۰
پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۴۹

درنگی در صلح و عدالت جهانی

درنگی در صلح و عدالت جهانی
30 شهریور روز جهانی صلح نامگذاری شده است. از این رو ، شناخت صلح و پردازش ابعاد و مولفه های صلحی که در جهان عادلانه، قابل استقرار و پایدار باشد، یکی از اصلی ترین دل مشغولی های بشر در طول تاریخ تبدیل بوده است. آنچه در دوران معاصر متفاوت از گذشته است، اولاً تغییر آستانه تهدید و نقض صلح است؛ یعنی اینکه صلح الزاماً نقطه مقابل جنگ ( به معنای نبود جنگ)، حفظ وضع موجود و آرام سازی نیست. بلکه تحقق آن نیازمند مجموعه ای از شرایط و وضعیت های مرتبط با یک زندگی آرام، سالم، امن و سعادت بخش و عادلانه توأم با کرامت برای آحاد بشر است. ثانیاً گستره موضوعی منتفعین و متعهدین در عرصه صلح گسترش یافته است: اینکه صلح صرفاً پدیده ای بین الدولی نیست و دارای ابعاد و سطوح مختلفی است که مجال پرداختن به همه آنها نیست.

ایجاد جهانی مبتنی بر صلح، دوستی، عدالت و حفظ کرامت انسانی آرزوی همه انسانها، ملت ها، فرهنگ ها و ادیان است؛ اما برخی تحولات و وقایع موجود در عرصه روابط بین الملل نشانگر آن است که در سده اخیرآنچه بیش از همه مورد تهدید و نقض قرار گرفته؛ صلح، عدالت و کرامت انسان ها بوده است. آنگونه که موضوع صلح، امنیت و عدالت به یکی از مهمترین دغدغه های بشر در قرن بیست و یکم تبدیل شده است.

با توجه به اینکه در زمان برگزاری مجمع عمومی در 21 سپتامبرسال 1981 ، تصمیم گرفته شد که روز 30 شهریور به عنوان روز جهانی صلح انتخاب شود و مقرر شد که در این روز تمام جنگ‌ها و درگیری‌ها مشمول آتش‌بس قرار بگیرند، سلاح‌ها به زمین گذاشته شوند و از خشونت پرهیز شود. اگر چه تصور دنیایی عاری از جنگ و لبریز از صلح و عدالت، شاید رویایی بزرگ و دست یافتن به آن سخت باشد؛ اما اگر تلاش های کافی صورت گیرد نزدیک شدن به آن امکان پذیر است.

به نظر می رسد، ساز و کارهای حفظ صلح و امنیت بین المللی که شکل گرفته اند با اینکه بسیار ضروری هستند اما از آنجایی که صلح را محدود به «حفظ» وضع موجود کرده اند و دایره مفهومی آن را محدود به نبود جنگ می دانند؛ موجب ناکارآمدی ساز و کارهای بین المللی شده است. به طوری که جهان هر لحظه، آبستن جنگ، ترور و خشونت است. به نظر می رسد فرهنگ و دیدگاه غربی درباره صلح که در نهادهای بین المللی مرتبط با این عرصه دمیده شده، نتوانسته صلحی پایدار و عادلانه برای جهان به ارمغان آورد.

رهبر معظم انقلاب می فرمایند: «صلح باید بر مبنای عدالت و با معرفت به کرامت انسان و به دور از اغراض قدرتمندان عالم باشد.» و این نکته قابل تامل در نظام سازی های بین المللی برای صلح است.

نگارنده معتقد است، «صلح عادلانه»، محوریت ترسیم دوباره روابط انسانی در محیط جهانی را با احترام به همه فرهنگ‏ها و تمدنها، بر اشتراکاتی بنا می نهد که ادیان الهی برای تعریف و حصول صلح واقعی مقرر نموده اند.

صلح عادلانه و پایدار، هرگز در شرایط ظلم، بی عدالتی، فقر، بیماری، نبود کرامت انسانی، افراطی گری، تبعیض، سلطه و تحقیر تحقق پذیر نیست.

امسال روز جهانی صلح با شعار: « صلح، احترام، امنیت و کرامت برای همه؛ در سراسر جهان»، در حالی فرا می رسد که تهدیدات مختلف، صلح عادلانه و امنیت را برای انسانهای بی شماری در نقاطی همچون فلسطین، سوریه، عراق، یمن، بحرین، میانمار و همچنین حقوق مهاجران و پناهندگان در اقصی نقاط جهان به ویژه مهاجرین را در اروپا و آمریکا تهدید می کند.

شکل گیری سازمان ملل متحد به عنوان مهمترین و موثرترین سازمان جهانی که پس از جنگ جهانی دوم با هدف حفظ صلح بنیان نهاده شد؛ به این معنا بود که دولتها را از تجاوز به یکدیگر و نقض صلح و عدالت باز دارد و در صورت نقض این موارد، اقداماتی برای مقابله با آن ترتیب دهند. به نظر می رسد این سازمان نیز در راستای همین وظیفه خود به نامگذاری روزی برای صلح در جهان پرداخت؛ اما افزایش رقابت قدرت ها و برخورد منافع آنها به سرعت فضایی از بی اعتمادی و خصومت را در جهان ایجاد کرد و از همان ابتدا توانایی سازمان ملل برای مقابله با بحران ها و چالش های صلح و عدالت در جهان با موانع عمده ای مواجه گردید.

علاوه بر اینها ، قدرت های بزرگ و استعماری که همواره به دنبال هژمونی و حفظ آن در جهان هستند، با اقدامات متعدد خود به بی نظمی، ناامنی و تهدیدات مختلف در جهان دامن زده اند.

قدرت های بزرگ جهان هر یک به منظور افزایش قدرت جهانی خود علاوه بر اهداف امنیتی، مجموعه­ای از اهداف غیرامنیتی نظیر ترویج ارزش­های دلخواه و گسترش دیدگاه­های خود را در جهان پیگیری می کنند. همکاری این قدرت ها برای ایجاد نظم بین المللی با هدف گسترش صلح و عدالت در جهان، در عمل معنایی جز افزایش سهم خود از قدرت ندارد که در رسیدن به این اهداف و برقراری نظم باثبات بین المللی همواره با یکدیگر در تعارض هستند. بنابراین قدرت های بزرگ جهان بر اساس محاسبات امنیتی، اقتصادی و فرهنگی خود نه تعهد به اصلاح امور، صلح، عدالت و امنیت جهانی و بدون در نظر گرفتن منافع همگان وارد عمل می‌شوند.

مجموعه این عوامل باعث شده است؛ به رغم اهمیت گفتمان صلح عادلانه و تأکید سازمان های بین المللی، امروزه تروریسم، سلطه جویی‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، فقر، بیماری، جنگ و کشتار افراد بیگناه به ویژه غیرنظامیان، از مهمترین تهدیداتی باشد که حیات صلح آمیز بشری را نشانه رفته و روز به روز بر ابعاد این تهدیدها به زیان بشریت و ارزش‌های بشری افزوده می‌شود.

بدون شک بازگشت به فطرت پاک انسانی و الهام گرفتن از تعالیم راستین ادیان الهی و مقدم داشتن عدالت بر صلح می تواند سهم عمده ای در برقراری صلح عادلانه، پایدار توأم با حفظ کرامت انسانی در اقصی نقاط عالَم داشته باشد.

سازمان ملل که رسالت خویش را انجام این مهم قرار داده باید به دور از نفوذ قدرت های بزرگ و با شجاعت لازم به ترویج و صیانت از آن بپردازد. این ممکن نیست مگر با گسترش فرهنگ صلح عادلانه و به دور از نفوذ قدرت های بزرگ در راستای منافع همگان.

از سوی دیگر ، نمی توان تنها چشم امید به سازمان ملل و اقدامات آن داشت؛ بلکه نخبگان و سازمان های مردم نهاد می بایست اهتمام کرده، فریادگر نیازها و تعاملات بشری باشند و با شناخت اهداف و راهکارهای مناسب و مطالبه گری از دستگاه های بین المللی، به پیاده سازی صلح عادلانه در جهان کمک کنند.

امروزه گسترش ابزارهای ارتباطی و رسانه ها، امکان تاثیرگذاری گروه های مردم نهاد را از طریق بسیج افکار عمومی برای تحقق صلح و عدالت آسان تر کرده است و این مهم با همت نخبگان و NGOها قابل تحقق و پیگیری است.

داود عامری: دبیر کل مجمع جهانی صلح اسلامی
کد مطلب : ۶۷۰۷۴۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما