۰
سه شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۲

تحریم‌های امریکا را در شامات دفن کنیم

تحریم‌های امریکا را در شامات دفن کنیم
یکی از مهم‌‌ترین و سخت‌‌‌‌‌ترین سؤال‌‌‌‌‌هایی که هم‌اکنون در محافل امریکایی پس از خروج ترامپ از برجام شنیده می‌شود این است که روابط خصمانه تهران و واشنگتن در صحنه عراق چگونه پیش خواهد رفت!؟ تحلیلگران و دولتمردان امریکایی به سختی می‌توانند پاسخی مطمئن به این سؤال دهند و به نظر می‌رسد آنها نه اعتماد به نفس لازم و نه قدرت کافی برای جهت‌دهی به روند تحولات آتی در صحنه عراق را ندارند و ظهور حشدالشعبی از دل مبارزه با داعش‌، عواقب رفراندوم کردستان از جمله تسلط بغداد بر کرکوک و گرایش کرد‌‌‌‌ها به قدرت تهران و ماهیت اساساً ضدامریکایی مقتدی صدر باعث شده تا واشنگتن در حالت انفعالی قرار بگیرد و معلوم نیست تا چه حدی می‌توانند مراکز و نهادهای عراقی را به دلیل همکاری اقتصادی با ایران تنبیه کنند. بدبینانه‌‌‌‌ترین حالت ممکن که بعید نیست باتوجه به گارد فعلی کاخ سفید محتمل‌‌‌‌‌ترین نیز باشد، این است که سیاست‌های واشنگتن در قبال بغداد به گونه‌ای شکل خواهد گرفت تا عراقی‌‌‌‌‌ها مجبور باشند بین ایران و امریکا یکی را انتخاب کنند. استراتژی‌ای که به نوعی در رابطه با اروپایی‌‌‌‌‌ها نیز به کار گرفته شده است. هرچند درباره اینکه اروپایی‌‌‌‌‌ها امریکایی‌‌‌‌ها را انتخاب خواهند کرد، کمتر شک وجود دارد اما درباره عراقی‌‌‌‌‌ها با توجه به جبر جغرافیایی و تاریخی و مناسبات قدرت بین بغداد و تهران آنچه مشخص است انتخاب آنها واشنگتن نخواهد بود حتی اگر تهران نباشد. چند دهه دیکتاتوری صدام حسین، سال‌‌‌‌‌ها تحریم‌های فلج‌کننده غرب و ویرانی‌های گسترده داعش در عراق باعث شده بازار بزرگی در این کشور شکل بگیرد. برآورد می‌شود عراق برای جبران این عقب ماندگی‌‌‌‌‌ها بیش از 300 میلیارد دلار هزینه کند و با منابع غنی و شگفت‌انگیز خود نگران تأمین منابع مالی هزینه‌‌‌‌ها نیست. در این میان ایران به دلیل شرایط جغرافیایی، روابط فرهنگی گسترده و نقش حیاتی و بی‌بدیل ایرانیان در شکست داعش بدون شک بیشترین استحقاق و ظرفیت را برای حضور در این بازار دارد و حالا با خروج ترامپ از برجام و بازگشت‌ تحریم‌های امریکا بدیهی است که اهمیت بازار عراق نه تنها دو چندان می‌شود بلکه با هوشیاری و تلاش حتی می‌توان این تهدید را به فرصتی برای دفن تحریم‌های امریکا تبدیل کرد. البته سیاست غرب برای تحریم‌ ایران همواره با وجود بازار بزرگ و منابع نفتی شگفت‌انگیز عراق در همسایگی ایران چالش همیشگی واشنگتن بوده و مسئله‌ جدیدی محسوب نمی‌شود و خود امریکایی‌‌‌‌ها بیش از هر کسی به این چالش آگاه هستند. همانطور که انوشیروان احتشامی در کتاب «اقتصاد سیاسی جنگ و انقلاب‌» می‌نویسد: «اقتصاد در حال رشد عراق با خواست غرب برای یافتن جایگاهی در امتداد روابط گرم بغداد با همسایه به شدت ضدغربی‌اش یعنی ایران پیوند می‌خورد.»

در چنین شرایطی ایرانی‌‌‌‌‌ها هم ظرفیت و هم فرصت دارند تا ابتکار عمل را به دست بگیرند و با حضور حداکثری در بازار بزرگ عراق تحریم‌‌‌‌‌های امریکا را ناکام بگذارند. نگرانی‌‌‌‌‌های غربی‌‌‌‌‌ها از ظرفیت‌های اقتصادی که پس از داعش برای ایران فراهم شده کاملاً مشهود است و آنها تلاش خواهند کرد تا در سطوح مختلف و با ابزارهای متفاوت منافع اقتصادی ایران را در بازار عراق پساداعش محدود کنند. آنها از هم اکنون به دنبال شناسایی این منافع هستند و گزارش‌‌‌‌‌ها و تحلیل‌‌‌‌‌ها درباره روابط اقتصادی ایران و عراق در چند وقت اخیر افزایش قابل‌توجهی یافته است.

عراق به دروازه شرقی جهان عرب معروف است و پس از آن سوریه قرار دارد؛ کشوری که بر اثر هفت سال جنگ داخلی برای بازگشت و احیای خود حداقل 300 میلیارد دلار نیاز دارد که فی نفسه یک بازار بزرگ به نظر می‌رسد. اما وضعیت سوریه در سطح سیاسی به مراتب پیچیده‌تر است. تعارض و همپوشانی منافع بازیگران متعدد در مناطق مختلف سوریه باعث شده تا جنگ در این کشور به کلاف سردرگمی تبدیل شود اما آنچه مشخص است پیروزی نیروهای مقاومت در این جنگ به مرحله برگشت‌ناپذیر رسیده است. هرچند درست لحظه‌ای که این تصور ایجاد می‌شود که جنگ به پایان خود نزدیک می‌شود غرب و متحدان‌شان دست به اقداماتی می‌زنند تا اگر نمی‌توانند پیروز میدان باشند با طولانی کردن جنگ و بحران نگذارند پیروزی به کام دمشق و متحدانش شیرین شود. ادامه اشغالگری نیروهای امریکایی در شمال غربی سوریه و گذرگاه تنف، تسلط بر مهم‌‌ترین منابع اقتصادی سوریه و تصویب قوانینی در واشنگتن مانند کمک به اسد ممنوع نشان می‌دهد غرب تصمیم گرفته تا با فقر مردم سوریه را تنبیه کند. مقامات امریکایی می‌گویند تا زمانی که اسد در قدرت باشد نه تنها واشنگتن هیچ کمکی به بازسازی سوریه نخواهد کرد بلکه مانع کمک‌های دیگران هم خواهد شد. البته عملکرد امریکا در رابطه بازسازی عراق و کمک‌های صفر واشنگتن به بغداد در جریان کنفرانس بازسازی کویت نشان داد حتی اسد هم برود امریکا به بازسازی سوریه کمک نخواهد کرد. در یک کلام، امریکا می‌خواهد با دلار حصاری دور سوریه بکشد تا این کشور فقیر و ضعیف بماند و بر اثر تحریم‌‌‌‌‌ها به زانو در آید؛ سیاستی غیرانسانی و غیراخلاقی که دولتمردان امریکایی به دلیل قدرتی که دلار پیدا کرده به آن شدیداً اعتیاد پیدا کرده و علیه هر کشوری که می‌خواهند اعمال می‌کنند. زمان آن فرا رسیده و گزینه دیگری وجود ندارد جز اینکه «محور مقاومت‌» سلطه دلار را همانند سلطه سیاسی و نظامی امریکا در منطقه بشکند. اینکه چگونه می‌توان به این هدف رسید به هنر دولتمردان به‌ویژه دیپلمات‌‌‌‌‌ها بستگی دارد که چگونه بتوانند حجم بالا و انبوه بازسازی ویرانی‌‌‌‌‌های ناشی از تروریسم وهابی را به پویایی سیاست جهانی گره بزنند. هرچند دلار همچنان در مبادلات مالی یکه‌تاز است اما چین گام‌های جدی برای جایگزین کردن یوان برداشته است و هم اکنون حجم بالایی از مبادلات نفتی به یوان صورت می‌گیرد و این کشور توانسته خیلی زودتر از آنچه که پیش‌بینی‌‌‌‌ می‌شد خود را به امریکا رسانده است. در سطح سیاست جهانی تهران، مسکو و پکن یک هدف مشترک دارند؛ پایان دادن به یکجانبه‌گرایی امریکا و تعریف سیاست جهانی بر اساس چندجانبه‌گرایی. بر همین اساس چین می‌تواند تکمیل‌کننده ضلع سوم قطب جدید در مقابل امریکا باشد که از دل جنگ سوریه بیرون آمده است، اگر ایران قدرت انسانی و زمینی و روسیه قدرت دیپلماتیک و هوایی را برای ناکام گذاشتن طرح‌های غرب در سوریه به کار گرفتند چین می‌تواند قدرت اقتصادی و پولی خود را به کار بگیرد. سوریه برای چین به دلیل نقشی که در راهبرد «یک کمربند، یک جاده» دارد اهمیت کلیدی دارد. پکن می‌داند بدون ثبات و احیای سوریه طرح‌ بزرگش برای احیای جاده ابریشم با چالش جدی مواجه خواهد شد.

این ماهیت جنگ‌ است که نظم‌های قدیمی را در خود می‌بلعد و نظم‌های جدید می‌آفریند و قطعاً جنگ سوریه که ناظران آن را پیچیده‌‌‌‌‌ترین تاریخ جنگ انسان می‌دانند می‌تواند نقطه عطفی در شکستن انحصار دلار داشته باشد کمااینکه با همکاری ایران و روسیه قدرت دیپلماتیک و یکه‌تازی امریکا برای سلط بر منطقه شکست و با استفاده از قدرت اقتصادی چین دلار را ناکام گذاشت.
 

محمد بابايي
مرجع : جوان انلاین
کد مطلب : ۷۲۸۰۷۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما