۰
سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۶
بررسی نسبت پروژه‌ی جهانی‌سازی و ظهور

مبانی جهانی شدن در اسلام و غرب

مبانی جهانی شدن در اسلام و غرب
 
مقدمه
مهدویت و جهانی شدن، هر دو از جمله مباحث مهم و دغدغه‌های روزگار ماست. اعتقاد به ظهور منجی و مهدویت در معنای عام خود، یک باور دینی فراگیر در بین انسان‌ها بوده است. از سوی دیگر، ما در روزگار خویش با پدیده‌ی دیگری با عنوان «جهانی شدن» روبه‌رو هستیم. جهانی شدن برآیند تحولات چند سده‌ی گذشته در مغرب زمین است؛ زیرا جهانی شدن یا به عبارت دقیق‌تر، جهانی‌سازی در غرب متولد شد، در آنجا تکامل یافت و طی یک دهه‌ی اخیر، با شتاب در جهت جهان‌شمول کردن ارزش‌ها و نهادهای غرب، به‌ویژه آمریکا (به عنوان شاخص‌ترین نماینده‌ی غرب)، در گستره‌ی جهانی است.
 
وجه اهمیت این پدیده برای ما و ارتباط آن با اعتقاد دیرین ما نسبت به مهدویت و ظهور منجی موعود (عج) است. در واقع باور ما به شکل‌گیری حکومتی جهانی توسط حضرت مهدی (عج) چنین پرسشی را مطرح می‌سازد که چه ارتباط و نسبتی بین مهدویت و حکومت جهانی مهدوی با پدیده‌ی جهانی شدن وجود دارد. در این مقاله، ما در پی مداقه‌ی بیشتر درباره‌ی این موضوع مهم و حساس هستیم.
 
مفهوم‌شناسی
 
الف) جهانی شدن و جهانی‌سازی

 
جهانی‌سازی پروژه‌ای است که در طی آن، عرصه‌ی جهانی با یک جهان آشوب‌زده مواجه‌ است که تنها ایالات متحده با ایدئولوژی رسمی‌اش، یعنی لیبرال‌دموکراسی و سیطره‌ی نظامی خود، توانایی فائق آمدن بر این آشوب را دارد. حامیان این نظر، جهانی‌سازی را یک طرح جهانی می‌دانند که تنها یک دستور کار دارد و توسط یک قدرت اعمال می‌گردد. این طرحی بود که توسط محافظه‌کاران در آمریکا با عنوان «نظم نوین جهانی» طرح شد.
 
در حالی که «جهانی شدن» برعکس مفهوم «جهانی‌سازی»، مفهومی بی‌طرف و خنثی است. جهانی شدن نه یک پروژه، بلکه فرآیندی است که عرصه‌ای مشارکتی و عمومی دارد تا هر بازیگری به اندازه وسع و توان خود، هم خود را بپروراند و هم در جریان‌های کلان سیاسی و بین‌المللی مشارکت نماید.
 
از مفهوم جهانی شدن، به‌رغم متداول بودن اصطلاح جهانی شدن، هنوز تعریف جامع و مانعی ارائه نشده است. با این وصف، کوشش‌هایی برای ارائه‌ی تعاریفی از جهانی شدن، هرچند ناقص و ناقض و مبهم و مشکوک، صورت گرفته است، از جمله:
 
1. جهانی شدن یعنی یکسان شدن و یا مشابه کردن دنیا از طریق شیوه‌های گوناگونی چون توسعه‌ی ماهواره‌ها، گسترش رایانه‌ها، افزایش رسانه‌ها و به‌ویژه کانال‌های تلویزیونی.
 
2. جهانی شدن پدیده‌ای چندبُعدی است. از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر می‌گیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین رفته و یا کم‌رنگ می‌شود. کشورها نقش خود را از دست می‌دهند و به‌جای قوانین داخلی، قوانین بین‌المللی بر کشورها حاکم می‌گردد.
 
3. جهانی شدن فرآیندی اجتماعی است که در آن قیدوبندهای جغرافیایی، فرهنگی و مذهبی که بر روابط انسانی سایه افکنده، از بین می‌رود. البته اگرچه جهانی شدن یک روند سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است، اما بیش از همه روندی اقتصادی است.
 
4. گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت، استعمار و تقلید فرهنگی به سراسر کره‌ی زمین.
 
5. تلاش برای گسترش جهانی الگوی آمریکا.
 
6. جهانی شدن تصویری ترسناک از یک بازار عنان‌گسیخته و پایان نوسازی به سبک ملی و دینی است که می‌رود تا همه‌ی شالوده‌های سیاسی و اجتماعی ملت‌ها و دولت‌ها را از هم بگسلد.
 
7. جهانی شدن دخالت در امور داخلی دولت‌های جهان سوم و کنار گذاشتن هرگونه قانونی است که مانع از داد و ستد آزاد از سوی شرکت‌های چندملیتی است، بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولت‌ها را در نظر بگیرد.
 
ب) مهدویت
 
آموزه‌ی مهدویت یکی از مهم‌ترین بشارت‌های آسمانی اسلامی است. طبق این سنت الهی و براساس قول متفق تمامی مذاهب و فرقه‌های اسلامی، حتی اگر یک روز از پایان عمر جهان بیشتر نمانده باشد، خداوند آن روز را آن میزان طولانی خواهد کرد که مهدی ظهور کند. چنین وعده‌ای در ادیان آسمانی مشترک است و منجی موعود با تعابیر مختلفی چون «کالکی» در آیین هندو، «مسیحا» در یهود و مسیحیت، «سوشیانت» در زرتشت و در نهایت، «مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف» در فرهنگ اسلامی یاد شده است. از دیدگاه استاد شهید مطهری، مهدویت یک فلسفه‌ی بزرگ جهانی و عقیده‌ای جهان‌شمول و مختص به همه‌ی انسان‌هاست. وقتی قرآن می‌فرماید: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أنّ الارض یرثها عبادی الصالحون» (أنبیا: 105) از زمین صحبت می‌کند، نه از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد.
 
مدعیان جهانی شدن
 
در کنار ادیان الهی، تمدن‌ها و کشورها و انسان‌هایی نیز بوده‌اند که براساس اندیشه‌های جاه‌طلبانه، سودجویانه و توسعه‌خواهانه، میل به جهان‌گرایی داشته‌اند و حتی کوشیده‌اند به آن در قالب جهان‌گشایی جامه‌ی عمل بپوشانند. بابلیان، ایرانیان و رومیان از همین تمدن‌ها هستند که در پی نیل به حکومت بر جهان و واداشتن همگان به پیروی از ارزش‌های خود بوده‌اند.
 
پس از اسلام، اغلب از دو مکتب مارکسیسم و کاپیتالیسم به‌عنوان مدعیان حکومت جهانی نام می‌برند. مارکسیست‌ها با تقسیم تاریخ به کمون اولیه، برده‌داری، فئودالیسم و کاپیتالیسم، مدعی‌اند که بشر با گذر از این مراحل چهارگانه، به مرحله نهایی، یعنی کمونیسم وارد می‌شود که آن حکومت جهانی با ویژگی‌هایی چون مرام اشتراکی، فقدان دولت و نبود مالکیت است. کاپیتالیسم یا سرمایه‌داری غرب، یکی دیگر از مدعیان جهانی شدن، جهانی‌گرایی و ایجاد یک حکومت جهانی است. عیسی صفا، در مقاله‌ «جهانی شدن امپریالیسم و سرمایه‌داری»، جهانی شدن را همان تک‌قطبی شدن جهان تحت رهبری قدرت امپریالیستی آمریکا می‌داند و مشخصات جهانی شدن در مفهوم سرمایه‌داری آمریکایی را به این شرح بر‌می‌شمارد:
 
1. تلاش برای حذف همه‌ی ساختارهای اقتصادی که در مقابل بخش خصوصی قرار می‌گیرند.
 
2. مداخله‌ی آشکار و مؤثر صندوق بین‌المللی پول در اقتصاد کشورهای دیگر.
 
3. حمله به پول ملی کشورهای جهان سوم.
 
4. مداخله‌ی فعال در بوس جهانی.
 
5. انحصار و تمرکز نوآوری، تحقیق و توسعه در مؤسسات خصوصی چندملیتی.
 
6. دیکتاتوری سهام‌داران و شرکت‌های چندملیتی.
 
اصول و مبانی فکری جهانی‌سازی
 
جهانی‌سازی از اصول و مبانی ویژه‌ای برخوردار است که بدون درک آن، درک جهانی‌سازی نه تنها مشکل، بلکه شاید غیرممکن است و به درک ناقصی می‌انجامد. در ذیل به بخش‌هایی از این اصول می‌پردازیم.
 
1. اومانیسم (Humanism):
 
اومانیسم در لغت به معنای انسان‌گرایی یا انسان‌مداری است که فراتر از یک جنبش ادبی-هنری بوده و به صورت یک دوره‌ی تاریخی است. بر این اساس، عصر جدید یا عصر مدرن را، که از حدود نیمه‌ی قرن چهاردهم میلادی به بعد ظهور کرده است، دوران اومانیسم به معنای بشرمداری یا انسان‌سالاری می‌نامند (زرشناس، 1383: 53). اومانیسم به‌عنوان مهم‌ترین شالوده‌ی تفکر جدید غرب و اندیشه‌های مدرنیسم و پست‌مدرنیسم، نگرش فلسفی ویژه‌ای است که انسان را محور توجه قرار داده و او را مقدم بر هر چیز می‌شمارد. بی‌همتایی انسان (انسان معیار حق یگانه حقیقت هستی و خالق تمامی ارزش‌ها)، عقل‌گرایی خودبنیاد و جدا از وحی و تجربه‌گرایی هسته‌ی مرکزی و کانون اصلی اومانیسم را تشکیل می‌دهند.
 
2. لیبرالیسم (Liberalism):
 
لیبرالیسم شامل همه‌ی روش‌ها، نگرش‌ها، سیاست‌ها و ایدئولوژی‌هایی است که هدف عمده‌ی آن‌ها، فراهم آوردن آزادی بیشتر برای انسان است. از این رو، لیبرالیسم با هر آنچه به محدودیت آزادی منتهی شود، دشمنی می‌ورزد. لذا لیبرالیسم ضد وحدت، انحصار و اقتدار است.
 
3. سکولاریسم (Secularism):
 
سکولاریسم که به معنای غیردینی کردن امور یا حاکم کردن نظام قوانین و ارزش‌ها و مقررات اجتماعی غیردینی به جای نظام دینی است، گرایشی است که به طرفداری و ترویج حذف یا بی‌اعتنایی و به حاشیه راندن نقش دین در حیات سیاسی‌اجتماعی انسان می‌انجامد. سکولاریسم مفهومی بالذات عربی و مدرن است و ریشه‌های کلامی پیدایش آن به تطورات تفکر فلسفی غرب پس از رنسانس و سیطره‌ی اومانیسم بستگی دارد (زرشناس، 1383: 151). در یک کلام، سکولاریسم معتقد به حذف نقش دین در ساحات سیاسی و اجتماعی و بی‌نیازی آدمی از وحی و شریعت است.
 
بدین ترتیب، اومانیسم، لیبرالیسم و سکولاریسم که پایه‌های فکری و مبانی فلسفی تمدن جدید غرب را می‌سازند، تراوشات فراوانی در سه عرصه‌ی فرهنگ، سیاست و اقتصاد بر جای گذارده‌اند.
 
جهانی شدن، دین و اسلام
 
با مطرح شدن جهانی شدن، دین‌داران نیز با تمسک به آموزه‌های جهان‌شمول ادیان، جهانی شدن را به همین معنا اخذ کرده‌اند. از دیدگاه آنان، جهانی شدن واقعی همان جهانی شدن دینی است. جرج ویگل مدعی بود که ما امروز شاهد شکل‌گیری یک نوع حرکت فراگیر احیاگرانه‌ی دینی در تلاش برای سکولاریسم‌زدایی از جهان هستیم. رابرتسون می‌نویسد: «این ایده که جهان به‌ صورت یک جامعه‌ی واحد درآید و یا حداقل به صورت بالقوه این‌چنین شود، تاریخی طولانی داشته که در آن سخن از بهشت جهان‌شمول در روی زمین و یا پادشاهی خداوند بر روی زمین گفته شده است. در برخی از جنبش‌های جدید مذهبی نیز گام‌هایی مشخص برای دستیابی به سازمان‌های جهان‌شمول مذهبی برداشته شده است.» (رابرتسون، 1381: 186).
 
آیات و روایات اسلامی نیز پروسه‌ی جهانی اسلام را مورد تأیید و تأکید قرار داده‌اند. از آیات و روایات فراوانی که در جهان‌مداری اسلام به کار می‌رود، آیات و روایات زیر تنوع و کاربرد بیشتری دارد.
 
الف) آیات:
 
1. «و نرید أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم أئمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و همن و جندهما منهم ما کانوا یحذرون» (قصص: 5 و 6)
 
2. «هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه و لو کره المشرکون» (توبه: 33)
 
3.  «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أنّ الارض یرثها عبادی الصالحون» (أنبیا: 105)
 
4.  «وعد الله الذین ءامنوا منکم و عملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم أمنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فالئک هم الفاسقون» (نور: 55)
 
ب) روایات:
 
1. قال رسول الله (ص): «لو لم من الدنیا الا یو واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث رجل منّی و من أهل بیتی، یواطیء اسمه اسمی»
 
2. قال رسول الله (ص): «یخرج من آخرالزمان رجل من ولدی اسمه هاشمی و کنیته ککنیتی یملا الارض عدلا کما ملئت جورا، فذلک المهدی (عج)»
 
این آیات و روایات بیانگر این هستند که اولاً اسلام در صدد گسترش خود در گستره‌ی جهان است. ثانیاً گسترش جهانی اسلام از سوی امام زمان (عج) تحقق می‌یابد. ثالثاً حکومت امام عصر (عج) یک حکومت جهانی است. رابعاً جهانی شدن اسلامی بر پایه‌ی عدل و قسط قرار دارد و در آخر، حکومت جهانی حضرت، عمری طویل دارد.
 
اصول و مبانی جهانی شدن در اسلام
 
دینی که می‌تواند انسان جهانی‌شده را در عصر جهانی شدن، به سر منزل مقصود برساند و دینِ جهانی شود، فقط دین آسمانی و تحریف‌نشده‌ی «اسلام» است که مایه‌ی آن در سرشت بشر نهاده شده و پاسخ‌گوی فطرت و طبیعت انسان، اجتماع و جهان است. فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، افزون بر ظرفیت و توانمندی درونی جهت جهان‌شمولی، از نظر عینی نیز دارای ویژگی‌هایی است که نارسایی‌های موجود در الگوهای بشری را جبران می‌کند.
 
فطرت: انسان‌های گوناگون قرون مختلف، به جهت امور فطری خود، می‌توانند با یکدیگر وجوه اشتراک داشته باشند. از آنجا که اندیشه‌‌ی حکومت جهانی اسلام مبتنی بر جهان‌بینی و جهان‌شمولی اسلام است، باید گفت که اسلام به خاطر اینکه مبتنی بر آموزه‌های فطری غیرقابل ‌تغییر و تبدیل است، ماهیتی فرامکانی و فرازمانی دارد و جوامع بشری را به یک نکته‌ی مشترک بازمی‌گرداند: فأقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیّم (روم: 30)
 
انعطاف‌پذیری آموزه‌های دینی در اسلام: دین اسلام، به‌ویژه از دیدگاه شیعه، دارای آموزه‌های فراوان انعطاف‌پذیر منبعث از «اجتهاد» است که با نگرش خردورزانه، دیدگاه نقادانه و نوشونده و فهم پویای شرایط زمانی و مکانی، می‌توان جوهره و گوهر دین را در روزگار یک‌پارچگی جهانی حفظ کرد.
 
عدالت: عدالت خواست فطری و همگانی و در قرآن کریم، یکی از اهداف ارسال رسل و انزال کتب معرفی شده است (حدید: 31). اما اسلام در ایجاد و استقرار این امر فطری، همواره با موانعی جدی از سوی طبقاتی که قرآن از آن‌ها با نام‌های ملأ و مترف یاد می‌کند، روبه‌رو بوده است. اندیشه‌ی لیبرالیسم نیز از آنجا که مبتنی بر پذیرش نابرابری جهت ایجاد رقابت اقتصادی است، با عدالت برخوردی چالش‌برانگیز دارد. در حالی که از ویژگی‌های مهم و قابل توجه حکومت جهانی اسلام، توسعه و رفاه اقتصادی عدالت‌محور است. لذا عدالت بر رفاه و توسعه در نگاه اسلامی مقدم و منتِج است.(*)
ادامه دارد...
 
منابع؛
 
1. صدرا، علیرضا، آسیب‌شناسی جهانی شدن و جهانی‌سازی با مدل جهانی‌گرایی مهدویت، قبسات، سال نهم، پاییز 1383.
2. شیرودی، مرتضی، تاریخ و مبانی فکری و فلسفی جهانی‌سازی غرب، آمریکا و اسلام، فصلنامه‌ی مطالعات منطقه‌ای، سال چهارم، شمار‌ه‌ی 4، پاییز 1382.
3. بهروزلک، غلامرضا، جهانی شدن و چشم‌انداز فرج، قبسات، سال نهم، پاییز 1383.
4. مویّدنیا، فریبا: جهانی شدن و حکومت جهانی حضرت مهدی (عج).
5. خنیفر، حسین، جهانی شدن و فرهنگ مهدویت، فصلنامه‌ی علمی‌پژوهشی مشرق موعود، سال چهارم، شماره‌ی 16، زمستان 1389.
6. سجادی، سید عبدالقیوم، جهانی شدن و مهدویت؛ دو نگاه به آینده، قبسات، سال نهم، پاییز 1383.
7. معرفت، محمدهادی، جهانی شدن، زمینه‌ی جهانی‌سازی یا در انتظار یوم موعود، قبسات، سال نهم، پاییز 1383.
8. تابلی، حمید، حکومت مهدوی در پرتو شاخص‌های جهانی‌سازی آن، فصلنامه‌ی علمی‌پژوهشی مشرق موعود، سال پنجم، شماره‌ی 19، پاییز 1390.
9. رهنمایی، سید احمد، در اندیشه‌ی حکومت جهانی واحد، معرفت.
10. بهروزلک، غلامرضا، مهدویت و جهانی شدن، کتاب نقد، سال ششم، شماره‌ی 24 و 25.
11. هاشمی، خدیجه، همگرایی فطرت و فرهنگ، راز جهان‌شمولی مهدویت، پژوهش‌های مهدوی، سال اول، شماره‌ی 3، زمستان 1390.
12. رابرتسون، رونالد، جهانی شدن، تئوری‌های اجتماعی و فرهنگ جهانی، ترجمه‌ی کمال پولادی، تهران، نشر ثالث، 1380.
13. کارگر، رحیم، جهانی شدن و حکومت حضرت مهدی، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1387.
14. زرشناس، شهریار، واژه‌نامه‌ی فرهنگی، سیاسی، کتاب صبح، بهار 83.
 
 سید علی لطیفی: دانشجوی معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع)
کد مطلب : ۷۲۸۰۵۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما