این روزها شاهد اظهار نظر از دو متفکر و نظریهپرداز آمریکایی و روسی در ارتباط با قدرت جمهوری اسلامی ایران هستیم.
این دو نظریهپرداز هنری کیسنجر آمریکایی و دیگری الکساندر دوگین روسی هستند که علیرغم زاویه نگاه متفاوت، از یک حقیقت واحد و مهم پرده بر میدارد.
هنری کیسنجر آمریکایی چندین بار از تعبیر «امپراتوری پارس» یا امپراتوری ایران سخن گفته است، وی در سال ۱۳۹۳ در مصاحبه با رادیو ان.پی.آر میگوید: نوعی کمربند شیعی از تهران تا بغداد و از آنجا تا بیروت شکل گرفته است این وضعیت این فرصت را به ایران میدهد تا امپراتوری پارس باستان را این بار با عنوان شیعی احیا کند.
این سیاستمدار ۹۴ ساله یهودی بار دیگر این اظهارات را خطاب به ترامپ در مهر ۱۳۹۶ تکرار میکند صرف نظر از میزان دقیق بودن الفاظ بهکار رفته در سخن وی، ساخت یک امپراتوری (چه پارسی، ایران، اسلامی و یا شیعی) علاوه بر بستر تاریخی و امکانات مادی، به نوعی نیروی برتر فرهنگی و فکری محتاج است که بتواند بیرون از قدرت تکنیکی، تبلیغی ، سیاسی و فکری غرب مدرن عرض اندام کند.
کیسنجر اعتراف کرد ایران به چنین شرایطی دست یافته است، در فرض مذکور ایجاد چنین امپراتوری در جهانی که تحت سلطه تمدن غرب است فقط با یک تمدن رقیب و جدید و پر انرژی ممکن است.
برای تکمیل سخن با چرخش به نیمکره دیگر زمین به اظهار نظر متفکر روسی که یک مسیحی ارتدوکس است و در راهپیمایی اربعین امسال شرکت کرده توجه میکنیم؛ پروفسور الکساندر دوگین میگوید: «این پیادهروی نشانهای مهم از آمادگی برای یک تحول معنوی جهانی و آخرالزمانی است. من بهعنوان یک مسیحی ارتدوکس با رویکرد آخرالزمانی انقلاب اسلامی که خود را حرکتی آمادهگر برای ظهور مسیح و مهدی میداند، موافقم و امیدوارم با آن حادثه عظیم که پیروان همه ادیان منتظر آن هستند، فاصله زیادی نداشته باشیم. پیادهروی اربعین به یک حادثه آخرالزمانی شباهت بیشتری دارد تا یک حادثه عادی و معمولی، ما و همه کسانی که در جستجوی عدالت و معنویت در دنیای ظلمت و ستم زده مدرن هستیم باید با همدیگر متحد شویم و این پیادهروی جلوهای از این اتحاد است.»