به گزارش اسلام تایمز، عادل الجبیر تصمیم به عادی سازی روابط با تل آویو و به رسمیت شناختن اسرائیل را یک تصمیم فراگیر و جامع نامید و مدعی شد ۵۵ کشور اسلامی – عربی در کنفرانس بحرین در باره این تصمیم به توافق قطعی رسیدند.

الجبیر همچنین تصریح کرد: عربستان و اسرائیل در مقابل ایران منافع مشترکی دارند، اما به خاطر نداشتن روابط رسمی دولتی، هنوز امکان تشکیل محور مشترک آمریکا، عربستان، مصر و اسرائیل علیه ایران به وجود نیامده است.
عادل الجبیر وزیر کمتر از یک ماه پیش هم در مصاحبه با شبکه فرانس24 گفت: ریاض یک نقشه راه موسوم به طرح ابتکاری عربی برای برقراری روابط عادی با تل‌آویو دارد.

از سوی دیگر رسانه های رژیم صهیونیستی بارها از تردد مخفیانه میان مقامات این رژیم و مقامات کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی خبر داده اند، و یعقوب ناجل مشاور سابق نخست وزیر اسرائیل هم اخیرا گفت: عربستان سعودی احتمالاً با هرگونه توافق بین اسرائیل و فلسطین موافقت خواهد کرد تا بتواند روابط نزدیکتری با تل‌آویو داشته باشد.
یووال اشتاینیتز وزیر انرژی اسرائیل نیز تماس‌های مخفیانه تل‌آویو با تعدادی از کشورهای عربی از جمله عربستان دارد. در همین چارچوب اسرائیل کاتز، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی اخیراً از محمد بن‌سلمان ولیعهد سعودی برای سفر به تل‌آویو و مشارکت در مذاکرات سازش بین اسرائیل و فلسطین دعوت به‌ عمل آورده، و گادی آیزنکوت رئیس ستاد مشترک اسرائیل نیز پیشنهاد همکاری اطلاعاتی بین ریاض و تل‌آویو برای مقابله با ایران مطرح کرده است.

این درحالی است که در اوایل پاییز امسال رادیو رسمی اسرائیل از سفر پنهانی یکی از شاهزادگان سعودی به اسرائیل خبر داد که بعدها برخی محافل صهیونیستی اعلام کردند که این شاهزاده سعودی، ملک سلمان، ولیعهد عربستان بوده است.

اما نکته ای که فارغ از درستی این خبر غیرقابل انکار است، اراده قطعی ریاض برای آشتی دادن رژیم اشغالگر قدس با جهان عرب و جهان اسلام و ماموریت مشخص محمد بن سلمان در این چارچوب است.
در این چارچوب ترکی الفیصل رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی، انور عشقی ژنرال بازنشسته اطلاعاتی عربستان سعودی و بندر بن سلطان رئیس سابق اطلاعات و امنیت عربستان سه شاهزاده پیشرو سعودی برای تسهیل و رفع موانع ارتباط مستقیم میان عربستان و اسرائیل هستند که در سال های اخیر بارها و بارها با مقامات کنونی و سابق رژیم صهیونیستی در داخل و یا خارج از سرزمین های اشغالی دیدار مستقیم داشتند.

اهداف آل‌سعود از عادی‌سازی روابط با تل‌آویو
1- مقابله با ایران
مقامات ریاض و تل‌آویو در سال های اخیر بارها تاکید کرده اند که نفوذ منطقه ای و توانمندی هسته ای و موشکی ایران تهدیدی مشترک برای این دو رژیم است. و به همین دلیل در صدد راه اندازی جبهه ای واحد علیه جمهوری اسلامی ایران هستند و از همه ابزارها برای مقابله با ایران استفاده می کنند.
تلاش برای کشاندن دامنه جنگ به ایران، معروف ترین گذاره ای است که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان مطرح کرد و رژیم صهیونیستی نیز چه در عمل و چه در شعار بارها بر آن تاکید کرده است.

2- مدیریت تحولات جهان عرب
وقوع موج فراگیر بیداری اسلامی از سال 2011 میلادی دومین عاملی است که رژیم های سعودی و صهیونیستی را در معرض خطر قرار داده و دو طرف را به سوی هم افزایی تلاش ها و توطئه ها علیه انقلاب ها و قیام های مردمی در کشور های عربی سوق داده است.

این موج اسلامی که از شمال آفریقا آغاز شد، در مصر با سرنگونی رژیم حسنی مبارک موجب روی کار آمدن دولتی متاثر از اخوان المسلمین شد که ارتباطات نزدیکش با جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، موجبات نگرانی عمیق رژیم صهیونیستی را فراهم کرد.

از سوی دیگر عربستان سعودی به عنوانی کشوری که تحت تاثیر مستقیم بیداری اسلامی و موج آزادی خواهی در جهان عرب قرار گرفت، علاوه بر سرکوب شدید مخالفان و معترضان داخلی، آشکارا در کنار دیکتاتورهای عرب قرار گرفت و از موج سرکوب ملت ها در کشورهای مختلف عربی حمایت کرد.
لشکرکشی عربستان به بحرین و یمن بخشی از سیاست های ضد بیداری آل سعود است که از قضا با حمایت همه جانبه رژیم صهیونیستی همراه شد و منافع دو رژیم را بیش از گذشته به هم گره زد و موجب هماهنگی و همگرایی بیشتر ریاض و تل‌آویو شد.

در همین چارچوب عربستان سعودی به عنوان نقطه ثقل جدید در حل و فصل بحران خاورمیانه، ماموریت اجرای طرح صلح دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا را به عهده گرفت، و کانون مذاکرات سازش عملا از قاهره به ریاض منتقل شد، به گونه ای که برخی تحلیلگران جهان عرب از محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به عنوان انور سادات جدید در فرایند سازش یاد کرده اند.

3- همراهی با سیاست منطقه ای آمریکا
محمد بن سلمان ولیعهد جویای نام سعودی که هنوز در داخل کشور و در میان شاهزادگان سعودی به عنوان جانشینی قطعی قدرت در این کشور پذیرفته نشده است، می کوشد با تحکیم موقعیت خود ایالات متحده و تضمین حمایت کاخ سفید، شرایط را برای تثبیت جایگاه خود در عربستان فراهم کند.
در همین چارچوب بهبود روابط با رژیم صهیونیستی یک فرصت استثنایی برای بن سلمان به شمار می آید. چه آنکه از یک سو موجب جلب رضایت لابی ذینفوذ یهودی در آمریکا و کنگره این کشور می شود، و از سوی دیگر می تواند خاطر دولتمردان کاخ سفید در حفظ موقعیت برتر رژیم صهیونیستی در خاورمیانه را تا حدود زیادی آسوده کند.

4- منافع مشترک در مقابله با جریان مقاومت
عربستان سعودی در تحولات مختلف منطقه ای موقعیت خود را در تقابل با موقعیت جریان مقاومت تعریف کرده و به ویژه پس از تحولات سوریه از همه توان خود برای مقابله با محور مقاومت در منطقه بهره می گیرد.
حمایت از جریان های تروریستی و برانداز داخلی در سوریه، قرار دادن نام گروه های مقاومت فلسطینی و لبنانی از جمله حماس و حزب الله در فهرست گروه های تروریستی، تجاوز به یمن با هدف سرنگونی دولت مردمی و انقلابی انصارالله و متحدان آن و اتخاذ مواضع خصمانه علیه جنبش های مردمی ضد داعش در عراق نظیر حشدالشعبی و جنبش النجبا بخشی از سیاست عربستان سعودی علیه جریان مقاومت در منطقه به شمار می آید و به عرصه تازه ای برای تعریف منافع مشترک میان عربستان با رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

اسلام تايمز