حیرت محافل دولتی و شهرکنشینان صهیونیست از عملیات استشهادی شهید نمر الجمل در مقابل شهرک «هار ادار» در شمال غرب قدس اشغالی برای ما غیرمنتظره نبود؛ عملیاتی که به کشته شدن 3 نظامی صهیونیست و جراحت شدید 4 نفر دیگر منجر شد. اسرائیلیها گمان کردند مردم فلسطین تسلیم شدهاند و کشورهای عربی یا بیشترشان متحدانی وفادار برای آنها هستند که در مسیر پرشتاب عادیسازی روابط با اسرائیل پیش میروند و هماهنگی امنیتی برای شهرکنشینان و نظامیان آنها امنیت به ارمغان خواهد آورد. زمان وقوع این عملیات استشهادی نیز از اهمیت زیادی برخوردار بود؛ چند روز پیش بود که عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان گفت دلیلی برای ادامه مناقشه اسرائیل و فلسطین وجود ندارد و از سوی دیگر حمد بن عیسی آلخلیفه، پادشاه بحرین نیز از ضرورت توقف تحریمهای اسرائیل سخن گفت اما امیدواریم او به این سوال مشخص هم جواب بدهد که چرا تحریم قطر جایز است اما اقدام کشورهای عربی در تحریم دشمنی که سرزمینشان را اشغال کرده است، حرام شمرده شود؟ آنهایی که به سخنرانی اخیر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گوش فرادادند، متوجه شدند وی بر ناتوانی خود در حکمرانی بر فلسطین تاکید میکند. از همین رو بود که جنبشهای حماس و جهاد اسلامی بلافاصله عملیات استشهادی سهشنبه را «دلیرانه» توصیف کردند و آن را پاسخی به جنایات و تخلفات بیوقفه اسرائیل در قدس اشغالی خواندند. جبهه خلق در بیانیهای از شاخه نظامی خود و همه گروههای معارض خواست به حملات خود علیه مستعمرههای صهیونیستنشین ادامه دهند تا اسرائیل از وجود این شهرکها به مشقت و دردسر افتد، بویژه که نظامیانش قادر به حفاظت از آن نیستند. چیزی که در بیانیههای رسمی نیروهای امنیتی اسرائیل جای تعجب دارد تاکیدشان بر این است که عامل عملیات استشهادی اخیر هیچ گرایش سیاسی یا سابقه بازداشت نداشته است و درباره او قبل از گرفتن مجوز امنیتی برای کار در داخل منطقه سبز آن هم برای گرفتن دستمزدی اندک از لحاظ امنیتی تحقیق شده بود. گویی اسرائیل تصور میکند این جوان فلسطینی که برای عبور از گذرگاهها با تحقیر و توهین نظامیان صهیونیست روبهرو بوده و شهادت نزدیکانش به ضرب گلوله اشغالگران و تخریب خانهها و آوارگی آنها را به چشم خود دیده، آن هم در حالی که شهرکهای صهیونیستنشین رشد قارچگونه در سرزمین آبا و اجدادیش دارند، هیچ حس ملی نداشته و اگر اسرائیل اجازه تحقیر و جسارت به خانواده و همسر و کودکانش را داشته یعنی او بنده فرمانبردار اشغالگران بوده است. اسرائیلیها و حامیان آمریکایی و اروپایی آنها مرتکب اشتباهی بزرگی شدند اگر گمان میکنند مصافحه برخی حکام عرب و نه مردمانشان با آنها به معنای پایان مساله فلسطین است، چون این حکام از خود اختیاری ندارند و تصمیمهایشان مستقل و آزاد نیست و مهمتر از این اراده مقاومت با همه اشکال مشروع آن قوی و پرحرارت است، اگرچه برای مدت کوتاهی ضعیف شده بود. اسرائیلیها فرصتهای گرانبهای زیادی را برای صلح داشتند اما با خودخواهی و سرکشی آن را از دست دادند؛ آنها ایجاد رژیمی نژادپرست را ترجیح دادند و از نظر ما این فرصتها جبرانپذیر نیست. امروز اسرائیلیها برابر فلسطینیهایی قرار گرفتهاند که به تشکیل کشور مستقل در همه خاک فلسطین و در چارچوب همزیستی و برابری اعتقاد دارند. نمر الجمل، این جوان به ظاهر آرام، باطنی مملو از خشم و حس شرافت داشت و تا زمانی که ظلم و اشغالگری، مخالفت با صلح عادلانه و توهینها به ملت فلسطین ادامه دارد، بیشک او آخرین شهید فلسطینی نخواهد بود. سرویسهای امنیتی اسرائیل هر چقدر هم توان و تجهیزات مدرن داشته باشند نمیتوانند مانع وقوع چنین عملیاتهای استشهادی شوند حتی اگر هماهنگیهای امنیتی آنها با تشکیلات خودگردان 20 برابر شود؛ هماهنگی امنیتی قادر است چه کاری با یک انسان شریف که شهادت میخواهد، انجام بدهد؟ میتواند به او تیراندازی کند تا کشته شود. این اوج جهالت نسبت به ملتی مقاوم و اوج کودنی در شیوههای برخورد با مساله فلسطین و صاحبانش است. بسیاری از محافل فلسطینی به اسرائیلیها و حامیان آنها یادآوری کردند که این جوان به سوی نظامیان و نه غیرنظامیان تیراندازی کرد؛ برخلاف کاری که دموکراتهای متمدن اسرائیلی مرتکب میشوند.
عبدالباری عطوان