بازخوانی حکم تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی
بازروایتی از یک گستاخی
سرآغاز ماجرا
چهارم مهرماه 1367، برابر با 26 سپتامبر1988، انتشارات «وایکینگ» در لندن، جزء گروه انتشاراتى «پنگوئن»، اقدام به انتشار کتابى با عنوان «Satanic verses» معادل فارسى «آیات شیطانى» کرد. این کتاب رمانى در 547 صفحه بود که در میانهی جلد و در پشت جلد آن، تصویر رزم رستم با دیو سپید چاپ شده است؛ طرحی آشنا براى شرقیان و به ویژه مردم ایران. طرحی از چهرهای شرقی که با پنجهی خویش، گلوى دیو سپید را مىفشارد و به خنجر کین خود، دیو سپید را از پای درآورده، پاى چپش را قطع کرده و گرزش را شکسته است. تصویری برگرفته از آلبوم «کلیو» که متعلق به موزهی «ویکتوریا و آلبرت» است. نمایی که گویی رزم خیر و شر را بازنمایی میکند؛ آنچه در فحوای خود به شر اهانت آلوده است، با نمایی معصوم پیش آمده است؛ گویی که میخواهد با ماسکی زیبا ساحت معصومی را بیالاید.
امواج اعتراض
به شهادت برخی، مجلهی العالم، چاپ لندن، نخست نشریهای بود که در 22 اکتبر همان سال، طی مقالهای با بررسی آیات شیطانی، آن را رمانی تبهکارانه در راستای تمسخر اسلام و مقدسات آن معرفی کرد. در مقابل نیز روزنامهی تایمز لندن، به مثابه تریبون غرب، در همان هنگام، از این کتاب به مثابهی یک شاهکار ادبی در حد یک تابلوی هنری زیبا یاد کرد و کشورهایی همچون آمریکا، با دعوت از وی و همسرش برای مسافرت به این کشور، سلسله برنامههایی را برای تبلیغ کتاب، تدارک دیدند و ترجمههایی از آن در کشورهای اروپایی و آسیایی، چون پاکستان و بنگلادش، منتشر شد.
در نخستین واکنشها، در پنجم اکتبر 1988، آیههای شیطانی با مهر سانسور دولت راجیو گاندی در هند، ممهور به سکوت شد. دولت هند دلیل این امر را به محتوای مذهبستیز و خطرناک کتاب مربوط دانست. سپس پاکستان نیز فروش این کتاب را ممنوع اعلام کرد. بلافاصله در کشورهای بنگلادش، سودان و آفریقای جنوبی و پس از آن، در سریلانکا نیز کتاب ممنوعه اعلام شد. اوایل سال 1989 نیز در نوبتهای متعدد این کتاب در آتش خشم مردم در انگلستان و پاکستان به آتش کشیده شد و برگههای آن تنها به تلی از خاکستر بدل گردید. این کتابسوزی نمودی از غلیان هویتهای پراکندهی مسلمانان در جهان بود که با این اهانت، یکپارچه هویدا شده بود و در برابر اقدامی ستیزمندانه، واکنش نشان میداد.
برای نمونه، در روز 24 دىماه 1367، مسلمانان شهر برادفورد انگلستان، طى تظاهراتى، اقدام به سوزاندن نسخههاى کتاب «آیات شیطانى» کردند. در روز 23 بهمنماه همان سال (12 فوریه 1989) نیز مسلمانان پاکستان در شهر اسلامآباد، به تظاهرات پرداختند و ضمن دادن شعارهایى علیه آمریکا و انگلیس و نویسندهی کتاب «آیات شیطانى»، به طرف مرکز فرهنگى آمریکا حرکت کردند. این تظاهرات به برخورد افراد مسلح از درون مرکز فرهنگى آمریکا با تظاهرکنندگان انجامید و باعث شهادت شش نفر و مجروح شدن بیش از یکصد نفر گردید. فرداى همین روز، تظاهرات مسلمانان هند علیه نویسنده و ناشران کتاب مذکور، به شهادت یک نفر از سوى نیروهاى مسلح هند منجر شد. در هند نیز در تظاهراتی، بیست تن زخمی شدند. به دنبال این اقدام پلیس در سرکوب تظاهرکنندگان، نمایندگان مجلس شورای ملی پاکستان، به نشانهی اعتراض به دولت و درگیری آنها با مردم، جلسهی مجلس را ترک کردند.
اما با وجود چنین واکنشهای تندی، دولتهای انگلیس و آمریکا، به توزیع و انتشار این کتاب ضداسلامی و توهین به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) ادامه دادند. در واقع آنها با تداوم این کار، این پیام را مخابره کردند که به افکار عمومی و به ویژه افکار و احساسات جامعهی مسلمین جهان بیتفاوت هستند و خط مرز بین دو هویت
اسلامی و غربی بر خصومتی ممتد ادامه دارد. گویی که بغض فروخوردهی جنگهای صلیبی بار دیگر گشوده شده بود و این کتاب مرهم زخمهای حقارت غرب بود.
توزیع گستردهی این کتاب، همراه با بوق و کرنای فراوان با دهنکجی به ارزشهای هزاران مسلمان، به امواج اعتراضی گسترده منجر شد. از سویی بانگ هشدارها به ناشران برخاست و از سویی دیگر، این واکنشها با ابعادی حقوقی نیز همراه شد و در جهت محدود کردن نشر و انتشار کتاب و محکومیت رشدی عملیاتی شد. به موازات این امر، نقدهایی نیز بر این کتاب نوشته شد. در مقابل این اقدامات، غربیان نیز بر دامنهی تبلیغات خود افزودند؛ تا جایی که مقدمات نامزد نمودن این کتاب برای جوایز ادبی مهم اروپا مطرح شد.
شبکهی گستردهی توزیع این کتاب، در بیشتر کشورهای اروپایی، آمریکایی و بعضی کشورهای آسیایی، با قراردادهای کلان برای ترجمه و توزیع آن، به تلاش پرداختند و در عرصهی تبلیغاتی و با ایجاد حلقههای محافظتی، به حمایت علنی از او پرداختند. در نتیجهی این اقدامات و واکنشهای پیاپی مسلمانان، افکار عمومی متوجه این کتاب شد و امام خمینی در24 فوریه 1989 (25 بهمن 1367)، در اقدامی بیسابقه، فتوای ارتداد و جواز قتل سلمان رشدی را اعلام کرد و برای قتل وی جایزهای نیز تعیین گردید.
عطفی برای اعتراض
حکم امام خمینی، موج نوینی را در مخالفت با رشدی شکل داد. پس از فرمان امام، مبنی بر کشتن سلمان رشدی، افرادی در صدد اجرای این حکم برآمدند، از جمله مصطفی مازح، جوان لبنانی، که پیش از همه توانسته بود با پاسپورت فرانسوی وارد هتل محل اقامت سلمان رشدی شود، ولی در روز حادثه، با انفجار زودهنگام بمبی که برای کشتن رشدی کار گذاشته بود، از هدفش بازماند و کشته شد.
همچنین مردم مسلمان ایران در مقابل سفارت انگلیس تظاهرات کردند و دولت نیز در همدردی با شهدای هند و پاکستان، اعلام عزای عمومی کرد. علاوه بر این، حوزههای علمیه نیز با اعلام تعطیلی، به موج مخالفت-ها پیوستند. وزرای خارجهی 45 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی نیز در 25 اسفند 1367، در قطعنامهی پایانی خود، کتاب سلمان رشدی را یک اثر کفرآمیز اعلام و به شدت آن را محکوم کردند. این قطعنامه همچنین به تبعیت از حضرت امام، ضمن مرتد خواندن سلمان رشدی، از بنگاههای ناشر خواست هر چه سریعتر این اثر را از گردش توزیع خارج کنند و کشورهای اسلامی هر بنگاه انتشاراتی را که به این درخواست احترام نگذارد، تحریم نمایند. وزرای فرهنگ و اطلاعرسانی کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نیز طی اجلاسی، هر نوع توهین و هتک حرمت علیه فرهنگها و ارزشهای معنوی را محکوم کردند و آن را عملی خلاف روح تفاهم و صلحدوستی در جهان اعلام نمودند.
همچنین فتوای امام موجب ایجاد فضای ناامنی برای رشدی گردید. قتل برخی مترجمان کتاب و فرار رشدی تحت حمایت محافظین انگلیسیاش، از پیامدهای فتوای امام بود. تظاهرات مسلمانان و مدافعان حرمت ادیان الهی در نقاط مختلف اروپا، آمریکا و آسیا، در طول ماهها همچنان ادامه داشت و در خلال بعضی از این اجتماعات، تعدادی از مردم کشته یا مجروح شدند.
در مقابل، روند انتشار کتاب از سوی غرب ادامه داشت؛ چنان که بنگاه انتشاراتی کریستیان بورژوا در فرانسه در تیرماه 1368، علیرغم اعتراضات مسلمانان، بار دیگر کتاب را ترجمه و منتشر کرد. در آمریکا هم تبلیغات گسترده با حضور رشدی بر دامنهی مخالفتها افزود؛ به گونهای که موجب شد تا خوانندهی معروف پاپ، کت استیونس، که مسلمان شده بود، با حمایت از فتوای امام خمینی، تأثیر مطلوبی در فرآیند اعتراضها بگذارد و نتایجی را نیز در محدود کردن عرضهی کتاب بگذارد. به صورتی که برخی از فروشگاههای بزرگ و معتبر نقاط مختلف جهان،
از بیم حملات یا به احترام افکار عمومی مسلمانان، کتاب آیات شیطانی را جمعآوری کردند و از عرضهی آن خودداری نمودند. در اسپانیا نیز ترس از موج مخالفتها موجب شد تا چاپ کتاب به تعویق افتد.
بسیاری از مراکز توزیع آیات شیطانی در بعضی کشورهای مختلف جهان نیز توسط گروههایی از مردم مورد حمله قرار گرفت و برخی از ناشران نیز مشمول اجرای حکم الهی گردیدند و مجازات شدند. برای نمونه، در ایتالیا پس از آنکه انتشارات مونداوری این کتاب را ترجمه و منتشر کرد، خشم مسلمانان افروخته شد و کتابفروشیهای دارای کتاب، در شهر پادوا به آتش کشیده شد. همین ترس از گسترش خشم مسلمانان موجب شد تا نمایشگاه کتاب جنوا از نمایش این کتاب اجتناب ورزد. به همین ترتیب، رفتهرفته در کشورهای کنیا، تایلند، تانزانیا، اندونزی، سنگاپور و در نهایت ونزوئلا، این کتاب ممنوع شد.
موج اعتراضی در سالهای بعد جدیتر گردید و در سال 1991، مترجم آیات شیطانی به ژاپنی، هیتوشی ایگاریشی، در توکیو با ضربات چاقو کشته شد و همچنین مترجم ایتالیایی آن هم در میلان مورد حمله قرار گرفت. ادامهی این امواج در سال 1993 نیز ناشر نروژی کتاب را در خود فروبرد و در حملهای مسلحانه، او کشته شد. رشدی در یکی از کتابهای خود، با اشاره به مجروحیت مترجم ایتالیایی کتابش توسط مسلمانان ایتالیایی تا سر حد مرگ و به هلاکت رسیدن مترجم ژاپنی آیات شیطانی بر اثر حملهی مسلمانان ژاپنی، از روز ترور ناشر نروژی کتابش به این شکل یاد میکند: «روزی که ناشر نروژی مورد اصابت گلوله قرار گرفت، یکی از بدترین روزهای عمر من است.»
در همین سال، عزیز نسین، مترجم ترکی کتاب، در هتلی در شهر سیواس مورد حمله قرار گرفت. هرچند نسین توانست از هتل فرار کند، ولی در پی به آتش کشیده شدن هتل، 33 نفر کشته شدند. این واقعه به «کشتار سیواس» معروف شد.
همچنین برخی منابع اینترنتی نیز از به آتش کشیده شدن دفتر نشر «نیما»، ناشر ترجمهی فارسی این کتاب و حملهی مسلحانه به سردبیر مجلهی «خلق»، چاپ سلیمانیه، که بخشی از ترجمهی کردی این کتاب را در سال 2010 منتشر کرده بود، نوشتهاند.
فرجام سخن
ترجمه و انتشار کتاب «آیات شیطانی» گویی نمک پاشیدن به زخمی بود که چاپ نخستش بر دل مسلمین ایجاد کرده بود؛ زخمی که هرچند سخت و دردناک بود، اما موجب شد تا هویت در حاشیهی مسلمانان منسجم گردد و ضدیتها، هویت فروخفتهی مسلمین را بیدار سازد. غرب با حمایت از فرآیند توهین به مقدسات اسلامی، موجب برجسته شدن مرز تمایزها و از سویی، تثبیت هر چه بیشتر هویت مسلمانان گردید. اقدامی که در جهت به حاشیه بردن اسلام بود، نتیجهای باژگون یافت و موجب برجسته شدن و درخشش هر چه بیشتر اسلام گردید.
محمد پورمحمد؛ پژوهشگر تاریخ معاصر
پینوشتها:
[1]مریم غلامیزاده، توهین به نام آزادی، زمانه، ش 84 و 85، 1388، ص 75.
[2]ستاد برگزاری سمینار تبیین حکم امام خمینی، ابعاد توطئه و تبیین حکم امام، گزیدهی مقالات پیرامون حکم امام خمینی، 1369، ص 24 و 25.
[3]پال استراک من، آیات شیطانی و ترجمههای فارسی آن در ایران، ایرانشناسی، دورهی جدید، سال 14، ص810 و 811.
[4]مریم غلامیزاده، همان.
[5]امام خمینی، صحیفهی امام، ج 21، تهران، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379، ص 263.
[6] James Phillips (20 June 2007). "Hezbollah's Terrorist Threat to the European Union – Testimony before the House Committee on Foreign Affairs, Subcommittee on Europe" . http://foreignaffairs.house.gov/110/phi062007.htm.