۰
سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۶

عزت ایران در گرو حفظ عمق استراتژیک

عزت ایران در گرو حفظ عمق استراتژیک
بسیاری از کشورها برای حفظ و بسط عمق استراتژیک خود به ابزارهای سخت توسل می جویند و لزوما تعامل و پیوندی بین عزت ملی کشورها و عمق استراتژیک آن ها وجود ندارد. این موضوع در خصوص ایران، این گونه نیست. عمق استراتژیک ایران با عزت ملی این کشور رابطه ای به هم پیوسته دارد، به گونه ای که در تمام حوزه های نفوذ منطقه ای ایران، جمهوری اسلامی بازیگری در «قلب ها» است تا در سنگرها.

عزت ملی و عمق استراتژیک رابطه ای مستقیم با یکدیگر دارند، به گونه ای که این دو را می توان قرینه یکدیگر عنوان کرد. کشوری که در پی گسترش عزت ملی خود است، به طور خودکار عمق استراتژیک خود را نیز بسط می دهد. عزت ملی، به مولفه های مربوط به شان و شانیت، افتخارات و هویت ملی یک کشور گفته می شود که از یک سو عامل بالندگی و وحدت ملی و از دیگر سو آماده عرضه بین المللی است. در یک تعریف به ابزارهای سیاسی، جغرافیایی، نیروی انسانی، اعتقادی، نیروهای بالقوه و بالفعل دفاعی یک ملت و یک کشور برای دفاع از خود، عمق استراتژیک می‌گویند.

اما تعریف دیگری وجود دارد که بیشتر معطوف به توانایی‌ها و ظرفیت‌های یک کشور و دولت برای پیشبرد اهداف و برنامه‌هاست از این منظر می‌توان عمق استراتژیک را همان عمق و دایره و حوزه نفوذ یک کشور و ملت دانست که می‌تواند شامل هر ابزار و توانایی مادی (سخت افزار) و غیرمادی (نرم افزار) مثل ایده، تفکر و باورها و اعتقادات باشد. بر این اساس ، وقتی ملت‌ها عمق استراتژیک باشند، بیش از آن که جنبه مادی ملاک باشد، بعد معنوی مدنظر است. ضمن این که مسائل و اقدامات مادی نیز متأثر از این لایه معنوی است. چرا ملت‌ها عمق استراتژیک ایران‌اند؟[1]

منطقه پیرامونی ایران و عمق استراتژیک

یکی از ابعاد اساسی روابط خارجی به سطح تعاملات در منطقه پیرامونی باز می گردد. منطقه گرایی در سیاست بین الملل به گسترش قابل ملاحظه همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میان دولت ها در نواحی جغرافیایی خاصی اشاره دارد. در این قالب تمام دولت های واقع در یک منطقه از لحاظ بوم شناختی، راهبردی و اقتصادی در یک وضعیت نسبتا مشابه به سر برده و در نتیجه دارای منظومه ای از تهدیدات و فرصت های دو یا چندجانبه در میان خود می باشند.

سطح یا حوزه ی منطقه ای استراتژی و امنیت، یکی از مهمترین سطوح استراتژیک و امنیتی برای هر کشور محسوب می شود که با توجه به نزدیکی جغرافیایی به مرزهای آن، می تواند مستقیم ترین منابع و تهدیدات را برای امنیت و البته منافع ملی آن کشور به دنبال داشته باشد. محیط استراتژیک در مرزهای ایران؛ یعنی محیطی که از ارتباط بین ایران و همسایگانش به وجود آمده است، و این محیط به روابط دوجانبه ایران با کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، آسیای مرکزی، آسیای جنوبی و قفقاز اشاره دارد. در این محیط ، ایران کشوری با محبوبیتی بسیار بالا محسوب می شود.

چرا ایران کشوری با فاکتورهای عزت جویی فرامنطقه ای است؟

همان‌طور که در خصوص محیط منطقه ای ایران گفته شد، این محیط محدود و محصور در منطقه غرب آسیا موسوم به خاورمیانه و کشورهای اطراف ایران نمی شود، بلکه با تعریف از نظریات جدید روابط بین الملل در تقسیم مناطق با بهره وری از مکانیسم «توزیع ارتباطات»، به جای «توزیع قدرت» این محیط از حلقه های پیوندی دیگری سوای از حلقه های جغرافیایی نیز تشکیل می شود. لذا حوزه پیوندی ایران که این کشور جزو این حوزه تعریف می‌شود، از آمریکای لاتین (کشورهای بیخ گوش امپریالیسم جهانی) گرفته تا شرق آسیا را در بر می گیرد. لذا ایران در همه این حوزه های پیوندی دارای تعلقات فراوان بوده و هست.

در خصوص حوزه نفوذ منطقه‌ای ایران نیز، بایستی اشاره کرد که نتیجه رفتار ایران به طور خودکار بر رفتار کنشگرانی که به لحاظ ایدئولوژیک با این بازیگر احساس قرابت می کنند (چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح بین المللی) اثرگذار است.

محیط مرزهای استراتژیک ایران با همسایگان

سیاست خارجی کشورها از همسایگانشان آغاز می شود. اهمیت این امر بدیهی، برای جمهوری اسلامی آنگاه که دریابیم همسایگان آن عمدتا در منطقه استراتژیک غرب آسیا موسوم به خاورمیانه، (به عنوان حساس ترین منطقه در جهان) قرار دارند، دوچندان می گردد. در واقع توجه به تحولات کشورهای خاورمیانه ای، برای جمهوری اسلامی ایران که خود را در پیوند فرهنگی، دینی، نزدیکی جغرافیایی و گره خوردگی منافع ملی می بیند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. روابط دوجانبه ایران با کشورهای مناطق متعدد خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوب آسیا، قفقاز، خلیج فارس، شامات و ... به دلایل متعددی که هر یک از این مناطق دارند و به سبب گره خوردگی منافع ملی ایران با آنها بسیار حائز اهمیت استراتژیک است.

اگر بخواهیم از زاویه توزیع و موازنه قدرت بین بازیگران این مناطق به مسئله نگاه کنیم، ایران قطب هژمون منطقه به لحاظ قدرت فیزیکی و روانی است. اگر از منظر «توزیع ارتباطات و الگوی شبکه ها» برای تحلیل منطقه به مسئله نگاه کنیم نیز ایران حلقه ارتباطی بیشتر این مناطق محسوب می شود. ایران خلیج فارس را به آسیای مرکزی و قفقاز، جنوب آسیا را به غرب آسیا و شمال آفریقا و شامات را به آسیای مرکزی متصل کرده است. لذا به لحاظ جغرافیایی از اهمیت فراوانی برخوردار است، که هیچ کشوری از این اهمیت و برجستگی استراتژیک بهره مند نیست.

لذا هم ایران برای سیاست خارجی حلقه های چندگانه پیوندش حائز اهمیت است و هم این حلقه های پیوند برای ایران فرصت زا و منفعت آفرین هستند. در خصوص اهمیت ایران به عنوان گره و حلقه اصلی شبکه مناطق پیرامون، همین بس که هیچ تغییر سیاسی در جغرافیای این مناطق حداقل در دهه گذشته بدون نقش و بازیگری ایران امکان پذیر نبوده و به نظر هم نمی رسد در آینده امکان پذیر باشد.

محور مقاومت، عمق استراتژیک و عزت منطقه ای ایران

در هرجای منطقه غرب آسیا که از یوغ نظام های استبدادی جدا شده اند، این ایدئولوژی و الگوی جمهوری اسلامی بوده که توانسته خود را تسری داده و به ملت های منطقه برساند. به سبب همین نفوذ استراتژیک ایران است که در یک دهه اخیر استراتژی هایی برای آلوده کردن فضای منطقه برای جلوگیری از توزان منطقه ای به نفع ایران تصویر شده است.

1. بعد از سقوط صدام، عراق به عنوان متحد منطقه‌ای ایران و کشوری که غالب جمعیت آن شیعیان هستند، به ایران نزدیک شد.

2. سوریه چند سال پیش از شیوع تروریسم، به عنوان نقطه پیکان مقاومت اسلامی در برابر اسرائیل خودنمایی می‌کرد.

3. حزب الله لبنان به عنوان یکی از کلیدی ترین عوامل محور مقاومت از قدرت رو به فزونی برخوردار گشت و تبدیل به «نماد» برای جوانانی شد که مبارزه با رژیم صهیونیستی را یکی از رویاهای خود می دانستند.

4. مقاومت در باریکه 35 کیلومتر مربعی غزه، با اقتباس الگوی حزب الله لبنان صورت بندی و تحکیم شد و صحبت از تسلیح کرانه باختری به عنوان آخرین میخ تابوت رژیم صهیونیستی شد.

5. شرایط ملتهب کشورهای هم پیوند با ایران در منطقه ادامه داشت تا این‌که شیعیان یمن در ادامه فرآیند بیداری اسلامی، به قدرت رسیدند. یمن به عنوان یکی از آخرین دست آوردهای جوانان محور مقاومت در انقلاب دوم خود به پیروزی رسید و در یکی از حساس ترین آب راه های دنیا نیز محور مقاومت تسری پیدا کرد.

اما تحمل هیچ یک از این موضوعات برای رژیم صهیونیستی، آمریکا و متحدان منطقه‌ای و فرامنطقه ای آن ممکن نبود، و تمام تلاش خود را برای درگیر کردن این کشورها به شدیدترین انواع جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و نقض صلح به کار بستند. از حملات هوایی مستقیم گرفته تا جنگ نیابتی و گسترش تروریسم و جرائم سازمان یافته بین‌المللی. به طور کلی آنچه باید به آن توجه داشت این است که عمق استراتژیک و عزت ملی ایران در پیوندی ناگسستنی نسبت به یکدیگر قرار دارند. این موضوع نشان می دهد که نقش ایران در منطقه کاملا متفاوت با نقش کشورهای دیگر است.


مصطفی اسلامی

پی نوشت:

[1]. http://farsi.khamenei.ir/others-article?id=9200

انتهای متن/
کد مطلب : ۶۸۱۸۳۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما