۰
يکشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۵۵
ایجاد مناقشه و بهره برداری اقتصادی

منافع آمریکا در تداوم بحران منطقه است

منافع آمریکا در تداوم بحران منطقه است
کشورهای تحریم کننده قطر (عربستان، مصر، امارات، بحرین) در خردادماه گذشته به بهانه حمایت دوحه از تروریسم روابط دیپلماتیک خود را با این کشور قطع کردند و قطر را تحت محاصره دریایی، هوایی و زمینی قرار دادند .از همان ابتدا نیز مشخص بود که آمریکایی ها برای حل بحران راه حل جدیدی نداشته باشند. در سفیر اخیر وزیر خارجه آمریکا نیز روشن شد واشنگتن ابتکار خارق العاده ای که ضامن حل این بحران باشد ارائه نکرد و به جز یادداشت تفاهم بین قطر و آمریکا در مبارزه با تروریسم، شاهد طرحی برای برون رفت از بحران جاری از سوی وزیر خارجه آمریکا نبودیم.

از سوی دیگر کشورهای تحریم کننده قطر بر اجرای خواسته های خود توسط دوحه تاکید دارند. در مقابل قطر نیز با رد این خواسته ها بر موضع خود اصرار دارد و نشانه ای از عقب نشینی در مواضع این کشور در قبال این چهار عربی دیده نمی شود .نکته قابل توجه اینکه وزیر خارجه آمریکا در این سفر بر میانجیگری کویت برای حل بحران تاکید کرد است.

بسیاری از تحلیلگران به تلاش های آمریکا برای حل بحران قطر با عربستان و متحدین آن به دیده تردید نگاه کرده و بر این باور هستند که آمریکایی ها تمایل چندانی به حل این بحران در آینده نزدیک ندارد زیرا تداوم آن را به سود خود می بیند. واشنگتن تلاش می‌کند که از این بحران برای تامین منافع، فروش تسلیحات بیشتر و سایر قراردادها به منظور حمایت از اقتصاد آمریکا بهره برداری کند.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که با اقدامات خود بی اعتمادی و تنش میان کشورهای عربی به خصوص میان قطر و عربستان را افزایش داده، اکنون با بهره گیری از نگرانی های دو طرف ناشی از عدم اعتماد، از این فضای تنش آلود در حال بهره برداری اقتصادی است. در واقع؛ هم عامل تنش اخیر میان قطر و عربستان و متحدان، دولت آمریکا بوده و هم اینکه دولت آمریکا از این تنش، منتفع می شود.

واشنگتن نقش برجسته ای در به وجود آوردن بحران قطر و عربستان داشته به طوری که سخنان بعدی ترامپ آتش بحران را برافروخت .کاخ سفید از عربستان و کشورهای تحریم کننده قطر جانبداری کرده و وزارت خارجه آمریکا چنان وانمود کرد که به دوحه گرایش دارد درحالی که این اختلاف موضع، چیزی جز تبادل نوبتی مواضع نیست.

اولین بار این آمریکا بود که بحث حمایت مالی قطر از تروریسم را در نشست ریاض مطرح کرده و پس از آن عربستان و متحدین که تصورشان بر حمایت همه جانبه آمریکا از این کشورها علیه قطر بود، با شروط 13 گانه یک ضرب الاجل 10 روزه علیه قطر وضع کردند. پس از پایان ضرب الاجل این کشورها، اقدام قابل توجه‌ای برای عقب نشینی قطر اتخاذ نکرده و حتی دوحه در موضع برتری نسبت به قبل قرار گرفت. قطر در مقابل شروط این کشورها، شروط متقابل وضع و اعلام کرد درصورتی به این خواسته ها تن می دهد که این کشورها نیز به خواسته های موردنظر او در موضوعات منطقه پایان دهند.

به نظر می‌رسد که عربستان و متحدین به این نتیجه رسیده‌اند که از این مسیر به نتیجه ای نمی رسند چرا که واشنگتن ابتدا قرارداد نظامی به مبلغ 110 میلیارد دلار با عربستان منعقد کرده و در مقابل با محکوم کردن ظاهری اقدامات قطر، با دوحه نیز قرارداد نظامی به ارزش 12 میلیارد دلار مننعقد کرد. در سفر اخیر وزیر امور خارجه این کشور نیز با هدف آنچه جلب نظر عربستان و متحدین برای حل بحران خوانده شد یک "قرارداد مبارزه با تروریسم" با دوحه منعقد شد.

در واقع آمریکایی‌ها در این بحران سیاست دو سویه از یک طرف حمایت از عربستان و متحدین را در پیش گرفته و در مقابل ضمن انتقاد ظاهری از عملکرد قطر در منطقه و انعقاد قراردادهای جدید با این کشور پشت عربستان را در این ماجرا خالی کردند و عملاً باعث شد ریاض نتواند سیاست های خود را در قبال قطر پیاده کند. جالب توجه اینکه وزیر خارجه آمریکا در سفر به دوحه موضع قطر را "منطقی" ارزیابی کرده در حالی که از آمریکا که برای حل این بحران به منطقه سفر و به عنوان یک میانجی بی طرف انتظار می رفت سیاست بی طرفی را در پیش بگیرد!

حفظ پایگاه نظامی در قطر یکی دیگر از دلایل موضع ‏گیری دوگانه آمریکا درباره بحران قطر است. دولت قطر یکی از کوچک‏ ترین نیروهای نظامی در غرب آسیا به استعداد ۱۱ هزار و ۸۰۰ نیرو را در اختیار دارد. با این حال ارزش نظامی جغرافیای قطر برای آمریکا سبب ‏شد که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه موضعی متفاوت از دونالد ترامپ درباره بحران اخیر اتخاذ و به نوعی برخلاف ترامپ از قطر در این بحران جانبداری کند .به نظر می رسد در این بحران ترامپ منافع مادی را پیگیری می‏ کند و تیلرسون نیز اهمیت جایگاه قطر برای آمریکا را در نظر دارد.

واقعیت این است که تداوم بحران در کوتاه مدت منافع آمریکا را تأمین می‏ کند. ترسیم خطوط سیاسی و امنیتی برای تحکیم امنیت اسرائیل با هزینه اعراب و سهم بندی آن برای کشورهای عرب منطقه از مهم ترین ابعاد ترامپ است که همه حکومت های نفتی منطقه، در قالب قراردادهای امنیتی و تسلیحاتی و سرمایه گذاری در آمریکا متعهد به پرداخت آن شده اند .به نظر می رسد، سهم سعودی هم در در این میان از همه بیشتر بوده چرا که علاوه بر پول هایی که به امریکایی ها از طریق قراردادهای نظامی و تسلیحاتی پرداخت کرده، روابط خود با کشورهای منطقه را نیز مخدوش کرده و حالا باید برای بهبود این روابط یک جانبه گام بردارد.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۶۶۴۶۵۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما