دریافت لینک صفحه با کد QR
بررسی و تحلیل راهکارهای مبتنی بر ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و هنجاری -بخش اول
اسلام در اتحاد جماهیر شوروی
خبرگزاری فارس , 6 آبان 1396 10:51
اسلام تایمز: هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل وضعیت شیعیان روسیه، در عین نگاه به وضعیت مسلمانان آن است و درصدد شناسایی موقعیت و جایگاه شیعیان این کشور بوده، در انتها راهکارهایی برای ارتقای این وضعیت پیشنهاد میدهد.
چکیده
با مقایسه وضعیت جامعه مسلمانان روسیه در اوایل قرن حاضر با زمان کنونی، به این نتیجه میرسیم که آنان در دو نقطه مخالف از هم قرار دارند. به همان اندازه که در سطح مناسبات اقتصادی، گذار روسیه از نظام اقتصادی بسته سوسیالیستی و کمونیستی به سرمایهداری لجامگسیخته و ظهور الیگارشی خاص، عجیب و فراتر از تصور است، در سطح باورهای اجتماعی و اعتقادی نیز نفوذ گسترده باورهای مذهبی، به ویژه در سطح جوانان امروز، غریب و باورنکردنی است.
هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل وضعیت شیعیان روسیه، در عین نگاه به وضعیت مسلمانان آن است و درصدد شناسایی موقعیت و جایگاه شیعیان این کشور بوده، در انتها راهکارهایی برای ارتقای این وضعیت پیشنهاد میدهد. بیشک نقش و جایگاه مسلمانان و شیعیان در روسیه، با توجه به وسعت و وجود قومیتهای مسلماننشین در این کشور، بسیار مهم است و بررسی کار ما نیز ضرورت این اهمیت و جایگاه استراتژیک را بیشتر نمایان خواهد کرد.
مقدمه
وضعیت ویژه اسلام و مسلمانان و مطالعه موردی این پژوهش که شیعیان است، در فدراسیون روسیه، آن را به واقعیتی مهم در صحنه اجتماع، قدرت و سیاست در این کشور پهناور مبدل کرده است، از سویی، جریانهای تندرو و قرائتهای افراطی از اسلام، به ویژه در شمال قفقاز و با اتکا به آموزههای سلفی و وهابی، به مسألهای امنیتی برای روسیه مبدل شدهاند؛ (رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، 1390، ص29) از سوی دیگر، توجه ویژهای را در نهادها، شخصیتها و مراکز تصمیمساز و مؤثر این کشور برانگیخته است. (صفری، 1384، ص7) البته نباید فراموش نمود که این مطلب درباره کلیت مسلمانان صدق میکند.
اتحاد جماهیر شوروی با شتابزدگی، با مسیحیت و تمامی ادیان دیگر مخالفت کرد و اولین دولتی را در تاریخ بشری مستقر ساخت که به معنای دقیق کلمه، تمام نیروی خود را صرف امحای دین نمود. مسیحیان ارتدوکس روسیه، سابقه پرفراز و نشیبی در زمینه همکاری با شکنجهگران کمونیست داشتهاند؛ با وجود این، متحمل یکی از بزرگترین شکنجهها و آزارها در تاریخ مسیحیت شدند. (افضلی، 1391، ص451) علاوه بر این، پس از فروپاشی کمونیسم، روسیه و بیش از همه جوانان و تحصیلکردگان این کشور، شاید بزرگترین موج تغییر مذهب در یک کشور واحد در یک مقطع زمانی کوتاه را پدید آوردند.
بیشتر روسها حالا دیگر خود را مسیحی میدانند، اما تنها تعداد اندکی از این مسیحیان خود را ارتدوکس معرفی مینمایند و تعداد کمی از ارتدوکسها به صورت منظم در مراسمهای مذهبی شرکت میکنند. پوتین یکی از سیاستمداران مطرح روس، رشد روزافزون کثرتگرایی دینی را تأکید کرده است، اما وی صلیب به گردن میآویزد و نیز گفته است که روسیه بدون مسیحیت، اصلاً نمیتواند وجود داشته باشد. (صفری، 1384، ص196)
اسلام در روسیه
تاریخچه ورود اسلام و چگونگی گسترش آن در روسیه، بر ذهنیت تاریخی همه مردم، چه پذیرندگان اسلام، چه آنان که از کیش و آیینهای دیگر پیروی کردند یا اندیشههای غیردینی داشتند، منعکس میشود. (ابراهیمی ترکمان، 1392، ص34؛ همو 1391، ص61ـ62) این تأثیرپذیری از تاریخ، به اشکال گوناگون ظاهر میگردد؛ چنانکه اسلام در هر دوره از تاریخ روسیه، جایگاه رسمی متفاوتی داشته و بدینسان، گروههای مسلمانان نیز در مناطق گوناگون، به شکلی چشمگیر از نظر سطح زندگی و حتی گاه شتاب رشد اجتماعی، عادتها و سنتها، با هم متفاوت بودهاند. (حسینی، 1391، ص32ـ33 / سنایی، 1385، ص77ـ78)
بدین منوال اسلام در سدههای هفتم تا نهم میلادی، یعنی از هنگام نخستین یورش اعراب تا هنگامی که بلغارها مسلمان شدند، اندکاندک به مرزهای شرقی دریای خزر و سپس به مرزهای امپراتوری بلغار یعنی محدوده روسیه کنونی وارد شد. (حسینی، 1391، ص33؛ محمدشریفی، 1388، ص55)
ورود اسلام به روسیه و برخورد حاکمان روس با دین اسلام در زمانهای مختلف، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته، در بعضی مواقع، تضاد و جنگ میان مسلمانان نواحی مختلف زیر سلطه حکومت روسیه را شاهد هستیم، در بعضی مواقع نیز همکاری و زندگی مسالمتآمیز میان حاکمیت و مسلمانان را در این سرزمین پهناور در طول قرنهای گذشته مشاهده میکنیم؛ برای مثال، رویکرد «کاترین» در برابر «تاتارهای ولگادر» آخر قرن هجده میلادی و یا سیاست «تزار الکساندر دوم» در برابر قزاقهای استیپهای جنوبی در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، از جمله همکاری با مسلمانان بود.
این دوره همکاری روسها با مسلمانان، اثبات میکند که اسلام و روسیه، با وجود روابط پرتنش در دوره حکمرانی تزارها، همواره دشمنان سازشناپذیر نبودهاند و اسلام میتواند با محتوای چندقومی و چنددینی روسیه سازگار شود. گرایش مسلمانان برای همزیستی با روسها و دولت روسیه، ثابت میکند که آنها تا حد قابل قبولی از اداره فرهنگی، دینی و اداری برخوردارند که در شرکت فعالانه آنان در برنامههای اصلاحی، اجتماعی و سیاسی دهههای آغازین قرن بیستم نمود یافته است. (هانتر، 1391، ص55)
اسلام در اتحاد جماهیر شوروی
در دوران شوروی، مذهب رقیب ایدئولوژیک دولت بهشمار میرفت و علاوه بر جدایی از دولت، به حاشیه رانده شده بود. تصور میشد مذهب به نسل گذشته تعلق دارد و زوال آن اجتنابناپذیر است. در عین حال دولت شوروی، نگرشی واقعگرایانه به مذهب داشت و در حالی که میخواست مسیحیت ارتدوکس را ریشهکن کند، اسلام را در آسیای مرکزی و قفقاز شمالی، پیامد منطقی عقبماندگی مردم این نواحی میدانست که باید تحمل میشد.
مقامات در آن مناطق به مردم اجازه دادند برای مدتی «غیرروشنبین» باقی بمانند؛ با این حال، آنان مطمئن بودند نوسازی شوروی دیر یا زود باعث میشود بومیان از تصورات غلط مذهبی رها شوند. (Ислама Текушева и Кирилла Шевченко, 2012, С. 78-92) سیاست رسمی در قبال مذهب، نخستینبار (در نتیجه درماندگی) در طول جنگ دوم جهانی تعدیل شد، بهعبارت دیگر، در بحبوحه جنگ جهانی دوم، استالین به نیروی مذهب روی آورد، لذا رهبران مذهبی را فراخوانده، از آنها دلجویی نمود و درخواست کرد تا از مذهب برای مقاومت مردم بهره گیرند و دعا کنند.
در همین جهت، تعدیل سیاست مذهبی، بار دیگر و مستقیماً در رابطه با اسلام در اوایل دهه هشتاد میلادی بهدنبال پیروزی انقلاب ایران و حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان اتفاق افتاد. تا هنگام پایان پرسترویکای میخائیل گورباچف، نگرش مقامات به مذهب، بهطرز چشمگیری دگرگون شد. مذهب، دیگر نه دشمن یا رقیب ابدی، بلکه نگهبان ارزشهای اخلاقی و به نوعی متحد دولت به شمار میرفت. جشن گرفتن هزارمین سالگرد پذیرش مسیحیت در روسیه در سال 1988 میلادی، نقطه عطف این رویکرد جدید بود. (مالاشنکو، 28/01/2015)
اسلام در روسیه پس از شوروی
با سقوط اتحاد شوروی، قلمرو گستردهای از نواحی مسلماننشین روسیه به استقلال دست یافتند، اما موضوع جایگاه و نقش اسلام در روسیه پس از شوروی و خواستهها و مسائل مربوط به آن که مسلمانانِ خواستار خودمختاری ادامه دادند، هنوز در جریان است و فراتر از این، آنان در جستوجوی پاسخها و راهکارهای آسان هستند. آشکار است که مؤلفههای اسلامی در روسیه، هنوز نقش زیادی در تحول داخل این کشور و رابطهاش با جهان خارجی بازی میکنند. (هانتر، 1391، ص97)
دوره پس از شوروی را در چند مرحله میتوان خلاصه نمود:
مرحله اول، شروع احیای مذهبی است. در این مرحله، رشد سریع تعداد مساجد، شکلگیری یک نظام آموزشی - اسلامی و تأکید زیاد بر مذهب در میان مردم را شاهد هستیم.
مرحله دوم که در اواسط دهه نود میلادی رخ داد، توجه به اسلام سیاسی است.
(Алов А.А., 16 декабря 2013)
سومین مرحله، در فاصله سالهای 2000 تا 2002 میلادی رخ داد، وقتی که میزان شور اسلام سیاسی کاهش یافت و اسلامگراهای قفقاز شمالی در طول جنگ دوم چچن، تلفات و خسارات زیادی را متحمل شدند.
مرحله چهارم نیز تقریباً از سال 2003 میلادی شروع شد؛ در این مرحله فعالیت رادیکالهای اسلامی تقویت گردید و اسلامگراهای منطقه ولگا فعالتر شدند. بنابراین باید گفت مرحله چهارم، بین سالهای 2003 تا 2005 میلادی را تشکیل میدهد. (افضلی، 1391، ص453)
مرحله پنجم نیز از زمان تقویت نیروهای افراطگرای تکفیری در عراق و سوریه و حضور برخی از افراد افراطگرای روسی در این منطقه آغاز گردیده و میتوان سالهای 2006 تا 2015 میلادی را در این مرحله قرار داد.
شیعه در روسیه
پس از معاهدات «گلستان» و «ترکمنچای» بین ایران و روسیه، تقریباً هفده شهر اساسی ایران که بیشتر اهالی آن را شیعیان تشکیل میدادند، زیر تسلط روسیه قرار گرفتند. تاریخ شیعیان در حکومت روس از این دوره آغاز میشود. البته پیش از آن هم اگر در محدوده مرزهای روس شیعیانی وجود داشتهاند، بسیار محدود بوده و در منابع تاریخی خبر مهمی در این باره وجود ندارد و یا شاید اصلاً هیچ حضوری نداشتهاند. از این دوره به بعد، دورههای تاریخ حضور شیعه در اراضی تحت حاکمیت روس را به چند دوره میتوان تقسیم کرد:
1. از ابتدا تا انقلاب اکتبر1917 میلادی
در مرحله نخست این تاریخ که از ابتدا تا انقلاب اکتبر 1917 میلادی را شامل میشود، تمامی مسلمانان اراضی تحت حکومت روسیه تزاری، اعم از شیعه و سنی، از یک مرکز که در تفلیس قرار داشت اداره میشدند. در این دوره، مسلمانان از حق تحصیل محروم بودند و هر مسلمان در صورتی که اقدام به سوادآموزی میکرد، مجرم شناخته میشد. این قانون بهطور طبیعی، در مورد شیعیان نیز صادق بود. پس از گذشت یک برهه تاریخی، چند مرکز تحصیلی با نام «سمیناریا» ایجاد شد که مسلمانان نیز در این مراکز بهطور محدود و گزینشی برای تحصیل ثبت نام میشدند. (Демьянова А.И. 2012, с. 60-71)
2. از انقلاب اکتبر تا فروپاشی شوروی
در دوره پس از انقلاب اکتبر که اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد، شیعیان نیز مرحله جدیدی از حضور خود را تحت حاکمیت روسها آغاز کردند. این مرحله با چند ویژگی از دوره پیش از خود متمایز میشد. در دوره پیش از این، شیعیان مهاجرت بسیار محدودی را به مراکز حکومت که در اراضی دوردست قرار داشت، انجام میدادند؛ اما در این دوره، شیعیان برای کارهای مختلف مانند اشتغال، تحصیل و فعالیت، به مراکز حکومت و نیز سایر سرزمینهای دوردست مهاجرت کردند.
در اثر این مهاجرتها، میان جمعیت شیعی و مسیحی تبادلات و رفتوآمد اتفاق افتاد. بزرگترین مهاجرت تاریخی شیعیان در دهه 1930 اتفاق افتاد که سبب آن کشتارها و سرکوبهای گستردهای بود که در نواحی شیعهنشین به وقوع پیوست. در این تاریخ، تعداد چشمگیری از شیعیان به سیبری و قزاقستان (که بومیان آن را اهلسنت تشکیل میدادند) تبعید شدند؛ الان هم در این مناطق ساکنان شیعه وجود دارند و تاریخ حضورشان به این دوره میرسد. (Балтанова Г.Р, 1991 , с. 75)
در اواخر این دوره تاریخی(1979ـ1991)، بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران، یک بیداری و تحرک درونی در مناطق شیعهنشین شوروی ایجاد شد. با توجه به این بیداری که حکومت نیز از آن بیخبر نبود، کمیتهای اختصاصی برای نظارت بر شیعیان در حاکمیت ایجاد شد؛ یعنی در این سالها، نظارتها و فشارها بر شیعیان با استفاده از این کمیته افزایش یافت.
اما به هر حال، روند بازگشت به اصول هویتی خود در میان شیعیان آغاز شده بود و این فرایند، تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت. این کمیته در اراضی جمهوری آذربایجان فعالیت داشت و در سایر نقاط تقریباً اقدام مهمی انجام نداد. هممرزی با ایران و نزدیکیهای فرهنگی و تاریخی شیعیان این مناطق با ایران، سبب شده بود که این روند خودیابی هویتی شیعیان که با حضور گسترده در مراسم دینی، جلوهگر میشد، قدرت یابد و تقریباً به مرحله پیشگیری ناپذیر برسد. (نخستین شیعیان تحت حاکمیت روس، 1392، www.mashreghnews.ir)
3. از فروپاشی تا به امروز
لایههای درونی جامعه روسیه، آن گونه نبود که نظریهپردازان حزب کمونیست میپنداشتند. نفوذ عمیق باورهای مذهبی در جامعهای با ویژگیهای خاص روسیه و مهمتر از آن پیوند وثیق و بنیادین عناصر مذهبی با مبانی هویتی روسها، نقش و جایگاهی خاص را برای مذهب در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعریف کرد. فروپاشی شوروی و فضای بازی که پس از این حادثه به وجود آمد، موقعیت مناسبی برای فعالیتهای مذهبی و تبلیغات در میان مسلمانان ایجاد کرد. با وجود این، در میان شیعیان ساکن در روسیه که عموماً آذریالاصل بودند، حتی پس از فروپاشی شوروی نیز وضعیت دوری از معارف دینی، اعتقادات و اعمال اسلامی همچنان وجود داشت.
اما آنان با فرصت طلایی که با فروپاشی شوروی به وجود آمد، به ایران آمدند و با کسب تحصیلات دینی، اعمال و اعتقادات اسلامی نیز در میانشان رشد یافت. بهطور کلی در کشور روسیه، حدود سی میلیون مسلمان زندگی میکنند که از این تعداد شیعیان در حدود سه میلیون نفر هستند. این تعداد افراد نیز بیشتر افراد مهاجری به شمار میآیند که از جمهوری آذربایجان به شهرهای بزرگی مانند «مسکو»، «سن پترزبورگ» و منطقه «سیبری» مهاجرت کردهاند. عموماً آذربایجانیها در بیشتر شهرهای روسیه ساکن هستند. (Социальная и культурная дистанция. 2013, с. 55-91)
نقاط قوت و ضعف
درباره وضعیت شیعیان و مسلمانان روسیه و همچنین رابطه حاکمیت این کشور با این قشر دینی، نقاط قوت و ضعف فراوانی وجود دارد که البته این نقاط را نمیتوان بهطور مشخص برای شیعیان بیان کرد، لذا در قالبی کلی برای مسلمانان بیان میشود که بیشک شیعیان روسیه را نیز دربرمیگیرد. در ادامه، برخی از موارد مربوط به هر یک از نقاط قوت و ضعف مسلمانان و شیعیان روسیه بیان میگردد:
الف) نقاط قوت
موارد بسیاری را برای بیان نقاط قوت مسلمانان روسیه میتوان بیان کرد که از فرهنگ اصیل اسلامی و محمدی (ص) سرچشمه میگیرد و به تبع برای شیعیان نیز دارای اهمیت فراوانی است، مواردی از قبیل احیای مساجد در روسیه، تبلیغات دینی و وجود مؤسسات اسلامی، عضویت روسیه به عنوان ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی و همچنین توسعه اقتصادی مسلمانان روسیه، میتواند چندین اصل قوی و ارزشمند را برای ارتقای وضعیت شیعیان روسیه دربرداشته باشد. برای مثال، در زمینه احیای مساجد در روسیه، این امر میتواند مشترک میان مسلمانان باشد و در کنار مساجد شیعیان این کشور، به احیای حسینیهها نیز همت گمارند. در ادامه، به توضیح هریک از این موارد میپردازیم:
1. احیای مساجد و حسینیهها در روسیه
همان گونه که اشاره شد، احیای مساجد به عنوان نقطه اتصال و تشکیل جلسات مذهبی ضرورتی ویژه برای مسلمانان دارد که باید بدان اهتمامی خاص داشت. روند احیای اسلام در روسیه با ازدیاد تعداد مساجد کاملاً مشهود است. اگر در میانه سالهای 1980 میلادی در خاک اتحاد جماهیر شوروی سابق کمتر از یکصد مسجد وجود داشت، در سال 2015 میلادی، به حدود هفت هزار مسجد رسیده است. البته این تعداد دو برابر کمتر از تعداد مساجد در میانه سالهای 1920 میلادی است. اما این جریان در نوع خود بینظیر است.
بازسازی و احیای مساجدی که بسیاری از آنها دارای مکتب نیز هستند، اولین قدم در احیای زیربنای استوار اسلامی در روسیه محسوب میشود. با این حال، مشکلی که همچنان باقی میماند، تعداد اندک مساجد در مراکز شهری، به ویژه در مناطق غربی روسیه و در محدوده نواحی فدرال جنوبی است. (رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، 1390، ص21)
وجود حسینیهها برای شیعیان نیز میتواند برای جلب توجه و برگزاری مراسمهای مذهبی خصوصاً دهه اول محرم در میان مسلمانان و شیعیان روسیه بسیار مؤثر باشد؛ زیرا فقط شیعیان نیستند که به امام حسین ارادت دارند، بلکه سایر مسلمانان نیز نسبت به شخصیت و عملکرد این امام بزرگوار دیدگاهی مثبت داشته، همواره یاد و خاطره ایشان را پاس میدارند. بنابراین احیا و توسعه حسینیهها در روسیه میتواند علاوه بر ترویج معارف عاشورا در میان مسلمانان روسیه، به عنوان نقطه مشترک و وحدتبخشی میان مسلمانان این کشور متجلی شود.
2. تبلیغات دینی و مؤسسات اسلامی ـ شیعی
با توجه به غربگرایی و لائیک بودن جمعیت زیادی از ساکنان روسیه، ضروری به نظر میرسد که از موضع تعالیم حیاتبخش اسلامی، برای جذب مخاطبان در جستوجوی حقیقت استفاده کرد، از اواخر دهه هشتاد میلادی مدارسی برای آموزش مسائل دینی در مساجد روسیه تأسیس شد تا مسائل مذهبی مردم را به آنها بیاموزند. مثلاً در مسجد جامع مسکو این آموزشها از سال 1989 آغاز شد. امروزه بسیاری از مردم تنها برای زنده کردن دین اسلافشان به مسجد میروند، اما بعد به آموزش مسائل دینی علاقهمند میشوند. آنها که شنیده بودند گذشتگانشان زمانی نماز میخواندند و روزه میگرفتند، امروز تشنه دانستن هستند. (اشرافی، گفتوگو با رفیعالدین، 1393)
بهعبارت دیگر، وجود تبلیغات دینی، نقطهای مثبت و مهم برای مسلمانان است، از این جهت که در این زمینه مسلمانان نسبت به سایر ادیان و گروههای دینی در روسیه، بیشتر به مسائل اعتقادی چه در حیطه زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی خود اهمیت میدهند؛ لذا گسترش تبلیغات دینی و افزایش مؤسسات اسلامی و شیعی در میان ایشان میتواند در این زمینه پشتوانهای معنوی برای حفظ و گسترش ارزشهای اسلامی و شیعی در میان جوامع مسلمان ساکن در روسیه باشد.
3. عضویت روسیه در سازمان کنفرانس اسلامی
هماکنون روسیه، عضو ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی است. دیدارهای رؤسای جمهوری روسیه با مقامات بلندپایه کشورهای اسلامی، افقهای جدیدی را برای همکاری مسلمانان روسیه با همکیشان خود در کشورهای اسلامی گشود. محکم بودن روابط روسیه و جهان اسلام میتواند به رشد روزافزون اقتصاد اسلامی در روسیه بینجامد. در این زمینه، روسیه توانسته با در پیش گرفتن سیاستهایی که بهطور معمول با منافع ملی کشورهای مسلمان منطقه آسیا، خصوصاً خاورمیانه همخوانی دارد، در میان اهالی مسلمان ساکن روسیه نیز مقبولیتی شایسته کسب کند.
روسیه با توجه به داشتن منافع مشترک با غرب و خصوصا امریکا در کشورهای اسلامی، با این اقدام خود گامی جلوتر نهاده، توانسته با این عمل و بیان برخی دیدگاههای نزدیک با کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در برخی از اتفاقات و تحولات منطقهای، مقبولیت عمومی خود در میان مسلمانان ساکن این کشور خصوصاً در میان مناطق خودمختار را بیشتر کند؛ البته این امر به نوعی به نفع مسلمانان و شیعیان ساکن در این کشور است.
4. توسعه اقتصادی مسلمانان روسیه
در سالهای اخیر، صنایع تولید محصولات حلال، به یکی از ارکان تجارت تبدیل شده است. آژانس فدرال مقررات فنی و توزیع در تاریخ هفده فوریه سال 2011 میلادی، سیستم صدور داوطلبانه گواهینامه محصولات و خدمات بر اساس قانون اسلام را به ثبت رساند. در حال حاضر فهرست اداراتی موجود است که حجم وسیعی از محصولات را بهویژه در حوزه خواروبار و مواد غذایی تولید میکنند و صنعت هتلداری و بهداشت را شامل میشوند. در حال حاضر نیز آشکارا میبینیم که هر روز بر تعداد فروشگاههای مواد غذایی و کافههای حلال، فروشگاههای البسه اسلامی، کتابفروشیها، فروشگاههای عرضه محصولات اسلامی، آرایشگاهها و ... در شهرهای روسیه افزوده میشود. (رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، 1390، ص22ـ23)
ب) نقاط ضعف
نقاط ضعف نیز هم به فرهنگ دینی مربوط میشود و در تضاد با فرهنگ این کشور است و هم به نحوه تعامل مسلمانان و شیعیان با سایر اهالی روسیه، مربوط میگردد. این نقاط ضعف عبارتند از:
1. اسلامیزه شدن مهاجرت
در اوایل سال 2010 میلادی، پدیدهای نسبتاً تازه رخ نمود به نام اسلامیزه شدن مهاجران؛ کسانی که بر هویت مذهبی خود تأکید میکردند و خواهان برگزاری آیینهای مذهبی و پیروی از «سبک زندگی اسلامی» بودند. در حال حاضر، سالانه حدود صدهزار نفر که بیشترشان از قفقاز و آسیای مرکزی مهاجرت کردهاند، در مسجد جامع مسکو جمع میشوند تا عیدهای فطر و قربان را جشن بگیرند. «الکساندر کورچنیتسکی» روزنامهنگار، در توصیف مسکو در روز عید قربان نوشته: «مسکو در وضعیت محاصره قرار دارد». (مالاشنکو، 20 آذر 1393)
مهاجران مسلمان در روسیه، در مقایسه با سایر مهاجران از قبیل یهودیان، بوداییان و ...، اغلب تمایلی به درآمیختن با جوامع بومی و میزبان خود ندارند و به نظر میرسد که دین اسلام در روسیه در حال رقابت با مسیحیت باشد. (Мусина Р.Н. 1994, с. 92-100) لذا با توجه به روند رو به رشد مهاجران مسلمان به روسیه و حتی بومیانی که به اسلام گرویدهاند، در چشمانداز آینده روسیه، این مهاجران نقشی تعیینکننده خواهند داشت و موقعیت آنان قطعاً ارتقا خواهد یافت. بنابراین در نیامیختن با جوامع بومی، میتواند یکی از مهمترین نقاط ضعف برای مسلمانان روسیه باشد. (طباطبایی، 28 مارس 2011)
2. نبود وحدت
اگرچه در سالهای اخیر چندین جنبش سیاسی ـ اسلامی در روسیه پدید آمده، هیچگاه جامعه اسلامی واحد یا امت در این کشور وجود نداشته؛ بهطوری که درحال حاضر بیش از پنجاه مرکز اسلامی در این کشور فعالیت دارند. بنابراین فقدان یک دستگاه تنظیمکننده روابط بین مسلمانان و شیعیان و افکار ناهمگون در جوامع مسلمانان روسیه، موجب ایجاد تنوع و برداشت های مختلف از موازین اسلامی شده است. اسلام صوفی در قفقاز شمالی و دیگر جوامع مسلماننشین روسیه رایج است که ویژگیهای محلی خاص خود را دارد. آنها مردمانی آرام، اهل مدارا و محبت هستند. (سنایی، 3 دی 1393) جنبش نوسازی با عنوان «وهابیسم» که به اصطلاح برای ایجاد اصلاح در دین اسلام ظهور کرده بودند، مردم این منطقه را از نظر روحی مناسب برای نفوذ در میان عقایدشان یافتند.
3. نبود رسانه دیداری و شنیداری
در حال حاضر مسلمانان تبلیغات مذهبی ندارند و رسانههای گروهی، برای سخنرانان مسلمان کمتر اهمیت قائل میشوند و زمان اندکی به آنها اختصاص میدهند. این امر سبب تشدید عدم درک درست جوانان از اسلام ناب محمدی (ص) شده و حتی به بروز دشمنی میان ایشان تبدیل گردیده میان واقعیت دین اسلام و آنچه فرقههای مختلف در میان جوانان تبلیغ میکنند، فاصله افتاده و جوانان شیعه و حتی اهل سنت در دام این فرقههای انحرافی گرفتار شدهاند. (اشرافی، گفتوگو با قدوساف، 1393)
4. مسأله ملیگرایی در روسیه
از نظر تاریخی، اسلام و جایگاه آن بهگونهای عمیق با گرایش مسلمانان برای بهدست آوردن استقلال فرهنگی و سیاسی در ارتباط بوده و حتی با همه جریانهای جداییطلب و استقلالخواه امپراتوری روسیه (شوروی) ارتباط داشته است. بدین ترتیب در دورههای تزاری و کمونیستی، این مسأله که چگونه با اسلام رابطه برقرار کنند، به این موضوع بستگی داشت که چگونه غیرروسها، امپراتوری و آرمانهای آنان را در جهت رسیدن به حق تعیین سرنوشت فرهنگی و سیاسی سمت و سو دهند. در دوره زمامداری بلشویکها، اسلام هسته هویت فردی و گروهی بیشتر مسلمانان را تشکیل میداد که به گروههای قومی و زبانی گوناگونی تعلق داشتند.
همچنین پیوندهای قومی، زبانی، منطقهای و قبیلهای، از اجزای مهم هویت فردی و گروهی مسلمانان بود. این امر از این واقعیت ناشی میشد که برخلاف تقسیمهای اداری که بر اساس مرزهای جغرافیایی و قانونی انجام شده بود، در رژیم تزاری، با مسلمانان در موضوع شهروندی همانند یک فرد معمولی برخورد میشد. (هانتر، 1391، ص73)
ذهنیتهای مشابهی از مسلمانان نه بهمثابه یک ملت مستقل، بلکه دستکم یک جامعه دینی ـ فرهنگی مستقل، در میان خود مسلمانان وجود دارد. در حقیقت گرایش به ایجاد یک دولت بزرگ پاناسلامی یا حتی دارای جغرافیای متحد، در میان بخشهای گوناگون مسلمانان روسیه دیده میشود. با این حال، باور به یکپارچگی سرزمینهای مسلمانان در قالب واحدهای بزرگی در روسیه قدرت گرفت که در نظام سیاسی فدرال عمل میکنند. در حال حاضر نیز احساسات ملیگرایانه در میان مردم اسلاو در حال شدت گرفتن است. نتیجه این تحول، افزایش شمار منازعهها و کشتارها با نقشآفرینی ملیگرایان و خشونت فزاینده آنهاست. (هانتر، 1391، ص87ـ88)
5. افراطگرایی دینی در میان مسلمانان روسیه
افراطگرایی دینی، زمینهساز انواع مناقشات، ناامنیها، بیثباتی در داخل کشورها، ایجاد اسلامهراسی و مانع رشد اجتماعی و پیشرفت خواهد بود، بنابراین، خود عاملی جدی در تهدیدات امنیتی به شمار میآید. جریان وهابیت که از جریان عقلگریز دوره اسلامی و عمدتاً از تفکر «اهل حدیث»، «حنبلیگری» و «اشعری گری» نشأت میگیرد و بر اساس این بنمایهها، هرگونه امر جدید را نفی می کند، یکی از مصادیق عینی افراطگرایی دینی در جهان است. البته این افراطگرایی تاکنون در شیعیان روسیه مشاهده نگردیده و آنچه تاکنون در تاریخ روسیه در موضوع افراطگرایی دینی مسلمانان اتفاق افتاده، از جریانهای شیعی دور بوده و شیعیان نقشی در این تحولات و افراطگراییهای دینی نداشتهاند. (پسندیده، 16تیر 1393)
6. اختلافات مان شیعیان در روسیه
وجود اختلافهای سلیقهای مشکلساز نیست، اما در این اواخر، گروهی در میان شیعیان ایجاد شده که فعالیتهای انقلابی و ولایی شیعیان را که عموماً نسبت به ایران و ولایت دید مثبتی دارند، با عنوان خدمت به ایران و حتی مزدوری برای ایران معرفی میکنند و دولت آذربایجان نیز از آنان حمایت میکند. این افراد، کسانی را که ظلمها و اقدامات دولت آذربایجان را افشا و به آن اعتراض میکنند، جاسوس ایران معرفی مینمایند و به نوعی وانمود میکنند که به سیاستهای دولت جمهوری آذربایجان نباید اعتراضی صورت گیرد. این گروه به جای هویت دینی و مذهبی، هویت ناسیونالیستی را در میان افراد تبلیغ میکنند و با استفاده از امکانات مالیشان، میکوشند افراد را به خود جذب نمایند. (نخستین شیعیان تحت حاکمیت روس، www.mashreghnews.ir، 1392)
7. شیعهستیزی و مسأله رقابت با نفوذ رو به گسترش جمهوری اسلامی
شیعهستیزی البته نه به عنوان یک متد و روش، بلکه به عنوان روشی مذهبی و دیدگاهی دینی برای مقابله با فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در مناطق مسلماننشین و حتی مناطق متمرکز شیعیان، مطرح شده است. برای توضیح بیشتر باید گفت که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، عربستان تلاشهای بسیاری برای رواج تفکر «وهابیگری» در فضای «پساشوروی» نمود. عربستان به عنوان مرکز جهان اسلام و داعیهدار خلافت اسلامی، هموار کوشیده از نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور تجمع امت اسلامی جلوگیری کند. البته این تفکر ضدیت با نفوذ جمهوری اسلامی ایران، از نظر حاکمیت روسیه چندان منطقی به نظر نمیرسد.
با توجه به گسترش روزافزون اقدامات تروریستی گروههای افراطی در روسیه و همچنین اعزام نیروهای این گروهها به کشورهایی نظیر عراق و سوریه، احتمال بازگشت این تروریستها به روسیه برای انجامدادن فعالیتهای خرابکارانه و همچنین خطرهای ناپیدایی که در جامعه اجتماعی روسیه با وجود این عناصر شکل میگیرد، دولت روسیه را برآن داشته تا در کنار چانهزنیهای دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران درباره مواضع هستهای و همچنین حمایت از توافقات هستهای ایران، ذهنیت ضدیت با جمهوری اسلامی ایران را برطرف نماید. (مصاحبه با خانم الهه کولایی، 1393)
همچنین راهکاری باشد برای جلوگیری از نفوذ عربستان، ترکیه و سایر کشورهایی که از حامیان افراطگرایی در میان مسلمانان روسیه هستند. لذا همانگونه که شاهد هستیم، پیوندهای استراتژیک جمهوری اسلامی ایران با روسیه بیشتر شده و این دو کشور در مسائل منطقهای و پرونده هستهای ایران دارای دیدگاههای مشترک بسیاری هستند. (مصاحبه با مهدی سنایی،1393)
مراجع
اشرافی، مرتضی، گفتوگو با حجتالسلام والمسلمین رفیعالدین، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، بهمن 1393.
2. ـــــــــــــــ ، گفتوگو با خوجه مراد قدوساف، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، بهمن 1393.
3. ـــــــــــــــ ، گفتوگو با محمد شریفاف، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، بهمن 1393.
4. ابراهیمی ترکمان، ابوذر، وضعیت عمومی شیعیان روسیه، تهران: مجمع جهانی اهلبیت (ع)، 1392.
5. ابراهیمی ترکمان، ابوذر، فدراسیون روسیه، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1391.
6. افضلی علی و فتحالله سالمی، «مسلمانان روسیه» (مطالعه موردی شیعیان روسیه)، مجموعه مقالات همایش ژئوپلیتیک شیعه، تهران: انجمن ژئوپلیتیک ایران، 1391.
7. آلکسی مالاشنکو (Алексей Малашенко)، سرکوب اسلامگرایان، ترجمه شیوا علیزاده، به نقل از Московский Центр Карнеги، منتشر شده در پنجشنبه 20 آذر 1393.
8. ـــــــــــــــ ، اسلام در روسیه، ترجمه شیوا علیزاده، به نقل از Московский Центр Карнеги، منتشر شده در 28/01/2015.
9. پسندیده، سمیه، بررسی جریان وهابیت در فدراسیون روسیه؛ اهداف و انگیزهها، منتشرشده توسط IPSC، تهران: مرکز بینالمللی مطالعات صلح، 16تیر 1393.
10. حسینی، مطهره، مسلمانان روسیه، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار، معاصر تهران، 1391.
11. رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه، اسلام و مسلمانان در فدراسیون روسیه، تهران: مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی، 1390.
12. صفری، مهدی، ساختار و تحولات سیاسی فدراسیون روسیه و روابط با جمهوری اسلامی ایران، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی امور خارجه، 1384.
13. گفتوگوی یوگنی شتاکوف با دکتر الکساندر ایگناشنکو، اسلامشناس روس، ترجمه حسین طباطبایی، مجله راسیسکایا، گازتا، 28 مارس، 2011.
14. سنایی، مهدی، «اسلام در روسیه، دوره اول شکلگیری»، تهران: فصلنامه مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز (ایراس)، سال اول، شماره دوم، زمستان 1385.
15. ــــــــــــ ، «بیثباتی دولت ـ ملت؛ عامل اصلی بروز رادیکالیسم»، همایش «نقش دولتها در جهان معاصر»، دانشگاه دولتی مسکو، 3 دی 1393.
16. طباطبایی، حسین، نگاهی به زمینهها و ضرورتهای سر برآوردن احزاب مذهبی در فضای سیاسی روسیه، مؤسسه بنیاد مطالعات قفقاز، به آدرس اینترنتی http://ccsi.ir، تاریخ دسترسی 25 دی 1393.
17. محمدشریفی، مجید، انقلاب اسلامی ایران و بنیادگرای اسلامی در آسیای مرکزی و قفقاز، تهران: اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال 23، ش 9و10، خرداد و تیر 1388.
18. مصاحبه با خانم الهه کولایی، «بررسی روابط ایران و روسیه«، مؤسسه بنیاد مطالعات قفقاز، به آدرس اینترنتی http://ccsi.ir، فروردین1393.
19. مصاحبه با مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه، «قواعد بازی ایران و روسیه تغییر کرده است»، مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا، 16 آذر 1393.
20. «نخستین شیعیان تحت حاکمیت روس»، پایگاه اطلاع رسانی مشرق، www.mashreghnews.ir، تاریخ انتشار: 28 خرداد 1392.
21. واحد ساماندهی نشریات دیجیتالی، «کتابچه کشور روسیه»، تهران: پایگاه اطلاعرسانی مبلغ، 1393.
22. هانتر شیرین، جفریتاس و الکساندر ملیکیشویلی، اسلام در روسیه (سیاستهای هویتی و امنیتی)، ترجمه الهه کولایی، سیدهمطهره حسینی و اسما معینی، تهران: نشر نی، 1391.
23. Демьянова А.И. Религиозность: тенденции и особенности проявления, Воронеж, 2012.
24. Алов А.А., Владимиров Н.Г. Мусульманские этносы России // Ислам в России. Вериги.ру. Проверено 16 декабря 2013.
25. Ислама Текушева и Кирилла Шевченко, Ислам на Северном Кавказе: история и современность, M edium O rient, Прага, 2012.
26. Балтанова Г.Р. Ислам в СССР. Анализ зарубежных концепций, Казань, 1991.
27. Социальная и культурная дистанция. Опыт многонациональной России , под. ред. Л.М. Дробижевой М, 2013.
28. Мусина Р.Н. анализ современной ситуации, Исламо-христианское пограничье, итоги и перспективы изучения, Под ред. Я.Г. Абдуллин, Казань, 1994.
نویسندگان:
مرتضی اشرافی: استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
مجتبی اشرافی: دکتری تاریخ ایران معاصر دانشگاه شیراز
فصلنامه شیعه شناسی شماره 54
ادامه دارد...
کد مطلب: 679720
اسلام تايمز
https://www.islamtimes.org