طی حداقل بیش از یک دهه گذشته، تحولات ناشی از جنگ آمریکا در عراق و افغانستان و پس از آن انقلابهای زنجیرهای در کشورهای عربی غرب آسیا و در چند سال اخیر نیز رشد گروههای تروریستی و بویژه شکلگیری داعش در سوریه و عراق، باعث شده بود تا مسائل مرتبط با فلسطین تا حدود زیادی تحت الشعاع قرار گیرند. تا آن جا که حتی برخی منابع غربی مدعی بودند که شکلگیری داعش باعث شده است که مسئله بیت المقدس و فلسطین از اولویت کشورهای منطقه و اسلامی خارج شود و بجای آن توجهات بر مبارزه با گروههای تروریستی متمرکز گردد.
برخی نگاهها و تحلیلها حتی حاکی از آن بود که شکلگیری داعش با برنامهریزی قبلی از جمله برای انحراف توجه و افکار عمومی منطقه از مسئله فلسطین بر موضوع تروریست صورت گرفته و از این رو داعش را توطئهای برای انحراف افکارعمومی جهان اسلام از مسئله فلسطین عنوان میکردند.
با این حال اما در حال حاضر علاوه بر شکست داعش و تثبیت نسبی وضعیت دولتها در عراق و سوریه، اما آن چه باردیگر مسئله فلسطین را در صدر اولویتهای جهان اسلام قرار داد و در افکارعمومی برجسته ساخت، اقدام جنجالی ترامپ در مورد اعلام وضعیت شهر اسلامی بیت المقدس به عنوان مرکز اسرائیل بود. تصمیم جنجالی ترامپ در مورد بیت المقدس با همه انتقادات و مخالفتهایی که به آن وارد است، اما این مزیت را داشت که این بار نه فقط افکارعمومی در کشورهای اسلامی و منطقه، بلکه فراتر از آن سایر جوامع اروپایی و حتی آمریکایی را نسبت به سرنوشت فلسطین حساستر سازد. شکلگیری موج اعتراضات و مخالفتها در کشورهای اروپایی و حتی در کشورهای آمریکای جنوبی مثل برزیل همزمان با کشورهای اسلامی نشان داد اقدام حساب نشده ترامپ تا چه اندازه توانسته است مسئله فلسطین را در افکارعمومی جهانی مهم و برجسته نماید.
تقویت گرایش به مقاومت در فضای داخلی فلسطین
اما تاثیر مثبت تصمیم نسنجیده ترامپ در داخل مرزهای فلسطینی حتی بسیار بیشتر از شکلگیری اجماع گسترده در افکارعمومی جهانی به نفع مردم فلسطین و همچنین تمرکز بر مسئله فلسطین به عنوان اولویت نخست جهان اسلام بود.
در واکنش به اقدام ترامپ، در اقدامی کم سابقه دو موشک 107 به شهرک یهودی نشین «سدیروت» و چهار خمپاره 120 به شهرک «کیسووفیم» از کرانه باختری شلیک شد که در نوع خود بسیار کم سابقه به نظر میرسد. پس از شلیک این موشکها شاخه نظامی فتح مستقر در کرانه باختری بیانیهای صادر کرد و مسئولیت شلیک این موشکها را برعهده گرفت.
سازمان فتح مستقر در کرانه باختری و به رهبری محمودعباس به عنوان جناح سازش در فلسطین شناخته میشود و به ندرت طی سالهای گذشته نسبت به تجاوزات اسرائیلی پاسخ قاطعانهای از خود نشان داده است، حال اما شلیک موشک از سوی شاخه نظامی این سازمان به مناطق اشغالی واکنشی کم سابقه از سوی سازمان فتح به نظر میرسد که طی سالهای گذشته همواره مدافع گفتگو با صهیونیستها بوده است.
پیش از تصمیم جنجالی ترامپ، عمده واکنشهای قاطعانه و پاسخهای موشکی فلسطینی به اقدامات صهیونیستها از سوی سازمان حماس مستقر در نوار غزه دنبال میشد و این اقدامات حماس نیز همواره مورد اعتراض سازمان فتح بود.
با این حال اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل پس از 23 سال مذاکرات سازمان فتح با اسرائیل، نه تنها بی نتیجه بودن مذاکرات و مشی جناح سازش در فلسطین را نشان داد که به تقویت مواضع جناح طرفدار مقاومت در فلسطین منجر شد که تنها راه حل پیش رو را مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگری روبه افزایش صهیونیستها عنوان میکند.
همچنین با این اقدام ترامپ، تلاش دولتهای پیشین آمریکا برای به نمایش گذاشتن چهره میانجیگرایانه و بیطرف به منظور تشویق گروههای فلسطینی به کنار گذاردن مشی مقاومت و روی آوردن به مذاکرات برای احقاق بخشی از حقوق از دست رفته خود، تماماً بر باد رفت.
براین اساس میتوان انتظار داشت پس از تصمیم جنجالی دونالد ترامپ در ارتباط با وضعیت شهر بیت المقدس و در واقع بیتوجهی به گفتگوهای صلحی که پیش از این واشنگتن با رهبران جناح سازش در کرانه باختری دنبال میکرد، حال ما شاهد ارتقای وزن و جایگاه جناح مقاومت در میان فلسطینیان باشیم و بعد از این سازش و گفتگو با صهیونیستها به عنوان راه غیرقابل پذیرش و شکست خورده در فلسطین به شمار رود