛ چراکه بهترین فرصت، جهت رشد اندیشه و آگاهی مسلمانان، رشد همزیستی مسالمت آمیز و همگرایی آنان است و در این ایام است که زمینه سازی برای تشکیل امت واحد اسلامی، رشد اخلاق اجتماعی و تقویت هویت اجتماعی مسلمانان و مانند آن به وجود می آید و از همین رو است که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، آگاهی بخشی و فرهنگ سازی در موسم حج را از رسالت های مهم عالمان دینی شمرده اند.
1-3- بررسی مسائل و مشکلات جهان اسلام
حج، عرصة تلاقی اندیشه های شکل گرفته در عالم اسلام است. در این تلاقی، مناسب است مسائل و مشکلات مسلمانان هم مرور شود تا جهت رفع آن اقدامات عملی صورت پذیرد. امام خمینی(ره) می گویند:
« باید در این اجتماع عظیم الهی که هیچ قدرتی جز قدرت لایزال خداوند نمیتواند آن را فراهم کند، مسلمانان به بررسی مشکلات عمومی مسلمین پرداخته و درراه رفع آنها با مشورت همگانی کوشش کنند...»50
مقام معظم رهبری ضمن تأیید این مطلب گفته اند:
« موضوع مهم دیگری که حجاج بیتالله به عنوان بخشی از هدف حج باید به آن بپردازند، مسایل مهم و جاری جهان اسلام است.»51
بدیهی است بررسی مشکلات، این زمینه را به وجود می آورد که مسلمانان از وضعیت یکدیگر آگاه شوند و در جریان کمبودها و مشکلات قرار گیرند تا بر اساس آن، راهکارهای لازم را در جهت رفع آن اتخاذ نمایند.
2-3- آگاهی از نقشه های شوم بیگانگان
از مسائلی که لازم است در ایام حج فرهنگ سازی شود، بیان نقشه های شوم دشمنان اسلام در جهت سست نمودن اسلام و مسلمانان است. باید مسلمین در اقصی نقاط عالم از شگردهای پیچیدة دشمنان آگاهی یابند تا مبادا آلت دست بیگانگان واقع شوند. امام خمینی(ره) در این باره می فرمایند:
«ای زائران خانه خدا! توطئههای راست و چپ و خصوص آمریکای چپاولگر و متجاوز و اسرائیل جنایتکار را به گوش عالمیان برسانید و از آنان استمداد کنید و جنایات این جنایتکاران را بشمارید.» 52
مقام معظم رهبری نیز فرموده اند:
«در ظلمات سلطة استکبار و ظلم بر جهانِ امروز، اسلام و قرآن یگانه ملجأیی است که میتواند ملتها را نجات دهد و به همین جهت، قدرتهای زورگوی جهانی، تا آنجا که بتوانند، با اسلام مقابله میکنند و در راه حاکمیت آن مانع میسازند.»53
بدیهی است از نکاتی که مورد توجه حضرت امام و رهبری می باشد، بیان شیوه های مبارزه دشمنان با اسلام است که در بیداری مسلمانان نقش زیادی دارد. بعضی از این شیوه ها را به طور گذرا مرور می کنیم:
الف. تحقیر فرهنگ اسلامی
دشمن به خوبی درک کرده است که اگر ملت های مسلمان به فرهنگ خود اتّکا نداشته باشند، زمینة فروپاشی استقلال فکری و در نتیجه پذیرش همة برنامه های استعماری توسط آنان فراهم خواهد شد. اعتراف صهیونیست ها در کنفرانس علمی و تحقیقاتی، که به منظور دستیابی به بهترین راه مبارزه با اسلام ترتیب یافت، گویای این واقعیت بودکه تحقیر فرهنگ، بستر مناسبی در جهت پیاده شدن اهداف بیگانگان است.54 بر این اساس است که آنان می کوشند زمینه های خودباوری در میان مسمانان ترویج شود تا آن نوع نقشه ها را خنثی نماید. امام(ره) می گویند:
« مسلمانها باید خودشان را پیدا کنند؛ یعنی بفهمند که خودشان یک فرهنگی دارند، خودشان یک کشوری دارند، خودشان یک شخصیتی دارند.» 55
موسم حج، فرصت مناسبی است برای تبیین فرهنگ اسلام و فرهنگ غرب. در این موسم عبادی ـ سیاسی که در مکانی مقدس برگزار می گردد، می توان تقابل فرهنگ غرب و فرهنگ اسلام را بیان کرد و از نقشه های شوم دشمنان در جهت بی هویتی و القای فرهنگ خود پرده برداشت.
باری، نماد حرکت اسلامی در میان مسلمانان، طغیان علیه ارزش های جاهلی و غربی است. مقام معظم رهبری در این رابطه می گویند:
«حرکت اسلامی و انقلاب اسلامی، عبارت است از طغیان بر ارزش های جاهلی و نظام های طاغوتی که بشر را به زنجیرکشیده و موجب ظلم و فساد و تبعیض طبقاتی و نژادی و فحشای عمومی و ستمپذیری تودهها و دیگر بدبختی های ملت ها شده و همه چیز را فدای سود بیشتر و حاکمیت ظالمانة بیشتر صاحبان زر و زور نموده است. پس، حرکت صحیح اسلامی، صفبندی میان دو نظام ارزشی و مبارزة میان دو فرهنگ است؛ فرهنگ به زنجیر کشیدن بشر، و فرهنگ نجات بشر.»56
در فرازی دیگر، مقام معظم رهبری فرهنگ به زنجیرکشیدن بشر؛ یعنی فرهنگ غربی را این گونه توصیف می کنند:
«فرهنگ غرب، فرهنگ برنامهریزی برای فساد انسان است، فرهنگ دشمنی و بغض با ارزش ها و درخشندگی ها و فضیلت های انسانی است، فرهنگی است که همچون ابزار در اختیار خداوندان زور و زر و امپراتوران قدرت است. با این فرهنگ، درصددند نسل بنیآدم را از همهی فضایل انسانی تهیدست کنند و انسانها را به موجودات فاسد و مطیع و تسلیم و غافل از یاد خدا و معنویت تبدیل کنند. منافع آنها، جز از طریق گسترش این فرهنگ تأمین نمیشود.»57
ب. محو آثار دیانت
از شیوه های دیگر دشمنان دین برای رسیدن به اهداف خود، از بین بردن آثار دینداری است. آن ها خوب فهمیده اند که این نوع آثار، پیام های ویژة خود را دارد؛ پیام هایی که می تواند استمراربخش حرکت تودة ملت ها علیه استکبار باشد. امام خمینی(ره) فرموده اند:
«دستهای خیانتکار اجانب که میخواستند شرق را ـ و خصوصاً بلاد اسلامی را ـ برای منافع خودشان قبضه کنند، با مطالعاتی که کرده بودند در این بلاد... به آنجا رسیدهاند که نگذارند مسلمین متمسک به قرآن باشند. قرآن را آنها سد راه میدانستند. اگر مسلمین همه متمسک به قرآن میشدند، برای آنها مجالی باقی نمیماند. قرآن را و اسلام را از مردم جدا کردند؛ ملتها از اسلام جدا شدند...58
میخواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا کند، و جوانان دانشگاهی ما را انگل و متکی به قشرهای استعماری بار بیاورند که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد و... و این خطر بزرگی است.»59
مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرمایند:
«مبارزة قدرت های استکباری با اسلام... با جدیت دنبال شد... اکنون دولت های استکباری مانند آمریکا و انگلیس و امثال آنان، پول های گزافی را در راه این خصومت های جنایتآمیز خرج میکنند.... نکتة مهم آن است که این حرکات خصمانه، ناشی از احساس ضعف اردوگاه استکبار در برابر اسلام است.
...امروز ایادی استکبار جهانی در همهجا در برابر اسلام موضع انفعالی دارند و کینهورزی آنان با اسلام، چه با شیوههای فرهنگی و چه سیاسی با زور و سرنیزه، از روی احساس ضعف و ترس در برابر موج فزایندة اسلام است...
این نیز یکی از الطاف الهی است که هر اقدام آنان برای توهین یا ضربه زدن به اسلام، خود به عاملی برای شدت یافتن خشم مسلمانان و راسخ شدن ارادة آنان در دفاع از اسلام تبدیل میشود.»60
ج. ترویج اسلام آمریکایی
از شیوه هایی که امروز دشمنان در میان مسلمانان به کار می گیرند، تحریف اسلام وآموزه های نورانی آن است. آنان همواره می کوشند اسلامی را که در آن هیچ گونه مبارزه با ظلم و ضدّ ارزش نباشد ارائه کنند؛ اسلامی که فقط به جنبه های عبادی بپردازد و فارغ از مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود باشد. امام خمینی(ره) در این باره می گوید:
«امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شدهاند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی شعور حوزههای علمی و دانشگاهی، اسلام ذلّت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنهها، و در یک کلمه «اسلام آمریکایی» را ترویج میکنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، آمریکای جهانخوار میگذارند.»61
مقام معظم رهبری از ماهیت اسلام آمریکایی این گونه پرده برمی دارد:
«اسلام آمریکایی، چیزی به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهای استکباری و توجیه کنندة اعمال آن ها است؛ بهانه ای برای انزوای اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملت های مسلمان است؛ وسیله ای برای جدا کردن بخش عظیمی از احکام اجتماعی و سیاسی اسلام از مجموعة دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهی برای رتق و فتق امور مسلمین ـ چنانکه درصدر اسلام بوده است ـ بلکه به عنوان گوشهای برای جدا شدن از زندگی و جدا کردن دنیا و آخرت).
اسلام آمریکایی، اسلام انسان های بیدرد و بیسوزی است که جز به خود و به رفاه حیوانی خود نمیاندیشند... اسلام آمریکایی، اسلام سلاطین و رؤسایی است که منافع ملت های محروم و مظلوم خود را در آستانة آلهة آمریکایی و اروپایی قربان میکنند و در مقابل، به حمایت آنان برای ادامة حکومت و قدرت ننگین خود چشم میدوزند.»62
د. تسلّط بر خاورمیانه
از نقشه های دیگر بیگانگان تسلّط بر خاورمیانه است. محدوده ای که امروز خاورمیانه نامیده می شود، یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی جهان است که در طی قرون و اعصارِ متمادی، همواره مورد توجه قدرت های بزرگ بوده است. حدّ فاصل این محدوده، حدّ فاصل دریای سرخ در شمال غرب، منطقه قفقاز و دریای خزر در شمال و مرزهای شرقی ایران در شرق و دریای عرب و اقیانوس هند در جنوب می شود (و کشورهای ایران، ترکیه، سوریه، عراق، لبنان، فلسطین اشغالی، اردن، عربستان، یمن، عمان و شیخ نشین های حاشیه جنوبی خلیج فارس را در برمی گیرد. برخی از مهم ترین ویژگی هایی که در این منطقه وجود دارد عبارت اند از:
1. کوتاه ترین واسطة خشکی میان مرکز اوراسیا با آب های آزاد است.
2. بیش از 70 درصد ذخایر انرژی هیدروکربن جهان در این منطقه قرار دارد.
3. کوتاه ترین فاصلة خشکی میان جبهة دفاعی اروپای غربی در غرب اوراسیا با جبهة دفاعی جنوب شرق آسیاست.
4. وجود تنگه ها و آبراه های استراتژیکی و فوق العاده حساسِ جهان؛ همچون تنگة هرمز، تنگه باب المندب، کانال سوئز، تنگه بسفر، داردانل و... اهمیت نظامی و ژئواستراتژیکی خاورمیانه را برای بیگانگان دوچندان نموده است.
5. حساس ترین قلمروهای ژئواستراتژیک جهان را شاخک ها (برنج ها)ی عملیاتی تشکیل می دهند. در وضعیت کنونی، در مقیاس جهانی صحنه عملیاتی، حوزة پاسیفیک است و مهم ترین شاخک های صحنة عملیاتی پاسیفیک نیز در درجة اوّل شاخک خلیج فارس و در درجة بعدی شاخک دریای سرخ است که هر دوی این شاخک های علمیاتی، در جبهة ژئواستراتژیکی خاورمیانه قرار دارند. از این نظر هم اهمیت این منطقه زیاد است.
با توجه به این ویژگی ها، خاورمیانه همزمان از نظر سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی برای بیگانگان مهم بوده و هارتلند (قلب زمین) شده است.63 با این امتیازات، بدیهی است دولت های بیگانه در صدد سلطه بر این منطقه و منابع آن باشند. لذا حضرت امام می فرمود:
«در شرق (خاورمیانه) چون مخازن زیاد است، مخازن نفتْ زیاد در شرق هست مثل کویت، مثل حجاز، مثل ایران، در اینجا اینطور مخازن هست، آن خارجیها تمام چشمشان دوخته شده است به این مخازن ما.»64
امام خمینی(ره) معتقد بودند جنگ افروزی ها و ایجاد اختلاف برای این است که آن ها سلطة خود را در منطقه برگردانند. ایشان می گویند:
«قدرت های بزرگ که دستشان از مخازن بزرگ ایران کوتاه شده و سلطه وقدرتشان با همت ملت ایران و قوای مسلح آن قطع گردیده، اکنون به دست وپا افتادهاند تا با جنگ افروزی بین برادران، سلطة خود را اعاده دهند و چپاولگری خود را از سر گیرند.»65
مقام معظم رهبری در خصوص این منطقة حساس و توطئه آمریکا می گویند:
«مسألة بسیار مهم، سلطة روزافزون شیطان بزرگ بر ذخایر کشورهای اسلامی و حضور بیشازپیش سیاسی و اقتصادی و حتّی نظامی آن در این کشورهاست. این ابرقدرت ظالم و سلطهطلب، پس از تحوّلات اخیر جهان که منتهی به فرو ریختن نظام های الحادی کمونیستی شد و شوروی از موضع رقابت با آمریکا فرو افتاد، درصدد است که سراسر جهان و به خصوص مناطق زرخیز اسلامی را به منطقة نفوذ بیرقیب خود مبدل سازد و پس از فراغت از ـ به اصطلاح ـ جنگ سرد، به جنگ همه جانبهای با بیداری اسلامی ـ که مانع مستحکمی در راه این نفوذ است ـ کمر بسته است.
این حکومت شیطانی، بنا بر مقتضای طبیعت ضد فطری و ضد انسانی خود، از درون دچار معضلات لاینحلی است؛ لیکن به اقتضای همان طبیعت استکباری و جهانخواری، میکوشد که مشکلات خود را به کل جهان منتقل کند و با تسلط بر همة مراکز حساس و ثروتخیز عالم، از جمله خاورمیانه و مخصوصاً خلیج فارس، به حیات خود قدرتمندانهتر از پیش ادامه دهد.»66
3-3- بیان مظلومیت ملت فلسطین و جنایات اسرائیل
از مسائل مهمی که بارها امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشته اند، مسأله فلسطین است. شاید بتوان گفت که حضرت امام در بسیاری از پیام هایش از مظلومیت ملت فلسطین و جنایت های رژیم اشغالگر صهیونیستی یاد کرده و از ملت ها خواسته اند در این باره هم اندیشی کنند. ایشان ضمن اظهار تأسف از برخورد حکومت های اسلامی دربارة مسأله فلسطین وبیداری مسلمین می گوید:
«ننگ نیست بر کشورهای اسلامی، بر حکومت های کشورهای اسلامی که اسرائیل بیاید و فلسطینیها را آنطور (اذیت) کند؟ در لبنان آن جنایتها را بکند و یک میلیارد جمعیت مسلمین بنشینند تماشاچی باشند؟ از چی میترسند این ها؟ چرا باید این قدر بیعرضه باشند؟»67
«... وقتی میروید حج، این مسلمین بلاد را بیدار کنید، متحد کنید با هم، بفهمانید به آن ها که چرا باید بیش از یک میلیارد مسلمین تحت فشار دوتا قدرت چندصدمیلیونی باشند؟»68
مقام معظم رهبری در یکی از پیام های خود به حجاج بیت الله الحرام، مسأله فلسطین را مهم ترین مسألة روز و بشریت دانسته و از مسلمین جهان و زائران بیت الله الحرام می خواهند در سراسر جهان برای حلّ آن چاره اندیشی نمایند.
«مهمترین مسألة امروز، مسألة فلسطین است که در نیم قرن اخیر همواره مهمترین مسألة جهان اسلام و شاید مهمترین مسألة بشریت بوده است. اینجا سخن از محنت و آوارگی و مظلومیت یک ملت است؛ سخن از غصب یک کشور است؛ سخن از ایجاد غدهای سرطانی در قلب کشورهای اسلامی و در نقطة التقای شرق و غرب جهان اسلام به یکدیگر است؛ اینجا سخن از ظلم مستمری است که اکنون دو نسل پیدرپی از ملت مسلمان فلسطین را فرا گرفته است. امروزه که قیام خونین اسلامی متکی به تودههای مردم در سرزمین فلسطین، خطر واقعی و جدی را به اشغالگران بیوجدان و بیگانه از انسانیت و بیمحابا از جنایت گوشزد میکند، شیوههای دشمن از همیشه پیچیدهتر و هشداردهندهتر است و مسلمین در سراسر جهان باید مسأله را از همیشه جدیتر بگیرند و برای آن فکری و کاری بکنند...»69
امام خمینی(ره) معتقدند که فلسفة حج باید جوابگوی فریادهای مظلومانة ملت های مسلمان باشد. از منظر امام باید گردش دور خانة خدا، ما را از غیر او دور گرداند و رجم عقبات باید زمینه ساز طرد شیاطین انسی و ابرقدرت ها شود:
« امروز قبله اول مسلمین به دست اسرائیل، این غدة سرطانی خاورمیانه افتاده است. امروز برادران فلسطینی و لبنانی عزیز ما را با تمام قدرت میکوبد و به خاک و خون می کشد... امروز آفریقای مسلمان صدای فریاد مظلومانة خود را هر چه بیشتر بلند میکند. فلسفة حج باید جوابگوی این فریادهای مظلومانه باشد. گردش به دور خانة خدا نشان دهنده این است که به غیر از خدا گِرد دیگری نگردید. و رَجْم عَقَبات، رجم شیاطین انس و جن است. شما با رجم، با خدای خود عهد کنید تا شیاطین انس و ابرقدرت ها را از کشورهای اسلامی عزیز برانید. امروز جهان اسلام به دست آمریکا گرفتار است. شما برای مسلمانان قارههای مختلف جهان پیامی از خداوند ببرید؛ پیامی که به غیر از خدا، بردگی و بندگی هیچ کس را نداشته باشید.»70
از منظر مقام معظم رهبری، علاج مسألة فلسطین در قطع غدة سرطانی؛ یعنی اسرائیل است:
«ما علاج مسألة فلسطین را در راهحل های دیکته شدة ابرقدرت ها نمیدانیم؛ علاج زخم فلسطین، فقط قلع غدة سرطانی حکومت صهیونیستی است و این کاملاً ممکن است. مسلمانان در حج باید به این مسأله اندیشیده، برای آن متعهد شده و هماهنگ شعار و عمل را در راه آن به کار برند... شما حاجیان نیز دارای همین وظیفهاید و اگر همه به وظیفه عمل کنیم، زخم عمیق پیکر اسلام بهبود خواهد یافت و ـ انشاءالله ـ خدا با ماست.»71
باری از منظر رهبری معظم انقلاب اسلامی بزرگ ترین خطر برای حال و آیندة جهان اسلام، دولت غاصب صهیونیست است. بر مسلمانان است در این رابطه هم اندیشی داشته باشند.
«امروز دولت غاصب صهیونیست، بزرگترین خطر برای حال و آیندة جهان اسلام است و بر مسلمین است که برای علاج این خطر و رفع ظلمی به این عظمت، درصدد علاج و چاره باشند.... علاج واقعی این خطر به دست مسلمین است. آنان میتوانند با کمک های حقیقی به مبارزین مسلمان، قیام داخل کشور فلسطین را قویتر و کوبندهتر سازند، و نیز میتوانند به طرق گوناگون نگذارند که دولت های منطقه به پیروی از خواست و تحمیل آمریکا، تن به سازش با اسرائیل دهند.»72
اسرار معنوی و عرفانی
موسم حج، زمینة انقلاب و تحوّل درونی خیل عظیم توده های انسانی است که به عشق دیدار یار به محضرش شتافته اند و می کوشند از آن ضیافت الهی حداکثر بهره برداری را بنمایند. چه ضیافت بزرگی که میزبان آن خداست و با رزق معنوی از میهمانان پذیرایی کرده و دوست دارد پاداش خویش را بر آمرزش گناهان استوار سازد.
قال علی (علیه السلام) «الْحَاجُّ وَ الْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللهِ وَ حَقٌّ عَلَی اللهِ أَنْ یُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ یَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَة». 73
«حج گزار و به جا آورندة عمره میهمان خدایند و بر اوست که میهمان خویش را گرامی بدارد و با آمرزش او را پاداش دهد.»
از منظر امام خمینی(ره) جهات معنوی و عرفانی حج بسیار است ولی آن چه که ایشان در این میان مهم شمرده اند این نکته است که حاجی بداند به کجا می رود، دعوت چه کسی را اجابت کرده و میهمان چه کسی است و آداب این میهمانی چیست؟74
اگر حاجی نداند در محضر چه میزبان بزرگی قرار دارد، اگر نداند به چه مکان مقدسی وارد شده است و سرانجام اگر نداند به چه آدابی باید توجه کند، به یقین از برکات سفر بهره مند نخواهد شد. در روایت آمده است که عبدالرحمان بن کثیر می گوید: با امام صادق(علیه السلام) به حج رفتم و هنگام عبور از راهی، آن حضرت برفراز کوهی رفت و از آن بالا به مردم نگریست و فرمود:
«مَا أَکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِیجَ». 75
«چه بسیار است هیاهو و چه اندک اند حاجیان!»
معلوم می شودکه این بصیرت و شناخت برای همه به وجود نمی آید. همگان به این معرفت نمی رسندکه دعوت چه کسی را اجابت کرده اند! باری، باید در این سفر الهی قصد خدا کرد و هر آن چه را که جز اوست ترک نمود؛ یعنی پیش از این که به حرم درآید باید دل را حریم دوست کند و همزمان با توجه به کعبه به سوی صاحب خانه رو کند. اگر این گونه شود، همة رفتارهای آدمی رنگ خدایی به خود می گیرد و انسان برکات این سفر روحانی را درک می کند. در غیر این صورت معنویت سفر حج را از دست می دهد. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:
«اگر ما دیدیم که حج، جنبة مادّی و ظاهرسازی و دوری از معنویت پیدا کرد و در سفر حج رفتارهایی که برای خودمان انتخاب میکنیم یا بر ما تحمیل میکنند، ضد معنویت است، باید بدانیم از فلسفة حج دور افتادهایم. کسانی که حج و ایام حج را به میزان زیادی صرف کارهایی میکنند که در جهت مقابل معنویت؛ یعنی غرق شدن در مادیّت و دوری از خداست، در حقیقت، بدون این که خودشان بدانند، از آن سرمایهای که خدای متعال در حج به آن ها هدیه کرده است، کم میکنند. آن ها خیال میکنند چیزی بهدست میآورند؛ در حالیکه چیزی از دست میدهند و با غرق شدن در مادّیات، هدیة معنوی را ناقص میکنند.»76
این بُعد معرفتی و معنوی سفر، بسیار اهمیت دارد و شایسته است زائر بیت الله الحرام به آن توجه کند. امام صادق(علیه السلام) در حدیث مفصلی در خصوص آداب حج به این بعد توجه کرده، می فرماید:
«إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَکَ لِلهِ تَعَالَی مِنْ کُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجَابِ کُلِّ حَاجِبٍ وَ فَوِّضْ أُمُورَکَ کُلَّهَا إِلَی خَالِقَکَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ مَا یَظهَرُ مِن حَرَکَاتِکَ وَ سَکَنَاتِکَ وَ...» 77
«چون خواستی حج بگزاری، پیش از آن که عزم رفتن کنی، دلت را برای خدا از هر دلبستگی و مشغله ای و از هر حجابی خالی کن و همة کارهایت را به آفریدگارت واگذار و در تمام حرکات و سکناتت به او توکل کن...»
معنویت حج، متفرّع به انجام صحیح دستورات عبادی حج
عقیده و باور امام(ره) بر این است که معنویت حج زمانی به دست می آید که ما بتوانیم دستورات عبادی آن را به دقت انجام دهیم:
«مراتب معنوی حج، که سرمایة حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک مینماید، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج بهطور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود.»78
این مهم به دوش روحانیون بزرگوار کاروان های حج و عمره است که کوشش کنند اعمال زائران بیت الله الحرام به نحو احسن و درست انجام شود. لذا حضرت امام فرمودند:
«روحانیون معظم کاروان ها تمام همّ خود را صرف در تعلیم و تعلّم مناسک حج کنند و بر مسأله دانان است که از همراهان خود مواظبت کنند، که خدای نخواسته تخلف از دستورات نشود.»79
تدبّر در راز و رمز اعمال حج
از پیام های امام حضرت خمینی و مقام معظم رهبری استفاده می شود که آن دو بزرگوار نسبت به اسرار و راز و رمز اعمال حج، توجه ویژه داشتند و دیگران را نیز به این امر مهم توجه می دادند. بر این اساس، بعضی از این نظریات و دیدگاه ها را مرور می کنیم:
1. راز لبیک
تلبیه، پاسخ دادن به دعوت حق، اجابت ندای ابراهیم و وارث او خاتم پیامبران است. لحظه ای که آدمی در میقات، لباس احرام بر تن می کند و تلبیه می گوید گویی از خود بیخود شده، می خواهد غیر او را از خود طرد کند. نگاه امام خمینی(ره) را در این باره می خوانیم:
«لبّیک های مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت الله تعالی به اسم جامع جواب میدهند. مسأله، مسألة حضور در محضر است و مشاهدة جمال محبوب. گویی گوینده از خود در این محضر بیخود شده و جواب دعوت را تکرار میکند و دنبالة آن سلب شریک به معنای مطلق آن مینماید...
تلبیه های مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت الله به اسم جامع جواب می دهند. مسأله، مسأله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب، گویی گوینده از خود در این محضر بیخود شده و جواب دعوت را تکرار می کند و دنباله آن سلب شریک به معنای مطلق می نماید...»80
«در لبیک لبیک، «نه» بر همة بت ها گویید و فریاد «لا» بر همة طاغوت ها و طاغوتچهها کشید...»81
2. طواف نشانة انجذاب و برائت
طواف خانة خدا دو نشانه دارد؛ نشانة نخست گرایش به خدا، عشق به حق، دلدادگی و همراهی با فرشتگانی است که پیرامون عرش الهی در طواف اند. دومین نشانه، برائت است؛ برائت از اندادالله، طاغوتیان و بت پرستان. حضرت امام(ره) در این باره می گویند:
«در طواف حرم خدا که نشانة عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بت های بزرگ و کوچک و طاغوت ها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همة آزادگان جهان از آنان بری هستند.»82
مقام معظم رهبری هم می فرمایند:
«حج مظهر توحید، و کعبه خانة توحید است. اینکه در آیات کریمة مربوط به حج، بارها از ذکرالله سخن رفته، نشانة آن است که در این خانه و به برکت آن، باید هر عامل غیر خدا از صحنة ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگی آنان برچیده شود. در این محیط، محور و مرکز هر حرکتی خداست و طواف و سعی و رمی و وقوف و دیگر شعائر الله حج، هر یک به نحوی نمایش انجذاب به «الله» و طرد و نفی و برائت از «انداد الله» است.»83
3. سعی، محلّ فرو ریختن قید و بندهای شیطانی
کوه صفا و مروه به ما درس می دهد که برای احیای نام حق و به دست آوردن عظمت آیین او، همه، حتی کودک شیرخوار تا پای جان بایستند. سعی صفا و مروه به ما می آموزد در نومیدی ها بسی امید است! هاجر، مادر اسماعیل در جایی که آبی به چشم نمی خورد تلاش کرد و خداوند نیز از راهی که هاجر تصور نمی کرد، سیرابش نمود. سعی صفا و مروه به ما می گوید: روزگاری بر فراز آن ها بت هایی نصب بود اما امروز در اثر فعالیت های پی گیر پیامبر(صلی الله علیه و آله) شب و روز در دامنه اش بانگ لا اله الا الله طنین انداز است. آری، قید و بندهای شیطانی و طاغوتی، همه در هم ریخت و به گفتة امام خمینی(ره):
«در سعی بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعی در یافتن محبوب کنید که با یافتن او، همه یافت های دنیایی گسسته شود و همه شک ها و تردیدها فرو ریزد و همة خوف و رجاهای حیوانی زایل شود و همة دلبستگی های مادی گسسته شود و آزادگی ها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد.»84
4. منا قربانگاه عاشقان
ذبح قربانی، رمز گذشت از همه چیز در راه معبود است. مظهری است برای تهی ساختن قلب از غیر یاد خداوند. در منا محبوب ترین چیزها در راه خدا قربانی می شود تا حاجی به محبوب مطلق برسد و رسیدن به محبوب مطلق، بدون دل کندن از محبوب های دیگر امکان پذیر نمی باشد:
«... به منا روید و آرزوهای حقانی را در آنجا دریابید که آن قربانی نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم کنید و شیطان از شما بگریزد. و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهای الهی تکرار کنید که شیطان و شیطان زادگان همه گریزان شوند.»85
مقام معظم رهبری هم در این باره فرموده اند:
«از لحظة احرام و بیرون آمدن از تشخصات فردی و ترک بسیاری از لذت ها و خواهش های نفسانی، تا طواف بر گرد نماد توحید و... حضور در منا و سنگباران نمادهای شیطانی و آنگاه تجسم پر معنای قربانی کردن و... از سوئی اخلاص و صفا و دل بریدن از سرگرمی های مادی و از سوئی... پرداختن به آراستگی دل و جان و از سوئی... خشوع در پیشگاه حق و از سوئی صلابت در برابر باطل...»86
3. اسرار اخلاقی
انسان از نگاه آیین اسلام، افزون بر بُعد مادی، دارای بعد معنوی و فطرت الهی نیز هست. خداوند گرایش متعالی و قدسی را در وجود او تعبیه نموده است؛ مانند گرایش به تقدیس و پرستش، گرایش به حقیقت، گرایش به خلاقیت و نوآوری و گرایش به کمال. او می خواهد مَنِ عالی خود را رشد دهد تا به مقام خلیفة اللهی برسد. بدیهی است آموزه های دین و دستورالعمل های آن نقش مهمی را در این باره ایفا می کنند. مناسک حج از برنامه هایی است که می تواند ابعاد روحی و معنوی و اخلاق آدمی را متحوّل سازد. می تواند خودشناسی و خودسازی به همراه داشته باشد. می تواند دل را از غیر خدا خالی کند. امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
«إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَکَ لِلهِ تَعَالَی مِنْ کُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجَابِ کُلِّ حَاجِبٍ...». 87
«هرگاه قصد حج داشتی، دلت را برای خدا از هر باز دارنده ای و از هر مانعی خالی ساز.»
1. درس اخلاص
امام خمینی در بارة خلوص در عبادت فرموده اند:
«از مهمات در همة عبادات، اخلاص در عمل است... حجاج محترم مواظب باشند که رضای غیر خداوند را در اعمال خود شرکت ندهند... و مهم آن است که حاج بداند که کجا میرود... و بداند هر خودخواهی و خودبینی با خداخواهی مخالف است... و اگر همین یک جهت عرفانی و معنوی برای انسان دست دهد... انسان در همة میدان های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حتی نظامی پیروز میشود.» 88
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند:
«حج مظهر توحید، و کعبه خانة توحید است. اینکه در آیات کریمة مربوط به حج، بارها از ذکرالله سخن رفته، نشانة آن است که در این خانه و به برکت آن، باید هر عامل غیرخدا از صحنة ذهن و عمل مسلمین زدوده شود.»89
2. درس خودسازی
در موسم حج، زائران بیت الله الحرام به کسب اخلاق خوش در برخورد با دیگران، تواضع، ایثار و از خودگذشتگی، احترام به همنوعان و مانند آن می پردازند. می کوشند آن صفات معنوی را در خود تقویت کنند و رذایل اخلاقی را از خود دور سازند.
حضرت امام در این باره می گویند:
«اخلاق کریمه انسانی ـ اسلامی را با همه زوّار از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ و هر زبان و هر کشور باشند، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفت وآمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و کریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتیها، نرمی و سلم و در مقابل بدرفتاریها، خوبی و محبت کنید و برای رضای خداوند تعالی تحمل هر پیشامد بدی از هرکس باشد، با روی گشاده و سعه صدر نمایید.»90
3. درس تقوا و خویشتن داری
یکی از مهم ترین وظیفه زائران خانه خدا، تقوا و خویشتن داری است. امام صادق(علیه السلام) در این باره می فرمایند: «إِذَا أَحْرَمْتَ فَعَلَیْکَ بِتَقْوَی اللهِ» 91
حج، در جوهر و ذات خود، دارای دو عنصر اصلی است؛ «تقرب به خدا در اندیشه و عمل» و «اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان» است. همة اعمال و تروک حج برای این دو و در جهت آن و تأمین ابزار و مقدمات آن است. آیات حج ناظر به همین دو عنصر اصلی است؛ تقرّب به خدا، «ذکر و نماز و تسلیم و احرام و به خود و خداوند اندیشیدن و...
حضرت آیت الله خامنه ای در فراز دیگری غفلت زدایی را یکی از برترین تدابیر حج شمرده اند:
«آدمی در میدان های گوناگون زندگی، قربانی غفلت خویش است. هر جا غفلت هست انهدام اخلاقی و انحراف فکری و هزیمت روحی نیز هست و...
حج یکی از برترین تدابیر اسلام در غفلت زدایی است...
مناسک حج، فرصت می دهد که ما اسارت و وابستگی غفلت بار خود به لذت طلبی و هوس و تن آسایی را موقتا ترک کنیم.»92
حسن ختام این نوشتار دو پیام از امام راحل و مقام معظم رهبری است در بارة حج:
«حج، کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود. حج پیامآور و ایجاد و بنای جامعهای به دور از رذایل مادی و معنوی است. حج تجلی و تکرار همه صحنههای عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست. و مناسک حج مناسک زندگی است. و از آنجا که جامعه امت اسلامی، از هر نژاد و ملیتی، باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد(صلی الله علیه و آله) پیوند خورد و یکی گردد و یدِ واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است. حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است.»93
«حج عبادت است و ذکر و دعا و استغفار؛ اما عبادتی و ذکر و استغفاری در جهت ایجاد حیات طیبة امت اسلامی ونجات آن از زنجیرها وغل های استعباد و استبداد و خداوندان زر و زور و تزریق روح عزت و عظمت به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن. این است حجی که از پایههای دین بهشمار رفته و امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) درنهج البلاغه آن را عَلَم اسلام و جهاد هر ناتوان و برطرف کنندة فقر وتنگدستی و مایة تقرب و نزدیکی اهل دین به یکدیگر شمرده است.»94
پی نوشت ها:
1 . فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ص 14، دارالحدیث، 8
2 . پیام مقام معظم رهبری، تیرماه 68
3 . پیام امام به زائران بیت الله الحرام، 29/4/67
4 . همان.
5 . پیام مقام معظم رهبری به حجاج، تیر ماه 68
6 . روزنامه جمهوری اسلامی، 28/5/59
7 . صحیفه امام، ج13، ص130
8 . همان، ج 5 ، ص 278
9 . پیام مقام معظم رهبری به حجاج، 26/3/70
10 . نهج الفصاحه، ص741، ح 2855
11 . نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 127
12 . نهج البلاغه، نامه 47
13 . بقره : 256
14 . پیام مقام معظم رهبری به حجاج، 26/3/70
15 . عصر : 3 ـ 1
16 . مثنوی، مولوی، دفتر دوم.
17 . حجرات : 10
18 . میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج1، ح147
19 . میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ص149
20 . صحیفه نور، ج 18، ص90
21 . پیام مقام معظم رهبری به حجاج، 26/3/70
22 . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگزاران نظام 17/1/86
23 . پیام، ش 85 ، مقاله مقدمه ای بر منشور وحدت اسلامی، محمدرضا احمدی.
24 . صحیفه نور، ج 13، ص 338
25 . همان، ج9، ص 167
26 . همان، ج 14، ص 226
27 . همان، ج 19، ص 321
28 . صحیفه نور، ج 18، ص 92
29 . همان، ج 12، ص 196
30 . همان، ج 15، ص 277
31 . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار علما و روحانیان، 7/5/1371
32 . صحیفه نور، ج 19، ص 202
33 . صحیفة امام، ج 19، ص131
34 . صحیفه نور، ج 13، ص168
35 . پیام رهبری، 26/3/70
36 . آل عمران : 96
37 . صحیفه نور، ج 18، ص 78
38 . پیام مقام معظم رهبری به حجاج، 26/3/70
39 . صحیفه امام، ج18، ص 78
40 . همان.
41 . پیام مقام معظم رهبری به حجاج، 26/3/70
42 . توبه : 3
43 . صحیفه نور، ج 20، ص 228
44 . همان، ج 20، ص 21
45 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، 26/3/70
46 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، تیرماه 68
47 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، تیرماه 68
48 . صحیفة امام، ج20 ، ص94
49 . فصلنامه میقات حج، ش 30، سال 78، مقاله برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی (ره)، اسماعیل آبادی.
50 . صحیفه نور، ج 15، ص 123
51 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، 26/3/70
52 . صحیفه نور، ج 10، ص 222
53 . پیام تجلیل از شهیدان و ایثارگران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و خانوادههای معظم آنها در ششمین روز از دهة فجر، 17/11/1370
54 . نفوذ استحاله، معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در قرارگاه ثارالله تهران، ص 17
55 . صحیفه امام، ج12، ص 321
56 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، 26/3/70
57 . سخنرانی در دیدار با اقشار مختلف مردم و جمعی از پزشکان، پرستاران و کارکنان مراکز آموزشعالی و درمانی کشور، 15/ 9/ 1368
58 . صحیفه نور، ج5، ص 172
59 . همان، ج2، ص 20
60 . منشور تداوم انقلاب، پیام رهبر انقلاب به مناسبت ایام حج، تیر 68
61 . صحیفه نور، ج 20، ص 221
62 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، تیرماه 68
63 . فصلنامه پیام، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ش 89، مقاله تأثیر هسته ای شدن ایران بر ژئوپلیتیک خاورمیانه، محمدرضا احمدی، ص118
64 . صحیفه نور، ج 20، ص 146
65 . صحیفه نور، ج 13، ص 199
66 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، 26/3/70
67 . صحیفه نور، ج 18، ص 69
68 . همان، ص68
69 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام، 26/3/70
70. صحیفه نور، ج 9، ص 224
71. پیام به حجاج بیتاللهالحرام، تیرماه 68
72. پیام رهبری به حجاج، مورخ 26/3/70
73. تحف العقول، ص123
74. صحیفه نور، ج 19، ص 199
75. میزان الحکمه، ح 3294
76. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج 16/1/74
77. میزان الحکمه، ح 3298
78. صحیفه نور، ج 19، ص 42
79. همان.
80 . صحیفه نور، ج 19، ص 42
81 . همان، ص 197
82 . صحیفه نور، ج 20، ص 18
83 . پیام به حجاج بیتاللهالحرام 26/3/70
84 . صحیفه نور، ج 20، ص 18
85 . همان، ج 20، ص 20 ـ 19
86 . پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره عظیم حج، 17/9/87
87 . مصباح الشریعه، ص142
88 . صحیفه نور، ج 20، ص 145
89. پیام رهبری، مورخ 26/3/70
90. پیام امام خمینی، 16/5/65
91. کافی، ج4، ص338
92. پیام به حجاج بیتاللهالحرام، سال 84
93. پیام امام خمینی(ره) به زائران، مورخ 29/4/67
94. پیام به حجاج بیتالله الحرام 14/4/ 1368