۰
شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۲

نقش‏ آفرینی نفتی عربستان در چارچوب جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران

نقش‏ آفرینی نفتی عربستان در چارچوب جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا ماه مه ۲۰۱۸ یعنی ۱۷ ماه پس از ورود به کاخ سفید و ۲۹ ماه پس از اجرایی شدن توافق هسته‏ ای ایران با ۱+۵ رسماً خروج واشنگتن را از این توافق اعلام و عنوان کرد تحریم ‏های علیه ایران را در دو فاصله زمانی ۹۰ و ۱۲۰ روزه باز خواهد گرداند. بدون شک، تحریم‏ های ارزی و نفتی مهم‏ترین ابعاد تحریم‏ ها علیه ایران است که دونالد ترامپ نیز بر روی آن با هدف تاثیرگذاری بر اقتصاد ایران دست گذاشته است. در این نوشتار، نقش‏ آفرینی نفتی عربستان سعودی در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران بررسی می‏ شود.

دونالد ترامپ همان‏گونه که انتظار می‏رفت روز هشتم مه ۲۰۱۸ خبر خروج آمریکا را از برجام اعلام کرد. عربستان سعودی به همراه رژیم صهیونیستی طی ۱۷ ماهی که ترامپ وارد کاخ سفید شد، تلاش بسیاری انجام دادند تا وی را متقاعد به خارج کردن آمریکا از برجام کنند. یکی از اهداف مهم خروج آمریکا از برجام بازگرداندن تحریم ها به خصوص در حوزه نفتی و کاهش درامدهای اقتصادی ایران بود، اما در عین حال یکی از دغدغه‏ های مهم نیز تاثیرگذاری کاهش صادرات نفت ایران بر قیمت این کالای استراتژیک بود. بر این اساس، عربستان سعودی پیش از خروج آمریکا از برجام متعهد شده بود کاهش تولید نفت ناشی از کاهش صادرات ایران را جبران کند.
 
یکی دیگر از مهم‏ترین اهداف عربستان سعودی در نقش ‏آفرینی نفتی در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران این است که با کاهش درآمدهای نفتی در درون ایران نارضایتی ایجاد کرده و زمینه شورش ‏های داخلی را فراهم کند. آل سعود از تحولات دی‏ماه 1396 نیز به عنوان نشانه‏ ای برای فراهم بودن زمینه داخلی جهت برگزاری تظاهرات ضد دولتی و ایجاد شورش ‏ها بهره می‏ گیرد.

اهداف عربستان از مشارکت در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران
به طور کلی برخی از مهم‏ترین اهداف عربستان سعودی در همسویی با آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران عبارتند از:
جبران شکست‏ های منطقه‏ ای و ممانعت از تداوم بر هم خوردن موازنه ‏ای منطقه‏ ای به نفع ایران: عربستان سعودی رهبر «ضدانقلاب»های عربی طی ۷ سال گذشته بود، اما در عین حال، عربستان سعودی مهم‏ترین حامی تحولات در سوریه بود. با گذشت ۷ سال از انقلاب‏ های عربی و با وجود حمایت همه‏ جانبه مالی، تسلیحاتی، رسانه‏ ای و دیپلماتیک ریاض از تروریست‏ ها، اما اثری از انقلاب در سوریه نیست و بشار اسد همچنان در رأس قدرت حضور دارد. بدون شک، یکی از مهم‏ترین علل بقای اسد در قدرت، مشارکت جمهوری اسلامی ایران و بازوی اصلی منطقه ‏ای آن، حزب‏ الله لبنان، در جنگ با تروریسم در درون سوریه بود. در عین حال، جمهوری اسلامی ایران مهم‏ترین برنده خارجی انتخابات پارلمانی ماه مه گذشته در لبنان و عراق بود. دولت سعودی به این برداشت رسید که روند تحولات در منطقه غرب آسیا به گونه‏ ای است که موازنه منطقه ‏ای همچنان به نفع ایران در حال تغییر است. از این رو، عربستان سعودی بار دیگر به آمریکا روی آورد تا با کمک واشنگتن این فرآیند در غرب آسیا را متوقف کند. خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم ‏ها و ایجاد جنگ اقتصادی علیه ایران مهم‏ترین راهکار بود.

عربستان سعودی به عنوان یکی از مهم‏ترین و اصلی ‏ترین بازیگران جهانی نفت، صرفاً در قالب جنگ نفتی می ‏تواند علیه ایران اقدام کند. نفت نخستین بار در سال ۱۹۳۸ در عربستان سعودی کشف شد. عربستان سعودی یکی از اعضای موسس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است. عربستان سعودی ۱۸ درصد ذخایر اثبات شده نفتی جهان را در اختیار دارد و بزرگ‏ترین صادرکننده نفت جهان است. بخش نفت و گاز حدود ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی و بیش از ۷۰ درصد درآمدهای صادراتی عربستان سعودی را تشکیل می‏ دهد. (OPEC, 2018) در عین حال، ایران نیز ضمن اینکه یکی از بزرگ‏ترین بازیگران نفتی جهانی است، وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارد. به زعم آل سعود، جنگ نفتی علیه ایران سبب کاهش درآمدهای اقتصادی آن و الزام ایران برای تغییر در سیاست ‏های منطقه‏ ای خود می‏ شود و در نتیجه دست کم موازنه قوای منطقه ‏ای حفظ می ‏شود.

دونالد ترامپ از عربستان سعودی خواسته است تولید نفت خود را تا 2 میلیون بشکه در روز افزایش دهد تا ضمن اینکه شکاف ناشی از نبود نفت ایران و ونزوئلا تأمین شود، بازار نفت نیز دچار بی‏ ثباتی قیمت نشود.
جنگ نفتی، کاهش درآمدهای اقتصادی و ایجاد شورش‏ های داخلی در ایران: یکی دیگر از مهم‏ترین اهداف عربستان سعودی در نقش ‏آفرینی نفتی در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران این است که با کاهش درآمدهای نفتی در درون ایران نارضایتی ایجاد کرده و زمینه شورش‏ های داخلی را فراهم کند. آل سعود از تحولات دی‏ماه ۱۳۹۶ نیز به عنوان نشانه ‏ای برای فراهم بودن زمینه داخلی جهت برگزاری تظاهرات ضد دولتی و ایجاد شورش‏ ها بهره می‏ گیرد. جمهوری اسلامی ایران چهارمین بزرگ‏ترین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد که  معادل۱۰ درصد ذخایر نفتی جهان و ۱۳ درصد ذخایر نفت اوپک است. تحریم ‏های آمریکا، ایران را در کسب حداکثر درآمدهای نفتی خود محروم کرده بود، اما توافق هسته‏ ای سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام سبب شد ایران در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۵۵ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشد که ۷۰ درصد بیشتر از سال قبل از آن بود. (Tauleigne, 6 July 2018) از دید عربستان سعودی، محروم شدن ایران از کسب حداکثر درآمدهای نفتی و بازگشت به قبل از سال ۲۰۱۵ می‏ تواند سبب ایجاد فشار اقتصادی شدید بر مردم، شکل‏ گیری نارضایتی اقتصادی و تظاهرات مردمی شود و سازمان‏ های اطلاعاتی عربستان، رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز با بهره‏ گیری از مزدوران داخلی این تظاهرات را به شورش‏ های اجتماعی تبدیل کنند. به زعم آل سعود، در این صورت نظام جمهوری اسلامی یا باید با خواست های آمریکا از جمله تغییر در سیاست منطقه ‏ای و استراتژی موشکی خود موافقت کند و یا اینکه تداوم شورش ‏ها منجر به فروپاشی از درون شود. در همین راستا، «عبدالرحمان الراشد»، مدیر سابق تلویزیون العربیه و سردبیر ارشد الشرق الاوسط و تحلیلگر ثابت برخی رسانه‏ های عربی در این خصوص عنوان می‏کند: «در جنگ سه ضلعی ایران/ آمریکا/ برخی اعضای خلیج فارس، بازی نفت مهم است. شاید بزرگ‏ترین سلاح در استراتژی فشار به ایران، سلاح نفتی است که می‏تواند به پذیرش شروط ۱۲ گانه آمریکا برای ایران و یا حتی فروپاشی نظام ایران منتهی شود.» (Al Rashed, 3 July 2018)  
 
سابقه جنگ نفتی عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران
نه جنگ نفتی عربستان سعودی علیه ایران و نه درخواست آمریکا از عربستان سعودی برای افزایش تولید نفت با هدف مقابله با ایران، هیچ یک برای نخستین بار نیست که اتفاق می‏ افتد. به طور کلی، طی یک دهه اخیر عربستان و آمریکا مشترکاً در چهار مرحله با هدف جنگ اقتصادی علیه ایران از سلاح نفت بهره گرفتند که در شکل زیر آمده است:


ایده کاهش قیمت نفت برای «فشردن گلوی» اقتصاد ایران برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ توسط «نواف عبید»، مشاور امنیتی سعودی مطرح شد. هدف این طرح کاهش توان حمایت ایران از حزب‌الله و نیروهای مقاومت در عراق بود. این طرح عملاً در سال ۲۰۰۸ پیاده شد و قیمت نفت با کاهش شدیدی مواجه شد ولی دوام زیادی نیاورد. (تنهادخت اطاقوری، ۱۰ فروردین ۱۳۹۵) در سال ۲۰۱۲ نیز باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا از دولت سعودی خواست با افزایش تولید نفت خود، مانع تاثیرگذاری تحریم نفت ایران بر قیمت این کالا شود. (Cunningham, 5 June 2018)
در سال ۲۰۱۴، آمریکا و عربستان سعودی در اقدامی مشترک برای تاثیرگذاری بر اقتصاد ایران و روسیه و اثرگذاری بر سیاست خارجی آنها در قبال بحران سوریه، در جهت کاهش قیمت نفت عمل کردند. ورود نفت‌های غیرمتعارف سنگی (شیل) به بازار آمریکا و بی‌نیازی این کشور از واردات، باعث افزایش عرضه و در نتیجه کاهش قیمت می‌شد، اما سعودی‌ها نیز مجدداً شروع به غرق بازار نفت کردند که باعث سقوط آزاد قیمت این کالای راهبردی شد. (تنهادخت اطاقوری، ۱۰ فروردین ۱۳۹۵)

روابط میان اتحادیه اروپا و آمریکا مانند گذشته نیست و نشانه‏ های تنش در این روابط مشهود شده است. از یک سو، وضع تعرفه توسط آمریکا بر واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا و اقدام مشابه اتحادیه اروپا علیه برخی کالاهای وارداتی از آمریکا سبب شکل‏گیری جنگ تجاری میان طرفین شد و از سوی دیگر رویکرد غیردوستانه دولت ترامپ در موضوعات امنیتی به اروپا و همچنین اظهارنظرهای غیردیپلماتیک رئیس جمهوری آمریکا در خصوص هزینه ‏های دفاعی اتحادیه اروپا که در نشست اخیر سران ناتو در بروکسل نیز تکرار شد، سبب عصبانیت مقام‏ های اروپایی از این الگوی رفتاری دونالد ترامپ شده است.

اکنون در سال ۲۰۱۸ برای چهارمین بار همکاری مشترک عربستان و آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران با محوریت نفت شکل می ‏گیرد. اگر در اثر خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم نفتی، صادرت نفت ایران کاهش یابد، روزانه ۲٫۵ میلیون بشکه از عرضه جهانی نفت کاهش می‏ یابد. علاوه بر کاهش تولید نفت ایران، تولید نفت ونزوئلا نیز روز به روز کاهش پیدا کرده و به پائین‏ترین سطح طی ۳۰ سال اخیر رسیده است و این کشور روزانه تنها ۱٫۵ میلیون بشکه نفت تولید می‏ کند. (Tauleigne, 6 July 2018) با توجه به این شرایط، قیمت نفت از بشکه‏ ای ۵۰ دلار به ۷۰ دلار افزایش یافته است. به همین دلیل، دونالد ترامپ از عربستان سعودی خواسته است تولید نفت خود را تا ۲ میلیون بشکه در روز افزایش دهد تا ضمن اینکه شکاف ناشی از نبود نفت ایران و ونزوئلا تأمین شود، بازار نفت نیز دچار بی‏ ثباتی قیمت نشود. به طور کلی، عربستان سعودی اکنون به سه انتخاب مواجه است:

هیچ اقدامی انجام ندهد: عربستان سعودی می‏تواند در مقابل فشارهای سیاسی آمریکا و دیگر کشورهای مصرف کننده نفت برای افزایش عرضه و جلوگیری از افزایش قیمت نفت مقاومت کند. این اقدام می‏ تواند مطابق پیش ‏بینی‏ ها سبب افزایش قیمت نفت بین ۸۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه شود. (Blas, 8 May 2018) افزایش قیمت نفت سبب افزایش درآمدهای عربستان سعودی می‌شود که در اثر مداخله در بحران‏ های منطقه‏ ای، کاهش قیمت نفت و جنگ علیه یمن روند نزولی داشته است. اما این گزینه نمی ‏تواند اهداف ضدایرانی عربستان سعودی را تأمین کند.

پر کردن شکاف ناشی از کاهش صادرات ایران و ونزوئلا: عربستان سعودی روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت تولید می‏ کند، اما این ظرفیت را دارد تا تولید نفت خود را در طول زمان به ۱۲٫۵ میلیون بشکه در روز افزایش دهد. این در حالی است که عربستان فوراً می ‏تواند ظرفیت تولید خود را به ۱۰٫۵ تا ۱۱ میلیون بشکه در روز افزایش دهد که همه کمبودهای ناشی از کاهش تولید نفت ایران و ونزوئلا را جبران نمی‏ کند.  (Blas, 8 May 2018)از این رو، ریاض به گزینه سومی برای جبران آثار کاهش تولید نفت ایران و ونزوئلا می ‏اندیشد.

افزایش تولید نفت عربستان به همراه افزایش تولید برخی کشورهای عربی و روسیه: انتخاب سوم عربستان سعودی این است که ضمن افزایش یک میلیون بشکه ‏ای نفت خود، با برخی کشورهای دیگر از جمله کویت، امارات و روسیه نیز برای افزایش تولید نفت توافق کند. بر این اساس، عربستان سعودی در این مرحله از نقش‏ آفرینی نفتی خود در جنگ اقتصادی علیه ایران، سعی دارد روسیه را نیز به عنوان یک بازیگر غیراوپکی همسو کند. با توجه به اینکه درآمدهای نفتی یکی از منابع درآمدی روسیه محسوب می‏ شود و این کشور نیز از بزرگ‏ترین تولیدکنندگان نفت جهان است، همسویی مسکو با ریاض برای تامین کمبود عرضه نفت ناشی از تحریم ایران و کاهش نفت ونزوئلا دور از انتظار نخواهد بود.
 
نگاهی به نشست اخیر اوپک
 در نشست اخیر اوپک توافق شد که:
  • توافق همکاری کشورهای عضو و غیرعضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برای کاهش در مجموع روزانه یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه‌ای (یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه اوپک و ۶۰۰ هزار بشکه کشورهای غیرعضو اوپک) همچنان معتبر خواهد بود.
    اعضای اوپک و غیر اوپک در ماه‌های گذشته یک میلیون بیشتر از میزان تعهد خود کاهش عرضه در بازار داشته‌‌اند و این بدان معناست که به جای یک میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز، ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه کاهش عرضه انجام گرفته، به گونه‌ای که اکنون میزان تعهد و پایبندی آنها حدود ۱۵۰ درصد است. بنابر تصمیم نشست ۱۷۴ اعضای اوپک، آن دسته از اعضا که در توافق حضور داشته (به غیر از نیجریه، لیبی و ایران) و بیش از میزان تعهد خود کاهش تولید داده‌اند، بر اساس سهم تعیین شده خود تولید خواهند کرد؛ به گونه‌ای که در این شرایط میزان پایبندی مجموع اعضای اوپک کاهش می‌یابد و به رقم ۱۰۰درصد می‌رسد و عملاً امکان افزایش تولید تا یک میلیون بشکه در روز فراهم خواهد شد.
با توجه به این توافق در نشست اخیر اوپک، امکان افزایش تولید تا سقف یک میلیون بشکه توسط عربستان و برخی کشورهای دیگر از جمله روسیه وجود دارد و اقدامی خارج از چارچوب توافق اوپک نیز نخواهد بود. با این حال، افزایش یک میلیون بشکه ‏ای در روز نمی‏ تواند کاهش صادرات نفت ایران و ونزوئلا را جبران کند و همچنان احتمال افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی وجود دارد. بر این اساس، دونالد ترامپ، عربستان سعودی را برای افزایش تولید تا ۲ میلیون بشکه تحت فشار قرار داده است. در صورتی که عربستان در جهت اجرایی کردن این خواسته ترامپ حرکت کند، اقدامی خلاف توافق در چارچوب اوپک خواهد بود و عملاً سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را تضعیف خواهد کرد و می‏تواند سبب بروز اختلاف و شکاف میان عربستان و برخی از کشرهای عضو اوپک و حتی تضعیف جایگاه عربستان در این سازمان نفتی نیز شود.
 
جمهوری اسلامی ایران در عین حال باید بتواند از ظرفیت‏ های اوپک نیز برای مقابله با جنگ نفتی عربستان سعودی بهره گیرد. در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران باید در مذاکرات دوجانبه و چندجانبه با اعضای اوپک تبعات سیاست نفتی یکجانبه عربستان سعودی را که از جمله می‏ تواند فروپاشی اوپک باشد، یادآوری کند، همان‏گونه که سیاست‏ های یکجانبه عربستان در شورای همکاری خلیج فارس سبب شد این شورا در آستانه مرگ و فروپاشی کامل قرار گیرد.
سازوکار مقابله ایران با نبرد نفتی عربستان و آمریکا
بدون شک جمهوری اسلامی ایران نیز برای مقابله و کاستن از آثار منفی این جنگ نفتی سازوکارهایی اتخاذ خواهد کرد. برخی از سازوکارهای پیشنهادی عبارتند از:
  • اقناع چین برای محافظت از سطح کنونی روابط تجاری از جمله صادرات نفت
چین بزرگ‏ترین وارد کننده نفت ایران است. چین به همراه هند روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت از ایران وارد می‏ کنند. با توجه به اینکه جنگ تجاری میان پکن و واشنگتن افزایش یافته است، در صورت به کار بردن دیپلماسی مناسب، امکان اقناع چین برای تداوم واردات نفت از ایران وجود دارد.
  • اقناع اروپا برای ادامه واردات نفت از ایران
روابط میان اتحادیه اروپا و آمریکا مانند گذشته نیست و نشانه ‏های تنش در این روابط مشهود شده است. از یک سو، وضع تعرفه توسط آمریکا بر واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا و اقدام مشابه اتحادیه اروپا علیه برخی کالاهای وارداتی از آمریکا سبب شکل‏ گیری جنگ تجاری میان طرفین شد و از سوی دیگر رویکرد غیردوستانه دولت ترامپ در موضوعات امنیتی به اروپا و همچنین اظهارنظرهای غیردیپلماتیک رئیس جمهوری آمریکا در خصوص هزینه ‏های دفاعی اتحادیه اروپا که در نشست اخیر سران ناتو در بروکسل نیز تکرار شد، سبب عصبانیت مقام‏ های اروپایی از این الگوی رفتاری دونالد ترامپ شده است. جمهوری اسلامی ایران با بهره‏ گیری از این شکاف میان اروپا و آمریکا و همچنین با مانور بر مسایلی نظیر لزوم تلاش اروپا برای حفظ جایگاه جهانی خود در مقابل آمریکا، می‏تواند به تداوم واردات نفت کشورهای اروپایی از ایران امیدوار باشد. البته سابقه اروپایی‌ها نشان دهنده برخی بدعهدی‌ها می‌باشد. باید در روابط با اروپا این امر را در کنار سطح راهبردی روابط اروپا و آمریکا در نظر گرفت.
  • دیپلماسی نفتی در چارچوب سازمان اوپک
جمهوری اسلامی ایران در عین حال باید بتواند از ظرفیت‏ های اوپک نیز برای مقابله با جنگ نفتی عربستان سعودی بهره گیرد. در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران باید در مذاکرات دوجانبه و چندجانبه با اعضای اوپک تبعات سیاست نفتی یکجانبه عربستان سعودی را که از جمله می‏ تواند فروپاشی اوپک باشد، یادآوری کند، همان‏گونه که سیاست‏ های یکجانبه عربستان در شورای همکاری خلیج فارس سبب شد این شورا در آستانه مرگ و فروپاشی کامل قرار گیرد. به کارگیری دیپلماسی نفتی در چارچوب اوپک می ‏تواند عربستان سعودی و آمریکا را در تعقیب سیاست افزایش تولید نفت برای جبران کاهش تولید ایران و ونزوئلا ناکام سازد.


دکتر سید رضی عمادی/دکترای روابط بین الملل و پژوهشگر حوزه غرب آسیا



فهرست منابع
۱-تنهادخت اطاقوری سلیمان، (۱۰ فروردین ۱۳۹۵)، جنگ نفتی بزرگ عربستان علیه ایران؛ سحری که به ساحر برگشت، اندیشکده تبیین، قابل دسترسی در آدرس زیر:
http://www.tabyincenter.ir/qadim/index.php/menu-examples/child-items
۲-Al Rashed Abdulrahman, (3 July 2018), Iran and the Oil War, https://aawsat.com/english/home/article/1319531/abdulrahman-al-rashed/iran-and-oil-war
۳- Blas Javier, (8 May 2018), Saudi Arabia Ready to ‘Mitigate’ Impact of Iran Oil Sanctions, https://www.bloomberg.com/news/articles/2018-05-08/saudi-arabia-ready-to-mitigate-impact-of-iran-oil-sanctions
۴-Cunningham Nick, (5 June 2018), Will Saudi Arabia Listen To U.S. Demands For More Oil?, https://oilprice.com/Energy/Crude-Oil/Will-Saudi-Arabia-Listen-To-US-Demands-For-More-Oil.html
۵-OPEC, (2018), Saudi Arabia Facts and Figures, http://www.opec.org/opec_web/en/about_us/169.htm
۶-Tauleigne Antoine, (6 July 2018), Oil’s Cold War: The U.S against Iran, https://themarketmogul.com/cold-war-oil-usa-islamic-republic-iran/
مرجع : اندیشکده راهبردی تبیین
کد مطلب : ۷۴۰۷۲۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما