ترکیه از سال 1997 خواستار عضویت در اتحادیه اروپا شده و بعد از پذیرش این درخواست، از سال 2005 مذاکرات خود را با این اتحادیه آغاز کرده و از سال 2009 رسماً نامزد عضو آن بوده و این کشور از 1995 موافقتنامه منطقه آزاد گمرکی و تجارت آزاد را با اتحادیه منعقد نموده است. روابط اقتصادی تجاری طرفین نیز در چهارچوب آن صورت میگیرد.اتحادیه اروپایی معیارهایی را در ۳۵ سرفصل اجرایی برای کشورهای کاندیدای عضویت تعیین نموده و از این سرفصلها فقط چند مورد درخصوص ترکیه تصویب شده و این کشور نیز خواستار گشودن سرفصلهای بیشتری برای آغاز مذاکرات است.
اماکشورهای تازه ملحق شده اروپای شرقی به اتحادیه اروپا به طور جدی مخالف ورود ترکیه به اتحادیه هستند. سلطه تقریبا 500 ساله عثمانیها بر اروپای شرقی، دولتمردان و مردمان این کشورها را نسبت به پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا بسیار حساس کرده و در شماری از دیگر کشورهای اروپایی مانند: آلمان، فرانسه، اتریش و لهستان هم صداهای مخالف بلندی شنیده میشود.
ترکیه به واسطه مذهب یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی به حساب میآید. طبق آمار اکثریت قاطع مردم ترکیه دارای دین اسلام با دوگرایش حداکثری سنی و حداقلی علوی هستند. اما اروپای مسیحی که در نقطه مقابل با ترکیه می باشد،ناهمخوانی بین دین در ترکیه و دین در اروپا یکی از نقاط مهم در واگرایی بین ترکیه و اتحادیه اروپا به شمار می رود. که خود مانع بزرگ و غیرقابل حلی به شمار می رود. هرچند که ترکیه کوشیده رنگ و بویی دینی نداشته باشد و همواره بر مدار سکولاریسم در سیاست گام برداشته است اما این برای اروپا کافی نیست و مهمتر از سیاست سکولار، مسلمان ترکیه، مردمی هستند که با پیوستن به اتحادیه اروپا در گام نخست، ترکیب دینی و مذهبی این اتحادیه را دست خوش تغییر قرار خواهند داد.از دیگر سو، رشد اسلام و جمعیت مسلمان در اروپا طی سالهای اخیر مورد نگرانی اروپائیان بوده است.
جمعیت ترکیه بیش از هفتاد و هفت میلیون نفر می باشد، جمعیتی که عمده آن مسلمان هستند و تبعات اسلامی بودن آن در بالا به تفصیل بیان شد. اما تعداد نفرات جمعیت ترکیه بدون در نظر گرفتن دین، دارای تبعاتی برای اتحادیه اروپا که عمده تأثیر جمعیت ترکیه بعد از پیوستن به اتحادیه اروپا در دو بعد مهاجرت و سیاست خواهد بود. از منظر مهاجرت به دلیل قانون شنگن که قطعاً یکی از انگیزههای پیوستن ترکیه بهرهمندی از آن است، نیروی کار فراوانی را به سمت اروپا گسیل خواهد داد. مهاجرت و جابجایی آزادانه اتباع کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم اکنون نیز مورد چالش جدی قرار گرفته و مباحث عمده این روزهای اتحادیه اروپا به شمار میآید که موجب اختلاف بسیاری بین کشورهای عضو شده است. قطعاً تمایل برای تشکیل زندگی بهتر و یافتن شغل با درآمدی بالاتر برای مردم ترکیه در غرب اروپا وسوسه انگیز خواهد بود، حال آنکه به صورت قانونی هم اجازه بهرهمندی از آن را پیدا کنند.از منظر سیاسی بحث از حساسیت بیشتری برخوردار است و جنبههای فنی دارد. چرا که تعداد نفرات جمعیت هر کشور عضو با تعداد رأی و میزان تأثیرگذاری کشورها در اتحادیه اروپا رابطه مستقیم دارد. ورود ترکیه به اتحادیه اروپا، این کشور را در رده دومین عضو از لحاظ تعداد جمعیت قرار خواهد داد و باتوجه به اینکه تعداد نمایندگان کشورهای عضو، در پارلمان اروپا و تعداد رأی در کمیسیونهای مختلف بر مبنای میزان جمعیت در نظر گرفته شده است، ترکیه به تنهایی آراء بسیاری را به دست خواهد آورد و در زمره قدرتمندان سیاسی این اتحادیه به حساب خواهد آمد
بر مبنای استراتژی امنیت اروپا که در دسامبر ۲۰۰۳ تصویب گردید، ژئوپولتیک جایگاهی ویژه یافته است. اروپاییان خاورمیانه را همسایه خود تلقی میکنند و معتقدند اگر هریک از کشورهای خاورمیانه به قدرتی نامتقارن و برتر دست یابد، در این صورت قادر خواهد بود وضع موجود و موازنه قدرت در سطح منطقه و نظام بینالملل را تحت تأثیر خویش قرار دهد. اما جدای از این بحث، مرزهای ترکیه بحرانی است.
اختلاف و مسائل سیاسی مورد بحث بین ترکیه و اتحادیه اروپا، موارد فراوانی را شامل میشود. مواردی نظیر: حقوق بشر، مسئله کردها، کشتار ارامنه، نظامیان و... که دامنه وسیعی از مسائل سیاسی را در بر میگیرد. هرچند که با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، طی سالیان گذشته، تغییرات سیاسی بسیاری به نفع دموکراسی در این کشور انجام شده است اما اتحادیه اروپا آن را کافی نمیداند و آن را با استاندارهای پذیرفته شده اروپایی، دارای فاصله بسیار میداند. ضمن آنکه نسبت به پارهای از تغییرات هم نگاهی بدبینانه دارد. به طور مثال در خصوص تغییر چندباره قانون اساسی ترکیه، عدهای معتقدند که رئیس جمهور اردوغان، در پی مادامالعمر کردن ریاست جمهوری در این کشور است که خود مسئلهای غیرقابل پذیرش برای اروپا و ارزشهای اروپایی به حساب میآید.
سرخوردگی از روند طولانی عضویت موجب شده تا ترکیه در روند پیوستن و جدیت برای پیگیری آن، از دستور کار خارج شود و به دنبال تقویت قدرت خویش از طریق ائتلافهای منطقهای به جای چشم داشت به قدرتهای خارجی رفته است. از دیگر سو، در اتحادیه اروپا هم چندان تمایلی برای عضویت ترکیه دیده نمیشود و همواره با بی میلی در مورد آن صحبت به میان آمده. در کنار وعدههای آینده برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، صداهایی قوی در راستای مخالفت با این روند نیز شنیده میشود. در نهایت اتحادیه اروپا مایل است به جای اعطای عضویت به ترکیه، آنرا به عنوان یک شریک ممتاز تجاری و استراتژیک در کنار خود داشته باشد.
با این تفاسیر باید گفت ترکیه الحاق به اتحادیه اروپا را هرگز نخواهد دید هرچند که طی سالیان گذشته، مشتاقانه در پی پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است و برای رسیدن به این آرزو که آن را آرزوی دیرینه خوانده است، بیوقفه تلاش نموده و دست به اصلاحات گسترده زده است، اما خود اکنون دیگر مثل گذشته رغبتی به عضویت در این اتحادیه ندارد. خصوصاً بعد از رأی ۵۲ درصدی مردم بریتانیا به خروج از این اتحادیه که زمینههای اضمحلال فعلی و فروپاشی آینده آن را فراهم آورده است. بر همین اساس، ترکیه به سمت تقویت روابط منطقهای خود رفته است