اصل مهم امربهمعروف و نهیازمنکر از اصول مهمی است که در آیات متعدد قرآن کریم همچون هود/[1]116، آلعمران/110 و 104[2]، توبه/[3]112 و لقمان/[4]17 بدان تصریح شده است. علاوه بر این آیات در روایات منقول از ائمهی معصومین بهشکل گستردهای به تبیین این اصل پرداخته شده و از آن با تعابیر جالب توجهی چون «فریضهی عظیمه»[5] یاد شده و اقوام و افراد بیتوجه به آن را از بدترین اقوام دانستهاند.[6] در این روایات به نتایج عدم عمل و بیتوجهی به این اصل همچون تسلط ظالمان و ستمگران و اشرار بر مسلمین و عدم استجابت دعای مسلمین نیز پرداخته شده است.[7]
درخصوص عمل به این اصل نیز باید توجه داشت که اگرچه عمل به این اصل مهم بر تکتک افراد جامعه واجب است، اما بهدلیل آگاهی و دانش بیشتر نخبگان و علما و اندیشمندان جامعه بر احکام اسلامی و هنجارها و ارزشهای سعادتبخش، وظیفهی این گروه در عمل به این اصل بیشتر از سایر افراد است؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَصْنَعُونَ»[8]
ازاینرو با توجه به شمول و گسترهای که این اصل مهم، چه از جانب معنا و مفادی که برای توصیه و عمل دربرمیگیرد (یعنی معروف، هر فعل پسندیدهای محسوب میشود که فاعل آن به حُسن و خوبی آن آگاه باشد و یا او را بدان آگاه کرده باشند و منکر هر فعل ناپسند و قبیحی است که مرتکب آن به قبحش آگاه باشد و یا بدان آگاه شده باشد یا واقفش کرده باشند)[9] و چه از جهت عمومیت وجوب عمل نمودن این اصل بر آحاد افراد جامعه، این اصل را باید اصل مهم تکاملی و سعادتبخش جامعه دانست. این اصل از این جهت اصلی تکاملی و پیشران محسوب میشود که باعث پیادهسازی و اجرایی شدن فرامین و دستورات شریعت مقدس اسلام و ارزشهای اسلامی و مقابله با ضدارزشها و در نهایت «پیشرفت همهجانبه و فراگیر» اسلام بهشکلی مبنایی و بنیادین میشود. چنانکه حضرت فاطمه زهرا (س) به این معنا و هدف مهم از بنیان نهادن این اصل در خطبهی فدکیهی خود، که در دوران تاریخی مهمی از اسلام بیان شده، یعنی «مصالح عمومی و عامهی مسلمین» اشاره مینمایند و میفرمایند: «وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَةً لِلْعامَّةِ...»[10]
حضرت اباعبدالله الحسین نیز در کلام خود این جایگاه والای امربهمعروف و نهیازمنکر و اهمیت آن را تبیین مینمایند و میفرمایند: «اذا ادیت و اقیمت فریضة الامر بالمعروف و النهی عن المنکر استقامت الفرائض کلها»: اگر فریضهی امربهمعروف و نهیازمنکر اقامه و ادا شود، جمیع فرایض به پا داشته خواهد شد.[11]
یعنی وجود و اقامهی فرایض همگی وابسته به این اصل اساسی است؛ چنانکه در جامعهی آن زمان و با اجرای برنامهها و سیاستهای فریبکارانهای که معاویه اجرا کرده بود و به این دلیل که اصل امربهمعروف و نهیازمنکر در جامعه خاموش شده بود و هر صدای حقطلب و ظلمستیزی نیز خفه شده بود، باعث شده بود که حاکمی همچون یزید بر جامعه حکومت نماید و حکومتش قبول عامه بیابد. به همین دلیل مهم است که امام حسین (ع) هنگام حرکت بهسوى عراق در منزلى به نام «بیضه» خطاب به «حر» خطبهاى ایراد نموده و طى آن انگیزهی قیام خود را چنین بیان مینماید: «مردم! پیامبر خدا (ص) فرمود: هر مسلمانى با حکومت ستمگرى مواجه گردد که حرام خدا را حلال شمرده و پیمان الهى را در هم مىشکند، با سنت و قانون پیامبر از در مخالفت درآمده، در میان بندگان خدا راه گناه و معصیت و تجاوزگرى و دشمنى در پیش مىگیرد، ولى او در مقابل چنین حکومتى، با عمل و یا با گفتار اظهار مخالفت نکند، بر خداوند است که آن فرد (ساکت) را به کیفر همان ستمگر (آتش جهنم) محکوم سازد. مردم، آگاه باشید اینان (بنىامیه) اطاعت خدا را ترک و پیروى از شیطان را بر خود فرض نمودهاند، فساد را ترویج و حدود الهى را تعطیل نموده، فى را (که مخصوص به خاندان پیامبر است) به خود اختصاص دادهاند و من به هدایت و رهبرى جامعهی مسلمانان و قیام برضد این همه فساد و مفسدین که دین جدم را تغییر دادهاند، از دیگران شایستهترم...»[12]
چنانکه شکلگیری این تحولات تاریخی و سرنوشتساز در دنیای اسلام را آن حضرت از تبعات سوء عملکرد و یا عمل نکردن به وظیفهی نخبگان و عالمان جامعه میدانند و خطاب به آنان میفرمایند: «شما ای گروهی که به علم مشهورید و به نیکی مذکور و به خیرخواهی شهره... اکنون میبینید پیمانهای خدا شکسته میشود، ولی ناراحت و هراسناک نمیشوید... نابینایان و لالان و زمینگیران در همه شهرها بیحامی ماندهاند... درحالیکه شما از منزلت خود برای کمکشان استفاده نمیکنید... و با چاپلوسی و سازش با ستمگران امنیت خود را فراهم میآورید.»[13]*
پی نوشت ها:
[1]. «پس چرا از نسلهاى پیش از شما خردمندانى نبودند که [مردم را] از فساد در زمین بازدارند، جز اندکى از کسانى که از میان آنان نجاتشان دادیم و کسانى که ستم کردند، بهدنبال نازونعمتى که در آن بودند رفتند و آنان بزهکار بودند.»
[2]. «به خدا و روز دیگر ایمان میآورند، امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند و در انجام کارهای نیک بر یکدیگر سبقت میگیرند و آنها از صالحاناند.»
[3]. «توبهکنندگان، عبادتکاران، سپاسگویان، سیاحتکنندگان، رکوعکنندگان، سجدهآوران، آمران به معروف، نهىکنندگان از منکر و حافظان حدود [و مرزهاى] الهى [مؤمنان حقیقىاند] و بشارت ده به [چنین] مؤمنانى.»
[4]. «اى پسرک من نماز را برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند بازدار و بر آسیبى که بر تو وارد آمده است شکیبا باش. این [حاکى] از عزم [و ارادهی تو در] امور است.»
[5]. شیخ حر عاملی، محمدبنحسن، الفصول المهمه فی أصول الأئمه (تکمله الوسائل)، قم، مؤسسهی معارف اسلامی امام رضا (ع)، 1418ق، ج2، ص225.
[6]. شیخ حر عاملی، محمدبنحسن، وسائلالشیعه، قم، مؤسسهی آلالبیت علیهمالسلام، 1409ق، ج16، ص118.
[7]. ابنبابویه (صدوق)، محمدبنعلی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413، ج4، ص191.
[8]. «چرا دانشمندان نصارى و علماى یهود، آنها را از سخنان گناهآمیز و خوردن مال حرام، نهى نمىکنند؟! چه زشت است عملى که انجام مىدادند» (مائده/63).
[9]. ر.ک: محقق حلی، نجمالدین، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، اسماعیلیان، 1408ق، ج1، ص310.
[10]. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، چاپ کمپانى، ج8، ص114.
[11]. حرانی، 1363، ص237.
[12]. طبرى، تاریخ الامم والملوک، ج6، ص229.
[13]. حرانی، 1363، ص238.
محسن اخباری
پایگاه برهان