13 آبان یادآور سه حادثه مهم در تاریخ تحولات معاصر ایران است؛ 13 آبان 1343، سالروز تصویب قرارداد ننگین کاپیتولاسیون توسط رژیم شاه، 13 آبان 1357، سالروز اعتراض دانشجویان و دانش آموزان به رژیم شاه در دانشگاه تهران و 13 آبان 1358 سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران که اولی زمینهساز انقلاب شد، دومی پیروزی انقلاب را تسریع کرد و رخداد سوم زمینهی تثبیت و استمرار انقلاب را فراهم کرد، اما در این میان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، به دلیل اثرگذاری آن بر تحولات بعدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این حرکت از یک سو ابهت پوشالی آمریکا را در هم شکست و از سوی دیگر پژواک فریاد مظلومیت و آزادگی مردم مسلمان ایران در سرتاسر دنیا بود. این حرکت تا بدانجا حائز اهمیت بود که امام خمینی(ره) آن را انقلاب دوم، انقلابی بزرگتر از انقلاب اول، نامیدند. از این رو، اهمیت این مهم و درس هایی که در شرایط کنونی می توانیم از آن بگیریم ما را وا می دارد تا به بازخوانی زمینه ها و پیامدهای آن بپردازیم. مهم ترین زمینه ها عبارتند از:
1- اعتراض نسبت به پذیرش شاه از سوی دولت آمریکا
علاوه بر سابقه استعمارگری آمریکا در ایران و دخالت های آن در امور داخلی کشور، از جمله طرح و اجرای کودتای 28 مرداد 1332، سرکوب تظاهرات مردمی در 17 شهریور 1357 و.. در پی اعدام انقلابی سران رژیم شاه در روزهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سنای آمریکا با تصویب قطعنامه ای شدیدالحن، ایران را به دلیل این اعدام های انقلابی محکوم کرد و در مقابل جمهوری اسلامی ایران تصویب این قطعنامه را نشانه موضع خصمانه ایالات متحده و کاری در جهت انزوای خود دانست. بعد از این مسأله، آمریکا در پی آن بود تا فرستاده ای ویژه را با هدف جذب ایران و جلوگیری از نفوذ شوروی در این کشور، به سوی ایران بفرستد، ولی حضرت امام خمینی(ره) در واکنش به تصویب این قطع نامه، از پذیرش فرستاده مذکور خودداری کرد و علاوه بر آن پذیرش والتر کاتلر در سمت سفیر که آماده می شد به ایران سفر کند، از سوی دولت ایران رد شد، هر چند که جمهوری اسلامی پیش از آن موافقت خود را با اعزام او به ایران به عنوان سفیر اعلام کرده بود.
پس از این اقدامات، دولت آمریکا به بهانه حفظ امنیت منطقه و با این ادعا که احتمال داده می شود که یک نفت کش در خلیج فارس ربوده شود، ناوگان خود را در تنگه هرمز به حال آماده باش درآورد. در این میان، پذیرش شاه از سوی آمریکا، خشم ملت ایران را صد چندان کرد. این در حالی بود که دولت موقت به ریاست مهندس بازرگان، سعی داشت از راه های دیپلماتیک و تساهل در مقابل آمریکا، مسائل را حل کند.
امام راحل که از دولت موقت قطع امید کرده بود، در 9 آبان 58 طی سخنانی فرمودند: «ای جوان هایی که در مقابل توپ و تانک رفتید... حفظ کنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ کنید ننشینید دیگران برای شما کار کنند، اینها برای شما کاری نمیکنند.» ایشان همچنین طی پیامی در 12 آبان 58 در اعتراض به پذیرش شاه از سوی رژیم آمریکا اعلام کردند: «دانشگاهیان، دانش آموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریکا گسترش دهند.»
به دنبال اعلام این مواضع از سوی حضرت امام، نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در چهار دانشگاه امیرکبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف با تشکیل جلسه ای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریکا پرداختند. در اولین بیانیه این دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نامیدند، آمده است: «ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از موضع قاطعانه امام در مقابل آمریکای جنایتکار به منظور اعتراض به دسیسه های امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآوردیم تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانیم.»
2- اعتراض به عملکرد دولت موقت
دولت موقت مخالف محاکمهی وابستگان به رژیم گذشته، دادگاههای انقلاب و جهاد سازندگی بود. این دولت همچنین اراده ای در برخورد با ضدانقلاب و عناصر تجزیهطلب نداشت، بنابراین طبیعی بود که نیروهای انقلابی و معتقد به اصول و مبانی انقلاب و امام(ره) در مقابل اقدامها و مواضع دولت موقت معترض باشند. امام خمینی در 7 آبان 58 به قراردادهای استعماری بین ایران و آمریکا شدیدا اعتراض کردند، اما در مقابل دولت موقت هیچ توجهی به این اعتراض ها نشان نمی داد و در پی بهبود روابط با ایالات متحده بود و در موضعگیری های رسمی و غیر رسمی بیشترین واهمه خود را از شوروی ابراز می داشت. اوج سازش کاری دولت موقت آنجا بود که در روز 11 آبان 58 در جشن انقلاب الجزایر، مهدی بازرگان با برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید دیدار کرد. برژینسکی، از طرفداران جدی سرکوب و مداخله نظامی در جریان حوادث انقلاب و یکی از طراحان اصلی کودتای 21 بهمن 57 برای پیشگیری از پیروزی انقلاب اسلامی بود. وی همچنین برای پذیرش شاه در آمریکا تلاش فراوانی به عمل آورد، اما اعضای دولت موقت با وی به گفتگو نشستند. به این موضوع در کتاب خاطرات کارتر اشاراتی شده است: «مهدی بازرگان... و اعضای کابینه اش که بیشتر آنها تحصیل کرده غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت می کردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل می آوردند تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیام های دوستانه می فرستادند. بازرگان به طور علنی اعلام کرد که مایل است با آمریکا روابط حسنه ای داشته باشد، اما افراطیون طرفدار آیت الله خمینی برای او به صورت مشکلی درآمده بودند.»
مهم ترین پیامدها
1- تحقیر آمریکا و شکست هیمنه آن
در این رابطه «هامیلتون جردن»، رییس ستاد انتخاباتی کارتر در خاطرات خود مینویسد: «مردم آمریکایی که در مقابل سفارت ایران در آمریکا به شدت علیه ایران شعار میدادند، میگفتند ما نمیتوانیم این تحقیر را تحمل کنیم.» مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «آن روزى که لانهى جاسوسى تسخیر شد، دولت آمریکا آبرو و اعتبار و هیمنهاش چندین برابر امروز بود. شما امروز را نگاه نکنید که آمریکا در چشمها سبک شده، کوچک شده، ملتها علناً علیه آمریکا دشنام میدهند و آنها را نفرین میکنند. آن روز اینجور نبود؛ آن روز آمریکا در دنیا یک هیمنهى ابرقدرتىِ درجهى یک داشت. جوان دانشجوى ما با شجاعت، با شهامت، به عنوان لبهى اصلى جبههى مقاومت ملت ایران، سفارتخانهى آنچنان آمریکائى را تسخیر کرد؛ کسانى را که آنجا بودند، زندانى کرد.»
2- پایان دادن به توطئه گری و سلطه جویی های آمریکا در ایران
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، استراتژی «دو ستونی» آمریکا در منطقه را که بر پایه های قدرت اقتصادی عربستان و قدرت نظامی حکومت پهلوی در ایران و با هدف حفظ منافع منطقه ای آمریکا و مقابله با نفوذ شوروی بنا شده بود، با چالش جدی مواجه کرد. در این شرایط، آمریکا که تمام تلاش خود را در حمایت از رژیم شاه و جلوگیری از پیروزی انقلاب به کار بسته بود، سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای توطئه علیه انقلاب تبدیل کرد، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را که می توانست در پوشش دیپلماتیک برای شکست یا به انحراف کشاندن نظام نو پای اسلامی انجام دهد، با مرکزیت سفارت به اجرا درآورد. از جمله اقداماتی که سفارت در این راستا انجام می داد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-2- هدایت و حمایت شبکههای کودتا و براندازی انقلاب در داخل کشور؛
2-2- تأمین منابع مالی گروهکهای ضدانقلاب در غرب و جنوب کشور؛
3-2- ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشور از راه هدایت گروهکهای ضدانقلاب (انفجار خطوط لوله نفت در جنوب، ایجاد ناامنی در شمالغرب)؛
4-2- ایجاد ارتباط با جریانهای سازشکار (نهضت آزادی و ملیگراها)؛
5-2- تلاش برای ایجاد انحراف در انقلاب اسلامی توسط این جریانها.
به این موضوع هم در اسناد لانهی جاسوسی و هم در خاطرات برخی از مقامهای آمریکایی تصریح شده است و این یعنی اینکه سفارتخانهی آمریکا در تهران به مرکز هدایت اقدامها علیه انقلاب اسلامی تبدیل شده بود. بنابراین، سفارت آمریکا که می بایست محل انجام امور دیپلماتیک باشد، عملا به محلی برای اقدام علیه امنیت ملی کشور و مرکز هماهنگی و پشتیبانی از حرکت های تجزیه طلبانه ای که در نقاط مختلفی شروع شده بود، تبدیل شده بود. آمریکا که به لطف لیبرال های حاکم در دولت موقت توانسته بود موقعیت از دست رفته خود در ایران را به تدریج باز یابد، با این ضربه سهمگین به شدت برآشفته گردید.
3- به حاشیه رفتن خط سازش در ایران
به حاشیه رفتن خط سازش یکی از دستاوردهای بزرگ این اقدام انقلابی محسوب میشود. در پی این اقدام، دولت موقت در 14 آبان 1358 استعفا داد و حضرت امام(ره) در 15 آبان این استعفا را قبول کردند. اهمیت این امر از آنجاست که دولت آمریکا درصدد بود تا با ایجاد ائتلافی تحت لوای دولت موقت، از لیبرالهای سیاسی (نهضت آزادی)، چهرههای به اصطلاح دینی غیرانقلابی (مانند شریعتمداری و...)، سکولارها و ملیگراها (جبههی ملی و...) موجبات حذف تدریجی نیروهای معتقد به گفتمان انقلاب و امام(ره) را از صحنهی سیاسی کشور فراهم کند و انقلاب را به انحراف بکشاند.
4- از بین رفتن جاذبه گروه های چپ مارکسیستی
این گروه ها که تا پیش ازاین خود را تنها سردمدار مبارزه با امپریالیسم آمریکا می دانستند و نیروهای انقلابی را به سازشکاری در مقابل آمریکا متهم میکردند، با تسخیر لانه جاسوسی و کشف مدارک و اسناد موجود در این مرکز که رابطه مخفی آنها را با آمریکا روشن می ساخت، با این اقدام به یکباره در بنبست سیاسی قرار گرفتند.
5- میداندار شدن نیروهای انقلابی و تثبیت انقلاب
این دستاورد مهم از یک سو زمینه ساز تثبیت انقلاب در برابر اقدامات گروهکهای ضدانقلاب، مقابله با کودتاها و مقابله با تجاوز عراق علیه ایران شد و از سوی دیگر موجب تقویت روحیهی خودباوری و «ما میتوانیم» در عرصههای دیگر که امروز شاهد نتایج آن در حوزههای مختلف هستیم، گردید.
6- خلع سلاح شوروی در مبارزه با امپریالیسم
وقوع انقلاب دوم در ایران، برای شوروی که تا پیش از این با ادعای مبارزه با امپریالیسم توانسته بود در برخی از نقاط جهان نفوذ، اعتبار و نوعی قدرت نرم برای خود در برابر غرب تولید کند، نیز گران تمام شد و امپریالیسم شرق را نیز خلع سلاح کرد.
مصطفی قربانی