۰
دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۱۳

ریشه های تنفر جهان امروز از امريکا

ریشه های تنفر جهان امروز از امريکا
اکنون بیشتر اعتراض ها علیه گسترش سلاحهای هسته ای عموما بر سلاح های هسته ای امریکا متمرکز است ، تظاهرات ضدجنگ هم غالبا در خصوص جنگهایی که امریکا در آنها دخیل است ، برگزار می شود.

دیگر آن زمان که مخالفت با امریکا و نمادهایش منحصر به سوسیالیست ها یا گروه های دینی بود گذشته است و پس از حمله جرج بوش به افغانستان و عراق و تاسیس زندان گوانتانامو در خارج از چارچوب موازین قضایی امریکایی ، فعالان و سازمان های مدافع حقوق بشر نیز به منتقدان این کشور پیوسته اند.

در این میان ، ایران و مردم کشورمان یکی از بزرگترین و اصلی ترین مخالفان سیاست های امریکا در جهان محسوب می شوند، اما شاید تصور برخی از افراد این باشد که این تنها ایران و ایرانیان هستند که چشم دیدن سیاستمداران امریکایی را ندارند و نمی توانند سیاست های مداخله جویانه این کشور را در سراسر جهان بپذیرند با این حال نگاهی به فرهنگ ها و اقوام مختلف در سراسر جهان نشان می دهد که جهان امروز از امریکا متنفر است.


احساسات ضدامریکایی در ایران از زمان طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق ریشه گرفت . در کودتای 28 مرداد 1332 سازمان های جاسوسی بریتانیا و ایالات متحده امریکا با کودتا ، دکتر مصدق را برکنار کرده و محمدرضا شاه پهلوی را مجددا به قدرت رساندند و از آن زمان موجب بغض بسیاری از مخالفان شاه نسبت به امریکا شدند. تصویب لایحه کاپیتولاسیون نیز ازجمله مواردی است که حساسیت مردم ایران را به حضور امریکایی ها در زمان شاه بیش از پیش برانگیخت . این پیشنهاد در 13 مهر 1342 در کابینه اعلم و در مرداد 1343 در مجلس سنا به تصویب رسید سپس در 21 مهر 1343 حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت این لایحه را به مجلس شورای ملی برد و به تصویب نمایندگان مجلس رساند. در پی این مصوبه امام خمینی در چهارم آبان 1343 اقدام رژیم در تصویب این لایحه را مورد انتقاد شدید قرار داد. روابط تهران واشنگتن طی زمان کار را به برخورد نظامی در خلیج فارس در زمان جنگ ایران و عراق کشید. یارگیری امریکا از میان اعراب و اروپایی ها و همراهی شوروی سابق با سردمداران کاخ سفید ، وضعیتی را ایجاد کرد که صدامیان توانستند 8 سال ثروتهای ایران را نابود کنند و خانواده های ایرانی را به داغ عزیزترین جوانان خود بنشانند.نباید از یاد برد ممانعت از عبور خط لوله و گاز کشورهای آسیای میانه از ایران ، تحریک اعراب پیرامون جزایر سه گانه و بدبین کردن افکار عمومی کشورهای عربی به ایران ، ممانعت از تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و تخریب روابط تهران با کشورهای آسیای میانه ، تخریب روابط ترکیه با ایران و تلاش در جهت نا امن کردن مرزهای ایران اسلامی از جمله تلاشهای امریکاست که مردم ایران آن را از یاد نمی برند. وجود برخی دغدغه های مشترک ایران و امریکا در افغانستان در طول جنگ امریکا در افغانستان مقدماتی را برای مذاکره میان مسوولان فراهم کرد اما این تیر نیز در تاریکی رها شد.پس از افغانستان ، نوبت به عراق رسید و ایران حاضر شد مذاکراتی با امریکا برای حل مشکلات عراق انجام دهد و خبر این مذاکرات ، پیش از انجام آن به صورت رسمی در رسانه ها منتشر شد. البته این مذاکرات که منافعی غیرقابل تردید برای عراق و منافع بیشتری برای امریکا داشت ، هیچ گاه باعث نشد سردمداران کاخ سفید حتی در اوج مذاکره ، دست از دشمنی ها و برنامه ریزی های ضد ایرانی خود بردارند. این برنامه ریزی ها، گاه در قالب فشار بر آژانس بین المللی انرژی اتمی متجلی شد که نمی توان اثرگذاری آن را تکذیب کرد و گاه در ایجاد مزاحمت برای طرفهای تجاری ایران یا تشویق آنها به عدم معامله با ایران .اکنون پرده ای دیگر از دشمنی های امریکا علیه ایران آغاز شده است. در این پرده ، با تقسیم وظیفه ماهرانه ، نقشه ای جدید برای ثروتهای ایران کشیده شده است . اعلام مخالفت امریکا با برخی قراردادهای اقتصادی بزرگ ایران از جمله خط لوله صلح (با هند و پاکستان) و قرارداد گازی با ترکیه و اتریش و نیز اعلام مخالفت های گاه و بیگاه امریکا با اظهارات و گزارش های مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی را می توان دقیقا در همین راستا ارزیابی کرد.این رفتار امریکا سبب شده است در موضوع قراردادهای بزرگ اقتصادی نیز اعلام مخالفت های واشنگتن به دست ترکیه ، هند، اتریش و دیگر طرفهای تجاری ایران بهانه دهد تا هزینه های سیاسی و اقتصادی خود در همکاری با ایران را بزرگ نمایی و تخفیف های غیرمنطقی درخواست کنند. در حقیقت از نظر مردم ایران ، امریکا کشوری است که می خواهد دموکراسی را به همه جا صادر کند در حالی که شهروندان خودش از بسیاری از آزادی های مشروع محرومند. مردم ایران عقیده دارند که هدف امریکا نه مقابله با تروریسم و گروه القاعده ، بلکه تسلط بر حوزه نفتی خلیج فارس است و این کشور در حقیقت منافع اقتصادی خود را در خلیج فارس جستجو می کند.

اروپا و یانکی های امریکایی
اگرچه خیلی از طرفداران امریکا این کشور را نجات دهنده اروپا از چنگال سربازان هیتلری می دانند، با این وجود خیلی از پایان این جنگ نگذشته بود که جمله معروف «یانکی گو هوم» یا امریکایی به خانه ات برگرد بر در و دیوار بیشتر شهرهای قاره اروپا نقش بست .همبرگر و هالیوود و کوکاکولای امریکایی ها برای اروپاییان جذابیتی نداشت و آنها حاضر نبوده و نیستند که ساکنان غرب وحشی و بازماندگان تبعیدی های اروپایی را با ساکنان اروپایی متمدن در یک ردیف قرار دهند. جیمز سزار، از دانشگاه امریکایی ویرجینیا معتقد است که باور علمی غالب در اروپا، از قرن هجدهم به بعد این بود که در قاره نو همه چیز پست تر از نمونه اروپایی آن است و هر چیز که از اروپا به امریکا برسد، تغییر ماهیت خواهد داد. از هوش و استعداد مهاجران اروپایی گرفته تا حتی توانایی تولید مثل ! همه به این دلیل که فرهنگ امریکایی زمخت و بازاری است و در حقیقت اصلا فرهنگ نیست و این طرز فکر به نوعی تا امروز در اروپا دوام آورده است . از جمله معروف ترین کشورهای اروپایی در مخالفت با امریکا فرانسه است. خصومت فرانسویان با امریکا پیش از تاسیس ایالات متحده شروع شد و فلاسفه قرن هجدهم فرانسه ، زمانی که امریکای شمالی چند تکه مستعمره اروپایی بود، در یادداشت های خود، این تکه دنیا را سرزمینی وحشی ، بشدت مرطوب و غیرقابل زندگی توصیف کردند، اما فیلسوفان قرن بیستم فرانسه مانند ژان پل سارتر قضیه را قدری جدی تر گرفتند. در سالهای بعد از جنگ دوم ، ماهیت دشمنی فرانسویان با امریکا شکل جدیدی به خود گرفت . در سال 1944 که امریکا فرماندهی جبهه دوم برای آزاد کردن اروپا را به عهده داشت ، هوبر بوو لری ، موسس روزنامه معتبر لوموند نوشت : امریکا برای فرانسه یک خطر جدی است ، خیلی متفاوت با خطری که از طرف آلمان وجود داشت و یا ممکن است در آینده از طرف اتحاد شوروی متوجه ما باشد. امریکایی ها شاید مدافع مکتب آزادی خواهی باشند، اما در آزاد کردن خود از اسارتی که سرمایه داری به وجود آورده ضرورتی نمی بینند.در سال 1999 تظاهراتی علیه باز شدن یک شعبه همبرگر مک دونالد در جنوب فرانسه به هجوم مردم به آن و شکستن در و پنجره هایش انجامید. رهبر تظاهرات یک کاسبکار محلی بنام جوزه بووه بود که گفت من با مردم امریکا مشکلی ندارم... مساله من دولت جورج بوش است که وقتی از آزادی حرف می زند منظورش جنگ است و شنیدن نام امریکاست که مردم دنیا را هراسناک می کند. ضدیت با امریکا در میان دولتمردان فرانسه هم کم نیست . وقتی از هوبر وترین ، وزیر پیشین امور خارجه پرسیده شد نام امریکا چه تصویری در ذهن او می سازد گفت : خیلی چیزها....کشوری بزرگ ، ثروتمند و قدرتمند که دوست و متحد ماست اما فرانسوی ها نمی خواهند به آن متکی باشند. خواسته ما حفظ استقلال فرانسه است تا اگر اختلاف نظری داشتیم رک به آنها بگوییم . هوبر وترین معتقد است که مردم امریکا خود را ملتی برگزیده و با سرنوشتی جدا از دیگران می دانند و تا حدی هم آن را می پذیرند اما اضافه می کند که امریکایی ها واقعا خیال می کنند قادر متعال آنها را برای رهبری دنیا و هدایت بندگانش به سوی رستگاری برگزیده است . منتقدان فرانسوی می گویند: تا قبل از جنگ دوم این اعتقاد امریکایی ها بیشتر حالت موعظه داشت اما بعد از جنگ به استراتژی بدل شد مثل صدور دموکراسی ، سرمایه داری مطلق و بازار آزاد و حقوق بشر و همزمان بی اعتنا به واقع گرایی و باورهای دیگران . هوبر وترین آن را نوعی استعمار نوین می داند و می گوید برخلاف بریتانیا و فرانسه ، دو قدرت استعماری قرون گذشته که به تجربه دریافتند استعمار و تحمیل عقاید ادامه پذیر نیست ، امریکا همچنان برای خود نقش و میثاقی ویژه مثل یک منجی قائل است اما این موضوع تنها به فرانسه محدود نمی شود بلکه در دیگر بخشهای این قاره نیز ریشه دوانده است . در تازه ترین رویدادها زمانی که دولت امریکا و انگلیس تصمیم گرفتند تا عراق را اشغال کنند ، احساسات ضدامریکایی و ضد جنگ سراسر اروپا را فرا گرفت . همراهی بلر با امریکا به حدی نفرت انگلیسی ها را برانگیخت که از او به عنوان سگ همراه بوش یاد می کردند و بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که اولین عامل شکست سیاست های بلر همراهی او با امریکا بود.رابرت فیسک ، روزنامه نگار برجسته ایندیپندنت در این باره می نویسد: تصورم این است که در طول همراهی با امریکا در نهایت ، چیزی جز دروغ شنیدن عاید ما نشد. از این که با تحکم با ماحرف می زنند، ما را زیر بمباران سیاست های افراطی میهن پرستانه به جای مانده از جنگ جهانی دوم ، داستان های ترسناک و اطلاعات غلط قرار داده اند و انشاهای بچگانه را به عنوان اخبار و اطلاعات به خوردمان می دهند، خسته شده ایم . از این که مورد اهانت کوتوله های سیاسی همچون تونی بلر، جک استراو و افرادی مثل جورج بوش و عمال محافظه کار نوین اش
قرار می گیریم که برای منافع خود سالها در حال توطئه و دسیسه چینی و تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه بوده اند، حالت تهوع به ما دست می دهد. رامسفلد و بوش نماد امریکایی پیر هستند که دست به کشتار سرخپوستان بومی این کشور زد و ماجراجویی های امپریالیستی را آغاز کرد. این مخالفت ها در احزاب سیاسی آلمان موجب دو پارچگی در حزب سوسیال دموکرات آلمان شد و بعد شاخه صدراعظم وقت ، گرهارد شرودر نیز موضع گیری صریح ضد جنگ کرد و با اشغال عراق مخالفت ورزید که به همین دلیل در انتخابات پارلمانی برنده شد. در ایتالیا حمایت رومانو پرودی از جنگ امریکایی ها در عراق موجب اختلافات پارلمانی و برکناری وی از قدرت شد.

امریکای لاتین نقطه ثقل دشمنی
اما دشمنی با ایالات متحده در امریکای لاتین با آنچه در اروپا می گذرد، از زمین تا آسمان فرق دارد، نه از آن مباحث فیلسوفان فرانسوی خبری هست و نه از ملاحظات دیپلماتیک . در این نیم قاره ، دشمنی با امریکا خصومتی است عریان و عیان و آغشته به اشک و خون . مردم امریکای لاتین دکترین مونرو، رئیس جمهور امریکا در اوائل قرن 19 را فراموش نکرده اند که امریکای لاتین را حیات خلوت واشنگتن نامید و در اخطاری صریح به اروپاییان گفت که ایالات متحده مداخله دنیای قدیم در قاره نو را دیگر تحمل نخواهد کرد. مفهوم عملی دکترین مونرو آن شد که برای 150 سال مداخله نظامی در امریکای لاتین ، حق انحصاری ایالات متحده شد و در این مدت واشنگتن بیش از 50 بار به نیم قاره جنوبی لشکرکشی کرد که چند مورد آن برای سرنگون کردن حکومت های منتخب مردم بود.مردم امریکای لاتین بشدت از این که در طول 150سال گذشته ، روابط بین شمال و جنوب این قاره همیشه بر پاشنه منافع شمال چرخیده ، ناراضی اند. ونزوئلا امروز از مشهورترین کشورهای این قاره است که به نقطه ثقل دشمنی امریکای لاتین با امریکا معروف شده است . رئیس جمهور ونزوئلا همتای امریکایی خود را چهارپای ابله می خواند و وی را با هیتلر و شیطان مقایسه می کند. هنرمندان و نویسندگان امریکای لاتین بدون تعارف سیاست خارجی امریکا و فرهنگ آن را لگدمال می کنند.

آگوستو مونتیل ، نماینده کنگره ونزوئلا معتقد است که از نظر سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی ، ایالات متحده خود را در صدر و سقف دنیا می بیند مثل قراولی که باید از بالا مواظب همه باشد. مونتیل حتی اقدامات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول براساس توافقنامه واشنگتن برای آزاد کردن تجارت بین قاره ای را به زیان کشورهای جنوب عنوان کرده است . وی می گوید: از مکزیک تا آرژانتین همه معتقدند این اقدامات حق حاکمیت و استقلال سیاسی کشورهای منطقه را از میان برد و تنها رهبری که برای مبارزه با این رژیم اقتصادی وارد صحنه شد هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلاست . بسیاری از مردم ونزوئلا رفتار امریکا با کشورشان را متکبرانه و توهین آمیز توصیف می کنند و این عقیده در پوسترهای بزرگی در خیابان های کاراکاس منعکس شده است. روی این پوستر نوشته شده : ونزوئلا بر مقدرات خود حاکم است. امریکا به خانه ات بازگرد و ما را به حال خود بگذار.

اعراب

رابطه بین امریکایی ها و اعراب هم چندان تعریفی ندارد. عربها علاقه ای به امریکایی هایی که تنها نفت آنها را می خواهند ندارد. شاید به نظر غربی ها برودت جنگ سرد بین دو بلوک شرق و غرب و جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و حمایت بی دریغ امریکا از اسرائیل و تثبیت چند حکومت مستبد عرب از جمله ریشه های دشمنی اعراب با امریکایی ها باشد اما موضوع فراتر از این حرفهاست . اعراب بویژه مردم خاورمیانه علاقه ای به گسترش دموکراسی امریکایی ندارند و اگرچه بسیاری از رهبران عرب از حامیان امریکا در منطقه به شمار می روند، اما افکار عمومی تمایلی به سیاست های این کشور ندارد.ریچارد پرل ، از مقامات سابق در وزارت دفاع امریکا این تعبیر را فرضیه نمی داند و می گوید ما گول حرفهای رهبران عرب را خوردیم . او این نقیصه را ناشی از بی تجربگی و نادانی دیپلمات ها و ماموران اطلاعاتی کشور خود می داند. در بسیاری از کشورهای عربی کسی تمایلی به زندگی با حضور امریکا ندارد.محمود آلوسی ، استاد تئاتر در قاهره معتقد است که چون مصر 4هزار سال را بدون امریکا بخوبی سپری کرد، اکنون هم نیازی به آن ندارد. او نقش امریکا در منطقه را مخرب می داند و می گوید ایالات متحده خود را ارباب دنیا می داند و یک امپراتوری ، و انتظار دارد همه عاشق و شیفته اش باشند و حاضر است تا سرحد تهدید به مرگ آن را به همه تحمیل کند، در حالی که دنیا امپراتوری های دیگری هم داشته و آنها چنین انتظاری از دیگران نداشتند.نگاه هالیوودی امریکایی ها به اعراب به عنوان ملتی صاحب ثروت و نادان همواره خشم اعراب را برانگیخته است و این خشم زمانی دو چندان شد که حملات 11سپتامبر به وقوع پیوست . روزنامه الاهرام مصر در مقاله ای به مناسبت پنجمین سالگرد حوادث 11سپتامبر، نوشت : واضح است که جنگ امریکا علیه تروریسم توانسته از وقوع عملیات های جدید درخاک امریکا جلوگیری کند، اما این جنگ احساس تنفر و نفرت ملتهای دیگر از سیاست های امریکا را افزایش داد. نشانه های شکست مبارزه با تروریسم به وضوح درعراق و افغانستان نمایان است .در مصر، اردن ، لبنان ، سوریه و فلسطین شاهد واکنش منفی در برابر سیاست خارجی ایالات متحده به وضوح در میان افکار عمومی مشاهده می شود.سیاست های جانبدارانه امریکا از اسرائیل نقش عمده ای در برافروختن خشم جهان عرب دارد. زیرا فلسطین جایگاه ویژه ای در دنیای عرب و اسلام دارد و میراث بازمانده از جنگهای استقلال طلبانه ملی است . حمایت بی دریغ کاخ سفید از اسرائیل سبب شده تا خرد سیاسی عرب ، به نوعی یگانه انگاری طرحهای استراتژیک امریکا و اسرائیل در قبال اعراب ، باورمند شود. اشغال عراق نیز یکی از عوامل نفرت جهان عرب از امریکاست .احمد ابراهیم از تجار مصری در یک سال گذشته به این استنتاج رسیده که امریکا دشمن دموکراسی در خاورمیانه است ، کشوری که استانداردهایی دوگانه دارد و دیدگاهش نسبت به حقوق انسان ها در داخل و خارج قلمرواش کاملا متفاوت است .هر چند میزان افول محبوبیت امریکا در مصر بالا است ، اما این نرخ در قیاس با دیگر کشورهای عربی چندان هم قابل توجه نیست و در میان دیگر اعراب نیز ایالات متحده محبوبیت در خور توجهی ندارد. این افول به فراسوی مرزهای بزرگترین کشور عربی و به دیگر متحدان کلیدی امریکا نیز راه یافته است . در اردن ، که از دیگر کشورهای دریافت کننده کمکهای اعطایی ایالات متحده در جهان عرب است ناخشنودی از ایالات متحده از 61درصد به 68درصد افزایش یافته و در عربستان سعودی نیز وضع بهتر از این نیست و این نرخ در حدود 94درصد است .دیوید بروکس در اینترنشنال هرالد تریبون با اشاره به این که طیف گسترده ای از اعراب بر این باورند که لابی اسرائیل بیش از دولت بوش بر سیاست خارجی ایالات متحده تاثیرگذار است ، می نویسد: مشکلات امریکا با اعراب کاری به بنیادگرایی دینی و افراطی گری ایدئولوژیک ندارد؛ آنها باید با سیاست های امریکا در قبال اسرائیل و نیروهای کنترل کننده این سیاست ها ارتباط داشته باشند. درباره مشکلات موجود در خاورمیانه هم یک منبع واحد وجود دارد آن هم اسرائیل است. 4 موضوع مهم در خاور میانه وجود دارد: کشمکش اعراب با اسرائیل ، ناپایداری در لبنان ، درگیری در عراق و مقابله با ایران. همه این موضوعات با هم ارتباط دارند و ریشه تمام آنها اسرائیل است . سیاستمداران امریکایی ، همه پس از 11 سپتامبر بر این نکته توافق کردند که ترور و افراطی گری ریشه در جهان عرب دارد و جهان عرب به عنوان یک جهان عقب افتاده به مدرنیزاسیون اقتصادی ، سیاسی و مذهبی نیاز دارد و این موضوعی است که جهان عرب آن را نمی پذیرد حتی سینمای هالیوود نیز که نمادی قدرتمند از فرهنگ عامه امریکایی است ، به همان اندازه میان این افراد منفور است.

عملکردی نفرت انگیز
شاید در نهایت نگاهی به عملکرد امریکا به روشنی این حقیقت را بیان کند که نفرت از امریکا در سراسر جهان به چند عامل اصلی مربوط می شود که عبارتند از :
1- احساس برتری دولت مردان امریکا در مقایسه با دیگر ملل (حتی هم پیمانان غربی خود) و به دنبال آن احساس آقای دنیا ، سعی در دخالت در امور داخلی کشورها و اهمیت ندادن به اراده و خواست دیگر ملتها
2- حضور پررنگ دولتمردان امریکا در تمامی بحران ها
3- رعایت نکردن اصولی که خود ، دیگر کشورها را ملزم به رعایت کردن آنها می داند (حقوق بشر ، مسابقه تسلیحاتی و...)
4- (در مورد مسلمین) ایجاد جوی مسموم و تبلیغات سوئ علیه مسلمانان وتحقیر آنها. از این رو ریشه احساسات ضدامریکایی نه در ایران بلکه در سراسر جهان برخورد نسنجیده و تحقیرآمیز امریکاست !
این که به امریکایی ها تلقین شده است که در همه شوون از دیگران حداقل یک سر و گردن بالاترند، برای کشورهای دیگر دنیا قابل پذیرش نیست . اما دولت امریکا می خواهد دائما روی این حس برتری طلبی سرمایه گذاری کند و تا به آنجا پیش رود که این حس توسعه طلبی و هجوم فرهنگی را حتی تا تخریب رژیم غذایی دیگران پیش برد. حتی برخی تحلیلگران سیاسی طرفدار واشنگتن بر این باورند که حتی به فرض این که امریکا مشوق دمکراسی نیز باشد، دوستدار آن است که آن را به عنوان دمکراسی امریکایی جا بیندازد تا در همه چیز برتری خویش را بر دیگران تحمیل نماید. به همین دلیل است که دهکده جهانی دست پرورده خود را دچار جنگ داخلی کرده و خود نیز که پلیس این دهکده است ، اصلی ترین عامل ایجاد بحران و جنگ در آن به شمار می رود.مسلما سیاست های امریکا خطری بس بزرگ است و رشد احساسات ضدامریکایی هم بیانگر این مهم است که هنوز کسانی در جهان هستند که با مظاهر به ظاهر مترقی امریکا فریفته نشده اند و به منافع خود می اندیشند، نه دولت فخیمه امریکا و این جای بسی امیدواری است.

کتایون مافی
مرجع : جام جم
کد مطلب : ۶۶۴۷۹۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما